کدام موقعیتیاب از همه دقیقتر است؟ آدمی روزگاری با موقعیت آفتاب و ستارگان راهنما مسیر را پیدا میکرد و زمانی از قطبنما بهره برد. او اکنون به سامانه موقعیتیابی جهانی یا همان جیپیاس (Global Positioning Sistem) دست یافته تا تشخیص دهد دقیقاً کجا ایستاده و سپس بپرسد باید از کدام جهت به سمت مقصد حرکت کند. اینها البته منهای این است که مقصد چگونه انتخاب شده باشد. پناه محرومان و مستضعفان علیبن ابیطالب علیهالسلام شکایت داشت از آنان که آمدن و رفتنشان در سردرگمی است. میفرمود «الیالله اشکو من معشر یعیشون جُهّالاً و یموتون ضُلّالا. به خدا شکایت میبرم از گروهی که در جهل عمیق زندگی میکنند و با گمراهی تمام میمیرند» (خطبه 17 نهجالبلاغه). نقطه مقابلش را هم نشان داد و فرمود «رحمالله امرأ علم من أین و فی أین و الی أین»؛ به یک معنا دعاست و به یک معنای دیگر بیان یک قانون؛ یعنی رحمت خدا بر کسی- یا رحمت خدا شامل کسی است- که بداند از کجا آمده و در کجا ایستاده و به کجا میرود. مردمانی که ندانند یا غفلت کنند در کدام موقعیت هستند، روی آرامش و امنیت و اقتدار و سعادت را نخواهند دید.
به لفظ چند جمله است اما
سرباز ولایت
گفت: روزنامه آمریکایی وال استریت ژورنال خطاب به اوباما مینویسد؛ در حالی که همه توجه آمریکا به مذاکرات هستهای جلب شده، ایران در عراق و یمن و لبنان و فلسطین و سوریه عقبههای استراتژیک آمریکا را یکی بعد از دیگری فتح میکند.
گفتم: تا کور شود هر آنکه نتواند دید.
گفت: وال استریت ژورنال هشدار داده است که درگیری اصلی با ایران در خاورمیانه جریان دارد و نه میز مذاکرات! و آمریکا بزودی متوجه اشتباه خود خواهد شد!
گفتم: یارو بعد از چند ساعت که با هزار زحمت ماشینش را شسته بود، با عصبانیت کنار خیابان نشسته و به خودش فحش میداد. پرسیدند؛ باید خوشحال باشی که ماشینت را شسته و تر و تمیز کردهای حالا چرا قمبرک زدهای؟ گفت؛ بعد از شستن بدنه ماشین وقتی به پلاک رسیدم، متوجه شدم زور الکی زدهام و ماشین یکی دیگر را شسته و تمیز کردهام!
مشاور سابق کروبی از روش قدیسسازی مدعیان حمایت از هاشمی در ماجرای انتخاب رئیس مجلس خبرگان انتقاد کرد.
داریوش سجادی همکار پیشین نشریات اصلاحطلب نوشت: معروف است مخبر فوتبالی که عاشق تیم لیورپول بود در گزارش خبری از نتیجه مسابقه فینال بین لیورپول و منچسترسیتی علیرغم شکست تیم محبوبش (لیورپول) در گزارش بازی بین این دو تیم برای ادای احترام به تیم محبوبش این چنین گزارش کرد که؛ در بازی امروز بین لیورپول و منچسترسیتی اول لیورپول «دوم» شد بعد منچسترسیتی «اول» شد!
حالا حکایت انتخابات اخیر ریاست مجلس خبرگان و توجیه و تحلیل علاقهمندان به «آیتالله هاشمی رفسنجانی» است که علیرغم توقع و تصورشان بعد از شکست آیتالله در آن انتخابات با توسل به ادبیات و تأویلات و شطحیاتی آستان بوسانه درصدد قدیسسازی برآمدهاند!
ادبیاتی از این دست:
- او در انتخابات ریاست مجلس خبرگان شرکت کرد و آبروی خود را بر بخش عظیمی از دوستدارانش خرج کرد تا بار دیگر ثابت کند به تکلیف که همان خواست ملت است عمل میکند. (روزنامه قانون)
- هاشمی آمد تا به تکلیف عمل کرده باشد و مورد نقد و گلایه طرفدارانش قرار نگیرد. برای آیتالله برد و باخت معنا ندارد. (حسین مرعشی)
- حکایت اعلام نامزدی آیتالله هاشمی برای ریاست مجلس خبرگان دقیقاً با الگوی 30 ساله از رفتار سیاسی ایشان مطابقت پیدا میکند. ایشان با علم به اینکه میدانستند موضعگیری و جهتگیری بسیاری از اعضای خبرگان چگونه است، معذلک به واسطه احساس خطری که داشتند وارد رقابت شدند... نامزدی ایشان از باب وظیفهای بود که در قبال ابرهای سیاسی که به گفته ایشان برخی تندرویها در آسمان کشور ظاهر کرده، احساس میکردند. ایشان بعد از اعلام نتایج انتخابات دیروز فقط یک جمله گفتند «نمیتوانستم و نتوانستم ساکت بنشینم. با پا گذاشتن بر 80 سال آبرو و حیثیت سیاسیام، به آخرین وظیفه و تکلیفم برای انقلاب و نظام عمل کردم» (صادق زیبا کلام)
سجادی میافزاید: دست آخر هم «سایت انتخاب» که مدتها است در نقش روابط عمومی عهدهداری مسئولیت میکند و طی دو هفته گذشته برای موفقیت هاشمی در انتخابات هیأت رئیسه سنگ تمام گذاشت در فردای اعلام نتیجه انتخابات با نثری ملولانه خبر شکست آیتالله را منتشر کرد و محض خالی نماندن عریضه ذیل خبر مزبور نوشت؛ به نظر میرسد مطابق جدول نتایج آرا، در شمارش آرا در دور دوم رأیگیری با یک رأی «ابهام» مواجه هستیم! (لابد تقلب شده و مردم باید بریزن به خیابان)!
سجادی نوشت: بقول یکی از دوستان حال و روز مسئول این سایت مشابه همان مخبر ورزشی است که در حالی که 24 ساعت است دوستان دارند شانههای ایشان را میمالند مشارالیه نیز با وفاداری میفرمایند: در انتخاب رئیس مجلس خبرگان، اول هاشمی دوم شد، بعد یزدی اول شد!
آیا آقای هاشمی حکم دادگاه درباره مهدی هاشمی را میپذیرد؟ سایت الف با طرح این پرسش نوشت اظهارات اخیر هاشمی درباره دادگاه مهدی هاشمی تعجببرانگیز است.
هاشمی رفسنجانی در گفتوگو با روزنامه شرق در مورد حکم پرونده مهدی هاشمی گفته بود «اگر قاضی به حکم برسد، هیچ حرفی ندارم، چون قانون است...» او همچنین گفته که «من نمیخواهم دخالت کنم. من از اول به رهبری و رئیس قوه قضائیه و همه گفتهام. در کار قوه قضائیه دخالت نمیکنم.» الف با اشاره به این جملات مینویسد: این قولها میتواند امیدوارکننده باشد و از رئیس مجمع تشخیص این سالهای جمهوری اسلامی، تصویر آن سالهای دور هاشمی رفسنجانی را مقابل چشم بیاورد که یک تنه مقابل همه شبهات ضد انقلاب و اذناب داخلیشان میایستاد و از حقانیت نظامی که بحق او یکی از مهرههای اصلیاش بود، دفاع میکرد. اما عمر این امیدواری چندان طولانی نخواهد بود؛ کافی است ادامه عبارات او را در همین مصاحبه بخوانیم؛ «ما هم نمیخواهیم در کار قوه قضائیه دخالت کنیم. حرف من با همه اینها این است که از بالا دستور ندهید و اگر از بالا دستور دادید، خلاف موازین قضایی و شرع است... اگر قاضی به حکم برسد، هیچ حرفی ندارم، چون قانون است و اگر قاضی نرسد و دستور بدهند، طبعاً هر کس هم باشد، اعتراض میکند.» بسیار تعجببرانگیز است؛ او فراتر از پذیرفتن یا نپذیرفتن حکم قاضی، اصل دادگاه و استقلال قاضی را زیر سؤال میبرد!
الف با اشاره به جملاتی از هاشمی نظیر اینکه «یک گروه با اهداف تخریبی هر چه دلشان میخواهد، میگویند... این فشارها روی قاضی خیلی اثر میگذارد. با این وضع قاضی باید خیلی شجاع باشد که در این فضا رأی بدهد.» مینویسد: از کنار هم گذاشتن سخنان هاشمی رفسنجانی تنها این نتیجه بدست میآید که «مهدی بیگناه است و اگر محکوم شود، یعنی حکم از «بالا» رسیده است!» چیزی مثل اینکه «حتماً ما در انتخابات پیروز هستیم؛ و اگر پیروز نشدیم، یعنی تقلب شده است!» القای بیگناهی متهم در آستانه صدور و اعلام حکم، در کنار ایجاد شبهه «از بالا دستور رسیدن» یعنی که آنها قصد ندارند حکم قاضی را بپذیرند و حداقل آنکه پی فضاسازی هستند و مبارزه با فساد فقط وقتی رقیب سیاسی آنان متهم باشد، خوب است!
رئیس قوه قضائیه اخیراً در جلسه مسئولان دستگاه قضایی با بیان اینکه «تا به حال نشان دادهایم که در رسیدگی به پروندهها کاری به گرایشهای مختلف سیاسی نداریم» گفت: متأسفانه برخی شخصیتها در عین اینکه میگویند نمیخواهیم در کار قضایی دخالت کنیم اما با سخنان خود به نوعی دخالت در کار قاضی میکنند و بر وی فشار وارد میکنند. خصوصاً القای این نکته که ممکن است متهم تبرئه شود ولی به نحو دستوری او را محکوم کنند. این سخن خلاف است و نشر این سخنان قابل پیگیری قضایی است.
آیتالله آملی لاریجانی افزود: توقع این است، افرادی که از شخصیتهای نظام هستند براساس موازین و در جهت احقاق حق سخن بگویند و اینگونه نباشد که اگر پروندهای علیه ما یا بستگان ما است، دستگاه قضایی را متهم کنیم.
یادآور میشود مهدی هاشمی 12 اتهام اقتصادی و امنیتی دارد.
به گزارش خبرگزاریها بیش از 21 نفر از نمایندگان مجلس شورای اسلامی طی تذکری خطاب به حجتالاسلام حسن روحانی نسبت به اظهارات علی یونسی دستیار ویژه رئیسجمهور در امور اقوام و اقلیتهای مذهبی ضمن انتقاد از این مواضع، خواستار عزل وی از سوی رئیس قوه مجریه شدند.
در بخشی از این تذکر با اشاره به مواضع نسنجیده یونسی آمده است: آقای یونسی دستیار ویژه جنابعالی در امور اقوام و ادیان از زمان شروع به کارشان در این جایگاه مهم بارها با مواضع نسنجیده و اقدامات اختلافبرانگیز و برنامههای تفرقهساز امنیت ملی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران را مورد تهدید قرار دادند.
نمایندگان ملت در ادامه تاکید کردند: جمعی از نمایندگان مجلس مصرّانه از جنابعالی میخواهند با توجه به روحیه تذکرناپذیر آقای یونسی و اصرار ایشان بر ادامه این مواضع ناپسند و حساسیت سیاستهای داخلی و خارجی ناشی از مواضع مسئولان جمهوری اسلامی ایران وی را از این جایگاه عزل نمایید و اجازه ندهید این مواضع نسنجیده و بحرانآفرین ادامه یابد.
بار سنگین افراد حاشیهساز بر روی دوش دولت
مهدی فضائلی کارشناس مسائل سیاسی نیز در این باره گفت: باری که برخی افراد با حاشیهسازی خود بر روی دوش دولت و رئیسجمهور میگذارند سنگین است لذا رئیسجمهور درباره حضور چنین افرادی در اطراف خود تجدیدنظر کند.
یدالله جوانی کارشناس مسائل سیاسی نیز اظهار داشت: بهترین نوع اقدام دولت درباره این فرد حاشیهساز جابهجایی او و قرار گرفتن در جای دیگر است.
همچنین عشرت شایق عضو شورای مرکزی جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در واکنش به اظهارات علی یونسی دستیار ویژه رئیسجمهور گفت: نمیتوان اینگونه برداشت کرد که صحبتهای آقای یونسی از سر سهو و فیالبداهه بوده است بلکه به نظر من این صحبتها کاملاً هدایت شده برای ایرانهراسی، اسلامهراسی و شیعههراسی صورت گرفته است.
محمد ودود حیدری رئیس سازمان بسیج دانشجویی نیز تاکید کرد: اگر سخنان یونسی از روی جهالت بوده باید این سخنان از جانب وی، وزارت خارجه و دولت اصلاح شود و اگر این اصلاح صورت نگیرد این شائبه بوجود میآید که این سخنان برای ضربه زدن به نقش انقلاب اسلامی در منطقه است.
محمدصالح جوکار عضو کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس نیز در مصاحبهای اظهار داشت: تقاضای جدی نمایندگان مجلس و مردم از جناب رئیسجمهور این است که فکری جدی به حال آقای یونسی کنند.
حجتالاسلام روحالله حسینیان نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی نیز در مصاحبه با فارس گفت: نباید سخنان یونسی را به هیچ عنوان مواضع دولت دانست، باید به دنیا اعلام کنیم که او هیچ جایگاهی در جمهوری اسلامی نداشته و فقط بر اساس ارتباطات قبیلهای در دولت سمت گرفته است.
سیاست ایران احترام به تمامیت ارضی همه کشورها
خبر دیگر این که مرضیه افخم سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی ایران در پاسخ به سؤال خبرگزاری الرأی عراق در خصوص اظهارات علی یونسی اظهار داشت: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران همواره مبتنی بر احترام به حاکمیت، تمامیت ارضی، ثبات، امنیت و انسجام ملی همه کشورها به ویژه کشورهای همسایه میباشد. اجرای عملی این اصول از سوی جمهوری اسلامی ایران خصوصاً در قبال کشور دوست و برادر عراق، بر هیچ کس پوشیده نیست و دولت و ملت عراق این روزها بیش از هر کسی ایفای چنین نقشی را از نزدیک لمس میکنند.
افخم اظهار داشت: در شرایطی که شاهد توطئه مشترک و همسویی گروههای تروریستی افراط گرا و رژیم صهیونیستی علیه امنیت و ثبات کشورهای منطقه هستیم، انتشار غیردقیق و تفسیر جهتدار اظهارات آقای یونسی را اقدامی منفعلانه با هدف کم رنگ کردن پیروزیهای بزرگ مردم عراق در مبارزه با گروههای تروریستی و در چارچوب پروژه ایران هراسی و ایجاد اختلاف بین کشورهای منطقه میدانیم.
جناب آقای علی یونسی وزیر اطلاعات دولت اصلاحات و دستیار ویژه جناب حجت الاسلام روحانی اخیرا در «همایش بزرگ هویت ایرانی»، از «احیای امپراتوری ایران به پایتخت بغداد» خبر داده و گفتهاند «تمام منطقه خاورمیانه ایران است و تمام ملتهای منطقه بخشی از ایران هستند و ما خواهان تاسیس اتحادیه ایران در منطقه هستیم». این اظهارات به دلیل جایگاهی که آقای یونسی هم اکنون در اختیار دارند، با واکنشهای متعدد کشورهای منطقه به ویژه عراق مواجه شد. دوستان آزردهدل شدند و دشمنان، از فرصت به دست آمده برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی بهره بردند. سلطهگران غربی و دیکتاتورهای عربی سخن آقای یونسی را سند محکمی یافتند بر ادعاهای دروغین خود درباره حضور ایران در منطقه و شاید سالها زمان نیاز باشد که عوارض این مهملات برطرف شود. درباره این اظهارات نکاتی چند قابل تامل است.
1- با مراجعه به ادبیات رهبران جمهوری اسلامی یعنی کسانی که تعیین سیاستهای کلان نظام بر عهده آنهاست، نمیتوان هیچ اثر صریح و حتی تلویحانهای از آنچه جناب یونسی بر زبان آوردهاند، مشاهده کرد. جمهوری اسلامی از ابتدای تشکیل خود در پی وحدت جهان اسلام بوده و هست، اما این وحدت هرگز نه به معنای حذف ملیت ایرانی و ادغام آن بوده و نه تشکیل «اتحادیه ایران» و بلعیده شدن سایر ملیتهای مسلمان توسط ایران.
رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها بر ضرورت حفظ و تقویت زبان فارسی که از عناصر هویتی ملی ایران است تاکید فرمودهاند. از جمله میفرمایند «کاری کنیم که در آینده، آن کسانی که از پیشرفتهای علمی کشور ما استفاده میکنند، ناچار شوند بروند زبان فارسی را یاد بگیرند». از نمونههای دیگر تاکید ایشان بر عناصر هویتی ایران اینکه در موردی درباره ضرورت تاکید بر عنوان «خلیج فارس» میفرمایند «الان خلیج فارسی و عربی برای ما فقط ملی هم نیست؛ سیاسی و اعتقادی هم است». لذا کسی نمیتواند مدعی شود که سیاست کلی نظام جمهوری اسلامی، گرفتن طرف اسلام در دوگانه ایران و اسلام است؛ دوگانهای که بیش از آنکه واقعیت داشته باشد، ساخته و پرداخته ذهن بیمار لیبرالهای ایرانی است. بر همین مبنای فلسفی و فکری، جمهوری اسلامی همانگونه که بر عناصر هویتی ایران تاکید دارد، عناصر هویتی سایر ملتهای مسلمان را نیز محترم شمرده و با همین پیش فرض و رویکرد، در پی وحدت جهان اسلام است. آقای یونسی احتمالا به تاسی از مرحوم بازرگان، پدر معنوی لیبرالهای امروزی ایران، خواستهاند موضعی مشابه بگیرند که گفت «امام خمینی ایران را برای اسلام میخواهد حال آنکه من اسلام را برای ایران میخواهم»، و سوت و کف ملیگرایان ایرانی را بشنوند که البته به خطا رفتهاند.
2- این خط انحرافی ایرانیگرایی در مقابل اسلامخواهی، ابداع جناب یونسی نیست. هم پیش از مرحوم بازرگان و هم پس از ایشان، کسانی بودهاند که در مقابل ایده وحدت جهانی اسلام و برای ضربه زدن به آن، همواره این مسائل را مستمسک قرار دادهاند. نزدیک ترین نمونه تاریخی، جناب اسفندیار رحیم مشایی است که مدتی پرچم «مکتب ایرانی» را در دست گرفت و حاشیه ساخت و آب در آسیاب دشمنان وحدت اسلامی ریخت و البته طولی نکشید که گرد و خاکش فرونشست. خطی انحرافی پس از بیداری اسلامی آغاز کردند و اگر غربیها «بهار عربی»اش میخواندند، اینها نامش را «بیداری انسانی» گذاشتند و همین نیز به سرنوشت همه مفاهیم بیریشه و دور از واقعیتی پیوست که در تاریخ همواره نقش زواید را داشته است. امروز هم اظهارات آقای یونسی جز در این چارچوب قابل تحلیل نیست. در شرایطی که اتحاد کشورهای منطقه، در حال سرکوب کردن جریان تکفیری مورد حمایت سلطهگران جهانی و دیکتاتورهای خونخوار منطقهای است، آقای یونسی در کسوت دستیار ویژه رئیس جمهور، عزم کرده است که به این اتحاد ضربه بزند. باید از دستگاههای امنیتی و اطلاعاتی کشور این سوال مهم را پرسید که ریشه این حرکات انحرافی چیست؟ چه کسانی در ساختار قوای مجریه مشاییها و یونسیها را خلق میکنند؟ چه برخوردی با این افراد انحرافی انجام شده و چه تدابیری برای جلوگیری از تکرار موارد مشابه اتخاذ شده است؟
3- کنکاش در رویکرد و عملکرد آقای یونسی و رفقای لیبرالشان به ما میگوید این دوستان هیچ سهمی در قدرت امروز منطقهای ایران نداشته و هیچ نقشی در کسب آن ایفا نکردهاند که امروز به دنبال خرج کردن این قدرت و نفوذ در راه «امپراتوری ایران» هستند. اظهارات اخیر آقای یونسی بیش از آنکه ریشه در علاقه ایشان به ایران و ایرانی داشته باشد، احتمالاً به منش لیبرالی کسانی بازمی گردد که وی را به لحاظ فکری تغذیه می کنند. پیروان این مکتب، هیچ تعلق خاطری به هیچ اندیشه و جغرافیایی ندارند و سقف پرواز اندیشهشان این است که خود را با شرایط جدید سازگار کنند و اغلب، در همین مسیر نیز منافع ملی را به فنا میدهند.
در دوران اصلاحات و در اوج ادعاهای واهی یکی از کشورهای ذرهای جنوب خلیج فارس درباره جزایر سهگانه، دوستان آقای یونسی که در مجلس ششم ردای نمایندگی به تن داشتند، به این جزایر سفری کرده بودند. در این سفر، یکی از سرداران نیروی دریایی با اصلاحطلبان همراه شد تا درباره اهمیت جزایر برای آنان صحبت کند. پس از ساعتها گوش کردن سخنرانی و مشاهده واقعیات از نزدیک، واکنش یکی از چهرههای مطرح اصلاحات(ف. ح) این بود: «سردار! حالا نمی شود این جزایر را بدهیم برود تا دعوایمان با اعراب تمام شود؟» این است که تصور اینکه این جریان دغدغه ایران و ایرانی را داشته باشد، اندکی قریب به محال است. لیبرالها هرگاه احساس کنند در موضع ضعف قرار گرفتهاند، وا میدهند و زمین میبخشند و هرگاه به سبب رشادتهای دیگران، در موضع قدرت قرار گیرند، درندهخو و سلطهجو میشوند.
4- دوستان و برادران مسلمان ما در منطقه بدانند نه آقای علی یونسی و امثال ایشان تعیین کننده سیاستهای کلان کشور ما هستند و نه ایشان و امثال ایشان نمایندگان ملت ما. نمایندگان ما سرداران جان برکف و رزمندگان مجاهدی هستند که برای یاری برادران خود، بی هیچ مزد و منتی، در خون سرخ خویش می غلتند.
5- روی سخن آخر ما با ریاست محترم جمهور جناب حجتالاسلام روحانی است. هر چند شاید در محتوای امر نسبت به این اقدام دولت انتقاد داشته باشیم، اما در ماجرای حجتالاسلام سید رضا اکرمی دولت نشان داد که اگر موضعی را از فردی منتسب به خود نپسندد، اساسا مقام و مسئولیت وی را منکر می شود و فیالمثل رئیس شورای فرهنگی نهاد ریاست جمهوری را تبدیل به امام جماعت مسجد محوطه ریاست جمهوری میکند. نظر به ایراد اظهارات ضد امنیتی و خلاف سیاست های کلی نظام توسط آقای یونسی، عزل ایشان از منسب دستیاری ویژه رئیس جمهور به دو دلیل ضروری به نظر میرسد. نخست به دلیل اینکه سزای ارتکاب چنین خطای بزرگی برکناری است و از تکرار رفتار مشابه توسط خود فرد و دیگران جلوگیری میکند. دوم، به دوستان ما در منطقه این پیام ارسال میشود که مهملات آقای یونسی، ارتباطی با دولت نداشته و نظر شخصی وی بوده و دولت، چون این نظرات را برنمیتابد، وی را برکنار کرده است. شاید از این طریق، اندکی بتوان از آثار مخرب سخنان آقای یونسی کاست.
شبکه العربیه از کشته شدن «محمد توفیق الاسد» ملقب به «شیخ الجبل» که پسرعموی «بشار اسد» بوده، خبر داد.
این شبکه همچنین اعلام کرد: صفحات فیسبوک نزدیکان رئیس جمهور سوریه در پی کشته شدن وی تغییر شکل داده و در اکثر آنها تصویری از محمد توفیق الاسد نقش بسته است.
در عنی حال این شبکه سعودی درباره چگونگی کشته شدن پسرعموی اسد اطلاعات دقیقی ارائه نکرد اما اعلام کرد برخی معتقدند وی در جریان درگیریهای اخیر در منطقه «دورین» کشته شده اما برخی دیگر می گویند پسرعموی اسد در منطقه «القرداحه» ترور شده است.
منبع: مهر
خبرگزاری بسیج:فروشگاههای زنجیرهای شهر کتاب (متعلق به شهرداری تهران) با دعوت از عناصر کودتاهای مخملی، ضدانقلابیون و حامیان فتنهی آمریکایی - اسراییلی 88 جایزه ادبی راه انداختهاند!
روزنامه ی اعتماد نوشت :« جمعی از اهالی فرهنگ و هنر دور هم جمع شدهاند تا نخستین دوره جایزه ادبی فرشته را با موضوع دهه 60 برگزارکنند. جایزهای خصوصی که شهر کتاب فرشته آن را برگزار خواهد کرد. کلید این جایزه شهریور سال جاری زده شد و قرار است در سالهای آینده در بخشهای دیگر هنری برگزار شود، اما برای دستگرمی فعلا نخستین دوره آن به ادبیات اختصاص یافته است. »
افرادی چون« بهرنگ تنکابنی»هیات راهاندازی ، و افرادی چون « کامبوزیا پرتوی«، «محمد چرمشیر» و «فاطمه معتمد آریا» هیات انتخاب این جایزه و پرویز دوایی، لیلی گلستان و مصطفی مستور داوران این جایزه می باشند.
لازم به ذکر است که «بهرنگ تنکابنی» از بازداشت شدگان کودتای مخملی آمریکایی – اسراییلی 88 می باشد! همچنین «کامبوزیا پرتوی» کارگردان فیلم غیر قانونی «پرده بسته» است . وی همچون فاطمه معتمد آریا از حامیان یکی از سران فتنه و کودتای مخملی سال 88 می باشد.
گفتنی است که محمد چرمشیر نویسنده نمایش «آمدیم نبودید ، رفتیم» می باشد که این نمایش بیشتر بیانیه سیاسی جریان فتنه سبز می باشد به طور مستقیم و طعنه انتخابات را مردود اعلام می کند و نظام را دروغگو معرفی می کند.
در ضمن «پرویز دوایی» از نویسندگان فصلنامه نگاه نو برای رامین جهانبگلو (جاسوس سازمان سیا) می باشد! همچنین لیلی گلستان از اعضای کانون غیر قانونی نویسندگان است که بر اساس اسناد ساواک اعضای آن ارتباط تنگا تنگی با این ارگان اطلاعاتی رژیم پهلوی داشته اند! و در بیانیه هایی با دفاع از منافقین موضع خود را علیه نظام جمهوری اسلامی اعلام کرده اند!
نخستین دوره ی جایزه ی ادبی فرشته دورهمی اهالی فتنه و براندازی است که قرار است سالیانه برگزار شود!
مهر نوشت :« صد و چهارمین شماره فصلنامه نگاهنو، زمستان 1393، مانند شمارههای پیشین با «بخش ویژه» آغاز میشود که اینبار به مقوله «کیفیت زندگی» اختصاص داده شده است.»
مهر افزود :« بخش «رویدادها و گزارشها» با گزارش مراسم اهدای جایزه بهترین کتاب توسعه، یادی از دکتر روشن وزیری و اهدای جایزه مهتاب میرزائی آغاز میشود. در این بخش خطابههای علیرضا اکبری، عزتالله فولادوند(از مبلغان همجنسگرایی) و مصطفی ملکیان(از هتاکان به قرآن)، پس از دریافت جایزه مهتاب میرزائی و نیز متن سخنان محمدعلی موحد و حسین معصومیهمدانی هم که در آن مراسم، پس از اهدای جایزهها، سخن گفتند، آمده است.»
به گزارش این خبرگزاری در این شماره مقاله ای از رامین جهانبگلو(جاسوس سازمان سیا) با عنوان «گاندی و هنر با هم زیستن» نیز آمده است.
گفتنی است عزت الله فولادوند از مترجمان سکولار و از مروجان همجسنگرایی است . همچنین مصطفی ملکیان پیشتر در افاضاتی با توهین مستقیم به پیامبر اعظم (ص) و همچنین قران گفته بود:«قرآن رساله پیامبر بود مرا رساله خود باید!»
لازم به ذکر است رامین جهانبگلو هم از جاسوسان سازمان سیا و از محکومان امنیتی می باشد!
ترافیک حضور جاسوسان سیا و سکولارهای مروج همجسنگرایی و مخالف اسلام در این فصلنامه ، درست در مقابل دید دستگاه های نظارتی رخ می دهد و هنوز هیچ اقدامی از سوی آنان علیه هجمه ی عناصر ضد دین و جاسوس به مطبوعات و مسموم کردن ذهن ملت ایران، صورت نگرفته است!
منبع:خبرگزاری بسیج