سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر


دولت اگر واقعاً اسنادی درباره فساد اقتصادی دارد، چرا افشای آنها و برخورد با آنها را به سال آینده و انتخابات مجلس دهم حواله می‌دهد؟
رجانیوز در یادداشتی ضمن طرح پرسش فوق نوشت: «اکبر ترکان» مشاور ارشد رئیس جمهور و متخصص در امور «قرمه‌سبزی» و «آبگوشت بزباش»، تهدید به افشاگری کرده و گفته است: «مسلماً عده‌ای می‌خواهند در سال 94 با پول‌های کثیف و بادآورده وارد بازی سیاسی شوند و البته ما هم سکوت نخواهیم کرد؛ سال 94 سال افشای آنها است.» ضمن استقبال از هر نوع افشاگری، ذکر چند نکته خالی از لطف نیست!
نویسنده این یادداشت می‌پرسد، دولت اگر واقعاً اسنادی درباره فساد اقتصادی طیف مقابل خود دارد، چرا افشای آنها و برخورد با آنها را به سال آینده و انتخابات مجلس دهم حواله می‌دهد؟! چرا همین امسال افشاگری نکرده و نمی‌کند؟! این تأخیراندازی در افشا و برخورد با مفاسد چه معنایی جز سیاست‌بازی و سوء استفاده‌های باندی و جناحی از مقوله مبارزه با مفاسد اقتصادی برای از میدان به در کردن رقیب و تأثیرگذاری بر نتایج انتخابات مجلس آینده دارد؟!
رجانیوز می‌افزاید: «بگم بگم» جناب ترکان نشان می‌دهد که اولاً دوران «بگم بگم» هنوز نگذشته است و ثانیاً دولت برای قبضه کردن مجلس آینده روی این «بگم بگم»ها حساب ویژه باز کرده است نه عملکرد خود و این می‌تواند به معنای خالی بودن دست دولت از عملکرد قابل ارائه به افکار عمومی برای جلب نظر آنها و ایضاً اطمینان به باور نکردن آمارهای دولت توسط مردم نیز باشد!
نویسنده خاطرنشان می‌کند: نکات جالبی در زمینه مفاسد اقتصادی و مبارزه با آن در سابقه جناب ترکان به چشم می‌خورد. از جمله اینکه سال‌ها پیش در شرکت نفتی و گازی پتروپارس در دوران مدیرعاملی اکبرترکان، تخلفات متعددی رخ داد؛ تخلفاتی که جناب ترکان درباره آنها گفته بود: «اگر ما رانتی را در دولت قرار دادیم و عده‌ای از آن رانت استفاده کردند و ثروتمند شدند، حق نداریم یقه آنها را بگیریم. چون خودمان مقررات وضع کردیم.» حکایت «دستمال کثیف» است!



نظر


آقای ترکان می‌تواند (بگم‌بگم) را با موضوع تخلفات در صنعت خودرو آغاز کند.
روزنامه وطن امروز در یادداشتی نوشت: اکبر ترکان مشاور ارشد رئیس‌جمهور در جدیدترین اظهارات خود اعلام کرده «برخی با این پول‌های کثیف می‌خواهند در آوردگاه‌های سیاسی سال 94 شرکت کنند و اینکه سال 94 ما سکوت کنیم و چیزی نگوییم و نقاب از چهره کسی برنداریم، درست نیست.» مشاور ارشد آقای روحانی در مدتی که حکم‌های سریالی در دولت یازدهم گرفته بارها معرکه «بگم‌بگم» راه انداخته اما در لابه‌لای این بگم‌بگم‌ها چیز به درد بخوری نمی‌گوید! اکبر ترکان فقط تهدید می‌کند و معلوم است از این بگم‌بگم‌ها قرار است چه بهره‌برداری سیاسی‌ای صورت بگیرد و مضحک خواهد بود اگر کسی فکر کند اظهارات وی در راستای تامین منافع ملی است.
این روزنامه می‌افزاید: در فایل صوتی که 29 مهر منتشر کردیم ترکان درباره موضوع ‌پلت‌فرم در صنعت خودرو می‌گوید: «ساختن یک پلت‌فرم مشترک و کاری که روی تندر 90 شد به نظر من یک کار غیرفنی بود. یک هیجانی در آن موقع رئیس سازمان گسترش را گرفت. این کار فنی نیست. تندر 90 که 6 سال ساختن آن طول کشید موفق نشد. در حال حاضر ما یک پلت‌فرم مشترک نداریم، معنی پلت‌فرم مشترک برای یک کمپانی است. آقای ویسه این اشتباه را کرد و با پلت‌فرم به سمند خیلی ضرر  رساند، درست  در اوج شکوفایی صنعت خودروسازی ایران آقای ویسه ‌بحث پلت‌فرم مشترک را مطرح می‌کند.»
مشاور ارشد رئیس‌جمهور درباره اسحاق جهانگیری، معاون اول فعلی رئیس‌جمهور هم می‌گوید «آقای خاتمی و آقای جهانگیری خیلی بحث خودروی ملی را نمی‌فهمیدند. از آقای جهانگیری که لیسانس فیزیک دارد بیشتر از این  نباید  انتظار داشت ولی آقای ویسه که باید این موضوع سمند را در اوج افتخار دنبال می‌کرد، دنبال یک خودروی دیگر می‌رود. احساس من این است که یک دلال پشت این داستان است. من می‌دانم دلال پژو یک شخصی است به نام آقای [...] که تمام پورسانت‌های خرید ما را از فرانسه آقای [...] انجام می‌دهد و در فرانسه هم دفتر دارد.»
بعد از انتشار این متن خیلی‌ها انتظار داشتند اکبر ترکان به آن واکنش نشان دهد اما این اتفاق رخ نداد و ترکان درباره این فایل صوتی سیاست سکوت در پیش گرفت و این سکوت تا الان ادامه دارد. غرض از یادآوری این مطلب این است که بدانیم آقای ترکان اتفاقا از بسیاری ریشه‌های پول‌های کثیف و نامشروع باخبر است حتی مفاسدی که در دولت‌های اسبق رخ داده و چه خوب است به جای بگم‌بگم‌ها و ادای جملات مبهم واقعا بگوید که چه کسی و  کسانی تخلف کرده‌اند.
نویسنده‌ خاطرنشان می‌کند: آقای ترکان می‌تواند با همین موضوع خودرو بگم‌بگم‌های واقعی را آغاز کند و اگر ادعایش راست است بگوید چه کسی پول دلالی تندر 90 را گرفته و هنوز هم می‌گیرد؟ بگوید که چرا آقای ویسه (که هم‌اکنون معاون جهانگیری است)‌اشتباه کرد و با تندر 90 به خیلی ضررها رساند؟ بگوید که آن دلالی که پشت این داستان بود چه کسی بود؟ پورسانت‌های دلالی پژو چقدر بوده و آیا هنوز پرداخت این پورسانت ادامه دارد؟ بگوید چرا باید مردم هنوز هزینه یک تصمیم اشتباه را در دولت اصلاحات بپردازند؟


نظر


مرور روند کاهش آرای آقای هاشمی در انتخابات هیئت رئیسه مجلس خبرگان چهارم، پیام معناداری با خود به همراه دارد.
روز گذشته و در جریان انتخاب رئیس مجلس خبرگان 4 نفر شامل آقایان یزدی، مؤمن، هاشمی رفسنجانی و هاشمی شاهرودی نامزد شدند و با انصراف آیت‌الله هاشمی شاهرودی رأی‌گیری میان 3 نامزد صورت گرفت که سهم 35 رأی به آیت‌الله یزدی، 25 رأی به آیت‌الله هاشمی و 13 رأی به آیت‌الله مؤمن رسید. در دور دوم انتخابات از مجموع 73 نماینده، 47 نفر از اعضای مجلس خبرگان به آیت‌الله یزدی رأی دادند که از جمله شامل 12 رأی قبلی به آیت‌الله مؤمن بود و هاشمی رفسنجانی 24 رأی به دست آورد.
این اتفاق در حالی رخ داد که سایت آقای هاشمی روز قبل از برگزاری نشست خبرگان ضمن خبرسازی نوشته بود «رأی اکثریت خبرگان به هاشمی است. حامیان ایشان اکثریت مطلق را در مجلس خبرگان دارند». این سایت البته تا ساعات پایانی دیشب ترجیح داد خبر واقعی (متخذه از انتخابات خبرگان) را سانسور کند و منتشر ننماید.
اما در این میان واقعیت قابل توجهی وجود دارد که عبرت‌آموز است. بعد از رحلت آیت‌الله مشکینی، آقای هاشمی یک بار با آیت‌الله جنتی و یک بار با آیت‌الله یزدی رقابت کرده است. آیت‌الله هاشمی در سال 86 توانست با کسب 41 رأی از مجلس فعلی در مقابل آیت‌الله جنتی که 34 رأی آورده بود، رئیس مجلس خبرگان شود. سال 87 نیز هاشمی با 51 (در مقابل 26 رأی آیت‌الله یزدی) در ریاست مجلس خبرگان ابقا شد. به عبارت دیگر هاشمی در آن سالها - قبل از فتنه سال 88- توانسته بود ابتدا اعتماد 41 نفر و سپس 51 نفر از اعضای مجلس خبرگان را کسب کند. اما همسویی شگفت‌انگیز و تأسف بار وی با فتنه‌گران سبز که ادعای تقلب را محملی برای براندازی کرده بودند، موجب سلب اعتماد مجلس خبرگان شد چرا که فتنه‌گران علناً شعار می‌دادند «انتخابات بهانه است- اصل نظام نشانه است».
دقیقاً به همین علت بود که آیت‌الله مهدوی کنی (ره) احساس تکلیف کردند برای صیانت از سلامت و پیشاهنگی مجلس خبرگان به صحنه بیایند. این نامزدی با اعتماد مجلس خبرگان همراه بود. اما آقای هاشمی در حالی که گفته می شد احتمالاً نامزد نمی‌شود- و در فضاسازی رسانه‌های زنجیره‌ای القا می‌گردید در صورت نامزدی هاشمی شاهرودی خاطر هاشمی رفسنجانی جمع می‌شود و نامزد نمی‌شود- نامزد شد حال آن که  آقای هاشمی شاهرودی نیز نامزد بود.
سرانجام این روند 5-6 ساله قابل تأمل است. در حالی که آراء آقای هاشمی از 51 رأی به 27 رأی تنزل کرده، آرای آقای یزدی از 26 رأی به 47 رأی افزایش یافته است. از دست دادن تقریباً نیمی از آرا توسط آقای هاشمی در حالی است که رسانه‌‌های همسو با او طی هفته اخیر تلاش کردند ضمن مصاحبه‌های متعدد، ارادت آقای هاشمی به رهبر معظم انقلاب را پر رنگ کنند که احتمالاً همین فعالیت نیز موجب حفظ آرای هاشمی از ریزش بیشتر شده است.
به نظر می‌رسد آنچه همچنان مطالبه دلسوزان از جمله در مجلس خبرگان از آقای هاشمی است، مرزبندی صریح،  فتنه‌گرانی است که صراحتاً از حذف جمهوری اسلامی و ولایت فقیه و اصل نظام سخن گفتند؛ این در حالی است که برخی اطرافیان آقای هاشمی- نظر فائزه هاشمی- صراحتاً از دوستی با اعضای بهائیان و سازمان مجاهدین خلق (منافقین) سخن می‌گویند.


نظر


گفت: روزنامه آمریکایی «یو.اس.ای‌ تودی» در تحلیلی نوشته است اگر 5+1 با ایران به توافق نرسند، ادامه تحریم‌ها به آسانی ممکن نیست و آمریکا و اروپا بازنده خواهند بود.
گفتم: چه بهتر از این! حالا ننوشته چرا؟!
گفت: نوشته است؛ آمریکا و اروپا در شرایط اقتصادی شکننده‌ای قرار دارند و عدم توافق با ایران می‌تواند باعث فروپاشی سامانه تحریم‌ها شود.
گفتم: ولی اوباما که چند روز قبل رجز می‌خواند و شاخصه‌های اقتصادی آمریکا را رو به بهبود معرفی می‌کرد؟!
گفت: همان رجزخواندن  اوباما، در محافل رسانه‌ای و سیاسی آمریکا با تمسخر روبرو شده بود. و یکی از اقتصاددانان آمریکایی گفته بود از اظهارات اوباما سر در نیاوردم.
گفتم: یارو ژاپونیه سر پسرش داد می‌زنه و میگه؛ «SHIVANO  TA»  پسرش، سرشو از خجالت پائین میندازه و میگه؛ NIANI  VATOSI  MAB و... خودمونیم‌ها، بدجوری با دقت می‌خونی که انگار ژاپنی می‌دونی!... اصلا مسائل خانوادگی مردم به ما چه مربوطه؟!


نظر

 

همه می‌دانند که غرب به رهبری آمریکا سالهاست می‌کوشد با اعمال تحریم‌ها و فشارهای ظالمانه و بدور از انصاف و انسانیت، مردم ما را از راهی که آمده بودند، پشیمان و به خیال خام خود به دنیا اثبات کنند کسی بدون آنها نمی‌تواند زندگی کند، سالهاست مقامات آمریکایی بی‌هیچ‌ پروایی و با صراحت تمام از آرزویی محال و به گور بردنی، یعنی تغییر حکومت ایران سخن می‌گویند و عمق کینه و دشمنی آنها با یک ملت مستقل و آزاد بر ساده‌انگارترین و خوش‌گمان‌ترین افراد هم به اثبات رسیده است. در چنین شرایطی، انتظار منطقی و بدیهی از هر انسان آزاداندیشی، دشمنی با پدیدآورندگان چنین وضعی و یا حداقل محکوم کردن جنایات بی‌شمار آنهاست. اما مدتی است می‌بینیم عده‌ای لبه تیز شمشیر انتقاد و حمله خود را به جای آمریکا و دشمنان قسم خورده این ملت، به روی کسانی گذاشته‌اند که خطر وادادگی و دلدادگی به آمریکا را گوشزد می‌کنند. یعنی در یک کلام دشمن را نادیده می‌گیرند و همه کینه خود را به روی خودی‌ها خالی می‌کنند! اما چرا عده‌ای به جای همدلی  با ملت خود و به جای یافتن چاره مشکلات کشور در بین نخبگان و فرهیختگان، دل به بیگانه بسته‌اند و هر ناصح دلسوز و هر منتقد فهیمی را با ادبیاتی تند و نیش‌دار می‌نوازند و آنها را با اسرائیل جنایتکار همسو و همراه می‌خوانند؟ آیا این رفتار از یک نگرانی و دستپاچگی حکایت نمی‌کند؟ آیا اتفاقی افتاده و یا قرار است اتفاقی بیفتد!؟ در جواب باید گفت:

نظر
به روایت رسانه‌های غربی
انتشار وسیع اخبار دروغ درباره سلامتی رهبر انقلاب اتفاقی مسبوق به سابقه است که رسانه‌های غربی پیش از این نیز در سال‌های 85، 87 و 91 انجام داده‌اند. دور جدید عملیات روانی از این دست یک سوال مهم را پیش می‌کشد و آن اینکه علت این رفتار موذیانه چیست؟



سال 85 کمر رژیم صهیونیستی در جنگ 33 روزه با حزب‌الله در حال شکستن بود که مایکل لدین عضو سابق شورای امنیت ملی آمریکا شایعاتی را درباره به کما رفتن رهبر معظم انقلاب منتشر کرد. آن جنگ بزرگترین ضربه به اعتبار و قدرت رژیم صهیونیستی در طول 6 دهه گذشته بود. در هفته جاری نیز عملیات روانی پرحجمی با همراهی روزنامه‌های گاردین و فیگارو، برخی  روزنامه‌های صهیونیستی نظیر تایمز آو اسرائیل، شبکه دولتی بی‌بی‌سی، شبکه سعودی العربیه، صدای آمریکا و شبکه رسانه‌ای اپوزیسیون و جریان فتنه که شبکه عنکبوت نامیده می‌شوند راه افتاد. فیگارو 3روز پس از آن که با فائزه هاشمی مصاحبه کرد، به تردیدافکنی درباره سلامتی رهبر معظم انقلاب پرداخت. این فعال فتنه 88 برای دومین بار- پس از مصاحبه با روزنامه زنجیره‌ای بهار- بود که تصریح می‌کرد در زندان، دوستان خوب بهایی و مجاهدینی (سازمان تروریستی منافقین) پیدا کرده است!
ضربه به ستون فقرات آمریکا و اسرائیل
عملیات روانی رسانه‌های غربی- عربی و عبری (صهیونیستی) با برخی تحرکات رسانه‌ای در داخل همراه شد که با استفاده از مصاحبه‌های آقای هاشمی، موضوعات انحرافی نظیر شورای رهبری و «بعد از رهبر فعلی چه اتفاقی می‌افتد» و... را پیش کشیده بودند. این قبیل رفتارها از سوی دشمنان بیرونی و جریان همسو با آن در داخل،  فراتر از بی‌ادبی، بازی در زمین و جنگ روانی دشمنی است که مرکزیت فرماندهی محور مقاومت اسلامی در منطقه را خار چشم خود می‌یابد. واقعیت این است که مدیریت استراتژیک امام خامنه‌ای با آمیزه‌ای از شجاعت و عزت و حکمت و تدبیر، ستون فقرات سیاست مشترک آمریکا- اسرائیل تحت عنوان خاورمیانه جدید را از لبنان و فلسطین و سوریه تا عراق و افغانستان، بحرین و یمن شکسته است. آخرین فقره از این فقرات، رونمایی از جریان تروریستی داعش در سوریه و عراق بود. اوج این سناریو خرداد ماه گذشته با اشغال تکریت و موصل خود را نشان داد که مقارن با سررسید مذاکرات هسته‌ای بود. آمریکا و اسرائیل فکر می‌کردند این اهرم فشار می‌تواند نوار پیروزی‌های مقاومت اسلامی را قیچی کند اما 6 ماه بعد از آن حوادث، مقر اصلی داعش در مناطقی نظیر تکریت و حلب در محاصره کامل و در حال پاکسازی است. شیطان بزرگ و کوچک (آمریکا و اسرائیل) این ضرب شست بزرگ رزمندگان مقاومت در سوریه و عراق را که با مشورت میدانی ژنرال قاسم سلیمانی صورت می‌پذیرد، زیر سر رهبری شجاع و حکیم می‌بینند که با افتخار می‌گوید من انقلابی‌ام.
چالش شماره یک آمریکا

ادامه مطلب...

نظر

 

کسی که در قفس غرب استحاله شود

به پنجه هوس غریبان مچاله شود

در خیابان چهره آرایش مکن

از جوانان سلب آسایش مکن

زلف خود از روسری بیرون مریز

در مسیر چشم ها افسون مریز

یاد کن از آتش روز معاد

طره گیسو مده در دست باد

خواهرم  دیگر تو کودک نیستی

فاش تر گویم عروسک نیستی

خواهرم ای دختر ایران زمین

یک نظر عکس شهیدان را ببین

خواهرم این لباس تنگ چیست؟

پوشش چسبان رنگارنگ چیست؟

پوشش زهرا مگر اینگونه بود؟

خواهرم ایقدر طنازی مکن

با اصول شرع لجبازی مکن

در امور خویش سرگردان مشو

نو عروس چشم نامردان مشو

پدرم گفت: پدر جان زن اگر زن باشد

شیر در خانه و در کوچه برزن باشد

پدرم گفت : که ای دخت نکو بنیادم

زلف بر باد مده تا ندهی بر بادم

هدف دشمن سنگ افکن پیشانی ماست

کسب جمعیتش از زلف پریشانی ماست

پدرم گفت : گل از رنگ و لعابش پیداست

زن مومنه از طرز حجابش پیداست

حجاب




      

نظر
      

ببخشید اگر ناراحت کننده است 

(فکر کنم حرف دل شهداست )

سلام هم وطن.

میخواستم بزرگ بشم درس بخونم مهندس بشم

خاکمو آباد کنم

زن بگیرم مادر و پدرمو ببرم کربلا

دخترمو بزرگ کنم ببرمش پارک ,تو راه مدرسه باهم حرف بزنیم

خیلی کارا دوست داشتم انجام بدم

خوب نشد

باید میرفتم از مادرم, پدرم ,خاکم , ناموسم ,دخترم , دفاع کنم

رفتم که

دروغ نباشه

احترام کم نشه

همدیگرو درک کنیم

ریا از بین بره

دیگه توهین نباشه

محتاج کسی نباشیم

الان اوضاع چطوره؟؟



اوضاع خیلی خوبه

پدر بزرگه سالی 2بار مکه میره ولی یه بار نیومد دست نوه اش رو بگیره.

داداشی اوضاع خیلی عالیه

دختره با نامزدش تا دم دانشگاه میره داخل دانشگاه با چند نفر
دیگه هم هست


====================================
داداش اوضاع از این بهتر نمیشه


پسرای سرزمینت ابروهاشونو برمیدارن مثل دخترا



داداش اوضاع خیلی قشنگه

===============================

مردم همدیگرو فحش مادر میبندن

 

داداش این مرد با سنش به خاطر اینکه پیش زن و بچه اش

 

شرمنده نشه شبا هم کار میکنه
==================================
داداش سه هزار میلیارد اختلاس کردند اما انگار نه انگار که اتفاقی افتاده و به سادگی ازش گذاشتند....

 
=================================

داداش گل نخریدن ازش هیچ ، بدجوری هم دلش رو شکستن...

 

 

================================

داداش میگن فقط شبکه bbcنبود که عکس بگیره اینجوری به 

 
یتیم ها کمک میکنن مثل امام علی مخفیانه نمیرن که نشناسنشون

=================================
داداش شما  رشادت کردین ولی جومونگ شد سنبل رشادت.....

داداش قویترین مرد جهان رو یه نوجوان 17 ساله کشت..



 

=======

 

داداش یه مـــــــادر چندتا بچه رو نگه میداره آخ نمیگه


اما چندتا بچه یه مـــــــادررو نگه نمیدارن..

 




داداش دختر سرزمین ات تو سن کم داره کار میکنه که شما به خاطر آسایش اینا از خودتون گذشتین

 



داداش سالی چند تا از این حادثه ها داریم...


===========

یه مرد زن و بچه اش رو تو اسید سوزوند

چشمای جفتشون از کاسه دراومد.

داداش تو مصرف مواد مخدر اول شدیم...


داداش آذربایجان خیلی سرده ....



 

 

داداش این کوچولو  تو جوب های کشورت پیدا شد

 

 ببین چه اوضاع خوبه



داداش داداش داداش
داداش اوضاع خیلی بهتر از ایناست

 

 


نظر

 

      

بسم رب الزهرا...

این روزها بدحجابی خیلی رواج پیدا کرده.این خانوم های محترم نمی

دونن که این

آرامش رو مدیون شهدایی هستند که همیشه برای حجاب اهمیت

زیادی قائل

بودند.

 

شهید

دختران

شهید

 

ای شهید چرا بست نشسته ای؟؟

چرا سر در گریبانی؟؟

فدای این حیای تو ای شهید


بأبی , أنت و امی.

گفت فحشا کجا آید پدید؟!؟گفتمش در کوچه های بی شهید