قال الامامالحسین(ع): من یطعالله یرفعه، و من یعصالله یضعه.
امام حسین(ع) فرمود: کسی که خدا را اطاعت کند، خداوند او را سرافراز میکند، و کسی که خدا را نافرمانی کند، خداوند او را پست و خوار میکند. (1)
سرباز ولایت
رجانیوز با طرح این موضوع نوشت: سرانجام پس از 90 روز از توافق وین، روز اجرای برجام فرا رسید و در 26 مهرماه 1394 محمدجواد ظریف و فدریکا موگرینی با صدور بیانیهای مشترک «روز پذیرش» برجام (Adoption Day) را اعلام کردند.
اعلام «روز پذیرش»، در عمل برای ایران دستاوردی ندارد چرا که آمریکا و اتحادیه اروپا همچنان تحریمهای خود را ادامه داده و تنها بر «روی کاغذ» از توقف بخشی از آنها خبر دادهاند.
یعنی اگرچه اتحادیه اروپا اعلام کرده است که قانون اصلی تحریمها (Council Decision) را تعلیق میکند و تنها بخشی از دستورالعملهای اجرایی (Council Regulation) را لغو میکند و دولت آمریکا نیز تعهد کرده که وفق اختیارات رئیسجمهور به توقف موقت اجرای (Cease the application) تحریمها مبادرت کند، اما همین مسئله نیز فعلا عملیاتی نشده و تا روزی که آژانس انرژی اتمی تعهدات جمهوری اسلامی را تایید کند و در عمل ایران 10 تن اورانیوم خود را به 300 کیلو تبدیل نکند و با جمعآوری بیش از 14000 سانتریفیوژ در نطنز و فردو، سیمان کردن قلب رآکتور اراک، ارائه دسترسیهای فراپروتکلی و... تاییدیه آژانس را کسب نکند، در عمل هیچ یک از تخفیفهای محدود تحریمها از سوی آمریکا و اروپا انجام نخواهد شد.
لذا 26 مهرماه 1394 یکی دیگر از روزهای پر دستاورد برای 5+1 بود چرا که براساس «روز پذیرش» در حالی که آنها در عمل هیچ اقدامی به نفع ایران انجام ندادند و تنها به طور تشریفاتی روی کاغذ اعلام کردند برخی تحریمهای ایران را در آینده متوقف خواهند کرد، ایران از این تاریخ به بعد باید در عمل و به طور عینی، بسیاری از زیرساختهای هستهای خود را نابود کند که بازگشتپذیری آنها علاوه بر هزینههای بسیار بالا، بعضا سالها به زمان نیاز دارد.
رجانیوز میافزاید: باید توجه داشت که اساسا مذاکرات هستهای و برجام، در اصل نه با هدف لغو تحریمها و... که با هدف بزرگتری از سوی دولت آغاز شد. همان هدفی که تاکنون بارها و بارها به طور غیرمستقیم از سوی رئیسجمهور و برخی دیگر از اعضای کابینه نیز مطرح شده، از جمله سخنان رئیسجمهور در 18 مهر 94 در همایش صنعت و تجارت که گفت: «اساسا مذاکرات هستهای ما به خاطر این بود که شرایط جدیدی را در روابط بینالملل و منطقه به وجود بیاوریم. توافق هستهای یکی از فرازهای بزرگ در سیاست خارجی و دیپلماسی جهان است...
ما دنبال توافق هستهای نبودیم که مشکل هستهای را حل کنیم، البته میخواستیم که مشکل هستهای هم حل شود. دنبال مذاکره بودیم برای ایجاد فضای جدید در منطقه و جهان. این فضا است که برای ما اهمیت دارد.» این در حالی است که پیش از این نیز در تیرماه سال جاری هاشمی رفسنجانی در گفتوگو با گاردین اعلام کرده بود: «مذاکرات هستهای تابوی گفتوگوی رو در رو با آمریکا را شکسته و توافق میتواند گامی بزرگ رو به جلو باشد و بازگشایی سفارت آمریکا در ایران، غیرممکن نیست.»
با این اوصاف طبیعی است که انتظار هرگونه معجزه اقتصادی در پس تخفیفهای تحریمی بعد از اجرای برجام، نشان از خوشبینی و عدم تحلیل درست ماجراست و هرچند ممکن است در برخی برهههای حساس مانند ایام نزدیک به انتخابات، نشانههای خفیفی از رونق اقتصادی برای تقویت جناح غربگرا رخ بدهد اما در درازمدت عملا هیچ گره اقتصادی از طریق مذاکرات هستهای بازنخواهد شد، چرا که اساسا هدف اصلی از ورود به این عرصه نه لزوما لغو تحریمها، بلکه اعتمادسازی و جلب اعتماد آمریکا برای گسترش روابط بوده است.
در ادامه این گزارش آمده است: بیشتر کسانی که به ایران سفر میکردند با شنیدن سخنان مقامات ایرانی قانع میشدند چرا که اولا به اصل ایدئولوژی ایران ایمان داشتند، دوم این که با چشمان خود دیده بودند ایران چطور توانست حمله عراق در زمان صدام حسین را که از پشتیبانی گسترده آمریکا و کشورهای عربی برخوردار بود به عنوان اولین چالش پیشروی خود پشتسر بگذارد. دلیل سوم هم این بود که این نظام نوپا توانست برنامه بلندپروازانهای را در سطح منطقه مطرح کرده و تا حد زیادی آن را به مرحله اجرا درآورد.
وی ادامه میدهد: البته حوادث خشونتبار و نظامی که از اواخر سال 2010 در منطقه روی داد تردیدهای زیادی را در خصوص ادامه اجرای کامل و صددرصد این برنامه و تکمیل آن ایجاد کرد. از همین رو این باور در بعضیها ایجاد شد که ایران احتمالا از برنامه گسترده چند بعدی خود دست کشیده و به برخورداری از نقش مهم منطقهای اکتفا خواهد کرد و آن را جایگزین برنامه بلندپروازانه میکند. اگرچه برخی از شخصیتها از ایران دیدن کرده و از نزدیک در جریان تلاشهای همهجانبه ایران قرار میگرفتند اما این باور در آنها ایجاد نشد که اهداف بلندپروازانه ایران به طور کامل قابل تحقق است.
امروز چطور؟ کسانی که این روزها از ایران دیدن میکنند به ویژه آنهایی که از نزدیک با اوضاع پیچیده و دشوار منطقه و رویدادها و اختلافهای موجود بین کشورهای منطقه در خصوص سیاستهای بینالمللی آشنا هستند، نتایج واقعبینانهای استنتاج میکنند.
ایران که قبلا اعتماد به نفس خود را از ایمان کامل به ایدئولوژی کسب میکرد و از طرفداری تودههای مردم در داخل ایران و حتی در کشورهای اسلامی خرسند بود امروز به دنبال کسب موفقیتها و دستاوردها، احساس آسودگی و اعتماد به نفس بیشتری پیدا کرده است.
نعوم با اشاره به دستاوردهای هستهای ایران و حفظ آن با وجود فشارهای غرب میافزاید: از دستاوردهای دیگر ایران این است که با وجود چالشهای متعدد با دنیا و تحریمهای بینالمللی، اروپایی و آمریکایی، توانست تمام تلاش خود را صرف بازسازی زیرساختهای شهری و اقتصادی ساخته و قدرت نظامی بسیار مهمی را بنا کند. کسانی که امروز به تهران سفر میکنند، با مشاهده ساختمانها، خیابانها، میدان،ها، هتلها، رستورانها، پلها و زیرگذرها، احساس میکنند به پایتخت جدیدی از ایران سفر کردهاند. البته بدان معنا نیست که ایران توانسته است همه مشکلات اقتصادی خود را حل کند.
سرکیس نعوم افزود: زمانی که آیتالله سیدعلی خامنهای رهبر انقلاب و ولیفقیه جانشین امامخمینی بنیانگذار انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی شدند خیلیها تصور میکردند با یک فرد معمولی و عادی روبهرو هستند. نگرانیهایی هم وجود داشت. با وجود همه تصورات، آیتالله خامنهای رهبر انقلاب، برخورد بسیار حکیمانهای با مشکلات داشتند و همگان را شگفتزده کردند.
این روزنامهنگار، تثبیت دموکراسی و انتخابات در ایران و ایجاد رفاه نسبی را از جمله دستاوردهای جمهوری اسلامی عنوان کرد و افزود: فعالیت و نقشآفرینی بدون محدودیت زنان در جامعه که نیمی از جمعیت ایران میباشند از دستاوردهای دیگر نظام جمهوری اسلامی میباشد.
به گزارش مشرق، حسین شریعتمداری طی یادداشتی در روزنامه کیهان نوشت: سرانجام بعد از چند ماه بحث و بررسی درباره برجام که نظرات متفاوت و در برخی از موارد «متضاد» را به دنبال داشت، دیروز رهبرمعظم انقلاب طی نامهای خطاب به رئیسجمهور محترم که «نقشه راه» واژه مناسبتری برای آن است، «باید»ها و «نباید»های پیش روی در اجرای برجام را برشمردند.
مروری - هر چند گذرا- بر توصیههای اکید حضرت آقا به وضوح نشان میدهد که این توصیهها ترجمان همان خط قرمزهایی است که حضرت ایشان پیش از این و بارها بر ضرورت رعایت آن در توافق هستهای تاکید ورزیده بودند. خطوط قرمزی که باید از سوی متولیان امر در برجام که سند نهایی توافق وین است، گنجانده میشد که نشد و برخی از دوستان، آن را آنگونه که باید جدی نگرفته بودند.
دیروز اما، رهبرمعظم انقلاب به همه تفاوت سلیقهها و تضاد دیدگاهها پایان دادند و از آنجا که نظر ایشان از سه خاستگاه دینی، قانونی و کارشناسی، فصلالخطاب است، انتظار آن است که مفاد نامه حضرتش به عنوان «نقشه راه» و «دستورالعمل غیرقابل تخطی» از سوی همه دستاندرکاران به کار گرفته شود و تمامی سلیقهها و دیدگاههای متفاوتی که تاکنون در عرصه مطرح بوده است، به یک نگاه واحد تبدیل شده و در خدمت اجرای دقیق این نقشه راه و دیدهبانی چگونگی انجام آن بسیج شود و دراینباره گفتنیهایی هست؛
1- برجام همانگونه که رهبر معظم انقلاب در نامه خود به رئیسجمهور بر آن تاکید ورزیدهاند دارای «نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و موارد متعددی است که در صورت فقدان مراقبت دقیق و لحظه به لحظه میتواند به خسارتهای بزرگی برای حال و آینده کشور منتهی شود».
بایدها و نبایدهایی که در دستورالعمل حضرت آقا آمده است برای مسدود کردن راه نفوذ و سوءاستفاده دشمن از این «نقاط ابهام» و تصحیح «ضعفهایساختاری» برجام است. بنابراین چنانچه از بایدها و نبایدهای یادشده در اجرای برجام با دقت مراقبت نشده و نظارت بر درستی انجام آن لحظه به لحظه دنبال نشود به یقین آینده کشور را با «خسارتهای بزرگی» روبرو خواهد کرد. از این روی موارد مورد اشاره را نمیتوان و نباید از جایگاه «قاعده اصلی» به «تبصره»های پیرامونی تنزل داده و کمرنگ تلقی کرد!
2- وجود نقاط ابهام و ضعفهای ساختاری و خسارتآفرین برجام باعث شده بود که درباره تصویب آن به صورت «آری» یا «نه» دو دیدگاه متفاوت مطرح شود. طیف اول که دولت محترم و برخی از نمایندگان مجلس در آن جای داشتند، نقاط ضعف و خطرآفرین برجام را جدی تلقی نمیکردند و از این روی طرفدار تصویب بیکم و کاست آن در مجلس و ترجیحا در شورای عالی امنیت ملی بودند و طیف دوم که منتقدان جدی برجام را شامل میشد با استناد به همین نقاط خطرآفرین خواستار «رد» برجام در مجاری قانونی -مجلس یا شورای عالی امنیت ملی - بودند. حضرت آقا راه سوم را برگزیدند و با قید و شرطهایی که برای چگونگی اجرای برجام در نظر گرفته و ابلاغ کردند ضمن حذف نقاط خطرآفرین از فرمول دوگانه «آری» یا «نه» به گونهای عزتمندانه عبور کردند.
همین جا، اشاره به این نکته نیز ضروری است که ورود حضرت آقا به ماجرا و ارائه نقشه راه، پیام خالی از ابهامی برای طرف مقابل و مخصوصا آمریکا و متحدانش در پی دارد و به آنان میفهماند که در این سو با حریف قدرتمند و پرصلابتی روبرو هستند. و به قول روزنامه آمریکایی یو.اس.ای.تودی، بزرگترین مشکل آمریکا در ایران، حضور یک ابرحریف - SUPER OPPONENT - است که نقشه راه آمریکا را میشناسد و در میان مردم خود از اعتماد آمیخته به اعتقاد برخوردار است.
3- دستورالعمل رهبرمعظم انقلاب، آمریکا را که این روزها، یک جریان خاص، اصرار داشت از جایگاه «دشمن متخاصم» به «رقیب سیاسی» و سپس «شریک منطقهای» تبدیل کند، بیرون آورده و شیطان بزرگ را با نشان دادن چهره بیرتوش و بدون بزک آن، به جایگاه واقعی که دشمنی بیوقفه با اسلام و انقلاب اسلامی و مردم این مرز و بوم است بازگرداند. آنجا که با استناد به دو نامه اوباما و سپس عهدشکنی و فریبکاری وی میفرمایند «صاحبنظران سیاسی عالم و افکارعمومی بسیاری از ملتها به وضوح تشخیص میدهند که عامل این خصومت تمام نشدنی، ماهیت و هویت جمهوری اسلامی ایران است».
تأکید رهبرمعظم انقلاب بر این واقعیت، غبارزدایی از جغرافیای سیاسی مذاکرات هستهای است و از «دوستپنداری» سادهلوحانه دشمن که میتواند برای مردم این مرز و بوم و جهان اسلام فاجعهآفرین باشد پیشگیری خواهد کرد.
4- اوباما در نشست سالانه «سابان» وابسته به صهیونیستهای آمریکا، توافق هستهای را مقدمهای برای برچیدن کامل و اوراق کردن تأسیسات اتمی ایران - DISMANTLE- دانسته بود و در کنگره قول داده بود که سامانه تحریمهای ایران باقی میماند و جان کری علاوه بر کنگره در نشست آیپک نیز تاکید کرده بود، آن بخشی از تحریمهای ایران که در توافق وین تعلیق - و نه لغو - میشود، با تحریمهای دیگر از نوع حقوق بشری جایگزین و جبران خواهد شد! و متاسفانه باید گفت که در برجام هیچ مانعی برای پیشگیری از پروژه مورد اشاره آمریکاییها جاسازی و تعبیه نشده بود.
حضرت آقا در بند دوم دستورالعمل خویش تاکید میفرمایند «در سراسر دوره 8 ساله، وضع هرگونه تحریم در هر سطح و به هر بهانهای از جمله بهانههای تکراری و خودساخته تروریسم و حقوق بشر توسط هر یک از کشورهای طرف مذاکرات، نقض برجام محسوب خواهد شد». در مفاد این بند دقت کنید، براساس آن، چنانچه آمریکا یا هر یک از دیگر اعضای 5+1 به بهانههای واهی نقض حقوق بشر، حمایت از تروریسم و... دست به تحریمهایی علیه ایران بزنند، نتیجه آن، نقض برجام بوده و دولت موظف به توقف اجرای آن خواهد بود. این بند، ضمن آن که توطئه از قبل تدارک شده دشمن را ناکام میگذارد، یک ویژگی برجسته و بسیار با اهمیت دیگر نیز دارد و آن، این که، راهکارهای به ظاهر بیرون از برجام حریف را هم نشانه رفته است، چرا که دشمن اصرار داشت برجام را صرفا هستهای معرفی کند و برای اتهامات بیاساسی نظیر حقوق بشر و تروریسم، پرونده جداگانهای باز کرده بود که رهبر معظم انقلاب این پروژه پیرامونی را هم با صلابت و هوشمندی از کار انداختهاند.
5- یکی از نگرانیهای جدی منتقدان که با توجه به غیرقابل اعتماد بودن آمریکا مطرح میشد، همزمان نبودن اجرای تعهدات کشورمان با وعدههای حریف بود که رهبر معظم انقلاب در نقشه راه ارائه شده، راه سوءاستفاده دشمن را با تاکید بر چند شرط مسدود فرموده و آوردهاند تعهدات کشورمان فقط هنگامی به اجرا گذارده میشود که «آژانس پایان پرونده موضوعات حال و گذشته -PMD - را اعلام کند» و یا درباره لغو تحریمها بر «اعلام کتبی رئیسجمهور آمریکا و اتحادیه اروپا مبنی بر لغو تحریمها» تاکید کرده و فرمودهاند «در اعلام اتحادیه اروپا و رئیسجمهور آمریکا باید تصریح شود که این تحریمها به کلی برداشته شده است.»
6- باقی ماندن سامانه تحریمها که بارها در اظهارنظر مقامات رسمی و بلندپایه آمریکا و اروپا آمده است، از جمله نگرانیهای جدی دیگر بود، که چارهاندیشی و شرطگذاری حضرت آقا در این زمینه بسیار فراتر از انتظار حریف است، حضرت ایشان در بند سوم از دستورالعمل خویش نه فقط خواستار برچیدن عملی سامانه تحریمها شدهاند، بلکه حتی اظهارنظر مقامات حریف مبنی بر باقی ماندن این سامانه را نیز «به منزله نقض برجام» دانستهاند.
7- رهبر معظم انقلاب، مسئولیت نظارت دقیق و لحظه به لحظه بر اجرای برجام را- با شرایطی که برای آن برشمردهاند - برعهده هیئتی قوی و آگاه و هوشمند گذاشته و فرمودهاند «وجود پیچیدگیها و ابهامها در متن برجام و نیز گمان نقض عهد و تخلفات و فریبکاری در طرف مقابل به ویژه آمریکا، ایجاب میکند که یک هیئت قوی و آگاه و هوشمند برای رصد پیشرفت کارها و انجام تعهدات طرف مقابل و تحقق آنچه در بالا بدان تصریح شده است، تشکیل گردد». که لازم است این توصیه با دعوت دولت محترم از صاحبنظران و استقبال صاحبنظران و کارشناسان از این دعوت دولت جامه عمل بپوشد.
8- یکی دیگر از دقیقترین ابتکارات رهبر معظم انقلاب، قرار دادن حریف بر سر یک دو راهی است، چرا که اگر شرایط ابلاغ شده از سوی حضرت آقا را نپذیرد، از آنجا که این شرایط فنی و حقوقی است، با رد آن به اهداف فراهستهای خود علیه ایران اسلامی اعتراف کرده است و در صورت پذیرش آن، توطئهای که در متن برجام تدارک دیده بود، نقش بر آب خواهد شد.
9- در این باره گفتنیهای افتخارآفرین دیگری نیز هست که بیرون از محدوده این نوشته است و در یک کلمه باید گفت؛ «رهبر انقلاب انشای آمریکا را پاره کرده و برای حریف دیکته نوشتهاند» و چنین است که عصای موسی(ع) باطلالسحر ساحران میشود.
گروه دین مشرق - یکی از آزمون های سخت کربلا، آزمون عطش و تشنگی بود. سه روز قبل از شهادت امام حسین (ع) در روز هفتم محرّم دستورى از عبیداللَّه بن زیاد از این قرار به عمر بن سعد ابلاغ شد که: «بین حسین و آب فاصله انداز و مگذار که قطرهاى از آن بنوشند» و این عمل را نوعى انتقام در مقابل بستن آب بر عثمان تلقى کرد.
ابن سعد به مجرد دریافت این دستور، عمرو بن حجاج را با پانصد سوار، مأمور مراقبت از شریعه فرات به منظور جلوگیرى از دسترسى امام(ع) و یارانش به آب کرد. در این دو سه روز امام (ع)و یارانش از طرق مختلف سعى در دسترسى به آب داشتند زیرا تحمل تشنگى در آن بیابان سوزان- به ویژه با آن کاروان مشتمل بر زنان و کودکان- بسیار طاقت فرسا بود.
نقل شده است که جبرئیل پس از ترک اولای حضرت آدم(ع) و توبه ایشان به مسئله عطش اشاره کرده است. او به حضرت آدم(ع) می فرماید:
«یُقتَل عَطْشَاناً غَریباً وَحیداً فَریداً، لَیسَ لَهُ نَاصِرٌ وَ لَا مُعینٌ وَ لَوْ تَرَاهُ یا آدَمُ وَ هُوَ یَقُولُ وَا عَطَشَاهْ وَا قِلَّةَ ناصِراه حَتّی یَحُول الْعَطَشُ بَینَهُ وَ بَینَ السَّمَاءِ کَالدُّخان فَلَمْ یُجِِبهُ احَدٌ الَّا بالسُّیوفِ وَ شُربِ الْحُتُوف»؛ (کشته می شود در حالتی که تشنه و بی کس و تنها باشد و او را یار ویاوری نباشد. ای آدم، اگر او را ببینی در حالتی که می گوید: (وا عطشاه، وا قله ناصراه) تا گاهی که از تشنگی چشمش چنان تاریک می شود که آسمان را نتواند دید و هیچ کس او را جواب نگوید الابا زبان شمشیر و شراب مرگ).
امام سجّاد(ع) که خود شاهد صحنه هولناک کربلابود، در موارد زیادی به مسئله عطش اشاره کرده است. پس از حادثه کربلا، در بیان چگونگی دفن پیکر شهدای کربلانقل شده است که امام سجاد(ع) نیز هنگامی که بدن مطهّر امام حسین(ع) را دفن کرد، با انگشت خویش بر روی قبر چنین نوشت:
«هذا قَبْرُ الحُسَیْنِ بنِ عَلِیِّ بنِ ابی طالِب اَلَّذِی قَتَلُوهُ عَطْشاناً غَریباً»؛
«این قبر حسین بن علی است که او را با لب تشنه و غریب کشتند». (ارشاد مفید، ص470 و 471، و مقتل الحسین مقرّم، ص320)
همچنین، هنگامی که خبر بازگشت اهل بیت(ع) از اسارت به محمّد حنفیه رسید، وی به استقبال کاروان آمد. وقتی محمّد حنفیه در مورد امام حسین(ع) از امام سجّاد(ع) سوال می کند، ایشان می فرماید:
«یا عَمّاهُ! قَتَلُوهُ عَطشاناً و کُلُّ الحَیواناتِ رَیّانٌ»
«عموجان! پدر ما را با لب تشنه کشتند در حالی که همه حیوانات را سیراب می کردند.» (ناسخ التواریخ، ج3، ص178)
تکرار روضه عطش در منا
بعد از حدود 1400 سال روضه عطش این بار در سرزمین منا عینیت یافت؛ سعودی ها با تبعیت از ابن زیاد زمانه، با ممانعت از رساندن آب به حجاج بیت الله الحرام، کربلایی دیگر را رقم زدند.
مسدود شدن خروجی خیابان 204 در منا که حجم انبوهی از حجاج ایرانی و آفریقایی را در خود گنجانده بود، بیتدبیری ماموران سعودی در کنترل جمعیت، گرمای هوا همه و همه دست به دست هم دادند تا فاجعهای تلخ، کام مسلمانان را در روز عید قربان تلخ کند و منا تبدیل به قربانگاهی برای حجاجی شد که عمری را در حسرت رمی جمرات گذرانده بودند تا با آزاد شدن از بند نفس، شیطان را سنگ زنند و به رستگاری الهی امیدی بیش از پیش بیابند اما شرایطی که آل سعود رقم زده بودند ماجرا را در منا به سمت دیگری سوق داد.
بسیاری از جان باختگان تحت تاثیر حرارت شدید هوا و عطش ناشی از گرما و بیرمق شدن، زیر دست و پا جان باختند و هیچ یک از ماموران سعودی که وظیفه تامین امنیت و رسیدگی به این حجاج را داشتند قطره آبی به کام حجاج نیمه جان نریختند.
دانلود
تنها کافیاست دقایقی به روایت بازماندگان قربانگاه منا گوش دهیم تا ساعتها و روزها بغضی تلخ را مهمان سینه سنگین خود ببینیم.
"میثم مطیعی" مداح اهلبیت (ع)، از واقعه خونین منا این طور روایت می کند:
این حاجیان مظلوم ساعتها در کشوقوس و کشتی گرفتن بودند؛ یک کشتیگیر وقتی سه دقیقه کشتی میگیرد، چه حالی پیدا میکند؟ حالا شما فرض کنید مثلاً دو ساعت طرف دارد بهطور مداوم میجنگند، هلش میدهند و جمعیت در آن گرما و کمرمقی عقب و جلو میشود آنهم در شرایط نبودن آب. بعد اینها رویهم افتادهاند و اگر کسی در این شرایط بیحال بشود و بیفتد کار تمام است.
حرارت بسیار بالا، آنهم زائری که از عرفات و مشعر آمده و انرژی زیادی از او گرفته شده است. این حجاج بیرمق، وحشتزده، گرمازده و تشنه، تقاضای آب میکردند ولی سعودیها از آب هم مضایقه کردند؛ این را بدانید که خیلی از حجاج و عزیزان قربانی، از تشنگی جان خود را از دست دادند.
مشاهدات عینی استاد حوزه علمیه از فاجعه منا این گونه است:
حاجیان با لباس احرام به خاطر خستگی بیش از حد، قفل شدن حرکت، تشنگی و دمای بالای هوا دیگر رمق که هیچ، نفسی هم ندارند؛ اکثر افراد از هوش رفتهاند و یک به یک هم چون برگ خزان نقش بر زمین میشوند.
بدون اغراق می گویم تمام حاجیان، تشنه جان دادند و تا آخرین لحظه تنها طلب آب میکردند؛ اما دریغ از یک جرعه آب، چنان که صحنه کربلا برای شیعیان تداعی شده بود و نوای «یا حسین» بیشتر به گوش میرسید.
روایت بازماندگان قربانگاه منا
دانلود
بیراه نبود که برخی از حج امسال به عنوان « تلخترین حج تاریخ اسلام» یاد کردند چرا که در ابتدا دامنه فاجعه به خاطر ممانعت آل سعود از رسانهای شدن بیکفایتی شیطنت بارشان محدود به نظر میرسید ولی رفته رفته ابعاد فاجعه بار و در عین حال باور ناپذیر قربانگاه منا وسیعتر شد و بیکفایتی تعمدی آل سعود در مدیریت فاجعه منا، خون هر مسلمانی را به جوش آورد.
بولتن « دیدهبان محیط عملیاتی» (OE Watch) متعلق به دفتر مطالعات خارجی نظامی ارتش آمریکا در شماره جدید خود در بخش رصد ایران به دو محصول پیشرفته تولید بومی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران پرداخته است.
نگرانی از هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی با برد رفت و برگشت 3000 کیلومتری
«دیدهبان محیط عملیاتی» در این شماره به صحبتهای سردار حسین سلامی در تاریخ 24 شهریور 94 در رابطه با نظارت بر آبهای جنوب ایران پرداخته است. در این بولتن آمده است که سردار سلامی در مصاحبهای گفته است که ایران قدرت نظارت و کنترل بر آبهای خلیج فارس، دریای عمان، اقیانوس هند و هر نقطهای که به امنیت ملی کشورمان مربوط باشد را دارد و این امر به وسیله تجهیزاتی چون هواپیماهای بدون سرنشین، گشتهای اطلاعاتی و امنیتی، رادارهای مدرن، ابزارهای پیچیده جنگ الکترونیک میسر میشود.
طبق بولتن مذکور، سردار سلامی اعلام کرده که هر کدام از پایگاههای هوایی آمریکا که هواپیماهایش به حریم هوایی ایران دسترسی دارند و همچنین ناوهای هواپیمابر آمریکا به راحتی در دسترس موشکهای بالستیک و هواپیماهای بدون سرنشین ایرانی خواهند بود. همچنین، ایران دارای پهپاد جدید با برد 3 هزار کیلومتر است که همزمان قادر به شناسایی و جنگ است.
در «دیدهبان محیط عملیاتی» که متعلق به ارتش آمریکا است، آمده که برنامه توسعه و تحقیق پهپادها در آینده با سرعت بسیار شایانی روبرو خواهد شد
بولتن ارتش آمریکا در تفسیر این خبر آورده است که هیچکدام از انبارهای تجهیزات نظامی ایران به اندازه تجهیزات هوایی در این چند سال اخیر پیشرفت نداشته است. این بولتن با کمرنگ جلوه دادن تلاش متخصصان نظامی ایرانی میافزاید که ایران در مورد شبیهسازی پهپاد آمریکایی موسوم به RQ-170 اغراق میکند اما رسانههای ایرانی از ساخت پهپادهایی با برد بالا همچون «کرار» در سال 2010، «شاهد-:129» در دو سال بعد و «فطروس» در سال 2013 پرده برمیدارند. این بولتن در ادامه به مشخصات فنی این پهبادها اشاره میکند و مینویسد:«پهباد «فطروس» به عنوان یک پلتفرم موشکی هوا به سطح طراحی شده که توانایی اوج گرفتن تا 25 هزار پا با برد عملیاتی در حدود یکهزار و 300 مایل را دارد و همان سال، مدل کاوشگر «یاسر» تولید شد که دارای قدرت ارتفاعگیری 15 هزار پا و برد 120 مایل است.
«دیدهبان محیط عملیاتی» در بررسی این موضوع مجبور به اعتراف به نگرانی از قدرت نظامی ایران میشود: «به هر حال هر چند برایمان جذاب نباشد، سخنان حسین سلامی در مورد قدرت پهپادها و موشکهای ایرانی بسیار نگرانکننده است. سلامی اعلام کرده که برخی از این مدلها، توانایی دسترسی تا برد 2 هزار مایل را دارند که به راحتی اسراییل (رژیم صهیونیستی) و کشورهای مدیترانه شرقی را مورد هدف قرار میدهد».
این بولتن در آخر با اذعان به پیشرفت تکنولوژی نظامی پهبادهای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نتیجه تحلیل خود را این گونه آورده است: «این روال پردهبرداری در وهلههای چند ماهه از پیشرفتهای نظامی توسط ایران، نمایانگر این است که سپاه پاسداران علاقه به ابراز پیشرفتهای خود داشته و احتمالا خواستار برابری با قدرتهای دیگر است. افزایش بودجه سپاه در این زمینه و بسط تکنولوژی در حالی که ایران بتدریج از انزوا بیرون میآید، نشاندهنده این است که برنامه توسعه و تحقیق پهپادها در آینده با سرعت بسیار شایانی روبرو خواهد شد».
در بولتن ارتش آمریکا فقط تصویر پهباد «ابابیل 2» به نمایش درآمده است
موفقیت در تولید و صادرات عینکهای «دید در شب» توسط ایران
«دیدهبان محیط عملیاتی» در بخش دیگر رصد خود از ایران به صحبتهای امین سالاری (رییس اتحادیه صنایع هوایی فضایی ایران) در تاریخ 21 شهریور 94 در رابطه با صادرات عینکهای «دید در شب» از سوی ایران به کشورهای آسیایی و آفریقایی پرداخته است.
در این بولتن به نقل از آقای سالاری آمده است که ایران حضور پر رنگی در نمایشگاه اخیر هوا فضا 2015 روسیه داشته و شرکتهای خصوصی زیرمجموعه این اتحادیه، موفق شدند که مشتریان خوبی از آسیا و آفریقا در این نمایشگاه پیدا کنند و سفارشهای تولید نیز در این رابطه کسب کردند.
بولتن ارتش آمریکا در تفسیر این خبر آورده است که ایرانیها حتی در شرایط تحریم هم ظرفیتهای نظامی بومی خود را تقویت کردهاند. بخش اعظم صنعت نظامی ایران در دست قرارگاه خاتمالانبیا که بازوی اقتصادی سپاه پاسداران است، قرار دارد. سازمان ملل متحد، ایران را از صدور تسلیحات نظامی منع کرده اما این به معنای منع ایران از تولید و گسترش تسلیحات و تجهیزات بومی نیست. طبق قطعنامه 2231 شورای امنیت که در 20 جولای 2015 مورد توافق قرار گرفت، 6 تحریم قبلی ایران در صنعت نظامی جای خود را به مشارکت و همکاری در سایه «برجام» با کشورهای دیگر داد. هماکنون ایران و آلمان توافق کردهاند که اختلاف گذشته که شورای امنیت و آژانس بینالمللی انرژی هستهای در رابطه با ابعاد نظامی ایران به آن دامن زدند را کنار بگذارند.
بولتن «دیدهبان محیط عملیاتی» به موفقیت ایران در گسترش تسلیحات و تجهیزات بومی اذعان میکند
البته این بولتن ارتش آمریکا ادعا میکند موفقیت ایران در بدست آوردن مشتری خارجی برای محصولات نظامی نتیجه حمایتهای روسیه از ایران است: «با رفع بسیاری از تحریمها و متعاقب آن تحریمهای دیگر، صنایع نظامی ایران به دنبال دسترسی به بازارهای بینالمللی جهت پشتیبانی متحدین بالقوه و کسب درآمد هستند و اینکه کشورهای جدا شده از شوروی سابق را آن هم در یک نمایشگاه روسی به طرف خرید تجهیزات نظامی جذب کرده، نمایانگر حمایت روسیه از این عملکرد ایران است».
«دیدهبان محیط عملیاتی» در آخر به موفقیت ایرانیها اذعان میکند و اعلام میدارد که: «باید به یاد داشته باشیم که طی دهه گذشته، کشورهای غربی همچون انگلیس و فرانسه طبق توافق سازمان ملل جهت کمک به ایران برای رویارویی با قاچاقچیان، تجهیزاتی چون عینک دید در شب در اختیار این کشور قرار دادند و حالا امروز ایرانیها خود تولید این تجهیزات میکنند و آن را صادر هم مینمایند».
استاد فرشچیان و ماجرای تابلوی عصر عاشورا ( مدت زمان مطالعه 2 دقیقه )
♥•0??
چهار ساله بودم. روی زمین می نشستم و نقش های قالی را روی کاغذ می کشیدم.
پدرم هم از این وضعیت راضی بود.
پدرم نماینده شرکت فرش در اصفهان بود. استادی بود که برای ایشان نقش فرش می کشید. یک بار پدرم مرا پیش او برد. استاد، نقش یک آهو را به من داد و گفت از روی آن نقاشی کن. تا صبح فردا حدود دویست طرح در اندازه ها و جهت های مختلف کشیدم.
برای استاد باور کردنی نبود. هنرجویان امروز بعد از اندک زمانی خدا را هم بنده نیستند. من آن قدر رنگ برای استادم سابیدم که کف دست هایم پینه بست.
سه سال پیش از انقلاب، روز عاشورا، مادرم گفت: برو روضه گوش کن تا چند کلام حرف حساب بشنوی.
گفتم: من حالا کاری دارم بعد خواهم رفت.
رفتم اتاق، اما خودم ناراحت شدم. حال عجیبی به من دست داد،
قلم را برداشتم و تابلو" عصر عاشورا" را شروع کردم.
قلم را که برداشتم همین تابلو شد که الان هست، بدون هیچ تغییری.
الان که بعد از سی سال به این تابلو نگاه می کنم، می بینم اگر می خواستم این کار را امروز بکشم، باز هم همین تابلو به وجود می آمد، بدون هیچ تغییری. یک چیزی دارد این تابلو که خود من هم گریه ام می گیرد. در این تابلو مایه اصلی تصویر گرایی، مرکز تصویر دیده نمی شود. جایش خالی است. امام حسین که محور اصلی این تابلوست در اثر دیده نمی شوند.
صلّی الله علیک یا أباعبدالله
صلّی الله علیک یا أباعبدالله
صلّی الله علیک یا أباعبدالله
السلام علی الحسین
و علی علی بن الحسین
و علی اولاد الحسین
و علی اصحاب الحسین