سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر

 

خبر را همه شنیده ایم. دولت در اصلاحیه بودجه، یک بند عجیب با عنوان  کاهش 5 هزار میلیارد تومانی بودجه دفاعی مملکت؛ آن هم به بهانه فعال کردن طرح های عمرانی قرار داده، در حالی که در آن، بخش «ب» تبصره 14 حذف شده که بر اساس آن قرار بود از اول تیرماه یارانه سه‌دهک بالای جامعه قطع گردد.

سوال همه این است که اگر دولت، به دنبال حمایت از #تولید داخلی و فعال کردن طرح های عمرانی است، به چه دلیل با حذف یارانه #ثروتمندان مخالف است؟ و  در شرایطی که شعله‌های آتش جنگ و ترور در تمامی منطقه خاورمیانه زبانه می‌کشد کاهش بودجه دفاعی کشور با چه هدفی صورت میگیرد؟ واقعیت حاکی از آن است که این اقدام دولت  گام دیگری برای اجرای  برجام 2 و 3 به شمار می آید. 

دولت بجای پاسخ دهی به دلیل ادامه اشتغال مشایی دولت تدبیر و امید، با یک فرار رو به جلو در بودجه اذهان عمومی را از تمرکز بر دادگاهی شدن آنکه عهد اخوت با اوبسته اند منحرف کرده است.
 آیا وقت آن فرا نرسیده قوه قضاییه در مسئله حسین فریدون ورود کند؟


 آیا تاوان اشتهای بی انتهای پیرمردان امید را باید بخش دفاعی کشور متحمل شود؟ دیواری کوتاهتر از دیوار دفاع کشوری نبود؟ 
آیا برای دولت میلیاردرها تضعیف نهادهای حاکمیتی کلیدی نظیر صدا و سیما کافی نبود که این بار بی محابا سراغ نبض تپنده حاکمیت رفته است؟
 آیا محل جبران های بریز و بپاش های افتضاح #صفدریسم یا #فیش_گیت، بودجه دفاعی است؟ 


عجیب است که دولت بجای مبارزه با #صفدریسم، هنوز هم بدون هیچ ابایی، مشغول برجام های شماره دار واهی خویش است. آقایان با مخدوش کردن مصونیت دفاعی نظام و تضعیف نیروهای مسلح عملا در حال خوشخدمتی به داعش و اسراییل هستند، تا دیر نشده چاره ای باید.


 آیا وقت آن نرسیده احتمال ظهور بنی صدر های خاموش دهه نودی، مورد ارزیابی جدی دلسوزان واقعی نظام قرار گیرد؟!
محمد عبدالهی

 


نظر


 به هر اصلاح‌طلب و مدیر دولتی که مایل باشد وکالت محضری می‌دهم تمام مبلغ فیش حقوقی‌ام را برای خود دریافت کند

فقط نورچشمی‌های‌تان را به آمریکا و انگلیس نفرستید
مدیر مسئول روزنامه کیهان تصریح کرد: آقایان اصلاح‌طلب و مدیران دولتی که مایل باشند تشریف بیاورند به آنها وکالت رسمی و محضری بدهم که همه مبلغ فیش مرا برای خود دریافت کنند، البته فقط توصیه می‌کنم که آن را برای ادامه تحصیل نورچشمی‌های خود به آمریکا و انگلیس نفرستند!

جعل فیش حقوقی 300 میلیون تومانی برای مدیرمسئول روزنامه کیهان و سپس تقلیل آن به 187 میلیون تومان و افزایش دوباره آن به 400 میلیون تومان به اندازه‌ای دم‌دستی بود که نیازی به پاسخ نداشت و ندارد و مدعیان اصلاحات که برای بهره‌برداری از آن ذوق‌زده شده بودند خیلی زود متوجه شدند که بدجوری به جدول زده‌اند و چند ساعت بعد از انتشار آن، اعلام کردند که جعلی است ولی از آنجا که بسیاری از خوانندگان و دوستداران کیهان در داخل و خارج کشور خواستار پاسخ کیهان به این دروغپردازی - که ابتداء از یک کانال اینترنتی در انگلیس کلید خورده بود - شده‌اند، اشاره‌ای گذرا و البته مستند به آن را خالی از فایده ندیدیم، هر چند به قول یکی از خوانندگان کیهان، جعل‌کنندگان این فیش آنقدر دستپاچه بوده‌اند که اولا؛ فیش مورد اشاره را روی یک فُرم من درآوردی که با فیش‌های حقوقی کیهان متفاوت است چاپ و منتشر کرده‌اند و ثانیا؛ باید می‌دانستند کسی که حقوق 187 میلیون تومانی می‌گیرد، باید خیلی ساده لوح باشد که فیش‌های حقوق نجومی مدیران دولتی را افشا کند! و بر این افشاگری اصرار هم بورزد و با وجود تهدیدها و تطمیع‌ها گریبان مفت‌خورها را رها نکند.

شروع ماجرا
دو روز قبل، خبری همراه با تصویر یک فیش حقوقی در کانال‌های مجازی منتشر شد که از حقوق 300 میلیون تومانی حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان حکایت می‌کرد! منتشرکنندگان این فیش جعلی چند ساعت بعد از انتشار آن مبلغ فیش را از 300 میلیون تومان به 187 میلیون تومان کاهش دادند و تقریبا 5 ساعت بعد ادعا کردند که مبلغ مزبور 400 میلیون تومان است!
دُم خروس نفاق زیر قبای مدعیان اصلاحات
و اما، چند ساعت بعد، کانال رسمی اصلاح‌طلبان، دم‌خروس را از زیر قبای نفاق خود بیرون آورد و اعلام کرد که این فیش جعلی است ولی ادعا کرد که این فیش را طرفداران حسین شریعتمداری جعل کرده‌اند تا بعد از آن که معلوم شد جعلی است، رسوایی ناشی از جعل خبر دریافت پاداش چند صدمیلیونی معاون اول رئیس‌جمهور را جبران کرده باشند! و بدین ترتیب مدعیان اصلاحات ضمن اعتراف به جعلی بودن فیش، انگیزه خود از جعل و یا انتشار آن را نیز به گونه‌ای ناشیانه آشکار ساختند و به صراحت نشان دادند که از اقدام کیهان در افشای فیش‌های حقوق نجومی برخی از مدیران دولت یازدهم نظیر مدیرعامل بانک رفاه، صفدر حسینی، ... و برخی از دست‌اندرکاران پشت صحنه آن مانند حسین فریدون و مخصوصا دریافت‌ پاداش نجومی و 865 میلیون تومانی اعضای هیئت مدیره سیمان تهران که معاون اول رئیس‌جمهور هم از جمله آنها بوده است، تا چه اندازه عصبانی هستند.

در این خصوص باید گفت؛ به اعتراف خود اصلاح‌طلبان فیش حقوق 187 میلیون تومانی شریعتمداری جعلی است ولی برخلاف ادعای آنان انتصاب مدیر 234 میلیونی با فشار حسین فریدون اظهارنظر صریح رئیس بازرسی کل کشور است و یا دریافت پاداش نجومی آقای جهانگیری و چند تن دیگر از اعضای هیئت‌مدیره سیمان تهران، کاملا مستند است و کیهان سند آن را نیز منتشر کرده است.
گفتنی است بعد از انتشار خبر دریافت پاداش چند صد میلیونی معاون اول رئیس‌جمهور در کیهان، کارخانه سیمان تهران بدون آن که دریافت این مبلغ نجومی را نفی کند، با صدور بیانیه‌ای اعلام کرد که وی در سال 92 از هیئت‌مدیره سیمان تهران استعفا داده است و تلاش کرد خبر کیهان را با این صحنه‌سازی و دروغ‌پردازی، تکذیب کند! ولی کیهان با انتشار سند روزنامه رسمی کشور نشان داد که آقای جهانگیری در سال 93 نیز عضو هیئت مدیره سیمان تهران بوده است، یعنی حداقل یکسال در حالی که معاون اول رئیس‌جمهور بوده است، عضو هیئت‌مدیره سیمان تهران نیز بوده است که این نیز علاوه بر پاداش نجومی، یک قانون‌شکنی آشکار دیگر است.

بنابراین به آسانی می‌توان درک کرد که چرا اصلاح‌طلبان به جعل فیش منتسب به حسین شریعتمداری دست زده‌اند و یا آن را منتشر کرده‌اند و چرا بعد از انتشار این فیش که جعلی بودن آن در مقایسه با فرم فیش‌های حقوقی کیهان نیز به وضوح قابل فهم است، با دستپاچگی به جعلی بودن آن اعتراف کرده‌اند!

اینگونه تهمت‌ها علیه مدیرمسئول کیهان تازگی ندارد
و اما، اینگونه اتهامات به مدیرمسئول کیهان طی 3 دهه گذشته با شدت و به طور گسترده‌ای از سوی جریانات ضد انقلاب داخلی و رسانه‌های بیگانه مطرح شده و هنوز هم می‌شود و تنها به عنوان نمونه؛
در اوایل دهه 70، رادیو اسرائیل با آب و تاب و در چند بخش خبری ادعا کرد که دو پسر حسین شریعتمداری در شکنجه و قتل زندانیان دست دارند! و بعد از چند بار که رادیو اسرائیل بر آن تاکید و اصرار داشت، مدیرمسئول کیهان در مصاحبه‌ای گفت؛ یکی از پسران من 8 سال دارد و به تمسخر افزود؛ شاید منظور صهیونیست‌ها پسر دیگر من باشد، که 6 ساله است!

در اوج فتنه 88 و افشاگری کیهان درباره فتنه‌گران، شبکه آمریکایی CNN اعلام کرد که حسین شریعتمداری مبلغ 35 میلیون پوند در حساب ویژه خود در یکی از بانک‌های سوئیس موجودی دارد! و زنجیره‌ای‌ها به نقل این خبر پرداختند. مدتی بعد در مهرماه 1389 مدیرمسئول کیهان به خبرنگار CNN که برای مصاحبه به کیهان آمده بود گفت؛ بنده همین امروز به شما وکالت رسمی می‌دهم که مبلغ مورد اشاره را به حساب شبکه تلویزیونی CNN واریز کنید! و خبرنگار ضمن پوزش، پاسخ داد که پوشش خبری ایران در حوزه کاری من نیز هست و ما بعدها متوجه شدیم که آن خبر دروغ بوده است! و قول تکذیب داد که البته تکذیب نکردند!

در سال 1378 و در اوج فتنه 78 که کیهان با تمام توان به مقابله با فتنه‌گران و افشای زدو‌بند آنها پرداخته بود، رادیو آمریکا اعلام کرد که حسین شریعتمداری صاحب یک مرکز خرید SHOPING CENTER در شهر ونکوور کاناداست و یک ویلا هم در سواحل همان شهر به مبلغ 267 میلیون دلار کانادا خریداری کرده است!

در اواسط دهه 80، علیرضا نوری‌زاده مقیم لندن و همکار رسمی منوشه امیر - مدیر رادیو فارسی زبان اسرائیل - در یکی از برنامه‌های تلویزیونی شبکه بی‌بی‌سی اعلام کرد که حسین شریعتمداری علاوه بر یک حمام سونای خصوصی در زعفرانیه تهران، یک مجتمع دامداری چند صد هکتاری نیز دارد که مدیر مسئول کیهان در پاسخ گفت؛ گاوداری آماده است و فقط منتظر نوری‌زاده و بقیه گاوهای فراری در آمریکا و انگلیس هستیم که تشریف بیاورند و جای خالی خود را در مجتمع دامداری ما پُر کنند. که البته هنوز نیامده‌اند!

15 سال قبل وقتی ماجرای بازپس‌گیری اموال مصادره‌ای یکی از عوامل رژیم سابق (میراشرافی) را در کیهان مطرح کردیم و اسناد مربوط به تلاش وی برای بازپس‌گیری این اموال را که فقط یک قلم آن 400 میلیارد تومان- آن روز - بود منتشر کردیم، ابتداء مدیرمسئول کیهان را تهدید به انتقام کردند و هنگامی که شریعتمداری به تهدید آنها اهمیتی نداد، پیشنهاد مبلغ 20 میلیارد تومان رشوه دادند که اسناد آن موجود است.
.
و سرانجام با پیگیری بی‌وقفه کیهان از بازپس‌گیری اموال مصادره شده جلوگیری شد و این در حالی بود که حتی آیت‌الله شاهرودی - رئیس وقت قوه قضائیه - نیز از روی غفلت و احتمالا با ترفند برخی از اطرافیان خود، سند خروج اموال یاد شده از مصادره را امضاء کرده بود و هنگامی که شریعتمداری در ملاقات با ایشان، کپی نامه‌ای که به امضای ایشان رسیده بود را نشان داد، آیت‌الله شاهرودی که به شدت تعجب کرده بود، بلافاصله دستور پیگیری و ممانعت از بازپس‌گیری اموال مورد اشاره را صادر کرد.

چند سال قبل وقتی اسناد مربوط به وابستگی سروش به محافل صهیونیستی و دریافت مبالغ هنگفت از یک مرکز آمریکایی با هدف به چالش کشیدن باورهای اسلامی را منتشر کردیم و سپس از حضور وی در شورای روابط خارجی آلمان که تأکید کرده بود نباید هیچ خبرنگار ایرانی در آن حضور داشته باشد خبر دادیم و سند هزینه 6 میلیون دلاری پنتاگون برای ترجمه مقالات سروش علیه جمهوری اسلامی ایران به زبان عربی را منتشر کردیم و...
سروش که هویت خود را با انتشار این اسناد برملا شده می‌دید و از سوی دیگر نمی‌توانست اسناد مورد اشاره را تکذیب کند، ابتداء سراغ آقای هاشمی رفسنجانی رفت و از ایشان خواست مانع افشاگری‌های شریعتمداری شود و آقای هاشمی - آن روزها- پاسخ داد اگر شما هم سندی دارید که اسناد کیهان را نفی ‌کند ارائه بدهید ...
و سرانجام سه سال قبل، سروش برای پاک کردن لکه ننگ جاسوسی که با اسناد کیهان بر پیشانیش نقش بسته بود، دست به دامان عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت اصلاحات شد که به انگلیس پناهنده شده است و مهاجرانی ادعا کرد که روزی در حضور آقای هاشمی رفسنجانی و در نشست مدیران مسئول روزنامه‌ها با ایشان از شریعتمداری پرسیدم چرا سروش را به جاسوسی متهم می‌کنید و او گفت در اسلام یک باب فقهی به نام «مباهته» هست که تهمت زدن به اینگونه افراد را مجاز می‌داند! و بلافاصله مهدی خزعلی که به پادوئی اصلاح‌طلبان شهرت دارد و از سوی پدرش مرحوم آیت‌الله خزعلی نیز طرد شده است، اظهارات عطاءالله مهاجرانی را برای تبرئه سروش از وابستگی منتشر کرد...
و هیچکدام توضیح ندادند که مگر باب مباهته سند می‌سازد و فیلم و فایل صوتی و... تولید می‌کند؟! و اساسا اگر مباهته تهمت زدن است که دیگر به سند نیاز ندارد! و سوال این است چرا درباره اسناد منتشر شده در کیهان که تماما با ذکر منبع و چاپ تصاویر اسناد همراه است حرفی نمی‌زنید و چرا به جای خاطره‌سازی‌های مضحک، لااقل یکی از آن اسناد را تکذیب نمی‌کنید؟!
گفتنی است به گواهی صورت جلسه‌های موجود جلسه مورد اشاره عطاءالله مهاجرانی اساسا وجود خارجی نداشته است و مهم‌تر آن که مهاجرانی به خوبی می‌دانست که کیهان از اقدامات زشت و کثیف او مطلع است و از بیم آن که مسائل پشت صحنه او فاش نشود، هرگز جرأت چنین پرسش‌هایی را نداشت این ترفند ناشیانه نیز به صورت گسترده در رسانه‌های داخلی و خارجی منتشر شد...

2 سال قبل یک هفته‌نامه آمریکایی در گزارشی که از رادیو فردا نیز پخش شد ادعا کرد حسین شریعتمداری مبلغ 400 میلیون روبل در «اسبربانک» روسیه موجودی دارد! و تاکید کرد این مبلغ کلان رشوه‌ای است که شریعتمداری در مقابل حمایت از روسیه دریافت کرده است!

گریبان حرامخواران را رها نمی‌کنیم
و... دهها، بلکه صدها نمونه دیگر از همین دست که طی 25 سال گذشته شاهد بوده‌ایم، بنابراین ماجرای مضحک فیش حقوقی 187 میلیون تومانی شریعتمداری اگرچه خود اصلاح‌طلبان هم به جعلی بودن آن اعتراف کرده‌اند، ماجرای جدیدی نیست و به قول مدیرمسئول کیهان، این بادها نمی‌تواند بید استوار کیهان را بلرزاند و کیهان به لطف خدای سبحان اجازه نمی‌دهد اموال غارت شده بیت‌المال از حلقوم حرامخوار برخی مدیران - چه دولتی و چه غیردولتی - پائین برود و تاکنون بارها نشان داده است که از این میدان پای پس نخواهد کشید و حاشیه‌سازی‌های مدعیان اصلاحات و کارگزارانی‌ها که نقش نارنجک‌های دودزا و بمب‌های صوتی برای انحراف از موضوع اصلی را دارند، نمی‌تواند مانع کیهان از تعقیب و افشای دزدان بیت‌المال باشد. گفتنی است طی 25 سال گذشته به سختی می‌توان یک پرونده فساد اقتصادی را آدرس داد که کیهان قبل از قوه‌قضائیه، به آن نپرداخته باشد که ماجرای فساد سه هزار میلیاردتومانی از جمله آنهاست.

فیش‌ها را بیاورید و با وکالت رسمی همه مبالغ آن را جایزه بگیرید
و اما در پایان وقتی ماجرای فیش 187 میلیون تومانی را با شریعتمداری در میان گذاشتیم، ابتدا مانند موارد مشابه دیگر، به تمسخر لبخندی زد و گفت؛ بی‌معرفت‌ها مبلغ آن را کم کرده‌اند چون ابتدا، مبلغ را 300 میلیون تومان نوشته بودند و معلوم می‌شود که از سرقت مبالغ مجازی و دروغی که خودشان جعل کرده‌اند هم نمی‌گذرند!
و در ادامه گفت؛ آیا از خود پرسیده‌اند کسی که به ادعای آنها حقوق ماهیانه 187 میلیون تومانی دارد، چگونه جرأت می‌کند فیش‌های حقوقی نجومی برخی از مدیران دولتی را افشاء کند؟! و سپس گفت؛ اگر چه ظاهر این اتهام و مخصوصا شروع آن از انگلیس، نشان می‌دهد این ماجرا از بیرون مدیریت شده است و اصحاب فتنه آمریکایی-اسرائیلی 88 در آن دست داشته‌اند ولی هر یک از آقایان اصلاح‌طلب و مدیران دولتی که مایل باشند تشریف بیاورند تا به آنها وکالت رسمی و محضری بدهم که تمام مبلغ فیش را برای خود دریافت کنند، و البته فقط توصیه می‌کنم که آن را برای ادامه تحصیل نورچشمی‌های خود به آمریکا و انگلیس نفرستند!

 


نظر

 

(هرچند که انباشت مال حرام در شکم های برآمده، مجالی برای تأمل و تحول باقی نمی گذارد.)

آن چه خواهید خواند ماجرایی است کاملاً واقعی که توسط یک شاهد عینی روایت و ثبت شده و هنوز راوی آن (ابوالفضل کاظمی) زنده است:

اگرچه از ماجرای امیرالمؤمنین (علیه السلام) و شمع بیت المال 1400 سال می گذرد، اما از زمان وقوع این ماجرا یعنی سال 1362 تنها حدود یک ربع قرن گذشته است و هنوز راوی آن( سردار ابوالفضل کاظمی) زنده است.

اما اسفا که دل های بسیاری به اندازه یک هزاره از آن سال ها دور گشته.
 
یک هفته بعد از شروع عملیات والفجر 4 ، شنیدم تیپ عمار قصد دارد دوباره روی قله #عملیات کند.

خودم را آماده کردم که بزنم تو ستون عمار و همراهشان بشوم. فرمانده عمار #مهدی_خندان بود.

آن شب ، هوا مهتابی و سرد بود؛ سرمایی که تا مغز استخوان نفوذ می کرد. من زدم تو ستون عمار.

گردان #مالک و #حبیب، در دو جناح ما در حرکت بودند. مقصد حرکت ، ارتفاع 1866 بود . نزدیک قله، مهدی خندان چند تخریبچی از بین بچه ها سوا کرد و اون ها رفتند تا راه کاری مناسب پیدا کنند.

یک ساعت مانده به اذان صبح، مهدی آمد و گفت : « یک راه کار پیدا کرده ام، اما #عراق بدجوری مانع گذاشته؛ هم سیم خاردار و هم #میدان_مین. یک نفر باید بره و بی صدا معبر بزنه تا بقیه رد بشن.»

طبق نقشه مهدی، در صورت گذشتن از معبر، ما «کانی مانگا» را دور می زدیم و بر آن سوار می شدیم. چون عراق بیشتر روی یال هایی که هفته گذشته روی آن ها عملیات کرده بودیم حساسیت داشت، احتمال موفقیت ما و دور خوردن عراقی ها زیاد بود.

مهدی گفت: « اگر تخریب چی ها را بفرستیم، کار به صبح می کشه و عراق زمین گیرمون می کنه. »

یکی از بچه ها گفت: « آقا مهدی! من می خوابم روی مین، شما رد بشید»

مهدی گفت: «اسمت چیه؟»

پسره گفت: «کامبیز روانبخش»

دیگر پسره منتظر جواب مهدی نماند و پیراهنش را کند .

مهدی گفت: « چرا پیراهنت رو در میاری؟ »
- این ماله #بیت_الماله ، نباید خراب بشه.

 این حرف گردان رو به هم ریخت. بچه ها همه می خواستن بزنن به میدون مین.

این پسربچه خوابید روی مین، یکی هم بغل دستش خوابید. اول ، مهدی پاورچین و آهسته رد شد، بعد یکی یکی بچه ها رد شدن. کمتر از یک گروهان رد شده بود، یکی از بچه ها سنگین بود. وزن او و این ها که خوابیده بودند، از حد نصاب بیشتر شد و یک دفعه مین عمل کرد. هر سه در جا شهید شدند ...

.


نظر

اطلاعیه مهم و واجب

خانم رجایی: رازی که افشا شد !
سرطان مرض نیست تجارت است!!

   خدا کند که راست باشه  
پروفسور ناندیتا داوسن از دانشگاه کمبریج ؛
کلمه ای به نام سرطان دروغ است...
از همه شما عاجزانه خواهش میکنم این مطلب را بدون استثناء بخوانید.
درمان سرطان را به ما اشتباه اطلاع داده اند.
شاید باورتان نشود. اما سرطان یک بیماری نیست یک تجارت است
سرطان آنقدر شیوع پیدا کرده که پیر و جوان و کودک و همه را مبتلا کرده است ...
انتشار این پست شگفت انگیز خیلی از
" دستهای پنهان گردانندگان دنیا " را آشکار و آنان را عصبانی
میکند .
آیا میدانید که کتاب "world without cancer" یعنی
" دنیای بدون سرطان " هنوز اجازه ترجمه به خیلی از زبانهای دنیا را پیدا نکرده است.
این را بدانید که,بیماری به نام سرطان وجود ندارد
سرطان عبارت است ازفقط کمبود ویتامین B17چیز دیگری نیست
از شیمی درمانی, جراحی و یا خوردن داروهای با عوارض سنگین خوداری کنید ...
به یاد آورید که چرا در زمان سابق تعداد بسیار زیادی از دریانوردان بنام مرض (اسکوربیت)جان خود را از دست دادند
(اسکوربیت)
بیماری که جان انسانهای بیشماری را گرفت ...
و تعدادی از این راه درآمد هنگفتی بدست آوردند ...
بعدها کشف شد که اسکوربیت فقط کمبود ویتامین C بودیعنی اینکه یک بیماری نبود.
سرطان هم همین طور است??
دنیای استعمار و دشمنان بشریت صنعت سرطان را ایجاد کرده اند واآنرا تبدیل به یک تجارت نموده اند.
از سرطان درآمدهای میلیارد میلیارد میلیاردی کسب میکنند.
این موضوع بسیار طولانی و عمیق است,تاریخچه ی پیدایش صنعت سرطان ازجنگ جهانی دوم به بعد رونق گرفت ودر پشت پرده چه اتفاقاتی رخ داده است :
پس برای مقابله با سرطان اینهمه طول وتفصیل ومخارج هنگفت لازم نیست تا جیب استعمارگران را پر کنید فقط پیش گیری ودرمان با راهکارهای ذیل به اسانی حاصل می شود

هر روز فقط 15 تا 20 عدد خوردن هسته زرد الو کافیست.
اگر سرطان دارید اول تلاش کنید تا بفهمید که سرطان ، چیست؟
نترسید!
اول تحقیق کنید ...
تکرار میکنیم
آیا امروزه کسی از بیماری به نام اسکوربیت میمیرد؟
نه-چون چون درمان میشود .
سرطان چه؟
سرطان را به صورت یک صنعت در آورده اند ...
در حالی که راه درمانش خیلی وقت پیش پیدا شده ...
کمبود ویتامین B17
فقط همین
جوانه گندم بخورید
جوانه گندم داروی اعجاب آور ضد سرطان است .
جوانه گندم منبع غنی اکسیژن مایع و حاوی قویترین ماده ضد سرطان طبیعت به نام "Ieatril" میباشد,که این ماده در هسته سیب نیز موجود است .
صنعت دارویی امریکا شروع به اجرای قانون
منع تولید "Leatril" نموده،ولی این دارو در مکزیک تولید و فروخته میشود و به صورت قاچاق وارد امریکا میشود .
مانر در کتابی به نام "مرگ سرطان" موفقیت درمان با "leatril" را بالای 90% بیان کرده است .

?اگر خواندید share کنید تا دیگران مستفید شود
منابع آمیگدالین یا ویتامین B17
غذاهای حاوی ویتامین B-17 شامل :
- هسته یا دانه میوه جات:بیشترین غلظت ویتامین B-17 در طبیعت را شامل می‌شود که شامل هسته سیب، زردآلو، ، هلو، گلابی، آلو و آلو بخارا است.
- غلات لوبیاها: شامل باقلا، جوانه عدس، لیما و نخود فرنگی
- مغزها: بادام تلخ (غنی‌ترین منبع B-17 در طبیعت‌) و بادام هندی
- توت‌ها: تقریبا همه توت‌ها مانند توت سیاه، قره‌قاط، تمشک و توت فرنگی
- دانه‌ها: کنجد و بذر کتان
- بلغور جو دو سر، جو، برنج قهوه ای، بلغور گندم سیاه، بذر کتان، ارزن و چاودار
این ویتامین در غلات و هسته زردآلو، مخمرآبجو، شلتوک برنج و کدوحلوایی یافت میشود
مهربانی هــیچ هـزینه ای نداشته ، ورساندن دانش عبادت است.
خانم رجایی: خوردن مایع ظرف شویی و  دست شویی عامل اصلی سرطان است!
پس خوردن آن ممنوع است
حتما میگید ما که نمیخوریم!
شما روزانه چندین بار دستهایتان را با مایع دستشویی و ظرف ها را با مایع ظرفشویی میشورید.
مایع جذب میشه و با شستشو از ظرف جدا نمیشه و موقع پخت یا خوردن غذا ، چون گرم است از ظرف جدا و به غذا می چسبه و این مایع ظرفشویی را باغذا میل می کنیم!
اگر چند صد بار هم ظرف ها رو آب بکشید فایده ای ندارد.

و اما راه حل؛
نصف مایع ظرف شویی و دست شویی را داخل ظرف دیگری می ریزید و وبه جای آن سرکه میریزید.
به همین سادگی
عامل سرطان خون را نخورید و خانواده خود را هم از این خطر حفظ کنید
ضمنا از شستشوی سبزیجات با چندقطره مایع ظرفشویی هم  جدا اجتناب کنید چون اگه صدبار هم آب بکشید داخل بافت سبزیهاست و جدا نمیشه.
بجاش با نمک خیسانده و بعد آب بکشید.
برای تازه موندن هم سرکه اضافه کنید
این متن را برای کسانی که برایتان عزیزهستند بفرستید

خواهشا بخاطر خود وخانواده مطالعه بفرمایی


نظر

نماز عید فطر 1395
??متن شعر حماسی، متقدانه و متفاوت میثم مطیعی قبل از سخنان رهبر انقلاب
??????????????????????????????????????????????
یک ماه جرعه جرعه تو را یاد کرده ایم
 دل را به اشتیاق تو آباد کرده ایم

 یک ماه دستهای دعا بوده ایم ما
 یک ماه میهمان خدا بوده ایم ما

 یک ماه ماه دیده و خورشید دیده ایم
 یک ماه از تو گفته و از تو شنیده ایم

 ماهی که رفت ماه شگفت جهادهاست
 آری، نبرد، روزه و افطار، فتح ماست

 از تابش نماز علی ماه روشن است
 در نور خطبه های ولی راه روشن است

 با دشمنان بگو، هوس خام کرده اند
 بیهوده رو به لشکر اسلام کرده اند

 حاشا که بیم حمله احزابمان برد
 حاشا که پشت سنگر خود خوابمان برد

 ما وارثان سلسله های رشادتیم
 ما راهیان قافله های شهادتیم

 با ما فقط حساب تفنگ و خشاب نیست
 با ماست آنچه قدرت آن در حساب نیست

 بنگر که خون روان شده از کربلا به شام
 آخر تمام می شود این کار ناتمام

 گیریم دشمن است چو عمرو بن عبدود
 این نسل حیدرست که از راه می رسد

 بوی ظهور میرسد، ایمان، وطن شده است
 این لشکر علی ست که خیبر شکن شده است

 هر چند شعب از دم احمد بهشت ماست
 این بار فتح خیبر نو، سرنوشت ماست

 بدر است ماه و حضرت خورشید می رسد
 بدر است ماه و عاقبت آن عید می رسد

 بدر است ماه و می رسد آن عید عیدها
 بدر است ماه ها همه با این شهید ها

 تحریم و بیم کی به دل ما اثر کند؟
 کی وسوسه ز کوی دل ما گذر کند؟

 ای در صف نبرد نشسته دودل مباش
 دریا ببین و بسته ی این آب و گل مباش

 ای در صف نبرد نشسته به پا بایست
 چون مردهای مرد در این کربلا بایست

 ای در صف نبرد! به میدان شتاب کن
 قدری به جای گفتن یا لیتنا بایست

 دنیا و اهل آن همه گر مانعت شوند
 چون حر غیور باش و برای خدا بایست

 وای تو گر امید ببندی به شرق و غرب
 با قبله باش و بر سر این مدعا بایست

 با دشمنان صریح چو شمشیر دم بزن
 هرکس اسیر فتنه شد او را قلم بزن

 پایت اسیر دست عصای کسان مباد
 دستت به پای خواهش از این و از آن مباد

 جز آفتاب پابه رکاب کسی مباش
 هم آسمان پر زدن کرکسی مباش

 بر خان خائنان به جویی نان رضا مده
 این نان بهانه ایست به اینان بها مده

 برخی چه لقمه ها که گلوگیر می خورند
 خوبان ولی به شام بلا تیر می خورند

 اهل رفاه و بزم که در ناز و نعمتند
 کی غمگسار ملت و کی اهل خدمتند؟

 دیروز خرده کاسب تحریم بوده اند
 امروز نیز کاسب تسلیم و ذلتند

 سرمست از حقوق نجومی خویشتن
 آخر چگونه در طلب حق ملتند؟

 ای دوستان که در صف اول نشسته اید!
مردم هنوز چشم به راه عدالتند

 این مردم صبور که در پای انقلاب
 خون داده اند و اهل جهاد و رشادتند

 این مردم صبور که تحریم دشمنان
 از ره نبردشان و هنوز اهل غیرتند

 آسان به کف نیامده این عشق و اعتماد
 بر ریشه های باورشان تیشه ای مباد

 ای دوستان که درصف اول نشسته اید!
اینک شما و عهد عظیمی که بسته اید

 ناگفته ماند حرف بلندی که روشن است
 ایمان مدافع است که این خاک، ایمن است

 این آتش فتاده به دنیا گواه ماست
 جان مدافعان حرم جان پناه ماست

 بنگر به شور و شوق جوانان به شهرها
 جام شهادتی زده بر جام زهرها

 با برق تیغ، هیبت شب را شکسته ایم
 حاشا که بشنود کسی از پا نشسته ایم

 ما راسر قمار به دین و وطن مباد
 ما را سر معامله با اهرمن مباد

 چشم طمع به چشمه خورشید بسته اند
 دیگر بس است هرچه که پیمان شکسته اند..

این خیرگی به کوریشان ختم می شود
 این تیرگی به صبح امان ختم می شود

 این دست دوستی که دراز است سویمان
 دست دسیسه است از این قوم بی گمان

 در راه عشق تکیه به خود کی کنیم ما؟
 تکرار زخمهای احد کی کنیم ما؟

 شمشیر از نیام، چو رهبر کشیده ایم
 فریاد فتح، از دل سنگر کشیده ایم

"عید است و آخر گل و یاران در انتظار"
عید است و عید نیست مرا غیر روی یار

"دل بر گرفته بودم از ایام گل ولی
 کاری بکرد همت پاکان روزه دار"

عید است، عید ماه خدا,ماه رحمت است
 عید است و عید در نظر ما شهادت است

 روی شهید، معنی عید است شک مکن
 این عید مادران شهید است شک نکن

 عید است ، عید زنده شدن، عید انتخاب
 این عید همسران صبوریست چون رباب

 عید است چشم روشنی عاشقان ببر
 خوبان زکات فطریه جان می‌دهند و سر

 عید است و کاش طاعت ما هم شود قبول
 ما تشنه حسین شماییم یا رسول

 ما را دوباره رخصت کرببلا دهید
 این عید هم برات زیارت به ما دهید

? شاعران: علی محمد مودب، میلاد عرفان پور، محمدمهدی سیار و محمد قائمی راد
? صوت | http://meysammotiee.ir/files/other/vijhe/Motiee-EidFetrTehran1395.mp3
 ? ویدئو | https://telegram.me/MeysamMotiee_ir/1677


نظر



خطاب به ایشان می گوییم، خواهرم تو مروارید زیبایی در اعماق دریاها هستی که ماندن آن در دریا چیزی ازارزش و قیمتش نمی کاهد.

آری ای خواهر بزرگوارم! این کلمات را خطاب به تو می نویسم که هنوز ازدواج نکرده ای . در گفته ام با تو شفاف و صادق خواهم بود و امیدوارم که گوارای عقلت باشد و آن را در قلب خود جای دهی.

به اوکه هنوز ازدواج نکرده ، و غم و اندوه یار دیرینش شده ، قلبش لباس حزن ، به تن کرده، و نومیدی در جانش راه یافته ، و همه ی اینها به خاطر این است که هنوز (از جانب الله) شوهری به او ارزانی نشده. ای بزرگوار! بر جان خود رحم کن.

زیرا ازدواج چنان فریضه ی عظیمی نیست که با به جا نیاوردن آن دینت نابود شود، بلکه یک سنت الهی بین بندگان اوست، برای هرکس بخواهد آن را مقدّر می فرماید، و ارزانی می کند، و کسی توان رد قضای او را ندارد، و چه بسیاربوده اند زنان و مردان دانشمندی که با تحقیقات و کتابهایشان تاریخ اسلام را پربار کرده اند، در حالی که خداوند مقدر نفرموده بود که ازدواج نمایند و با وجود این، شهره ی آفاق شده، گنجینه های عظیم و ارزشمند فکری را از خود به یادگار گذاشتند، گنجینه هایی به مراتب بهتر و ارزشمندتر از طلا و سنگ های قیمتی، بزرگانی که ازدواج نکردن ذرّه ای از شأن و منزلت آنان نکاسته است.

خواهر بزرگوارم...... چرا از مردم دوری می کنی؟ یا با قلب اندوهگین و نا امیدی با آنان روبرو می شوی؟ فقط به خاطر اینکه ازدواج نکرده ای؟ این کار تو اعتراض به قضا و مقدّر الهی است، راستی خواهرم ....تو چه نمی دانی! شاید این ازدواج نکردن برای تو رحمتی از جانب پروردگارت باشد، پس در هرحال شکر خداوند را به جای آر و اندوهگین مشو و از مردم دوری مگزین. زیرا این کار به معنای کم بودن درک(دینی) شماست و این احساس را القا می کند که ازدواج نکردن بر عقیده تو تأثیری دارد یا از ایمان و شرف تو چیزی کم می کند.

خواهرجان بیا با تو بگویم که چگونه ازدواج نکردن می تواند برایت رحمتی باشد؟

اگر فرد متدینی هستی، بدان که این برای تو ، نعمتی است از جانب خداوند. چه بسیاربوده اند دختران جوانی که ازدواج کرده اند و همسرانشان آنان را از دین و آیین خویش دور کرده و از آن حالت بیرون آمده و دین ودنیایشان را باخته اند. و این چیزی است که واقعاً اتفاق افتاده است، مثلاً دختری که در خانواده ای دیندار و اهل طاعت الهی پرورش یافته و بعد از ازدواج چنان شده که همسایگان از حال وی و همسرش به خاطر صدای بلند ساز و آوازی که از خانه ی آنان از بیرون شنیده می شده، به ستوه و شکوه آمده اند، ازاوضاع پدرش مپرس که وقتی همسایگان برای شکایت او پیشش آمدند چه حالی شده بود! پناه بر خدا.

( البته این تذکر درگوشی است برای خواننده ی عزیز ی که در شرف ازدواج است تا قبل از اقدام به ازدواج در مورد انتخاب شوهر بسیار دقت کند)

حال، خواهر عزیزم، آیا الله نسبت به تو لطف بسیار ندارد، و اگر به جای آن خواهر بودی چکار می کردی؟ او از خدایش بود که شوهر صالحی نصیبش شود. امّا چه بر سرش آمد؟ پس خدا را شاکر باش که تو را بر بسیاری از بندگانش برتری بخشیده است. و این حالت را به خاطر حکمت و مصلحتی که نمی دنی برایت مقدّر فرموده.... شاید هم با آن گناهانت کم شوند.

{ ذلک أمر الله أنزله إلیکم ومن یتق الله یکفر عنه سیئاته و یعظم له أجراً }

البته هرگز بُعد بسیار مهم بچه دار شدن و ارضای میل فطری مادر شدن در وجود خویش را که دلیل علاقه دختران به ازدواج است، را فراموش نمی کنم. اکنون از تو خواهر بزرگوارم می خواهم نظری به دور و برخود بیندازی و حال دخترانی که ازدواج کرده اند، و از قضای الهی بچه دار نمی شوند، را ببینی ، تصوّر کن که باید چه احساسی داشته باشد، و حال او چگونه باشد؟

به خدا قسم در محنت و سختی وعذاب است، زیرا او از چیزی محروم گشته که هر زنی برایش در تلاش است، و بدون شک درون او پر از اندوه می شود ، و باید از الله خواست که به حالش رحم فرموده، مشکلش را برطرف سازد و به او نسلی نیکوکار ارزانی بدارد.

خواهرجانم! آیا حال تو بهتر از او نیست؟ تو از این احساس محروم هستی ، در حالی که آن زن با وجود محرومیت ، اندوهگین هم هست ، زیرا اوست که باعث محروم شدن شوهر از احساس پدر بودن شده، و این چیزی است که ضعف درونی بسیار بزرگی را برای زن به وجود می آورد.

تو برادرزاده و خویشاوندان زیادی داری، به آنها محبّت کن، به آنها نیکویی بیاموز، و در تربیت آنها بر اخلاق والا و طاعت الله ،مددکار باش ، شاید اگر معلم هستی، فرصت این را داشته باشی که زیردستان خود را به بهترین وجه تربیت نمایی ، زیرا وظیفه ی اول تو تربیت و سپس تعلیم است( یعنی اول مربّی و بعد از آن، معلّم هستی). اگر دکتری، می توانی- به اذن الله- به شفای کودک بیماری کمک کنی و سبب خوشحالی او گردی ، مهم ترین نکته در تمام این موارد این است که در هر حال از الله تعالی انتظار اجر و پاداش داشته باشی که به زودی او نیز قلبت را پر از شادی و سعادت راستین و اجر عظیم خواهد نمود.

خواهر عزیزم .... اگر احساس می کنی که عمرت در حال سپری شدن وسوختن است، پس اجازه مده این سوختن بیهوده باشد، و مانند چوب خشک تبدیل به خاکستر شود، بلکه ،مانند شمعی باش که به خاطر رضایت خداوند کریم ، با نورخود راه زندگی را برای دیگران روشن می کند.

امّا اگر دوستدار مودّت و رحمت ازدواج نیز هستی، نا گفته نماند که حرمان، جفا و بدبختی که دامنگیر بسیاری از زنانی که در زیر سایه مردان جفاکاری زندگی می کنند که در ادای حقوقشان کوتاهی کرده وشرع خدا را رعایت نمی کنند ، خود ازدواج، وبال و بلایی برایشان شده است. پس خدا را شکر کن چون نمی دانی بعد از ازدواج چه سرنوشتی در انتظار توست.

تمام فکر و اندیشه ات را معطوف به ازدواج نکن ، زیرا اینگونه عمر به سرعت و به صورتی ترسناک می گذرد، بلکه این فکر را از خود دور کرده ، بر آفریدگار خویش توکّل نما و تمام همّ و غمّت را رضایت خداوند و دین او قرار بده ، زیرا اگر عالم به کتاب خدا و یا حافظ قرآن نباشی بسیار ضرر کرده ای ، پس فقط به خاطر رضایت الله به دنبال کسب علوم دینی باش، عمر به این شیوه (خوش) می گذرد در حالی که بر اعتماد به نفس و توکّل بر الله داری.

خواهرجان.... به سخنانی که در باره ات گفته می شود هیچ توجّهی نکن، زیرا در این زمانه پسران قبل از دختران از سن ازدواج عبور می کنند ، پنج دختر از خویشاوندان خودم که حدود سی سال سن دارند با مردانی بین سی تا سی وپنج سال ازدواج کرده اند ، در این تأخیر نیز حکمت عظیمی نهفته است، که خود دختران و پسران، متوجه شده اند ، و آن حکمت این است که هردو دسته قدر و قیمت ازدواج را فهمیده اند و دیگر قدر زندگی مشترک خود را بهتر می دانند و این تأخیر باعث شده که هر کدام سعی کند، وظایف خود را به نحو احسن واکمل انجام دهد و آنچه را از دست رفته جبران کند.

پاک و منزه است آن ذاتی که تنها او نصیب هر کس را ،ارزانی می دارد. غیر از موارد(ی که گفته شد) دختران بسیاری هستند که در سنین بالای سی سال و حتی چهل سالگی ازدواج کرده ، زندگی بسیار خوشبخت و شادی را آغاز نموده اند ، پس تنها طول مدّت زندگی مشترک مهم نیست بلکه زمان خوشبختی حقیقی در آن مهمّ است.

خواهرم... کلمه ی پیردختر را نشانه ی عزّت و افتخار خود کن، نه خنجر مسمومی که با دست خود آن را در قلبت فرو کنی!

اگر دیگران متوجه بزرگی شخصیت، موفقیّت و جایگاه بلند تو شوند از به کار بردن چنین کلمه ای درباره ات خجالت زده می شوند و اگر گاهی بر حسب اتفاق این کلمه را برایت به کار بردند ، نباید اعتماد به نفس تو را به خود و خالق و صورتگر(مهربانی) که به تو چشم و گوش عطا فرموده ،متزلزل کند زیرا همو که این نعمت را به تو بخشیده می تواند بهتر از آنها را نیز به تو عطا فرماید.

خواهر گرامیم.... در هر سنی که باشی، بیست یا سی یا چهل ساله یا حتی بالاتر ، آیا می دانی که حالت مانند چیست؟ حالت تو مانند آن درّ و مروارید باارزشی است که در اعماق دریا ها جای گرفته و کسی نیست که آن را ببیند و همچنان در دل صدف ، مانده و هنوز از دریا استخراج نشده! به این دلیل می گویمهنوز چون آن صیّاد ماهری که بداند چگونه گوهر گرانبها را استخراج کند، نیامده یا آن جواهر ارزشمند در جای دوردست وعمیقی از دریا قرار دارد که دست صیادان به او نمی رسد.

و بسیارند ، مرواریدهایی که به هر دلیلی ،هنوز از دل صدفهایشان صید نشده و بیرون نیامده اند، آیا این به معنای کم بودن ارزش یا قیمت آنهاست؟

پس خواهر بزرگوارم... خوشحال باش و نزد مردم برو و سرت را نه به خاطر بندگان خدا بلکه به خاطر خداوند بالا بگیر،و قلب خویش را پر از عزت و رضایت به قضای الهی کن و امروز را شروع درک حقیقت برای خود بدان و در آن متوجه خداوند باش و از او بخواه که تو را برای ذکر و شکر و عبادت نیکوی خود تو فیق دهد و کارت را آسان و به تو فهم دین عطا فرماید و تو را نوری برای اطرافیان قرار دهد و این دعا را بسیار زیاد بخوان بخصوص هنگام صبح وشام بسیار آن را تکرار کن ( اللهم أغننی بحلالک عن حرامک ، وبفضلک عمن سواک ) .... ( ای الله! مرا با حلالی که نزد توست از هر چیز حرامی کفایت کن و از فضل خویش مرا از غیر خود بی نیاز فرما)

خواهر گرانقدر... محزون نباش و یادت باشد که تو درّی دست نخورده هستی که در صدف خویش محفوظ هاست و در عمق دریا زندگی آرامی دارد و صید نشدن آن چیزی از ارزشش نمی کاهد.

الله (عزوجلّ) تمام پسران ودختران اسلام را برای هرچه خیر و نیکی دین و دنیایشان، در آن است، موفق گرداند.


نظر

    امیرحسین_ثابتی 


فاجعه بزرگتر از حقوقهای نجومی، آنجاست که برخی مدیران اعم از اصولگرا و اصلاح طلب فکر میکنند چون حقوقهای زیر 20 میلیون میگیرند؛ در حال لطف به مردم هستند و قهرمانانه فیش های حقوقی شان را منتشر میکنند! غافل از اینکه بسیاری از مردم همچنان برای یک وام 3 میلیونی اندر خم یک کوچه باقی مانده اند.

حضرت علی علیه السلام در خطبه 209 نهج البلاغه میفرماید: ان الله تعالی فرض علی ائمه العدل ان یقدروا انفسهم بضعفة الناس...

یعنی خداوند بر حاکمان و پیشوایان عدالت مقرر فرموده است که زندگی خود را در حد "پایین ترین" مردم قرار دهند...

حالا با این معیار، سطح درآمد مسوولان کشور از اصولگرا تا اصلاحطلبش را بسنجیم!

چه آقای استاندار تهران که با افتخار اعلام میکند حقوقم فقط و فقط 17 میلیون است نه 60 میلیون! و چه آقای شهردار تهران که میگوید فقط 14 میلیون دریافت میکنم و تازه 6.5 میلیون حقوق دانشگاه را هم نمی گیرم!

به نظرم بزرگترین آفت ماجرای حقوق های نجومی، بدبین شدن مردم به بسیاری از مسوولان و حتی نظام جمهوری اسلامی نیست؛ بدترین خطر آن تثبیت اشرافیت و عادی شدن حقوقهای غیر متعارفی است که در مقایسه با سایر حقوقهای عجیب و غریب حالا دیگر مشروعیت هم پیدا کرده است.

قهرمانان قصه ی امروز ما به حقوق های زیر 20 میلیونی شان مفتخرند اما همزمان یک کارگر برای حقوق ماهیانه 800 هزار تومان که در کل یک سال 10 میلیون هم نمیشود باید صبح را به شب و شب را به صبح برساند...

 


نظر


توسط 2000 نفر بلاک بشه ، پروفایل بهمراه گروه منهدم میشه...
انشاءالله با همت شما و دیگر آرزومندان محیطی پاک برای آینده سازان  کشور اسلامی ..


@shErVInJo
@neginelyasi1378
@Ma_hy_ar


@m4hdi_z
@Man1_1


@YFarhan3991
@jojoorizemizeee
@Saraccca


   انتشار بدید لطفا ....


نظر

امیر مسروری,

سالها مظلومیت شیعیان بخاطر نبود رسانه ای جهانی در حلقوم ها ماند. بیش از 200 شهید در حادثه الکراده داده شد و ملت عراق در مظلومیت جهانی صدایشان حتی به صحن سازمان ملل نرفت. راستش را بخواهید آنها عراقی اند. اگر فرانسوی یا آلمانی چشم آبی بودند، الان جهان پشت سر هم بیانیه می داد و عزادار بود. میخواهیم نشان دهیم ملت ایران یادشان هست، عراقی ها در اربعین چه کردند. قرار ما فردا ( سه شنبه ساعت 10 شب ) در برابر سفارت عراق. قرار می گذاریم با هم تا با اهدای گل یادمان باشد همه ما مسلمانیم و در کنار هم قرار داریم. دنیا باید صدای مظلومیت شیعه را بشنود. همه می آییم. ایرانی و پاکستانی و افغانستانی و عراقی و... . همه می آییم.

ما_با_عراقیم
نحن مع العراقیین

ساعت 22 در برابر سفارت عراق ( خ ولیعصر، میدان ولی عصر) با گل می آییم.