سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر

 

حمید رسایی: چرا عده ای از کنار حادثه تاریخ ساز 9 دی با سکوت می گذرند، چرا در رسانه های خود درباره این روز نمی نویسند و به آن نمی پردازند حتی از بزرگداشت آن عصبانی اند و تلاش می کنند این روز فراموش شود؟! برای پی بردن به ریشه این عصبانیت، چاره ای نیست جز اشاره به یک واقعه تاریخی!

 

در تاریخ اسلام حادثه شادی آفرینی مانند میلاد النبی اتفاق افتاده و در مقابل نیز حادثه تلخی همچون ارتحال نبی مکرم اسلام دلها را آزرده کرد اما همه شاهدیم، آنها که پس از ارتحال پیامبر ، انحرافی بزرگ در راه ایشان ایجاد کردند، هر ساله چند روز را به جشن و سرور برای میلاد النبی اختصاص می دهند و بر روی منابر و در رسانه های خود این روز را پاس می دارند ولی همین جماعت وقتی به بیست و هشتمین روز ماه صفر - که سالروز ارتحال نبی مکرم اسلام است – می رسند، در هیچ یک از منابر و مساجد و رسانه های خود، نام و یادی از پیامبر اکرم برده نمی شود. در حقیقت در میان چند میلیارد مسلمانی که در این کره خاکی زندگی می کنند، این تنها شیعیان هستند که علاوه بر میلاد النبی، در سالروز ارتحال نبی مکرم اسلام با تمام وجود از پیامبرشان و راه ایشان یاد می کنند. اما چرا؟

 

علت مشخص است ، وقتی بر روی منابر از ارتحال پیامبر سخن بگویند، قطعا مردم از علمای خود می پرسند که آیا پیامبر ما برای اداره جامعه اسلامی بعد از خود، مدلی تعیین نکرده است؟ آیا پیامبر اسلام در باره جانشین خود سخنی نفرموده؟ و صدها سئوال دیگر که در طول تاریخ بعضا اذهان مسلمانان را آزرده است. طبعا پرداختن به این روز یعنی پرداختن به این سئوالات، اگر بیست و هشتم صفر یادآوری شود، باید به حوادث قبل از ارتحال پیامبر نیز پرداخته شود، از ممانعتی که برخی صورت دادند و نگذاشتند پیامبر اسلام وصیت خود را مکتوب کند و در سخنی توهین آمیز، وقتی رسول خدا قلم و کاغذ طلب کردند تا وصیتی بنویسند که عمل به آن، جامعه اسلامی را از گمراهی باز می داشت، ادعا کردند که پیامبر خدا تب دارد و هذیان می گوید و ادعا کردند که قرآن برای ما کافی است!؟

 

با همین مقدمه روشن خواهد شد که چرا برخی از شخصیت ها و خواص بی بصیرت و مردود فتنه سال 88 ، از یادآوری یوم الله 9 دی ناراضی ، ناراحت و عصبانیند. بزرگداشت این روز یعنی یادآوری نامه های بدون سلام والسلام ، یادآوری دعوت مردم به خیابانها برای اغتشاشگری در زیر پل کالج ، یادآوری راه اندازی ستاد اصولگرایان حامی موسوی ، یادآوری تبریک گفتن به موسوی، یادآوری اموال دانشگاه آزاد که برای شعله ورتر کردن آتش فتنه سوخت، یادآوری نماز جمعه ای که دختر و پسر دست در دست هم نماز خواندند و برخی از آنها با کفش قامت بستند، یادآوری حمایت دشمنان امام و انقلاب از جبهه ای که برخی در راس آن بودند و نتوانستند خود را بیرون بکشند، یادآوری عملکرد آقازاده فراری ای که بیش از دو سال است به انگلیس پناهنده شده و ...

 

بدون تعارف برخی نمی خواهند مقدمات کودتای سال 88 به مردم یادآوری شود، چون خودشان در این کودتای شکست خورده نقش داشتند. برخی نمی خواهند یوم الله 9 دی به مردم یادآوری شود، چرا که 9 دی یعنی یادآوری مواضع دوپهلوی این جماعت، 9 دی یعنی یادآوری سکوت این جماعت، 9 دی یعنی یادآوری محافظه کاری این جماعت و سواری دادن اینها به فتنه گرانی که مسجد را سوزاندند، پایگاه بسیج را به آتش کشیدند، به عزای حسینی حمله کردند و شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سر دادند!

 

یریدُونَ أَنْ یُطْفِؤُا نُورَ اللَّهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ یَأْبَی اللَّهُ إِلاَّ أَنْ یُتِمَّ نُورَهُ وَ لَوْ کَرِهَ الْکافِرُونَ / آنها می خواهند نور خدا را با دهان خود خاموش کنند ولی خدا جز این نمی خواهد که نور خود را کامل کند ، هر چند کافران ناخشنود باشند! (سوره توبه32)


نظر

سوریه حلب

خروج کامل مسلحین و اجرای ناقص توافق فوعه کفریا و عدم مبادله اسراء ??- روز گذشته کریدوری برای مسلحین باز شد و آنها توانستند با انواع خودروها ( پیکاب، سواری و حتی کامیون ) از حلب خارج شوند. و باقی افراد و خانواده ها هم با 15 اتوبوس به سمت خارج حلب منتقل شدند. و به این ترتیب عملیات خروج مسلحین به طور کامل پایان پذیرفته و امروز می توان حلب را کاملا آزاد شده دانست.

در مقابل حدود 1200 نفر از محاصره فوعه کفریا توانستند خارج شوند و به حلب برسند. این تعداد بخشی از بیماران، زخمی ها و خانواده های آنان، کودکان یتیمی که پدر یا مادرشان در بمباران های ماه های گذشته به شهادت رسیده اند و یا افرادی بودند که قبل از محاصره اعضای خانواده هایشان به خارج از فوعه کفریا مهاجرت کرده بودند.

همانطور که قبلا گفته شد، این تعداد تنها به اندازه مرحله اول توافق بود و قرار بود در مقابل حلب 2500 نفر از فوعه کفریا خارج شوند که هنوز میسر نشده و 21 اتوبوسی که برای اجرای مرحله دوم به فوعه رفته بودند، همچنان در آنجا متوقف اند؛ در حالی که تمام مسلحین از حلب خارج شده و دیگر اهرمی برای اجرای توافق و تضمینی برای سلامت خارج شوندگان وجود ندارد. همچنین مرحله سوم مبادله 1500 نفری با مضایا و زبدانی بود که طبیعتا اجرای آن هم وضعیت مبهمی دارد.

امروز شبکه العالم گزارشی از داخل فوعه منتشر کرد که انتظار این اتوبوس ها را در فوعه نشان می داد. (حتی رانندگان این اتوبوس ها از این وضعیت بلاتکلیفی در سرما و بی غذایی متأثر شده بودند.) فیلم گزارش العالم پیوست می شود. - نکته دیگر عدم مبادله اسرا بود که تا به حال هیچ خبری از آزادی اسرای مقاومت نیست و طبیعتا مسلحین آنها را از محاصره خارج کرده اند.

اما حقیقت میدانی اجرای این توافق چه بود؟ نقش مستقیم سردار سلیمانی ؛ اینکه چرا این توافق به درستی اجرا نشد، طبیعتا به فشارهای منطقه ای و بین المللی بر میگردد. و اساسا همین تعدادی هم که از فوعه خارج شدند، تنها با فشار و تهدید فرمانده جبهه مقاومت، سردار سلیمانی ممکن شد. همان روزی که آوارگان فوعه مسیر خروج مسلحین را در حلب بستند، سردار سلیمانی در حلب حاضر شد و صراحتا به طرف روس و دولت سوریه اعلام کرد بدون دخالت دادن فوعه کفریا در این توافق، اجازه خروج هیچ مسلحی را نخواهد داد.

 

اما همانطور که شاهد بودید شورای_امنیت با موافقت روسیه قطعنامه اعزام ناظران به حلب را صادر کرد. طبیعتا موضوع اصلی و خواسته سازمان_ملل و شورای امنیت، خروج امن مسلحین و خانواده های آنان از حلب بود و توافق خروج مردم فوعه کفریا را به رسمیت نمی شناخت. جالب آنکه، حتی وزارت_خارجه جمهوری اسلامی ایران هم با تکذیب رسمی این شرط، مساله را به رسمیت نشناخت!

 

پس طبیعی بود که اگر خروج مسلحین به بعد از حضور ناظران سازمان ملل موکول میشد، هر تاخیری در خروج آنها موجب اعلام محکومیت میشد. محکومیتی که نه روسیه مخالف آن بود و نه حتی دولت سوریه! و نمی توان انتظار داشت فرمانده میدانی مقاومت به تنهایی در مقابل همه بایستد، در حالی که حتی دولت جمهوری اسلامی ایران هم از او پشتیبانی سیاسی لازم را نکرد.

 

کما اینکه شاهد بودیم در واکنش به واقع آتش زدن اتوبوس ها توسط مسلحین در ادلب، برای اولین بار بیانیه ای توسط اعلام الحربی منتشر شد با عنوان " مواضع فرمانده نیروهای متحد ارتش سوریه! " که کاملا پیام واضحی داشت.

 

به همین دلیل شاهد بودیم بعد از صدور قطعنامه، مسلحین 21 اتوبوس مرحله دوم را در فوعه نگه داشتند و حتی 8 اتوبوسی که از فوعه به راشدین رسیده بود، بیش از 50 ساعت در آنجا توقیف کردند و هر 12 ساعت دو اتوبوس را به حلب میفرستادند. که اساسا برای سلامت آنان هم نگرانی جدی بوجود آمده بود. در واقع یک همکاری چندجانبه وجود داشت و این امکانی بود که شورای امنیت برای مسلحین فراهم کرد.

 

این مطالب، هرچند که امکان بیانش تا قبل از پایان مساله وجود نداشت، اما لازم به بیان آن بود تا اینگونه القا نشود که فرماندهان جبهه مقاومت نسبت به مساله فوعه کفریا بی توجهی کرده اند؛ که اساسا خروج همین تعداد 1200 نفر هم با اهتمام ایشان ممکن شد. ??امیدواریم در روزهای آتی شاهد گره گشایی از این مسال باشیم و در غیر این صورت گره محاصره فوعه کفریا در زمانی دیگر و شاید به شکلی دیگر باز شود. @nabjahadi


نظر

 1400سال خدا پرستی...دوباره کوروش پرستی!
وطن دوستی یا وطن پرستی؟!


«حب الوطن من الایمان»، یعنی محبت به وطن «از» ایمان است، نه این که خودش ایمان است. کسی به وطنش محبت دارد که ایمان به خدا داشته باشد و معمولاً کسانی که شعار از «وطن» می‌دهند ایمانی به خدا و اسلام ندارند، در کوچک‌ترین امتحان‌ها خود را می‌بازند و برای اندکی منافع بیشتر، زندگی راحت‌تر، دغدغه‌ی کمتر، درگیر نشدن با مسائل و مشکلات وطن و… قید همه چیز را می زنند. اما آن کسانی که به خدا ایمان دارند، ایستادگی کرده و با تحمل تمامی مشکلات و حتی استقامت تا پای شهادت، در حفظ و استیلای وطنشان کوشا هستند.


دشمن ما کیست؟
?دشمن ما همان کسی است که کوروش و داریوش را در برابر ائمه ما مطرح کرده اند، تا من و شمای شیعه آنقدر غرق در کوروش شناسی شویم تا از شدت تعصب جاهلی و ناسیونالیسم نژاد پرستانه و میهن پرستانه خفه شویم!
تا یادمان برود که علی(ع) و فاطمه ای(س) هم  داریم!


به بهانه وطن دوستی و میهن پرستی، کوروش دوستی و داریوش دوستی را ترویج می کنیم تا جای پای خوبی برای دشمنان دینشون (ناسیونالیستها و باستانگراها و ملی گراها و زرتشتیها) درست کنیم!


به بهانه تحقیق و پژوهش و تاریخ شناسی و تاریخ دوستی مروج کفر و شرک آئین باستان شده ایم!


به بهانه عبرت آموزی از تاریخ ایران، به آنها اعتبار ببخشیم!
برخی می گویند، ما هم علی داریم و هم کوروش و داریوش!!! هر دو برایمان مهم هستند و عزیز...! هر دو برایمان مهم است! مگر می شود کوروش و داریوش را که مفاخر ملی ما هستند کنار بگذاریم!


در جواب باید گفت، کدام یک  مایه افتخار است؟ این یا آن؟ اگر مایه افتخار بود که نباید یهودیان و صهیونیست ها او را در توراتشان منجی و مسیحای خود معرفی کنند!
واعصفا!


داریم علی(ع) و آل علی چه ارزان را می فروشیم! آن هم به مشتی سلاطین و شاهانی که حتی تاریخ نیم بندی و غلو شده ای که برایشان نوشته اند، دست پخت دیگ پلوی باستانسازی و تاریخ سازی مورخان یهودی و اروپاییان ضد دین است!
علی و داریوش!
علی و کوروش!

??چه شده که حالا شیعیان،  همان علی کوروش پرست شده اند!!!
سنگ دشمنان انبیاء و آتش پرستان و سلاطین مجوس را برسینه می زنند؟!
می گویند حب وطن! نه حب دین! پس تکلیف تولی و تبری چه می شود؟!

??به نظر شما اولویت اصلی ما در دشمن شناسی چیست؟!
قاعدتاً باید خط مشیمان را از قرآن کریم بگیریم! سره دشمن شناسی قرآن این است:


??ابتدا به خصوصیات و سرگذشت و آداب و رسوم و فرهنگ و ...اقوام می پردازد! به این دلیل که آیندگان با عبرت گرفتن از این نمونه ها دچار همان اشتباه و خطا نگردند! به قول معروف: آزموده را آزمودن خطاست  ??

 

??قرآن در این باره می‌گوید:
«أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِم‏» (آل‌عمران/195) پیداست علاقه به دیار یک علاقه‌ای است که وقتی دستش را گرفتی و از وطن بیرونش کردی، به او ظلم کردی. می‌گوید: «أُخْرِجُوا مِنْ دِیارِهِم‏» اما وطن پرستی مثل بت پرستی است. وطن دوستی بله، وطن پرستی شرک است مثل بت پرستی ...

التماس تفکر و تأمل...


نظر

توصیحات تکمیلی درمورد مردم فوعه بتوسط مجاهددمشقی....??

فوعه.....
نمادمقاومت تاریخ شیعه....
بطورخلاصه...

??شهری درشمالقربی سوریه  با50هزار نفر جمعیت که از 5سال قبل از3طرف محاصره واز دوسال قبل باسقوط ادلب بطور کامل محاصره شد...

??شهریکه اکتر جمعیت ان سادات واولاد رسول الله وبسیارخوشنام وصاحب علم وعمل هستند...

درطی دوسال اخیر کفتارهای تکفیری تلاش زیادی درتصرف شهر کردند که یک حمله انان درسال2015 صدها کشته وزخمی واتهدام 20 زرهپوش انتحاری روبراشون ارمغان داست لیکن موفق بشکستن خطوط مدافعان غریب وکم سلاح شهر نشدند وحمله دوماه قبلشون هم باحدود200نفرتلفات راه بجایی نبرد.........


جوانان شهرباچنگ ودندون وایثارجان از ناموسشان دفاع میکنند چرا که ورود گرگهای تکفیری بشهر برابر بافاجعه ناموسی خواهد بود...
بنحویکه درهرخانواده حداقل چندجوانشون بشهادت رسیده است ولی شرافتشون محفوظ مانده است.....

همونکارهای که باتک توک خانواده های شیعه ساکن دراطراف شهر وهمچنین درمنطقه نبل الزهرا کردن که درپیامی که دوسال قبل بمادادند گفتند مارو فقط دربمباران بکشید تاازعذاب این هتک حیثیت نجات پیدا کنیم

بدترین خاطره من از جنگ سوریه همین پیام واطلاع از وصع این زنها بود که زبانم قاصره از شرح ماوقع

 بهرحال این مردم باازادی حلب وگرفتارشدن برخی ترویستا بنابرمبادله انها گردید که ابتدا عنوان شد همه 15هزارسکنه باقی مانده درشهرمبادله خواهند شد....
بعدا اعلام شد4هزارنفر مشمول مبادله میشوند و باپیگیری خبرها تعدادافراد مبادله شده تاکنون بسیار کمتربوده وهنوز امارها بسیارمبهمه.....


انچه مسلمه حدودهزارنفرشون تاکنون بحلب رسیده وحدود300نفر بحمص و70 نفر به لازقیا که اکترن زنها وکودکان و زخمیها رو شامل میشود....

ارزو میکنم این ابهام خبرها وامارمجهول ازتعداد خروجیها بدلیل کارشکنی تروریستها وسهل انگاری دست اندرکاران نبوده باشه بلکه از توافقات پنهان وقدرمتند مقاومت بوده باشه وبخاطر کاهش فشار رسانه ای تروریستها امار مجهول باشه که درصورت اول تعداد نفرات کمتر از توافق اعلام شده خواهدبود ودرحالت دوم تعدادنفرات بیشتر وحال وصع این مطلومان بهتر خواهد بود ...
والله اعلم

العزه لله.  مجاهددمشقی..

@nabjahadi