سرباز ولایت
توافق هستهای با ایران دستاوردی بزرگ برای آمریکا و شرکای آن است.
روزنامه آمریکایی نشنال اینترست در تحلیلی به قلم داریل کیمبال نوشت: توافق هستهای احتمالی ایران و گروه 5+1 را دستاورد بزرگی برای آمریکا، غرب، اسرائیل و شرکای منطقهای واشنگتن دانست و تاکید کرد کنگره مراقب باشد چنین توافقی را برهم نزند.
کیمبال (مدیر انجمن آمریکایی کنترل تسلیحات) در نشنال اینترست با اشاره به نامه 47 سناتور نوشت: این اقدامات از جمله تلاش برای تصویب تحریمهای بیشتر علیه ایران، طرحهای بیهودهای هستند که نه تنها برنامه هستهای ایران را محدود نمیکنند بلکه روند پیچیده گفتوگوهای هستهای کنونی را که در مرحله بسیار حساسی قرار دارد، دشوارتر میکنند.
این تحلیلگر آمریکایی که همواره اعتقاد دارد ایران در پی دستیابی به سلاح هستهای است و در سایر مقالات و تحلیلهای خود نیز بر این ادعای واهی تاکید میکند، به قانونگذاران آمریکایی توصیه کرد: اولویت اول همه قانونگذاران باید این باشد که تلاشهای گروه 5+1 را به هیچوجه خدشهدار نکنند. این تلاشها حاصل دهها سال اقدامات دیپلماتیک و فشارهای بینالمللی بر ایران است که با هدف محدود کردن برنامه هستهای این کشور صورت گرفته است.
وی تاکید کرد: کاملا روشن است که لایحه سناتور کورکر اگر راهبرد ایالات متحده و شرکای ما در شورای امنیت را در قبال ایران مختل نکند و روندی را که تاکنون پاسخگو بوده است برهم نزند، در بهترین حالت مشکلات و پیچیدگیهای موجود را افزایش میدهد. راهبرد ما تا به حال خوب عمل کرده و به مرحلهای رسیده است که میتواند یک تحول تاریخی شگرف را رقم بزند. برخلاف ادعاها و انتظارات غیرواقعبینانه نتانیاهو و بسیاری از اعضای کنگره، توافقی که اکنون در حال شکلگیری است بهترین گزینه موجود است.
وی ادامه میدهد: اعمال فشار بیشتر بر ایران پاسخگو نیست؛ رهبران ایران بیش از یک دهه است که در برابر فشارها مقاومت کردهاند و اینکه فکر کنیم در برهه زمانی کنونی با اعمال فشار بیشتر ناگهان متقاعد میشوند که تاسیسات هستهای خود را برچینند، با عقل جور درنمیآید.
کیمبال نوشت: توافق گروه 5+1 با ایران دستاورد بزرگی برای آمریکا و جامعه بینالمللی، اسرائیل و سایر شرکای ما در منطقه و همچنین پیروزی بزرگی برای اقدامات جهانی درخصوص منع اشاعه (تسلیحات کشتار جمعی) خواهد بود.
صادق زیباکلام در پاسخ به اعتراض عباس عبدی مبنی بر اینکه اصلاحطلبان طرح و استراتژی خاصی ندارند مدعی شد آنها استراتژی دارند که از جمله نتایج آن پیروزی روحانی در انتخابات بوده است.
عباس عبدی ضمن مقالهای پاسخ اظهارات حجاریان را مبنی بر اینکه «شکست روحانی شکست اصلاحطلبان نیست» داده و ضمنا تصریح کرده بود اصلاحطلبان فاقد راهبرد و برنامه هستند.
زیباکلام در واکنش به نوشته عبدی در روزنامه اعتماد، در روزنامه آرمان نوشت: در خصوص اظهارات آقای عبدی مبنی بر اینکه اصلاحطلبان طرح و استراتژی خاصی ندارند نیز باید گفت یکی از هنرهای آقای عبدی حملات گسترده و بیمحاباست. حال این حملات میتواند متوجه آقای هاشمی باشد، متوجه رئیس دولت اصلاحات باشد یا هر کس دیگر. در حال حاضر نیز این حملات متوجه اصلاحطلبان شده است. آقای عبدی اکنون در سکوت کامل به سر میبرند و هیچ اقدام و عملی برای پیشبرد مسائل اصلاحات و اصلاحطلبان انجام نمیدهند و تنها به یکباره نقدهای خود را بر اصلاحطلبان میبارند. گاهی به نظر میرسد که آقای عبدی شناخت کافی و خوبی از شرایط موجود ندارند و نمیدانند که مناسبات سیاسی و اجتماعی ما به چه شکل است.
وی ادامه میدهد: آقای عبدی بدانند که اصلاحطلبان استراتژی دارند. اصلیترین، مهمترین و بنیادیترین استراتژی اصلاحطلبان دموکراسی خواهی است و این دموکراسیخواهی توانسته در میان اقشار و لایههای تحصیلکرده جامعه جای خود را باز نماید. اتفاقا پیروزی آقای روحانی در انتخابات 92 نشان داد که اصلاحطلبان استراتژی دارند و اگر استراتژی اصلاحطلبان نبود این پیروزی به دست نمیآمد.
این ادعا در حالی است که زیباکلام 19 شهریور 92 در مصاحبه با شبکه ایران (سایت روزنامه دولتی ایران) ضمن رد اینکه «رأی مردم گفتمانی بوده و یک عدهای از ماهها قبل نشسته و نظریهپردازی کرده و به قدرت رسیدهاند» میگوید: اساسا خود آقای روحانی هنگامی که رئیسجمهور شدند، بیش از هر کس دیگری و بیشتر از همه بهتزده شدند. چون تا 4 روز قبل، تا سه روز قبل، حتی تا دو روز قبل کسی فکر نمیکرد آقای روحانی رئیسجمهور شود... اتفاقا آنچه که باعث پیروزی آقای روحانی شد 50 درصدش تصادف بود و 50 درصد دیگر آن بد عمل کردن اصولگرایان در هشت سال گذشته. حوادثی که گفتم همه تصادف است. برنامهریزی نیست.
وی در مقابل اصرار مصاحبه کننده به بحث گفتمانی و نظریهداشتن اصلاحطلبان تاکید کرد: شما میخواهید پای نظریهپردازی را وسط بکشید اما بدانید که نمیتوانید حریف من شوید! اینکه میگویید انتخابات باعث تغییر میشود مثل این میماند که بگویید درخت در بهار شکوفه میدهد، بعد میخواهید درباره آن نظریهپردازی سیاسی کنید.
وی آن زمان گفته بود: همه حرف من این است که در سال 84، 18 میلیون نفر از عملکرد آقای خاتمی و هاشمی رفسنجانی راضی نبودند و به آقای احمدینژاد رأی دادند. در سال 76 بیست میلیون نفر از وضعیت موجود راضی نبودند و به آقای خاتمی رأی دادند. در 24 خرداد هم 19 میلیون نفر از عملکرد اصولگرایان راضی نبودند و به آقای روحانی رأی دادند. مهم آن است که در کنج یک ادارهای ننشینیم و فکر کنیم نظریه اعتدال را طراحی کردیم و توانستیم پیروز انتخابات باشیم! من از این حرصم میگیرد که یک عدهای گفتند آقای خاتمی رأی آورد چون ما توانستیم جامعه مدنی را گفتمان غالب مردم کنیم که حرف مفتی بود!
وی در پاسخ این سؤال که «شما نمیتوانید این واقعیت را نادیده بگیرید که آقای حجاریان و دوستانش در مرکز مطالعات استراتژیک ریاست جمهوری توسعه سیاسی را تئوریزه کردند» گفته بود: چه چیزی را تئوریزه کردند؟ سال 76 آقای حجاریان و دوستانش در مرکز مطالعات استراتژیک همان قدر توسعه سیاسی را تئوریزه کردند و همانقدر نظریه پردازیشان در پیروزی آقای خاتمی نقش داشت که در سال 92 آقابانی که در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع بودند در پیروزی آقای روحانی نقش داشتند... اینکه یک اتفاقی میافتد و آقای روحانی رأی میآورد و ما نظریهپردازی میکنیم این درست نیست.
یکی از روزنامههای زنجیرهای که صاحبامتیاز آن، مبالغ قابلتوجهی از شهرام جزایری پول گرفته بود، این روزها و پس از آزادی وی از زندان در حال جبران بخشش و عطای آن روزها و زمینهسازی برای بازگشت این مفسد اقتصادی به عرصه تجارت است!
روزنامه اعتماد در ویژهنامه نوروزی خود در مصاحبه مفصلی با شهرام جزایری که پس از 13 سال حبس به خاطر مفاسد اقتصادی به تازگی آزاد شده است، به شکل عجیبی برای پاک کردن گذشته او سنگ تمام گذاشته است!
جزایری در این مصاحبه با تاکید بر اینکه پروندهاش یک پرونده ساده کیفری! بوده، خود را از هر تخلفی مبرا میداند و همه مشکلات را ناشی از جوان بودن و سرعت بالایش! در جوانی میداند:
«جرم من این بود که سرعتم خیلی زیاد بود و جوان بودم. حس میکردم با این شکل قوانین نمیشود کاری از پیش برد، تلاش کردم راههای قانونی را برای استفاده همه ملت عزیز میانبر کنم و خیلی وقتها هم موفق بودم. نه پولی از مملکت خارج کردم و نه مالی دزدیدم. بروید بررسی کنید. یک وام نگرفتم که وثیقه نداشته باشد، یک بار جعل نکردم.»
البته او که کامش از ارتباط با سیاسیون دوره اصلاحات هنوز هم تلخ است و دست و دلبازیهای فراوانش برای مقامات ارشد اصلاحطلب نتوانست برایش منفعتی داشته باشد، تصمیم جالبی هم گرفته است:
«این بار بسیار احتیاط خواهم کرد و سعی میکنم دوستان سیاسی را تنها به عنوان دوست نگه دارم.»
وی نزدیکی به سیاسیها را یکی از اشتباهات بزرگ خودش عنوان کرد و گفت: «نه من به این دوستان شریف نیازی داشتم و نه آنها به من نیازی داشتند، از این رو سعی میکنم در دوران جدید فعالیتم آنها را وارد حوزه کاریام نکنم.»
جزایری توضیح نمیدهد اگر او و همسفرههایش احتیاجی به هم نداشتند، چرا مبالغ هنگفتی به رئیس مجلس ششم و اصلاحطلبان آن روزگار پول داده است؟ جواب این سوال را او در قسمت دیگری از مصاحبه داده و دست خود را رو کرده و اقرار میکند که به چه مدل اقتصادی علاقه دارد:«اما نکته مهم، مدل اقتصادی خاصی است که من به آن اعتقاد داشته و دارم. روش کار من، پهن کردن سفره و مشارکت دستهجمعی و شراکت دادن همه در کار و تلاش و سود و منفعت است و خداوند به من این عشق و توان را داده که میتوانم همه را جمع کنم و از قابلیتها و توانشان برای اجرای کارهای بزرگ بهرهمند شوم. این یک بازی کاملا برد- برد است»!
یقینا این بخش، صادقانهترین بخش مصاحبه جزایری با روزنامه اعتماد است. چرا که وی صادقانه از معامله برد- برد با رجال سیاسی و چهرههای متنفذ آن روزگار پرده برمیدارد و صراحتا اعلام میکند که سفرهای پهن کرده بود و همه را به سر سفرهاش دعوت کرده بود!
این روزها که اصلاحطلبان با کوبیدن بر طبل خالی پولهای کثیف در پی رد گم کردن هستند، باید بیاد بیاورند که شهرام جزایری در سالهای فعالیتش اجازه تردد آزادانه به مهمترین مراکز کشور از جمله کمیسیونهای مجلس را داشت و در آنجا با نظرات و البته دست و دلبازیهای فراوان قوانین متعدد ضد اقتصادی و رانتی تصویب میشد که بعدها وی در اعترافات صریحش از جمع بسیار زیادی از نمایندگان مجلس ششم و مسئولان ارشد و بلندپایه دولت اصلاحات به عنوان کسانی که مبالغ هنگفتی از وی پول گرفته بودند، نام برده و مبالغ هر یک را هم اعلام میکند. به نظر میرسد روزنامه اعتماد با پهن کردن فرش قرمز پیش پای جزایری، خواب روزهای خوش گذشته را میبیند!
طبق مذاکرات انجام شده، توافق احتمالی باید توسط شورای امنیت سازمان ملل تأیید شود تا یک ضمانت اجرایی برای اجرا داشته باشد. در این بین اظهارت اخیر وزیر امور خارجه کشورمان در مصاحبه با هفتهنامه «صدا» در مورد نحوه تضمین طرف مقابل در انجام تعهدات توافق احتمالی هستهای موجی از واکنش های فعالان سیاسی را به دنبال داشته است. دکتر ظریف در این مورد گفت؛ «بالاخره این توافقی است که در یک قطعنامه فصل هفتمی منشور ملل متحد مورد تائید قرار میگیرد و در نتیجه به یک توافق بینالمللی و الزامآور برای همه دولتها تبدیل میشود».
کیهان روز گذشته به مخاطرات و پیامدهای چنین رویکردی پرداخته و در سرمقاله خود نوشت؛ «عنوان فصل هفتم منشور ملل متحد «اقدام در موارد تهدید علیه صلح، نقض صلح و اعمال تجاوز»! است که در 13 ماده - از ماده 39 تا 51 - تدوین شده است...بنابراین پذیرش یک قطعنامه فصل هفتمی به مفهوم آن است که جمهوری اسلامی ایران نیز فعالیت هستهای خود را تحت فصل هفتم منشور ملل متحد قابل تعریف میداند!»
در ادامه این یادداشت آمده است؛ «تن دادن به «یک قطعنامه فصل هفتمی» که وزیرمحترم امور خارجه از آن خبر دادهاند، به مفهوم و معنای آن است که ایران اسلامی نیز غیرصلحآمیز بودن برنامه هستهای خود را تائید میکند!... پذیرش قطعنامه فصل هفتمی تمامی مقاومت بیش از 11 ساله ایران در چالش هستهای تحمیلی را بر باد خواهد داد.»
همچنین در این یادداشت آمده است؛ « تحریمها که موضوع ماده 41 فصل هفتم است ایران را به قبول شرایط تحمیلی حریف وادار نکند، استناد به بند 42 که اقدام نظامی از جمله اهرمهای آن است، برای شورای امنیت سازمان ملل مجاز خواهد بود!» فعالان سیاسی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی با توجه به این یادداشت کیهان از خود واکنش نشان دادند که در ادامه می آید.
افخم: جای هیچ نگرانی وجود ندارد
افخم در واکنش به موضع گیری کیهان که بازتاب گستردهای در رسانههای داخلی و خارجی داشت، گفت: تیم مذاکرهکننده بخشی از موضوعی را که دنبال میکند تضمین توافق است. تمام ابعاد حقوقی، سیاسی و فنی درحال بحث است. تیم کارشناسی بسیار قوی بر تمامی موضوعات اشراف کامل دارد و جای نگرانی نیست.
وی افزود: همه موضوعات مورد گفتوگو است و شایعات و گمانهزنیها به عنوان مباحث مندرج در توافقنامه از سوی برخی رسانهها و محافل منتشر میشود، اما تا زمانی که در مورد همه مسائل به توافق نرسیم هیچ توافقی انجام نخواهد گرفت. گفتوگوهای بسیار فشرده و پیچیده حقوقی، فنی و سیاسی در حال انجام است.
توافق فصل هفتمی تداوم اتهامات علیه ایران
همچنین ابراهیم کارخانهای، رئیس کمیته هستهای مجلس شورای اسلامی گفت: توافق در چارچوب فصل 7 منشور ملل متحد به معنی فعال ماندن وضعیت غیرعادی پرونده هستهای ایران و تداوم اتهامات تحت عنوان تهدیدآمیز بودن فناوری هستهای کشور است.قطعنامه کنونی که تحریمها را بر کشورمان اعمال کرده است نیز براساس ماده 41 فصل هفتم منشور صادر شده است.
وی افزود: در ماده بعدی فصل 7 سخن از کشورهایی گفته شده است که صلح جهانی را به خطر انداخته و لذا میتوان در برابر آنها به اقدام نظامی متوسل شد، در نتیجه فصل 7 حاوی مادهای شدیدتر از ماده ناظر به تحریم ایران نیز هست.
توافق به هرقیمتی خواسته مردم نیست
رئیس سازمان بسیج دانشجویی نیز با بیان اینکه مردم توافق هستهای به هر قیمتی را نخواهند پذیرفت، گفت: توافق ذیل فصل 7 منشور سازمان ملل به معنی پذیرفتن غیرصلح آمیز بودن فعالیتهای هستهای ماست که هزینههای زیادی برای کشور به بار خواهد آورد. در این صورت دیگر نیازی به 11 سال مذاکره با 1+5 نبود.
وی افزود: قرار نیست ما به هر بهانهای به مقصد تعیین شده از طرف دولت که همان توافق با 1+5 است، برسیم و برای آن هزینه کنیم. متأسفانه دولت برای رسیدن به توافق آن هم بدون در نظر گرفتن مسیر آن، تنها بدنبال رسیدن به مقصد است.
مجلس در صورت نیاز دخالت می کند
نایبرئیس مجلس نیز درباره تبعات و خطرات این موضوع، اظهار داشت: دیپلماتهای ما به مسائل حقوقی پرونده هستهای کشورمان کاملاً مسلط هستند اما نمایندگان مجلس هم نحوه عملکرد تیم مذاکرهکننده هستهای و روند این پرونده را به دقت رصد و در صورت نیاز دخالت میکنند.
محمد رضا باهنر با بیان اینکه درخواست نهایی ما این است که پرونده هستهای ایران از شورای امنیت خارج شده و به آژانس بینالمللی انرژی هستهای منتقل شود، گفت: در مجموع به کارشناسان تیم مذاکرهکننده کشورمان اعتماد داریم، آنان با حفظ منافع ملی ما با 1+5 مذاکره میکنند.
این قطعنامه برای کشورهای جنگطلب
و متجاوز است
سخنگوی کمیسیون امنیت ملی مجلس هم درباره فشارهای صورت گرفته برای پذیرش قطعنامه فصل هفتمی، عنوان کرد: این قطعنامه مربوط به کشورهای جنگ طلب و متجاوز است و قبول چنین قطعنامهای میتواند برای کشور ما مشکلات حقوقی ایجاد کند.
نقوی حسینی عنوان کرد: پرونده هسته ای ما فصل هفتمی نیست و اگر چنین قطعنامهای را قبول کنیم به این معناست که برخی مسائل را پذیرفتهایم. مگر ما به کشوری تجاوز کردهایم که بخواهیم قطعنامه فصل هفتمی را بپذیریم. جمهوری اسلامی ایران خواهان ملغی شدن کلیه تحریمها و به صورت یکجاست.
ای کاش ظریف قبل از اظهاراتش
مشورت میکرد
آریایینژاد، دیگر نماینده مجلس در این مورد گفت:با تصویب توافق نهایی در مذاکرات هستهای ایران و 1+5 در فصل هفتم منشور شورای امنیت قطعا عزت و اقتدار کشورمان از بین خواهد رفت. از ابتدای مذاکرات هستهای اصول و کلیاتی برای تیم مذاکرهکننده هستهای ایران در نظر گرفته شد که جزئیات نیز باید ذیل آن بگنجد.
وی با بیان اینکه از تیم مذاکرهکننده هستهای ایران انتظار داریم که از دروازه خودی دفاع کند، اظهار داشت: باید برخی اعضای تیم مذاکرهکننده ایرانی مسائل را با مقام معظم رهبری و یا مردم قبل از رسانهای شدن در میان بگذارند تا منافع ملی زیر سوال نرود.
مورد تایید مجلس نیست
همچنین یک عضو کمیسیون امنیت مجلس با بیان اینکه برخی گفتارهای اعضای تیم باعث هزینه و کاهش منافع ملی میشود، گفت: باید توافق نهایی با 1+5 به شرطی منعقد شود که پرونده ایران از شورای امنیت به آژانس برگشته و حالت عادی به خود بگیرد.
جوکار افزود: اگر تحریمهایی که شورای امنیت علیه کشور ما تصویب کرده لغو شود آن وقت مابقی تحریمها هیچگونه ارزشی نخواهد داشت و فقط در حوزه داخلی تعداد کمی از کشورها باقی خواهد ماند.
وی با انتقاد از تصویب توافق نهایی مذاکرات هستهای ایران و 1+5 در فصل هفتم شورای امنیت آن را مانند وضعیت کشور عراق و اشغال توسط قدرتهای غربی دانست و اظهار داشت: این حرکت از نظر حقوقی مورد تأئید مجلس نیست و با اینکه بارها اعلام کردهایم که بایستی از لحاظ فنی و حقوقی افراد خبره در کنار تیم مذاکرهکننده هستهای ایران حضور داشته باشند اما نقیصه فنی آن با حضور علیاکبر صالحی رفع شده است.
آمریکا به دنبال گرفتن اعتراف
سیدیاسر جبرائیلی، معاون پژوهشی خبرگزاری فارس نیز طی یادداشتی به این موضوع پرداخته و نوشت: «آمریکاییها سالهاست که به دنبال گرفتن این اعتراف از ایران هستند که دنبال سلاح بوده و صلح و امنیت بینالمللی را به خطر انداخته است. در تمام دورهای مذاکراتی نیز سعی کرده اند با تاکتیک چماق و هویج این اعتراف را بگیرند که موفق نشدهاند. تنها نتیجه رفتن ذیل فصل هفتم منشور، پذیرش این اتهام بیاساس است که بلاتردید، موج جدیدی از اقدامات خصمانه علیه کشورمان بر مبنای همین اعتراف آغاز خواهد شد و مباحث دیگر از جمله بحث موشکی در این چارچوب طرح خواهد شد که ایران کشوری تعریف شده در فصل هفتم منشور است و چون سابقه به خطر انداختن صلح و امنیت بینالمللی را دارد، فعالیتهای نظامی و موشکیاش نیز باید محدود شود و... قصه جدیدی با سری دراز آغاز خواهد شد. چرا باید هزینه بیاخلاقی نظام سیاسی آمریکا را جمهوری اسلامی بپردازد و چون یقین وجود دارد که آمریکا به تعهداتش پایبند نخواهد بود، فصل هفتم شورای «امنیت» سازمان ملل را طرف حساب خود کرده و اعتراف کنیم که صلح و امنیت بینالمللی را به خطر انداختهایم، به امید آنکه شاید بتوان آمریکای دارای حق وتو در شورای امنیت را از طریق شورای امنیت وادار کرد تعهداتش را اجرا کند!»
خودمان را در چاه آمریکایی نیندازیم
دبیر سیاسی اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل با بیان اینکه نباید خودمان را در چاه بیاندازیم، گفت: قرار دادن توافق هستهای ذیل فصل 7 یکی از دامهایی است که آمریکاییها پیش پای تیم مذاکرهکننده هستهای پهن کردند.
علی عبدی افزود: این اتفاق مشابه اتفاق زمانی است که میخواستیم زیر بار پروتکل الحاقی NPT برویم و اگر میپذیرفتیم در چارچوب پروتکل الحاقی رفتار کنیم باید برخی از تبعات خارج ار عرف آن را هم به کشور تحمیل میکردیم.
خب! بهرغم انتقاداتی که نسبت به این ادبیات مطرح شده بود اما آقای هاشمی نشان داد این رفتار را ادامه میدهد. حالا پس از همنوایی با نتانیاهو، منتقدان داخلی متهم به همزبانی با سناتورهای جمهوریخواه هم میشوند! همان 47 سناتوری که طی نامهای به مقامات ایرانی، اعلام کردند ارزشی برای توافق هستهای احتمالی اوباما با حسن روحانی قائل نیستند، چراکه خارج از سیستم قانونگذاری آمریکا صورت میگیرد! آقای هاشمی مثلا میخواهد بگوید چون این سناتورها مانع بزرگی بر سر راه توافق اوباما با دولت مورد تایید او هستند و از آنجا که منتقدان داخلی عملکرد ضعیف دولت در مذاکرات هستهای را بارها اعلام کرده و نشان دادهاند تیم جواد ظریف توانایی یک بده بستان خوب و سودمند را نداشته و ندارد، پس باید این منتقدان را همزبان با آن سناتورها دانست! بگذارید در اینباره 2 نکته را با آقای هاشمی در جریان بگذاریم.
1ـ سیاست تخریب، تخطئه و توهین به منتقدان یک برچسب همیشگی همراه آقای هاشمی و جریان اوست!
دوران تنگ و تاریک آزادی بیان در دولتهای آقای هاشمی را همه، حتی اصلاحطلبانی که این روزها ملازمان هاشمی هستند، به یاد دارند و همه میدانند آقای هاشمی برخی منتقدان – که لزوما مورد تایید هم نیستند- را چگونه به زندان میافکند و وقتی اعتراض اطرافیان را میشنید؛ میگفت: «رویش زیاد شده بود!» و مگر میتوان فراموش کرد شعار مجیزگویان وقت را که منتقدان هاشمی را «دشمن پیغمبر» میخواندند! سرنوشت نقدپذیری در دولت آقای هاشمی یک درام غمانگیز است که تا سالهای سال در خاطره این مردم باقی خواهد ماند. اکنون که دولت وابسته به آقای هاشمی بر سر کار آمده نیز چه انتظار از او که تغییر رویه داده و با منتقدان با نرمی سخن بگوید! تهمت همنوایی با نتانیاهو یا همزبانی با سناتورهای آمریکایی نشان میدهد هاشمی هنوز نسبت به مقوله آزادی بیان تغییر دیدگاه نداده است! در گذشته منتقدان خود و سیاستهایش را دشمن پیامبر میخواند و اکنون همنوا با نتانیاهو و همزبان با شیطان! بنابراین اساسا هاشمی همین است! گذشت زمان نیز نشان داده است او قابل تغییر نیست!
2ـ اگر قرار باشد در ایران نزدیکترین افراد و جریانها به آمریکا و اسرائیل معرفی شوند قطعا و بدون تردید افراد و جریانهایی معرفی خواهند شد که یا همنوا و همزبان با هاشمی رفسنجانی هستند یا از مریدان و ملازمان او! اینکه دیگر برای همه روشن است! نیازی به اثبات ندارد! در گذشته منافع یکسان تعریف میشد اما اکنون ادبیات هم منطبق شده است! در همین فقره اخیر، هاشمی دقیقا موضع اوباما را در قبال نامه سناتورها تکرار کرد. اوباما در اولین واکنش به نامه سناتورها گفت: «این سناتورها با تندروها در ایران همدست شدهاند.» و آقای هاشمی هم در ایران بلافاصله میگوید تندروهای ایران با سناتورها همزبان و همهدف شدهاند! آقای هاشمی با این اظهارنظر که در واقع تایید اظهارنظر اوباماست مثلا میخواهد بگوید او و دولت مطبوعش به همراه اوباما موضع مشترک دارند! این اعتراف صریح هاشمی به همنوایی با اوباما و کاخ سفید است! اعتراف از این آشکارتر؟!
البته از آنجا که آقای هاشمی همواره نگاهی ماکیاولیستی به سیاست دارند؛ معتقد به آمریکای خوب و آمریکای بد شدهاند. براساس این استدلال آقای هاشمی، او و دولت مطبوعش با آمریکای خوب و منتقدان نیز با آمریکای بد همنوا هستند! یا به عبارت دقیقتر، عدهای با شیطان خوب و عدهای با شیطان بد!
به هر حال در کنار این 2 نکته، یک واقعیت تلخ را باید مورد اشاره قرار داد و آن ورود کهنسالان به بازیهای کودکانه در فضای سیاسی است! اینکه از جایگاههای رسمی حکومتی بخشی از مردم و در واقع متدینترین مردم متهم به همراهی با شیطان و سگ نحس نجس او در منطقه شوند، حقیقتا یک حرف نارست است! که متاسفانه رسانههای حامی دولت به آن دامن میزنند و شوربختانه نخستین بار نیز وزیر امور خارجه یعنی جواد ظریف آن را مطرح کرد! اگرچه این یک جوک سخیف است اما در کنار خود یک پیام خطرناک هم میدهد. پیامی که میگوید منادیان این ادبیات و مواضع به دنبال متشنج کردن فضای روانی جامعه نسبت به مذاکرات هستهای هستند تا از این طریق تنزل دادن سطح بینش مردم نسبت به واقعیات مذاکرات هستهای را دنبال کنند! این مدل عملیات روانی دقیقا همانی است که در فتنه 88 انجام شد و با کشاندن جامعه حامی به ورطه ناآگاهی سیاسی، عملیات فریب را با اسم رمز تقلب آغاز کردند! نشانههای این مدل کاملا در رفتار آقایان مشخص است.
از شما به عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی انتظاری بیش از این نمی رود که از فواید پیگیری فناوری هسته ای دفاع کنید اما به طور مشخص آنچه مورد سوال بنده است جدای از فواید و کارکرد های فنی این فناوری ، نقش و کارکردی است که پیگیری این فناوری و توسعه آن و همچنین ایستادگی بر برخورداری از این حق در فضای بین المللی در طی سال های گذشته نوعی هویت و قدرت برای ایران تعریف کرده است . به عبارتی وقتی شما با گفتمان یا یک عملکرد و روش ، هنجارهای مرسوم و موجود را فارغ از درستی و غلطی این هنجار ها به چالش کشیده و تعریف جدیدی ارائه می دهید -همانطور که ایران با ایستادگی و تکیه بر توان خود این راه را پیمود- نوعی جایگاه جدید برای خودتان تعریف کرده اید آیا این تحلیل را قبول دارید ؟
انقلاب شکوهمند اسلامی در مقام یک نهضت فرهنگی، بر مبنای ایستادگی و پایداری در برابر قدرت های سلطه جو به وجود آمده و به لطف خداوند تداوم یافته است. البته نمی توان تلاش در حوزه علوم و فنون گوناگون از جمله فنّاوری هسته ای را به زورآزمایی در برابر قدرت ها تقلیل داد. یکی از اهداف ملّت بزرگ ایران در انقلاب اسلامی ممانعت از نابودی منابع حیاتی کشور، پاسداری از منافع ملّی و حراست از سرمایه های متعلق به نسل های آینده است. نظام مقدّس جمهـوری اسلامی ایران با توجّـه به ماهیّت مردمی خود، حفظ منافـع کلان ملّـی را در اولـویت برنامه های بلند مدّت خود قرار داده است. اگر چه دستیابی به فنّاوری هسته ای به بخشی از غرور ملّی ایرانیان تبدیل شده است، امّا نباید چنین تصوّر شود که بدون توجّه به الگوی هزینه- فایده و بدون توجّه به مصالح کلان ملّی، می توان به حرکت در این زمینه ادامه داد. امروزه دیگر بر همگان آشکار شده است که با توجّه به پایان پذیر بودن منابع فسیلی و نیاز روزافزون جوامع انسانی به منابع جدید انرژی نمی توان از مزایای فنّاوری های نوین، از جمله فنّاوری هسته ای چشم پوشید. بر اساس اسناد سازمان های علمی و تخصّصی معتبر در سطح جهانی و نیز بر پایه اسناد علمی آژانس، علوم و فنون هسته ای محل تلاقی علوم و فنون نوین است. پس از استقرار نظام مقدّس جمهوری اسلامی ایران متأسفانه کشورهای غربی با اِعمال استاندارد دوگانه اعلام کردند که ایران نیازمند برخورداری از فنّاوری هسته ای نیست، امّا نظام اسلامی بر مبنای حقوق مسلّم کشورمان در چارچوب میثاق های بین المللی و بر پایه قوانین آژانس بین المللی انرژی اتمی و با التزام عملی به معاهده منع گسترش تسلیحات اتمی (NPT) دستیابی به انرژی هسته ای را در دستورکار قرار داد.
البته خیلی ها معتقدند ما هزینه های بسیاری به ویژه در حوزه اقتصادی در این زمینه پرداخت کرده ایم که به سود این مسئله نمی ارزد .پاسخ شما چیست؟
در پاسخ به سؤال قبلی به ضرورت توجّه به الگوی هزینه- فایده اشاره کردم، امّا باید به هم? ابعاد و زوایای موضوع عنایت داشت. شایان ذکر است که پیش از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی، موضوع بهـره برداری از انرژی هسته ای از سوی کشورمان توسط کارشناسان مؤسسه پژوهشی استـنفـورد (SRI) در دستور کار قرار گرفت و پس از بررسی ابعاد و زوایای مختلف آن، توصیه شد تا نسبت به تأمین برق هستـه ای تا حدّ 20هـزار مگـاوات اقدام شود. بر این اساس پروژه های متعددی از جمله ساخت دو راکتور اتمی در ساختگاه بوشهر و دارخوین، ساخت تأسیسات مربوط به غنی سازی در اصفهان و چند پروژه دیگر با حمایت ایالات متحده آمریکا، فرانسه، آلمان و برخی کشورهای دیگر آغاز شد. امّا، پس از پیروزی نهضت اسلامی تقریباً تمام این فعالیّت ها در محاق تعلیق و تعطیل قـرار گرفـت. ناگفته پیداست که این تغییر رویکرد قدرتهای جهانی به دلیل ماهیّت فنّی و تخصصی موضوع رخ نداده است. آنها همواره در پیِ تضعیف مبانی حاکمیّت ملّی و تضعیف اقتدار نظام بوده اند و همواره موضوعی را برای نیل به مقصود خود مستمسک قرار داده اند. چگونه است که تا پیش از انقلاب اسلامی، آنها به نیاز ایران به فنّاوری هسته ای اذعان نموده و با حکومت استبـدادی سابق همه گونه همـکاری می کردند امّا طی یک دهـه گذشته بنگاه های خبرپراکنی و تبلیغاتی آنها به تشریح زیان های انرژی هسته ای به ویژه برای ایران پرداختند. مشخص است که دلیل این یک بام و دو هوا چیست و هر ناظری که از اندک هوش سیاسی برخوردار باشد، می تواند به علّت اصلی این تغییر رویکرد پی ببرد.
یکی از فواید این دور از مذاکرات هسته ای ورود به موضوعات فنی و ریز بود که شاید برای اولین بار این امکان را فراهم کرد که تمام دغدغه های طرف مقابل درباره راه های رسیدن به بمب مطرح شود و متقابلا راهکار های جلوگیری از رسیدن ایران به بمب در عین استفاده از فناوری هسته ای نیز مطرح و به نوعی جمع بندی برسد. به عبارتی شاید الان بشود گفت این دستاورد فنی مذاکرات با پیشنهادهایی که ایران و همچنین در مذاکرات ارائه شد نشان داده است که می شود راه رسیدن به بمب را بست و امکان برخورداری از فناوری صلح آمیز را هم داشت و اکنون فقط اراده سیاسی طرفین است که باید کار راتمام کند .نظر شما در این مورد چیست ؟
نخست مایلم به این نکته اشاره کنم که موضع شرع مقدّس اسلام در باب سلاح های کشتار جمعی از جمله سلاح هسته ای مشخص است. در دوره دفاع مقدّس هنگامی که صـدام جنایتـکار استفاده از سلاح های کشتار جمعی دست زد، صداهایی در جامعه بلند شد که خواستار مقابله به مثل در برابر اقدامات دژخیمان بعثی بود. امّا حضرت امام (ره) بنابر تعالیم متقن دینی چنین اقدامی را حرام دانستند. امروز نیز فرزند خلف ایشان که پرچمدار تفکّر ناب اسلامی در جهان امروز هستند، با صدور فتوایی تاریخی تولید ، انباشت و به کارگیری سلاح هسته ای را مغایر با موازین شرع و حقوق اسلامی اعلام نمودند. پس تکلیف ما در ارتباط با مباحث تسلیحات کشتار جمعی مشخص است. امّا یکی از مشکلات موجود در رسیدن به تفاهم با دولتهای غربی از تفاوت دو طرف در جهانبینی و نوع نگاه به عرص? سیاست نشأت می گیرد. ما بر اساس اصول خود زندگی می کنیم و خطوط قرمز ما به ویژه در حوز? مسائل اعتقادی، قابل عبور نیست. امّا برای طرف مقابل زندگی معنا و مفهوم دیگری دارد. تبیین دیدگاه های اصولی یک ملّت مسلمان و خداجو برای طرف مقابل با دشواری همراه است. نکته دیگر آنکه اراده سیاسی از سوی جمهوری اسلامی ایران وجود داشته و در حال حاضر نیز وجود دارد. همان گونه که ریاست محترم جمهوری به درستی بیان فرمودند ما حُسن نیّت و اراد? خود را برای دستیابی به تفاهم و توافق اثبات کرده و اکنون نوبت طرف مقابل است که از این فرصت تاریخی بهره برداری نماید.
آیا این اراده سیاسی در طرف مقابل دیده می شود؟
در مجموع می توان گفت که آنها دریافتند که هیچ گزینه ای جز تعامل با جمهوری اسلامی ایران و احترام به یک ملّت دیرپا و تمدّن ساز برای آنها وجود ندارد. البته برخی جریان های تندرو و بی بهره از درایت و فهم سیاسی همچنان بر طبل تنش و کشمکش با ایران می کوبند که راه به جایی نخواهند برد، امّا در یک سطح فراگیر می توان گفت که بسیاری در سطح بین المللی به این حقیقت رسیده اند که باید در نوع ادبیات و تعامل خود با یک نظام مردمی نیرومند تجدیدنظر نمایند. امیدواریم که چنین نگاهی هر روز بیشتر حاکمیّت یافته و بی خردانی که از درک هویّت انقلاب اسلامی و ماهیّت مردمی نظام عاجز مانده اند، بیش از پیش به حاشیه رانده شوند.
طی ماه ها و هفته های اخیر سازمان انرژی اتمی به طور جدی تری در فرآیند مذاکرات هسته ای اعم از دیدار و گفت وگو با مقامات آژانس و همین طور حضور در مذاکرات دوجانبه با وزیر انرژی آمریکا و اعضای 1+5 حضور داشته است به طور مشخص با توجه به سوال قبلی تا چه حد ورود مذاکرات به این ابعاد فنی را می توان نشانه ای از اراده جدی طرف مقابل برای حل وفصل مسائل تلقی کرد؟
همانگونه که اطلاع دارید موضوع هسته ای کشورمان دارای ابعاد فنّی، حقوقی و سیاسی است. حل مسائل فنّی می تواند زمینه ساز دستیابی سریعتر به تفاهم سیاسی شود. اگرچه سازمان انرژی اتمی ایران همواره در حوز? فنّی یار و مددکار مذاکره کنندگان کشورمان بوده و این مسئله جدیدی نیست، امّا برای پایان دادن به بهانه جوییی ها و القاء شبهات، مقرّر شد تا با ترکیب و ترتیب کامل تری در مذاکرات حضور یابیم.
شما سفرهایی نیز در ماه های گذشته به روسیه داشتید و تفاهم نامه ای با طرف روسی برای احداث چند نیروگاه و تولید مشترک سوخت در ایران امضا کردید به طور مشخص چشم انداز همکاری ایران با روسیه در این بخش چه مسیری را طی میکند؟
ما همواره در پی گسترش و تعمیق روابط با دولت فدراسیون روسیه بوده ایم و روند همکاری ها همواره رو به رشد بوده است. ما با همراهی طرف روسی توانستیم نیروگاه اتمی بوشهر را به سرانجام برسانیم. امضای قرارداد احداث دو واحد نیروگاهی جدید در حقیقت بیانگر آغاز فصل جدیدی از تعاملات و همکاری های دوجانبه بر اساس مصالح و منافع مشترک است.
شما بعد از اولین حضور تان در دور جدید مذاکرات در ژنو اشاره کردید که برخی بن بست های موجود در مذاکرات مرور شد و نتایج خوبی گرفتید آیا این نگرانی ها ساختگی بودند یا ... اگر امکان دارد در این زمینه توضیحاتی ارائه کنید؟
اصولاً نگرانی های موجود پیرامون برنام? صلح آمیز اتمی ایران برخـاسته از عدم درک واقعیت های موجود و تلقی نادرست از ساز و کار تصمیم سازی در نظام اسلامی بر اساس مبانی الهی است. پیش از این به این نکته اشاره کردم که تفاوت در جهان بینی و طرز نگاه به سیاست و مدیریّت جامعه، کار را برای تبیین دیدگاههای ما برای طرف مقابل دشوار می کند. امّا در مجموع باید گفت که به تعبیر یکی از پژوهشگران غربی که از نگاهی منصـفانه و به دور از غرض ورزی برخوردار است و این نگرانی ها و این بحران، یک بحران ساختگی و توهّم آلود است. خوشبختانه اکنون مجالی فراهم آمده است تا با رویکردی جدید نسبت به تبیین وتشریح موازین نظام اقدام شود. تمام هدف ما آن است که ضمن حراست از حقوق قانونی و مسلّم ملّت ایران در بهـره برداری از فنّاوری صلـح آمیز هستـه ای تحریم های ظالمانه و غیرقانونی را مرتفع نماییم. به بیان دیگر ما برای حضور عزّتمندانه در عرص? منطقه ای و جهانی، مصمّم هستیم تا ضمن پافشاری بر اصول مبانی اسلامی و انقلابی در مسیر تعامل سازنده با جهان گام برداریم.
یکی از الزامات حرکت در این مسیر رفع موانع موجود در مسیر تعاملات بین المللی از جمله در حوز? هسته ای می باشد. امیدوارم طرف مقابل از فرصت ایجاد شده برای تنظیم درست تعاملات خود با ایران اسلامی و اصلاح نگرش ها و روش ها با حکمت و درایت استفاده نماییم. فرصتی که نظام و ملّت ایران برای آنها ایجاد نموده است، باید مغتنم تلقّی شود چرا که همواره شرایط برای رفع پارهای مشکلات به یکسان فراهم نمی شود. به هر روی ما بر اساس رهنمودها و ارشادات مقام معظم رهبری و تدابیر ریاست محترم جمهوری به حرکت در این مسیر ادامه خواهیم داد و نتیجه هر چه باشد، پیروزی با ملّت ایران است.
وی با بیان این مطلب که توصیهای کارساز خواهد بود که علمی باشد، اذعان داشت: باید برای مردم این مسئله به یک باور تبدیل شود که هنگامی که رانندهای تصمیم میگیرد تخلفی را مرتکب شود و یا با سرعت غیر مجاز رانندگی کند در حقیقت دیگر او نیست که در پشت فرمان خودرو قرار دارد بلکه در چنین لحظهای شهوت، غضب، غرور و امثال آن هدایت خودرو را به عهده دارد؛ یعنی با دست خود فرمان خودرو را به دست دشمن قسمخورده خود داده است.
آیتالله جوادی آملی همگان را به پیروی از عقل در رانندگی توصیه کرد و بیان داشت: به فرد فرد ایرانیان واجب است که بدانند بدترین و خطرناکترین دشمن آنها در وجود خود آنهاست و نباید فرمان خودرو را به دست این دشمن داد بلکه باید همواره فرمان به دست عقل باشد.
وی خاطرنشان کرد: برخی در خودروی خود قرآن میگذارند و با بسمالله شروع به حرکت میکنند اما تخلف رانندگی مرتکب میشوند. اینان باید بدانند هرگز برای انجام یک کار حرام بسمالله نمیگوئیم بلکه کسی که با نام خدا کاری را آغاز میکند باید تا پایان کار، خدایی بودن آن را حفظ کند.
صدیقه توانا
بهار از راه رسیده است در همین یکی دو قدمی ماست، کافی است نفس بکشیم و بوی روحنوازش را در هر کوی و برزنی استشمام کنیم. عید نزدیک شده و پشت درهای خانههای ما ایستاده است. تقریبا همه مقدمات استقبال از این فصل جان و زندگی را فراهم کردهاند. خانه تکانیها رو به پایان است و همه در تهیه و تدارک پر کردن این فرصت دو هفتهای هستند که با سفر یا دید و بازدید و صلهرحم بهترین استفاده را ببرند. اما سفر که با روح تعطیلات به خصوص تعطیلات نوروزی عجین شده است نیاز به یک برنامهریزی دقیق و منسجم و از قبل تعیین شده دارد. چرا که الان مسافرت بدون هماهنگیهای قبلی یعنی سردرگمی و خستگی و ناملایمات فراوان رنج سفر.