سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر
اگر به مرگ طبیعی بمیرم هیچ‌کس را نمی‌بخشم/ماجرای خوابی که همسر شهید از هدیه رهبر معظم انقلاب دید

اگر به مرگ طبیعی بمیرم هیچ‌کس را نمی‌بخشم/

«می‌نویسم تا در آینده همه بدانند من در چه شبی حاجتم را گرفتم» و درست یک سال بعد در شب شهادت حضرت زینب(س) حاجت نهایی‌اش را می‌گیرد و به سرمنزل مقصود می‌رسد؛ او آمده بود تا شهادت را معنا بخشد.

باورش سخت است که در کوچه‌های همین شهر، از بین آدم‌های همین نژاد، افرادی باشند که دغدغه‌های آسمانی داشته باشند.

این بار بیشتر از همیشه فرق می‌کند؛ این بار دیگر وصله‌های نامردان روزگار با هیچ چسبی نمی‌چسبد. این بار قهرمان قصه ما ایرانی است و ازنظر مالی هم به‌اندازه کفاف خرج زندگی‌اش داشته، اما باید باور کرد عشق و ارادت به اهل‌بیت(ع) تنها دغدغه مهم زندگی او بوده است.

کافی است چند قدمی در خیابان راه بروی، انواع مغازه‌ها و صاحبان آن جلوی چشمانت ظاهر می‌شود. از بین همین آدم‌ها با دغدغه‌های حساب‌گرانه و کاسب‌کارانه خود، مردانی پیدا می‌شوند که حسابگری را کنار گذاشته و باخدا معامله کرده‌اند.

مردانی که تمام دغدغه زندگی‌شان مبارزه با استکبار و ظلم و آرمانشان جنگ در اسرائیل و دفاع از مردم فلسطین است؛ با گردش روزگار برای دفاع از حرم اهل‌بیت(ع) خیز برمی‌دارند و در راه دفاع، جان خود را هدیه می‌کنند.

گروهی از بچه‌های هیات مذهبی دانشگاه امام رضا(ع) به همراه حجت‌الاسلام یادگاری در ظهر یکی از همین روزهای گرم رمضان قرار دیداری با خانواده شهید مدافع حرم گذاشته‌اند. با آن‌ها همراه می‌شوم تا بدانم چگونه می‌شود در این زمانه فردی پیدا شود که بدون هیچ مشکلی در زندگی، خانواده، همسر و دو فرزندش را رها کند و دفاع از حرم را اولویت اصلی زندگی خود بداند.

مصطفی عارفی 36 ساله از همین آدم‌ها بود. ام.دی.اف کار بود. جوانی باوجود شغل مناسب و خانواده‌ای خوب … باید از این‌ها گذشت. این دغدغه‌های مادی برای آن‌ها که به فکر زندگی عادی نبودند، بی‌ارزش است.

تک پسر خانواده مشهدی، از اوایل دوران جوانی‌اش بسیار سیاسی بوده و آنقدر حرص‌وجوش سیاست را می‌خورده که همسرش جرأت نمی‌کرده در مورد امور دیگر لب به اعتراض باز کند.

پدرش تعریف می‌کند که اگر سوریه نمی‌رفت بازهم هیچ‌وقت برای امربه‌معروف و نهی از منکر کوتاه نمی‌آمد و مدام به همه یادآوری می‌کرد که «باید سنجیده عمل کنیم نه اینکه سنجیده آن را کنار بگذاریم».

او همیشه شب قبل از راهپیمایی‌ها به منزل مادربزرگش می‌رفت تا همه را دورهم جمع کند و در اهمیت راهپیمایی سخن‌ها می‌گفت و تا صبح همه را نسبت به ارزش و اهمیت آن توجیه می‌کرد مخصوصاً به راهپیمایی روز قدس که عجیب برایش واجب بود.

همه حرف او در این خلاصه می‌شد که «من برای زندگی عادی آفریده نشده‌ام» و اینجاست که این حرف او پررنگ می‌شود که «اگر به مرگ طبیعی بمیرم هیچ‌کس را نمی‌بخشم».

جوان قصه ما می‌خواست مؤثر باشد و آرزویش جنگ تن‌به‌تن با اسرائیل بود، اما دفاع از حرم را در جبر زمانه خود وظیفه شرعی می‌دانست.

فردی که تکیه‌کلامش «بیشتر از این‌ها باید آدم شد» باشد چه جایگاهی بالاتر از شهادت می‌توانست کسب کند؟ شهادت انتهای آدم شدن است و به‌جز شهادت همه مقام‌ها برایش کم است.

بحث سوریه و عراق که پیش می‌آید، آرام و قرار ندارد. از طرف بسیج پیگیری می‌کند اما به نتیجه نمی‌رسد.

اطرافیان می‌گفتند رفتن به سوریه خودکشی است و آقا مخالفند. همسرش به شرطی اجازه می‌دهد که آقا مخالف نباشد و وقتی رهبری در صحبت‌های خود صراحتاً از مدافعان حرم یاد می‌کنند دیگر شکی باقی نمی‌ماند.

شبی همسرش خواب می‌بیند آقا به منزلشان آمده و 4 هدیه داده است و گفتند برسد به دست مصطفی.

تا این خواب هیچ سفری به سوریه و عراق میسر نشده بود اما هفته‌های بعدازآن، مصطفی 4 بار با هزینه شخصی خود به مدافعان حرم در عراق پیوست و 4 هدیه آقا این‌گونه تعبیر می‌شود.

از وقتی می‌فهمد شهرک‌های شیعه‌نشین سوریه تهدید شده‌اند، با هر بار دیدن تصاویر سوریه به حدی منقلب می‌شود که هیچ‌چیز نمی‌تواند مانع هجوم سیل اشک و حسرت او شود.

 ناامیدانه در آرزوی رفتن به سوریه شب و روز را سر می‌کند.

در ناامیدی‌ها به حرم می‌رود تا دو رکعت نماز حضرت فاطمه‌(س) بخواند … شب ولادت حضرت زینب(س) که می‌شود، می‌گوید «تا حاجت نگیرم از حرم برنمی‌گردم». ساعت‌های متمادی در حرم می‌ماند و بعد از برگشتن، یادداشتی می‌نویسد که «حاجتم را در این شب گرفته‌ام و می‌نویسم که در آینده همه بدانند من در چه شبی حاجتم را گرفتم» و درست یک سال بعد در شب شهادت حضرت زینب(س) حاجت نهایی‌اش را می‌گیرد و به سرمنزل مقصود می‌رسد؛ او آمده بود تا شهادت را معنا بخشد.

اگر به مرگ طبیعی بمیرم هیچ‌کس را نمی‌بخشم

کمتر از یک هفته از آن شب ولادت، مسئول اعزام به سوریه عوض می‌شود و مصطفی برای کلاس‌های آموزشی به تهران می‌رود اما داستان سوریه فرق می‌کند؛ سوریه اولین و آخرین اعزامش، «شهادت» است.

مصطفی عارفی از همان ابتدا دنبال سوریه بود اما سنگ‌های زیادی را در پیش پایش انداخته‌اند، داستان وقتی جالب می‌شود که وقتی به همسرش می‌گویم از مسئولان چه می‌خواهد فقط می‌گوید: «بگذارند کسانی که دلشان می‌خواهد، بروند؛ سنگ‌اندازی نکنند».

چند ماه آموزش‌های سختی در تهران و مشهد می‌بیند. در خنثی کردن بمب و تهیه نارنجک مهارت زیادی پیدا می‌کند و بالاخره بعد از یک سال و نیم دوندگی، به سوریه اعزام می‌شود.

در عملیات موفقیت‌آمیز تدمر با فرماندهی مصطفی که هدف، آزادسازی امامزاده‌های منطقه بود، از اینکه مؤثر واقع شد، بسیار شاد بود.

بعدازآن در جهت تثبیت موقعیت امامزاده‌ها به منطقه جبل‌المزار می‌روند؛ برای رفتن به منطقه‌ای پوشیده از کوه در ارتفاعات استخاره می‌گیرند که خوب می‌آید. فرمانده گروهان امام رضا‌(ع) که همیشه پیش از نیروها حرکت می‌کرده است، معتقد بود که «باید در عمل فرمانده باشد».

اگر به مرگ طبیعی بمیرم هیچ‌کس را نمی‌بخشم

شب‌هنگام بعد از تماس با خانواده‌اش، برای شناسایی منطقه به لبه جلویی پرتگاه می‌رود تا از امنیت آن مطمئن شود؛ در همین لحظه نارنجک دستی به سویش پرتاب می‌شود و او را مجروح می‌کند.

بااینکه مجروح خودش بوده اما پشت بیسیم که نیروی کمکی می‌خواهد نمی‌گوید که خودش مصدوم است.

تا دو روز آتش به همان منطقه سرازیر می‌شود و بعد از تغییر موضع گروهان، می‌توانند پیکر او را برگردانند.

در سوریه با بچه‌ها قرار می‌گذارند هر کس که شربت شهادت نوشید و امام حسین(ع) را دید، لبخند بزند … این لبخند پس از دو روز هم روی صورت او می‌درخشد.

صبح روز بعد از انفجار، همسرش منتظر برگشت او به خانه است که خبر شهادتش را از همسر یکی از رزمندگان می‌شنود.

خانم عارفی می‌گوید که همیشه منتظر خبر شهادتش بودم اما این بار چون منتظر برگشتش بودم بسیار شوکه شدم …

خبر شهادت پدر را مادر به طاهای هشت‌ساله می‌گوید و او بسیار آرام و عادی قبول می‌کند. خبر شهادت او عجیب نیست؛ او که حتی درگذشته به همسرش تأکید کرده بود «در مراسم من پیش نامحرمان سخنرانی نکن».

از همسرش می‌پرسم: به او نگفتی که آن‌ها در یک کشور دیگرند و وظیفه شما نیست؟

پاسخ می‌دهد که او همیشه می‌گفت: «مرزبندی‌ها را اسرائیل و آمریکا قرار داده‌اند و برای من بد است که پشت مسلمان‌ها را خالی کنم چراکه حفظ حریم اهل‌بیت(ع) و اسلام و دفاع از مسلمانان به عهده همه ماست و نمی‌توانم تعرض‌ها را تحمل کنم.»

از مادر شهید می‌پرسم که چگونه اجازه داد تنها پسرش به جنگی برود که شانس زنده ماندنش بسیار کم است؟

مادر با اشک چشم پاسخم را این‌گونه می‌دهد که مصطفی زمانی به آرامش می‌رسید که در جبهه باشد و من وقتی ناآرامی او را می‌دیدم راضی بودم که برود. او به ما می‌گفت «اگر من رفتم به‌جایش دو مصطفی (طاها و امیرعلی) برای شما گذاشتم».

پدر مصطفی تعریف می‌کند که فرماندهان وقتی برای دلجویی به دیدنمان آمدند می‌گفتند: «بیشتر از شما، ما ناراحت هستیم، چراکه نیروی متخصص و متبحر خود را از دست دادیم».

تابلو فرشی با نقش شهید به خانواده‌اش هدیه کردیم تا شاید تاروپود زندگی‌مان را به شهدا وصل کرده باشیم.

از خانواده عارفی خداحافظی می‌کنیم درحالی‌که می‌دانم هزاران خانواده مدافع حرم در همین شهر، زیر همین سقف آسمان زندگی می‌کنند و ما از آن‌ها بی‌خبریم.


نظر

 

چندی پیش پیشنهادی از سوی برخی مسئولان مبنی بر نامگذاری 6 تا 12 تیر ماه به عنوان هفته حقوق بشر آمریکایی مطرح می‌شود.

استدلال طراحان این پیشنهاد این بود که چون در هر یک از روزهای 6 تا 12 تیر ماه یک حادثه تروریستی رخ داده است می‌توان از این ایام به عنوان نماد حقوق بشر آمریکایی نام برد.

6 تیر 1360 در مسجد ابوذر تهران ترور مقام معظم رهبری رخ داد.

7 تیر 1360 شهادت شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی و 72 یار با وفای ایشان و انقلاب اسلامی به وقوع پیوست.

8تیر1366  نیروی هوایی ارتش رژیم بعثی مورد حمایت آمریکا و غرب ، با استفاده از بمب‌های شیمیایی دریافتی از کشورهای غربی ، چهار نقطه پر ازدحام شهر سردشت ( از توابع استان آذربایجان غربی) را مورد حمله قرار داد.

همچنین در روز 8 تیر رییس زندان اوین، شهید محمد کچویی توسط منافقین به شهادت رسید.

11 تیرماه 1361 ترور آیت الله صدوقی یزد صورت گرفت.

12 تیرماه 1367 حمله به هواپیمای مسافر بری ایران توسط ناو آمریکایی انجام شد.

پس از طرح این موضوع در شورای عالی انقلاب فرهنگی، رئیس‌جمهور به عنوان رئیس شورا با این موضوع مخالفت می کند و با اصرار اعضا با نامگذاری روز 12 تیر به عنوان روز حقوق بشر آمریکایی موافقت می شود.

 


نظر

 

 در هفته های اخیر، همزمان با اجرای تحریم مالی #آمریکا علیه حزب‌الله توسط مسئولان #لبنانی، رئیس بانک مرکزی این کشور از مسدود شدن 100 حساب مرتبط با حزب‌الله خبر داد. در راس این حسابها، حساب بیمارستان «الرسول الاعظم» قرار دارد که بزرگترین بیمارستان متعلق به حزب الله است و مجروحان شرکت‌کننده در جنگ #سوریه در این بیمارستان درمان می‌شوند.


بی شک، قانون امریکایی ممنوعیت تامین مالی بین المللی حزب الله، اهداف متعددی را در لبنان و علیه مقاومت دنبال می کند؛ هم تحت فشار قرار دادن حزب الله از جهت #مالی، هم ایجاد #اختلافات سیاسی کهنه و جنگ حزبی و هم تحریک افکار #عمومی علیه مقاومت حزب الله هم در لبنان و هم در سوریه.


اما سید حسن نصرالله در سخنرانی روز جمعه  به مناسبت چهلم شهادت مصطفی بدرالدین، آبی?? بر آتش فتنه بانکی امریکا ریخت. وی در واکنش به اقدام منافقانه بانک مرکزی لبنان، اعلام کرد: "هر گونه اقدامی از سوی بانک ها علیه حزب الله لبنان تاثیری بر این گروه نخواهد داشت زیرا بودجه و همه امور مالی حزب الله لبنان از #ایران می اید و نه از طریق بانک ها.

همانطور که موشک ها به ما می رسند که با آنها اسرائیل را تهدید می کنیم پول هم به ما می رسد.. حتی اگر بانک های لبنان تحریم های امریکا علیه حزب الله لبنان را اجرا کنند ما از نظر سازماندهی و جهادی دارای طرح های بازرگانی یا موسسات سرمایه گذاری نیستیم که این طرح ها از طریق بانک ها متوقف شوند.."

 سخنانی که احساس غرور و پیروزی امریکایی ها و مزدوران لبنانی آنها، در یک جنگ بانکی با حزب الله را به یاس و افسردگی مبدل کرد.

 در ایران اما، رسانه های فارسی زبان بیگانه به سردمداری بی بی سی و دنباله های داخلی آنها به حرکت افتادند، تا با تمسک به همین گفته های سید، به اختلاف افکنی و جنگ روانی علیه حزب الله لبنان، در بین برخی اقشار دامن زنند. باز هم با این حربه و شبهه کهنه، که با وضع فقر و بیکاری و.. در #وطن، چرا کمک به خارج از وطن؟!


ادعایی که خود آنها هم پاسخ آن را به خوبی می دانند ولی باز هم مایلند با این طعنه ها، ?? دین خود به #اسرائیل را ادا کنند! و به شیوع هر چه بیشتر این حربه اسرائیلی، بپردازند.


جواب روشن است! هر جا که #بازوهای ما باشند، آنجا #وطن ماست! کمک مالی، نظامی و معنوی از بازوهای مقاومت در منطقه، چه در لبنان، چه در فلسطین، چه در سوریه و عراق و یمن و بحرین و..، نه تنها کمک به #مظلوم در برابر ظالم است، که کمکی به #امنیت خود ماست.

کاش این جریان های خاص، به جای اینکه بگویند "چرا کمک ایران به حزب الله"!?? از خود سوال میکردند: "چرا کمک امریکا به اسرائیل؟!

 

بجز کمکهای اقتصادی، بسته کمک جدید دهساله امریکا به اسرائیل (نظامی) حدود 40 میلیارد دلار است، که رقم آن حدود 4 برابر کل بودجه نظامی ایران است!

نه تنها #شیعه، مرز نمی شناسد، که #امریکای سکولار و #صهیونیست بی خدا هم مرز نمی شناسد. پس چرا ما #مرز بشناسیم؟!

  ما ماجراجو نیستیم، ولی از منافع ملی و مکتبی خود در هر جای جهان، دفاع خواهیم کرد. به هر شکلی که بتوانیم و هرگز اجازه نخواهیم داد، دشمن در #خانه ما، با ما بجنگد
کاش آقایان وطن پرست! به اندازه آن سرباز صهیونیست، عرق ملی و مکتبی داشتند. وقتی از او پرسیدند: مرز شما کجاست؟! گفت هر جا که پوتینم به آنجا برسد.

ما به مرزهای ساختگی محدود نخواهیم شد. سرحدات ما مکتب ماست. محمد عبدالهی


نظر

خودکشی دانشجوی نخبه دکتری دانشگاه کاشان / وزارت علوم در پرونده بورسیه به او همه جور فشار آورد

 ایوب آقایی یکی از نخبگان علمی کشور و دانشجوی سال آخر مقطع دکتری شیمی تجزیه دانشگاه کاشان با خوردن سیانور در خوابگاه دانشجویی دانشگاه کاشان دست به خودکشی زد.

 دوست نزدیک ایوب آقایی گفت: فشار اصلی همیشگی روی او این بود که هر جا برای جایابی بورسیه اش می رفت، به خاطر شایعاتی که وزارت علوم دولت تدبیر و امید پخش کرده بود که اینها بورسیه های احمدی نژاد و غیر قانونی هستند، علی رغم اینکه دانشجوی ممتاز و با معدل بالا و رزومه پژوهشی قوی بود، به دلیل انگیزه های سیاسی او را جایابی نمی کرده اند.

 ایوب شبانه روز در آزمایشگاه بود و به لحاظ علمی، به قدری نخبه بود که از تزی که در حال کار کردن روی آن بود، می توانست دو مقاله در نشریه نیچر (NATURE) بدهد.

 ایوب چندین بار به خاطر فشارهای مالی فراوان و عدم تأمین هزینه های بورس دوره دکتری که بر عهده دانشگاه بوده است، حرف از خودکشی زده بود که ما هر بار او را آرام می کردیم.
مطالعه متن کامل خبر در 
  http://kashan1.ir/6018
@sarbazvelay


نظر

 

رهبر انقلاب در در دیدار رئیس‌جمهور و هیأت دولت:
موضوع حقوق‎های نجومی، در واقع هجوم به ارزش‎هاست اما همه بدانند که این موضوع از استثناءهاست و اکثر مدیران دستگاه‎ها، انسان‎های پاک‌دست هستند، اما همین تعداد کم نیز خیلی بد است و باید حتماً با آن برخورد شود.


این موضوع نباید شامل مرور زمان شود بلکه باید حتماً به صورت جدی پیگیری، و نتیجه آن به اطلاع مردم رسانده شود.
بر اساس اطلاعاتی که به من رسیده، میزان دریافتی مدیران در بیشتر دستگاه‎ها، در حد معقول است و دریافتی‎های کلان، مربوط به تعداد اندکی از مدیران است که باید با همین موارد اندک هم برخورد قاطعانه انجام شود.


حضرت علی (علیه‌السلام) توصیه می‌کنند در شرایط فتنه که تشخیص حق و باطل برای مردم مشکل می‌شود، باید به‌گونه‌ای عمل کرد که هیچ بهره‌ای به نفع فتنه ایجاد نشود.
در شرایط فتنه همچون قضایای سال88، نباید سخن، سکوت، اقدام و حتی نوع نگرش، موجب تقویت فتنه شود.


.ممکن است برخی افراد به دلیل گرایش‌های خاص خود، تمایلی به حضور صریح در مقابل فتنه نداشته باشند، اما نباید از او هم به نفع فتنه بهره‌برداری شود.


نظر

در دهه ی 70 در یک مجموعه ی خدماتی نیمه دولتی به امر نظارت بر آن دستگاه مشغول بودم و در خصوص یکی از قسمتهای آن دستگاه موارد سوئی گزارش می شد، لکن امکان اثبات آن وجود نداشت.

 بالاخره به دلیل مسائل اخلاقی، یکی از کارکنان آن قسمت دستگیر و مدتی را در بازداشت، از نوع اجباری آن بود.

 این فرد مجرم، رئیسش را مسئول دستگیری خود می دانست، و لذا پس از آزادی پرده ی بخشی از تخلفات آن قسمت را بالا زد.

??مثلاً یکی از تخلفات عادی و همه ماهه، پرداخت اضافه کار، بدون حضور در محل کار بود، که این فرد مجرم موظف کرده بود، که نصف اضافه کار دریافتی را جهت خرید کفش و کت شلوار رئیس و برخی از ملزومات داخلی منزل او اختصاص دهد، که پس از اثبات موضوع، مبالغ یاد شده از رئیس متخلف اخذ گردید.

طرح موضوع فوق، بدین منظور است که رابطه ی تخلفات حقوقی مدیران با احزاب منحله و جریان زر و زور و تزویر مشخص گردد! زیرا برگرداندن مبالغ اضافی به خزانه مشکلی را حل نمی کند!

برای ملت قابل قبول نیست که با حضور بازرسی، حراست، ذیحسابی و دیوان محاسبات در آن دستگاههای عریض و طویل، چنین تخلفات گسترده ای صورت گرفته باشد و مسئولین ارشد دولت از آن بی خبر باشند؟!

ممکن است بخشی از حقوقهای نجومی برای انتخابات مجلس دهم هزینه گردیده و یا جهت انتخابات ریاست جمهوری سال 96 در نظر گرفته شده باشد!!!

این روزها حساسیت مردم نسبت به عملکرد نامطلوب دولت اعتدال به شدت افزایش یافته و سئوال می کنند؛ وقتی دختر گمنام سید صفدر حسینی(فاطمه حسینی) به راحتی و بدون هزینه انتخاباتی وارد مجلس شورای اسلامی میشود، آیا نباید مردم به دریافتهای حرام پدرش از صندوق توسعه ی ملی شک نمایند؟!

لذا مردم از قوه ی قضائیه می خواهند، که با بهره گیری از ضابطان امین که وابستگی به دولت نداشته باشند، عمق مسئله ی حقوقهای نجومی را افشاء و مسببان آن را به سزای اعمال ننگینشان برساند.

قوه ی قضائیه به دولت اعتدال، نباید اجازه ورود در پرونده ی فیشهای حقوقی را بدهد، زیرا امثال حسام الدین آشنا که باید پاسخگوی تخلفات صورت گرفته باشند (مشاور فرهنگی رئیس جمهور) امروز بعنوان شاکی و طلبکار اظهار نظر می نمایند!

مشاور اعظم جناب روحانی که به خاطر تخلفات مدیران برجسته ی دولت به شدت نگران آینده ی اعتدالیون گردیده، تلاش دارد، که این دزدی قانونی را به بحران سازی مخالفان دولت مرتبط نماید، تا از عوارض آن بکاهد! لذا می نویسد:

«پیش‌بینی می‌شود مخالفان دولت در آینده ی نزدیک به‌طور متوالی بحران‌سازی‌های مشابه فیش‌های حقوق را در دستور کار قرار دهند؛ از جمله پیش‌بینی می‌شود افشاگری‌هایی آمیخته به اطلاعات درست و نادرست، در رابطه با قراردادهای دولتی، وام‌‌های کلان، انتصابات، تبانی و ... آغاز شود.»

آقای آشنا، خواستار فعال شدن کمیته ی رسیدگی به این تخلفات در درون دولت شده و می گوید:
«دولت در صورتی که اقداماتی قاطع و واقع‌بینانه انجام دهد، می‌تواند افکار عمومی را متوجه ی مسأله ی ساماندهی حقوق و دستمزدها و به طریق اولی متوجه ی مبارزه با فساد نماید و ضمن گام برداشتن در راه اصلاحات واقعی نظام حقوق و دستمزد، عملیات روانی مخالفان را نیز تحت‌الشعاع قرار دهد.»

پس، مردم حق دارند که به صداقت دولت اعتدال شک کنند، زیرا دولت برای دزدی قانونی دوستان خود، چاره اندیشی می کند! تا مردم به عمق فساد "جریان زر و زور و تزویر" پی نبرند!!!!!!!!!!!!!

 

به کانال سرباز ولایت 313 بپیوندید........     @sarbazvelay

 


نظر


عده ای سواستفاده گر و فرصت طلب که از خارج کشور تغذیه فکری می شوند در پی جانباختن تعدادی از سربازان عزیز در حادثه واژگونی

اتوبوس، با انتشار پیام های گسترده از مردم میخواهند که امشب یعنی در شب قدرو احیا مساجد را خالی کرده و برای ادای

احترام به این سربازان جانباخته در پارکها و میدانهای شهرهای مختلف حضور پیدا نمایند.


لذا ادمین های کانال ناب جهادی از کاربران محترم و مردم عزیز می خواهند گول این افراد فرصت طلب را نخورده و در تجمعاتشون شرکت ننمایند


لذا کاربران و مردم عزیز امشب با حضور در مساجد سراسر کشور با ذکر صد صلوات و هدیه به ارواح این عزیزان جانباخته موجب شادی روح آنان شوند.


امشب در مساجد سراسر کشور به یاد تمامی شهدای مدافع حرم و سربازان عزیزی که به سوی دیار باقی شتافتند نفری 100 صلوات نثار و هدیه می نماییم.