سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر

همکار سابق روحانی در مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع می‌گوید، حس همکاری در میان ما ایرانی‌ها بسیار کم است وگرنه عربستان مایل است با ما همکاری و شراکت کند؟


محمود سریع‌القلم در مصاحبه با روزنامه زنجیره‌ای شرق گفت: ایران فی‌الذاته باید قدرتش درهمه صحنه‌ها افزایش پیدا کند. اما اگر این افزایش قدرت باعث شود که ما با همسایگان خود وارد یک جنگ سرد شویم، آنگاه معلوم است که درتاکتیک‌ها و روش‌هایمان ایراد وجود دارد. چه ما بخواهیم و چه نخواهیم، عربستان یک کشور مهم منطقه است؛ به لحاظ سیاسی، نظامی، نفتی و اقتصادی. ما باید نهایت تلاشمان را بکنیم که با عربستان همکاری داشته باشیم و آنها از اینکه قدرت ما افزایش یابد، هراسی نداشته باشند. آنها احساس می‌کنند ما حاضر نیستیم شریک‌شان شویم.


وی می‌افزاید: عربستان در محافل بین‌المللی خیلی می‌گوید بیاییم در مسائل منطقه‌ای با همدیگر شریک شویم. شما سیاست خارجی‌تان را چند جانبه‌گرایی کنید. حتی عربستان بارها این را گفته که حضور ایران در عراق، ضرورتی ژئوپلیتیک است اما اگر قرار باشد این حضور به ضرر دیگران باشد، خوب نیست. این حضور باید با همکاری دیگران باشد. بالاخره عراق و عربستان با همدیگر همسایه و عرب هستند و تاریخ مشترک هم دارند. حتی آنها تا آنجا پیش می‌روند که می‌گویند حضور ایران در سوریه و لبنان هم یک ضرورت ژئوپلیتیک است. اما اگر قرار باشد این یک بازی صفر-یک باشد و ایران با قدرت‌های منطقه‌ای همکاری نکند، آنها هم می‌روند و با بازیگران منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شریک می‌شوند و قدرت نظامی خودشان را روز به روز افزایش می‌دهند.


سریع‌القلم با تخطئه فرهنگ مردم ایران گفت: ما با دولت‌های منطقه، همکاری‌های جدی و پایداری نداشته‌ایم. البته از دیدگاه توسعه‌گرایان، من این را به فرهنگ ایرانی مرتبط می‌دانم. امیدوارم اشتباه کنم. ولی مطالعه و تحقیق و مشاهده، این را به من می‌گوید. حتی به لحاظ تاریخی، من از فرهنگ عمومی و رایج ایرانی این را می‌فهمم که ایرانی‌ها در سهیم شدن با همدیگر مشکل دارند. به نظر می‌رسد که لابه‌لای رفتارهای فرهنگی ما چنین ناخودآگاهی وجود دارد که اگر من با کسی همکاری کنم، از ابهت، شوکت، جایگاه و امنیتم کم می‌شود. بنابراین حس همکاری در ایرانی‌ها بسیار کم است.


این اظهارات در حالی است که عربستان از حامیان و تحریک‌کنندگان رژیم صدام برای جنگ 8 ساله علیه ملت ایران بود و پس از آن نیز علی‌الدوام به خصومت با کشورمان در حوزه نفت و امنیت منطقه‌ای ادامه داده و غیر از کشورمان بر علیه منافع ملت‌های مسلمانی چون عراق، افغانستان، سوریه، بحرین، یمن، لبنان، مصر و لیبی وارد عمل شده است.


نظر آقای سریع‌القلم کجای این رفتار خصمانه علیه ملت‌های منطقه - و نه فقط ملت ما- بوی همکاری و شراکت می‌دهد؟ و اگر بنای بر شراکت باشد در کدام جنایت‌های عربستان باید شریک شد یا بر سر منافع کدام یک از ملت‌های منطقه باید معامله کرد؟ از جناب سریع‌القلم باید پرسید مثلا در عراق یا سوریه چگونه می‌توان با عربستان تعامل کرد در حالی که بی‌ثباتی و ناامنی امروز این کشورها مشخصا زیر سر دلارهای نفتی و استخبارات عربستان است که به نیابت از آمریکا و رژیم صهیونیستی عمل می‌کنند؟ سؤال بعدی این است که آیا از قبل تعامل‌کذایی و ادعایی، گستاخی آل سعود در تعرض به زائران ایران، کارشکنی در بازار نفت و گسترش جنایت‌ها علیه یمن سر بر نیاورد؟ و آیا خصومت سعودی‌ها امروز بیش از چند سال قبل نیست. که نگاه رفاقت و همکاری با عربستان هنوز در دولت حاکم نشده بود؟ خباثت و سرسپردگی عربستان را چرا باید توجیه کرد و وضعیت فعلی را به فرهنگ و روحیه ایرانی نسبت داد؟


سریع‌القلم البته برخلاف جریان تبلیغات رسانه‌ای که آمریکا را طرف میانه‌رو در مذاکرات می‌داند و به تخطئه اسرائیل می‌پردازند، اعتراف جالبی درباره مذاکرات کرده مبنی بر اینکه « اگر بخواهیم جایگاه و توانایی 5+1 را در مذاکرات کمی کنیم، من می‌گویم چین: صفر، سه کشور اروپایی: صفر، آمریکا: 85، روسیه: 15. 95 درصد از عدد آ‌مریکا هم، مربوط به قدرت و تشکیلات یهود در آمریکا است.»
اینکه 95 درصد سهم آمریکا در مذاکرات متعلق به تشکیلات صهیونیستی است، معلوم می‌کند که ادعای تقابل آمریکا و اسرائیل در مذاکرات از اساس دروغ است.


نظر


مانور برخی مسئولان دولتی روی آمار رشد اقتصادی با انتقاد برخی روزنامه‌های حامی مواجه شد.


روزنامه شرق از قول محمد قلی یوسفی، اقتصاددان و عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی نوشت: طبق آخرین آمار از سوی بانک مرکزی، رشد اقتصادی سه درصدی برای سال گذشته اعلام شده است، اما باید گفت این رشد حتی اگر وجود داشته باشد نیز چیزی را نشان نمی‌دهد، چرا که رفاه و پیشرفت اقتصادی منتج از آن حاصل نشده است. به عقیده من، هر نوع رشد در اقتصاد باید به افزایش کارآیی، بهره‌وری و ایجاد اشتغال در کشور برسد تا بتوان آن را دارای اهمیت خواند.


وی می‌افزاید: وقتی این رشد اقتصادی هیچ یک از این ویژگی‌ها را ندارد، اهمیت آن زیر سؤال می‌رود، چرا که هر کشوری در هر مقطعی هم که باید رشد را تجربه می‌کند، اما میزان و نتایج آن باید مد نظر قرار گیرد. از سویی باید بررسی کرد که چه شاخص‌هایی برای تبیین رشد اقتصادی در نظر گرفته شده است و این رشد چه تأثیری روی زندگی مردم دارد. رشد زمانی معنادار است که با افزایش تولیدات صنعتی و کشاورزی، رفاه بیشتر و اشتغال همراه باشد. در غیر این صورت به راحتی می‌توان مشاهده کرد که رشد اقتصادی از طریق تزریق پول یا صادرات نفت یا فعالیت‌های غیر مولد، ایجاد شده باشد که کمکی به تقویت اقتصادی کشور نخواهد کرد.


از سوی دیگر روزنامه آرمان در یادداشتی خاطرنشان کرد: جامعه به آمار و ارقام‌های منتشر شده چندان اعتمادی ندارد. یکی از مهمترین دلایل کم‌اعتمادی آحاد جامعه نسبت به آمار و ارقام اعلامی از سوی مؤسسات دولتی تطبیق وضعیت معیشتی موجود نسبت به میزان تورم اعلام شده از سوی دولت است.


آرمان افزود: مقایسه این نرخ تورم با نرخ تورمی که هر روز آحاد جامعه در برابر خرید روزانه سبد معیشتی خود می‌نمایند تردیدهایی را در مورد صحت این آمار پدید می‌آورد. همین امر ممکن است باعث شود باور مردم نسبت به سایر آمارهای دولتی صرف‌نظر از هر منشأ اعلامی نیز با چالش روبه‌رو شود. گذشته از اینکه اگر نرخ 3 درصد رشد اقتصادی هم واقعی باشد ظرفیت جذب نیروی آماده به کار کشور را ندارد، علی‌ایحال این رشد اقتصادی 3 درصد در قیاس با سایر متغیرهای اقتصادی همخوانی ندارد. متأسفانه رسم بر این شده که مسئولین برای فرصت بخشیدن به اظهارات خود از آمارها کمک بگیرند و به سبب تعدد آمارها گاهاً از آن دسته از آمارهایی بهره می‌گیرند که بیشتر با هدف آنان سازگار است.


از سوی دیگر فرشاد مؤمنی اقتصاددان معتقد است: در ادبیات توسعه ذیل حداقل 21 عنوان تصریح می‌شود که می‌توان شرایطی را در نظر گرفت که رشد اقتصادی اتفاق بیفتد بدون اینکه تغییر معنی‌داری در بنیه تولید ملی و کیفیت زندگی عامه مردم حاصل شده باشد و علی‌الاصول مسئولان اقتصادی دولت هم به این کاستی‌ها و محدودیت‌های شاخص مورد اشاره آگاهی دارند اما مرتب این را تکرار می‌کنند. فقط می‌توان از سر شفقت و دلسوزی برای دولت و آینده کشور این مسئله را گوشزد کرد که مبادا آنچه به عنوان ابزار تبلیغاتی مورد استفاده قرار می‌گیرد در ذهن سیاست‌گذاران هم جدی گرفته شود.


وی در یادداشت خود در آرمان تصریح می‌کند: واقعیت این است که با مقیاس‌های متعددی در گزارش‌های تهیه شده در همین دولت نشان داده شده که بخش قابل اعتنایی از کاهش تورم بیش از اینکه محصول اعمال سیاست‌های مشخصی از ناحیه دولت باشد، در واقع محصول واکنش عقلایی مردم نسبت به توقف روندهای تهدیدزا و تنش‌آفرین بوده است.


این اقتصاددان معتقد است: بیشترین تکیه‌گاه دولت محترم و دست‌اندرکاران امور اقتصادی آن، تمرکز در کند کردن رشد پایه پولی است و این در حالی است که در همان دوره‌ای که چنین ادعایی مطرح شد گزارش‌های رسمی حکایت از رشد نسبتاً معنی‌دار نقدینگی داشت. بنابراین اگر مردم نسبت به سیاست‌های تنش‌آفرین و آینده‌هراسانه انتظارات خود را تفسیر کرده‌اند این به معنای اتخاذ سیاست‌های اقتصادی مشخص و کارآمد از ناحیه دولت نیست.
وی ادامه می‌دهد: باید مشفقانه از مسئولان اقتصادی کشور خواست تا به سمت ارتقای بنیه تولید ملی و ایجاد ظرفیت‌های جدید برای تقاضای فرصت‌های شغلی حرکت کنند.


نظر
 
«با واکاوی عملکرد 2 ساله دولت به این نتیجه می‌رسیم که جز یکسری کارهای روبنایی و گران کردن کالاها هیچ کار مهمی انجام نگرفته است.»
روزنامه آرمان در یادداشتی نوشت: مردم همچنان امیدوار و منتظر فعالیت‌های دولت برای بهتر شدن شرایط اقتصادی و ارتقای سطح زندگیشان هستند. همچنین پایبند بودن دولت به تعهداتش، مسأله مهم دیگری که مردم روی آن تأکید بسیار دارند و از رئیس جمهور منتخب خود می‌خواهند که اگر قولی به مردم داده‌اند، حتماً آن را انجام دهند و به تمام وعده‌هایشان وفادار باشند تا مردم فرق این دولت با دولت پیشین را قلباً احساس کنند.

این روزنامه افزود: اما با واکاوی عملکرد دو ساله دولت تدبیر و امید به این نتیجه رسیده‌ایم که طی دو سال گذشته به جز یکسری از کارهای روبنائی از جمله توزیع یک دفعه سبد ناقص و نیمه کاره کالا، رفت‌وآمد چند هیأت اقتصادی خارجی به ایران و آغاز فاز دوم و سوم طرح هدفمندی یارانه‌ها که حاصلی جزء گرانی کالاها را در پی نداشته و طرح بیمه سلامت متأسفانه هیچ کارخانه ورشکسته‌ای احیاء نشده است. چه میزان اشتغال ایجاد کرده‌ایم؟ چه میزان تورم را (البته در عمل نه در حرف) کاهش داده‌ایم؟ وضعیت ارز و نرخ آن نسبت به سال گذشته چقدر تغییر کرده است؟

این روزنامه می‌نویسد: سایه رکود بیش از پیش بر سر مردم باقی مانده و دهها مورد و سؤال دیگر... که در ذهن همه مردم و فعالان اقتصادی وجود دارد.

آرمان افزود: اوضاع اقتصادی کشور و وضعیت معیشتی باید بهبود یابد و ساختارهای اقتصادی کارآمدتر شوند تا بتوانند مطالبات مردم را برآورند. مع‌الاسف استنباط بر این است که هنوز طی دو سالی که گذشته نتوانسته‌ایم به وعده‌های داده شده جامه عمل بپوشانیم و باید با اجرای دقیق‌تر و مطلوب‌تر برنامه‌های اقتصادی سطحی از رضایت‌مندی مردم را تأمین کنیم.

نظر
 
یک تولید کننده کاشی و سرامیک با اعلام اینکه کاهش نرخ تورم ناشی از کمبود تقاضا در بازار بوده است، گفت: باید تحریم داخلی علیه تولید برطرف شود.
 به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله، احمد سمیعی در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به اینکه در حال حاضر مشکلات تولید باعث شده تا هزینه تمام شده کالاها برای تولیدکننده افزایش پیدا کند، اظهارداشت: در سایر کشورها دولت با اعمال معافیت های مالیاتی و پرداخت تسهیلات، حتی هزینه های حمل و نقل تولیدکنندگان خود را پرداخت می کنند اما تولیدکننده ایرانی حمایتی از سوی دولت نمی شود. 

وی با بیان اینکه امروز تولیدکنندگان با هزینه های سربار زیادی روبه رو هستند، افزود: راه برون رفت از تحریم های داخلی برون سپاری دولت از بخش خصوصی و توجه به تولید داخل است. 

این تولیدکننده کاشی و سرامیک اضافه کرد: در شرایط فعلی تولید در رکود قرار دارد البته دولت صحبت هایی مبنی بر کاهش نرخ تورم عنوان می کند اما این کاهش نرخ به دلیل کمبود تقاضا در بازار اتفاق افتاده است . 

سمیعی با تأکید بر اینکه لغو تحریم های بین المللی تمام مشکلات واحدهای تولیدی را برطرف نمی کند، اظهارداشت: باید به صورت جدی مشکلات داخلی بخش تولید برطرف شود تا در ادامه آن امکان تولید محصولات با قیمت مناسب فراهم شود. 

وی با گلایه از اینکه هم اکنون اگر واحد تولیدی ماهانه قبض گاز یا برق خود را پرداخت نکند مشمول جرایم خواهد شد، گفت: با تداوم وضعیت فعلی امکان رشد واحدهای تولیدی وجود ندارد.

نظر
 
حدادیان اظهار داشت: من به صدا و سیما عرض می‌کنم سخنرانی‌های دهه 60 و 70 آقای هاشمی را از آرشیو بیرون بیاورید. این حرف‌هایی که الان می‌زند خیلی متناقض است با آن وقت‌ها. این حرف‌هایی که آقای هاشمی درباره امام می‌زند با آن وقت‌ها خیلی متناقض است.
 
به گزارش پایگاه خبری انصارحزب الله به نقل از  فارس سعید حدادیان در دومین شب مراسم مناجات‌خوانی ماه مبارک رمضان در مهدیه امام حسن مجتبی در سخنان کوتاهی به حماسه باشکوه حضور مردم در تشییع پیکر شهدا اشاره کرد و به انتقاد از برخی اظهارنظرهای سیاسی پرداخت. 

حدادیان در ابتدای این مراسم گفت: من دو سه کلمه دیشب صحبت کردم. چون شب جمعه است باز یک عده تازه آمده‌اند می‌خواهم حرف‌هایی بزنم و به مناجات برسم. دلیل اینکه از شب گذشته وارد این بحث شدم این است که می‌خواهم به شهدا ظلم نشود. برخی گفته‌اند که استخوان‌های مردم زیر بار تحریم خورد شده است! باید بگویم استخوان‌های ترکیده مردم همین تابوت‌هایی بود که مردم روی دوش‌شان گذاشتند و با این تجلیل تشییع کردند. 

حدادیان تصریح کرد: ولی من چند تا حرف با جناب آقای هاشمی دارم. یکی اینکه: در کربلای چهار فرمانده چه کسی بود؟ خودت بودی! سال 65 شما فرمانده بودی. اگر واقعا دلت برای این مردم می‌سوزد سه چهار تا سوال من را جواب بده! یک: کدام عید به جای کیش پا شدی رفتی جبهه‌ها؟ این همه مردم رفتند سر زدند. چطور این مردم می‌روند به محل شهادت رفقایشان سرمی‌زنند؟ چطور این پدر و مادرها می‌روند به محل شهادت فرزندانشان سر می‌زنند؟ چطور این خواهر و برادرها می‌روند به محل شهادت عزیزان‌شان سر می‌زنند؟ شما می‌روی جت اسکی!؟ 

وی در ادامه ضمن اشاره به سوابق مواضع آقای هاشمی اظهار داشت: ما باور کنیم که شما دلت برای این مردم می‌سوزد؟ سال‌ها دعوای ما با آقای هاشمی این بود که مقام معظم رهبری (حفظه الله تعالی) روی پایگاه زهدی که اسلام از مسئولین نظام اسلامی می‌خواهد دارند زندگی می‌کنند؛ تو چرا یاد نمی‌گیری؟ تو که داری چطور حالا یاد ندارها افتادی؟ از محاکمه مهدی؟ اتهاماتی که به ایشان (مهدی هاشمی) وارد است برخی‌اش مرتبط به همین تحریم است. بعد وقتی ایشان به این ارتشای به این بزرگی مشغول بود شما دلت برای مردم نمیسوخت!؟ (تکبیر حضار) 

حدادیان سپس به ماجرای دستگیری فائزه هاشمی در ایام فتنه پرداخت و گفت: واقعا در جریان فتنه دخترشان را همین جا (سپاه غرب تهران) آوردند. رسما دستگیر شد. رسما علیه نظام داشت تظاهرات می‌کرد. داشت حرف می‌زد و سخنرانی می‌کرد. کلیپ‌هایش هم هست. همان شب به وساطت شما آزادش کردند. چرا نگذاشتید در بازداشت بماند؟ از شخص آقای شاهرودی بنده شنیدم که ما خواهش کردیم بگذارید ما اعمال قانون کنیم. ایشان (آقای هاشمی رفسنجانی) وساطت کردند و ما به احترام ایشان قبول کردیم. اگر قرار باشد روزی مردم با آقای هاشمی حرف بزنند این مردم در سینه‌هایشان خیلی حرف هست. 

این مدیحه‌سرا و شاعر آئینی همچنین اظهار داشت: این دیگر خیلی آدم را می‌سوزاند که کسی که در دهه هفتاد این همه آدم را به اسم خصوصی‌سازی آواره و بدبخت کرد و عده‌ای در تعدیل نیروها بیچاره شدند، آن روز دلش برای کارگران کارخانه‌ها نسوخت!؟ روزهای عزا را در خاطراتش بخوانید و ببینید کجا می‌رود؟ خودت بخوان ببین در خاطراتت نوشتی کجا بودی؟ روز تاسوعا را کجا رفتی؟ 

سعید حدادیان با مخاطب قرار دادن هاشمی رفسنجانی گفت: همین یک سوال من را پاسخ بده که شما (هاشمی رفسنجانی) کدام دفعه یک سر به مناطق جنگی زدی؟ وقتی این همه آدم رفتند شلمچه و دوکوهه و فکه تو که فرمانده جنگ بودی، بلند شدی و رفتی کیش!؟ بعد می‌گویند تشییع جنازه را مصادره کردند. بله بنده هم موافق نیستم که یک نفر با زرنگ‌بازی و رندی برود آن بالا و بنشیند در جایی که جایش نبوده است. آنجا جای نوحه‌خوان‌ها بوده است. 

وی در ادامه سخنانش به بیان انتقاداتی از برنامه‌ریزی مسئولین در مراسم تشییع شهدا پرداخت و گفت: مردم وسط این خیابان‌ها بودند. از افسریه بگیرید تا بهارستان. تازه اگر خوب مدیریت شده بود، که خوب مدیریت نشد. ما هم منتقدیم. اگر خوب مدیریت می‌شد بنده به شما می‌گفتم که چه خبر می‌شد. انگار یک عده تصمیم داشتند یک عده را اذیت کنند. و الا بستن خیابان‌ها که کاری ندارد. شورای تامین استان برای همچین تشییع جنازه‌ای باید جلسه بگذارند. من ساعت 2 رفتم گشتی زدم و دیدم اتوبوس‌ها هنوز در میدان بهارستان است، گفتم خدا به این مردم رحم کند. در این دنیای پر تروریسم اگر در یکی از این ماشین‌ها چیزی گذاشته باشند خدا به خیر کند. جایگاه را دیدم که اصلا سیبل بود. ولی مردم خودشان مدیریت کردند. 

وی ادامه داد: آقای هاشمی! شما بیایید این تابوت‌ها را روی دوش‌تان بگیرید. شما باید در این تشییع جنازه‌ها شرکت کنید. خانواده محترم و اولاد بزرگوارتان باید در این مراسم شرکت کنند. وظیفه کیست که در مورد شهدا حرف بزند؟ آقای هاشمی که فرمانده بوده در جنگ باید بیاید صحبت بکند یا دیگران؟ 

حدادیان همچنین اظهار داشت: من برای اولین بار این آقای زیباکلام را دعا بکنم. این بار 50 درصد انصاف بخرج داد و گفت آقای هاشمی پنجاه درصد عوض شده‌اید! پنجاه درصد خیلی است که آن کسی که مرید شماست بگوید خیلی مهم است. من به صدا و سیما عرض می‌کنم سخنرانی‌های دهه 60 و 70 آقای هاشمی را از آرشیو بیرون بیاورید. این حرف‌هایی که الان می‌زند خیلی متناقض است با آن وقت‌ها. این حرف‌هایی که آقای هاشمی درباره امام می‌زند با آن وقت‌ها خیلی متناقض است. همین‌ها را اگر از تلویزیون هم نمی‌توانید پخش کنید، یک نسخه به خودش بدهید تا ببیند چقدر تغییر کرده است. متاسفانه نسل جدید آن حرف‌ها را نشنیده است. 

حدادیان در ادامه با بیان مثالی از سیره امام در مقابل کشورهای ظالم و مظلوم پرداخت و افزود: به خود امام حسین! به همین شب عزیز قسم! در روزهایی که روسیه اتحادیه جماهیر شوروی بود و قدرت زیادی داشت گفت ما همه این موشک‌هایی که به عراق داده‌ایم به شما (ایران) می‌دهیم. شما فقط کاری به افغانستانی که ما اشغالش کرده‌ایم نداشته باشید. امام گفتند نه، ما در همه جای دنیا حامی مظلومیم. این امام ما بوده است. از امام چیز دیگری می‌خواهی درست بکنی؟ نمی‌شود! امامی که 300 هزار شهید دارد را شما نمی‌توانید عوض کنید. 

وی با اشاره به سخنان اخیر حسن روحانی در مورد وضع معیشتی مردم اظهار داشت: آن آقا می‌گوید بعضی‌ها از جیب مردم خبر ندارند! تو دلت واقعا برای مردم سوخته؟ شما کجا می‌نشینی؟ زندگی‌ات چطور است؟ استخر را نفر قبلی خراب کرد شما دوباره ساختید. می‌گویند رئیس جمهور باید گلف بازی کند و به استخر برود. شما بروید شنایتان را بکنید و جت اسکی‌تان را بروید. این حرف‌ها که در مورد جیب مردم می‌زنید از شما خنده‌دار است. 

سعید حدادیان در انتهای سخنانش به ماجرای خانه‌نشینی احمدی‌نژاد پرداخت و گفت: اما این را هم بگویم که همین آقای هاشمی یک بار هم از نظام قهر نکرده است. آن آقا 11 روز رفت نشست در خانه! این آقای موسوی که الان در حصر هست یک بار می‌خواست قهر بکند امام یک تشری زد که همه چیز جمع شد.حالا بعضی‌ها دنبال اینند که مهره قبلی را دوباره زنده کنند. این نظام اینقدر ریشه دارد و رشد کرده است که کسانی که 8 سال 8 سال رئیس جمهور بودند دیگر جایی برای آمدن ندارند. یک عده هم دنبال پستشان هستند. فکر نکنید دنبال ساده‌زیستی آن آقا هستند. او نشان داد که چطور در مقابل ولایت می‌ایستد. حواس‌تان باشد کلاه‌تان را نبرند. 

هیات رزمندگان غرب تهران و مراسم مناجات‌خوانی و قرائت ادعیه ماه رمضان از شب گذشته در مهدیه امام حسن مجتبی آغاز شده است و به مدت 30 شب ادامه خواهد داشت. این مراسم هر شب از ساعت 23 با سخنرانی آغاز شده و با مداحی سعید حدادیان و دیگر مداحان و مرثیه‌سرایان اهل بیت ادامه خواهد یافت.

نظر
 
دبیر شورای نگهبان گفت: ما در تشییع شهدا کسانی را دیدیم که شاید به ظاهر فکر نمی‌شد، اینقدر نسبت به شهدا عشق و علاقه داشته باشند و راه آنها را بپسندند. اما آنها آنجا حاضر بودند. من امیدواریم کسانی که باید پیام این حضور را دریافت کنند، متوجه باشند که مردم راهی غیر از راه شهدا را قبول ندارند و بدانند اگر از این راه فاصله بگیرند، از مردم فاصله می‌گیرند و منزوی خواهند شد.
 
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی شورای نگهبان: آیت الله احمد جنتی در نشست هفتگی شورای نگهبان که با حضور فقها و حقوقدانان این نهاد برگزار شد، ضمن تبریک حلول ماه مبارک رمضان و آرزوی بهره‌مندی از فیوضات و برکات آن، به مراسم با شکوه تشییع پیکر 275 شهید گلگون کفن دفاع مقدس اشاره کرد و اظهار داشت: من این حضور مردمی را واقعاً تبریک عرض می‌کنم. این مراسم یادآور جمعیت انبوه مردم در 22بهمن و 9 دی‌ بود. 

دبیر شورای نگهبان پیام این مراسم را پایبندی مردم به آرمان‌های امام و شهدا دانست و خطاب به دشمنان و برخی افراد در داخل کشور خاطرنشان کرد: برخی خیال می‌کنند که می‌شود راه شهدا و خط امام را تحریف کرد و با دشمن سازش کرد. آنها فکر می‌کنند که می‌توان مسأله حمایت از مستضعفین و مبارزه با مستکبرین را نادیده گرفت. آنها تصور می‌کنند که برای حل مشکلات خودمان، باید تسلیم بشویم، همة شعارهای گذشته را پس بگیریم و تاریخ جدیدی را آغاز کنیم؛ در حالی که شهدا نشان دادند، اینطور نیست. 

آیت الله جنتی با اشاره به حضور گسترده اقشار و اشخاص مختلف جامعه در این مراسم، گفت: ما در تشییع شهدا کسانی را دیدیم که شاید به ظاهر فکر نمی‌شد، اینقدر نسبت به شهدا عشق و علاقه داشته باشند و راه آنها را بپسندند. اما آنها آنجا حاضر بودند. من امیدواریم کسانی که باید پیام این حضور را دریافت کنند، متوجه باشند که مردم راهی غیر از راه شهدا را قبول ندارند و بدانند اگر از این راه فاصله بگیرند، از مردم فاصله می‌گیرند و منزوی خواهند شد. 

وی تصریح کرد: ما نباید از وظایف خودمان غافل بشویم بلکه باید تکلیف خودمان را بفهمیم. ما برای پاسداری از دستاوردهای خون شهدا و ادامه راه آنان مسئولیت داریم. نباید کاری کنیم که روز قیامت در مقابل خدا، پیغمبر، ائمه علیهم السلام و شهدا شرمنده باشیم تا خدای ناکرده در فردای قیامت این شهدا گریبان ما را بگیرند و بگویند شما چه کردید؟! 

دبیر شورای نگهبان در ادامه با تأکید بر لزوم حفظ دستاوردهای انقلاب اسلامی مانند مبارزه با استکبار جهانی، حمایت از مستضعفین و پیروی از دستورات ولی فقیه، به بیانات مقام معظم رهبری در 14 خرداد اشاره کرد و افزود: ما باید مطابق منویات ایشان، تصمیم بگیریم، وظیفه خودمان را تشخیص بدهیم و به آن عمل کنیم. ما باید همانگونه که ایشان فرمودند؛ تحریف‌کنندگان راه امام را بشناسیم و به خود تحریفها شناخت پیدا کنیم تا بتوانیم بصیرت‌افزایی کنیم و این امور را به مردم نیز انتقال دهیم. 

آیت الله جنتی با بیان اینکه نباید راهی را انتخاب کرد که غضب و عذاب الهی را به دنبال دارد، تأکید کرد: راهی که شهدا پیمودند همین راهی است که رهبر عزیزمان به آن معتقدند. همان مسیری است که امام رضوان الله علیه می‌رفتند. مسیر شهدا مشخص است. راه شهدا، راه ایثار، فداکاری، گذشت از مطامع دنیوی و راه "هیهات منا الذله" است. 

دبیر شورای نگهبان در پایان با اشاره به مذاکرات هسته‌ای، اظهار داشت: ما نسبت به طرف مقابل بدبینی و سوء ظن داریم. بالاخره آمریکایی‌ها درس شیطنت را سال‌های متمادی خوانده‌اند، قدرت عوام فریبی و فریبندگی دارند. اینها با امروز و فردا کردن و وقت گذرانی و به عقب انداختن مذاکرات، می‌خواهند ما را به ستوه بیاورند تا ناچار به تسلیم شویم. از خداوند متعال ما در نیل به اهداف شهدا موفق بدارد. 

نظر
رهبر انقلاب در دیدار نمایندگان مجلس شورای اسلامی فرمودند: «مسئله‌ هسته‌ای به ‌صورت یک گره در آمده است، این، راه‌حل‌هایی دارد، آن راه‌حل‌ها متوقف به تقویت درونی ماست. اگر این تقویت در درون انجام بگیرد، آن کار آسان خواهد شد.» در یادداشت زیر که در سایت دفتر مقام معظم رهبری منتشر شده سعی شده است تا این موضوع مورد واکاوی و تحلیل قرار بگیرد.


بیش از یک دهه است که موضوع هسته‌ای ایران به عنوان یک چالش بین‌المللی از سوی رسانه‌ها و دولت‌های غربی به افکار عمومی جهان معرفی شده است. در طول این سال‌ها، پرونده‌ هسته‌ای ایران با افت ‌و خیزهای مختلفی مواجه بوده است. در اوایل دهه 80 شمسی حتی توافقی میان ایران و سه کشور اروپایی انجام شد، اما دیری نپایید که آن توافق به دلیل زیاده‌خواهی‌های طرف غربی منحل شد و باز هم پرونده‌ هسته‌ای به خانه اول خود بازگشت.
در طول مذاکرات دو سال اخیر نیز سطح توقعات غرب و مخصوصا آمریکا تا بدان‌جا افزایش یافت که در آستانه «مذاکرات لوزان»، رئیس‌جمهور آمریکا با تکرار مواضع قبلی خود اذعان کرد که ایران می‌بایست برای رسیدن به توافق، «امتیازات» بیشتری بدهد! حتی گفت‌وگوهای 9 روزه‌ لوزان هم نتوانست چاره کار شود و رئیس‌جمهور آمریکا، بلافاصله بعد از اعلام بیانیه‌ مطبوعاتی مذاکرات، جلوی دوربین رفت و با اشاره به اینکه به ایران «اعتمادی» ندارد و هرگونه توافقی صرفا بر مبنای «راستی‌آزمایی» است گفت: «ایران با محدودیت شدید در برنامه‌ خود مواجه خواهد شد و ایران همچنین با بیشترین بازرسی‌های شدید و سرزده و رژیم شفافیت موافقت کرد که هرگز در هیچ برنامه‌ هسته‌ای در تاریخ درباره آن مذاکره نشد. بنابراین این توافق براساس اعتماد نیست بلکه براساس راستی‌آزمایی بی‌سابقه است.»

با این توضیحات سؤالی که مطرح می‌شود این است که گره پرونده هسته‌ای ایران کجاست و چگونه باز خواهد شد؟ ایران می‌بایست چه تدبیر و سیاستی به ‌منظور رسیدن به بهترین راه‌حل اتخاذ کند؟ چاره کار در چیست؟

به نظر می‌رسد حل مسئله هسته‌ای و باز شدن گره آن، در گرو فهم «دقیق»، «همه‌جانبه» و از «همه ابعاد آن» - و نه صرفا تمرکز بر مسئله هسته‌ای- است. برای فهم، تحلیل و اتخاذ بهترین راه‌حل می‌بایست به همه «زمینه‌ها» و «پیش‌زمینه‌ها»ی  به‌وجودآورنده‌ یک «رخداد» توجه کرد. بنابراین باید فراتر از هسته‌ای و یا بهتر بگوییم مبتنی بر یک «نگاه کلان» به این مسئله نگریست و ابعاد و زوایای آن را مشخص کرد. از این زاویه، اگرچه می‌توان موضوعات مختلفی را بیان کرد اما در ذیل به دو موضوع اشاره می‌شود:

یکم. از حیث نسبت‌های چهارگانه منطق (نسب اربع)، نسبت میان ایران و آمریکا از جنس «تباین» است. این دو کشور، حتی در موضوعات مشترک، از حیث «نظر» (ماهیت، اندیشه و ایدئولوژی) و «عمل» (اقدامات، راهبردها و تاکتیک‌ها) در تقابل با هم قرار دارند. این همان موضوعی است که رهبر انقلاب چندی پیش در در دانشگاه افسرى و تربیت پاسداری امام حسین علیه‌السلام، از آن با عنوان تقابل «گفتمان نوین اسلامی» در برابر «گفتمان جاهلیت مدرن» یاد کرده و فرمودند: «چشمان تیزبین ملّت‌ها می‌تواند تشخیص بدهد؛ می‌تواند این دو گفتمان را در مقابل هم ببیند. این دو گفتمان با هم آشتی نمی‌کنند، این دو گفتمان به هم نزدیک نمی‌شوند؛ نمی‌توانند آشتی کنند. یک گفتمان گفتمان ظلم و ستیزه‌گری با مظلومان و ملّت‌ها است؛ یک گفتمان گفتمان حمایت از مظلومان و مقابله‌ با ظالمان است؛ اینها چطور می‌توانند دست به هم بدهند؟ چطور می‌توانند به هم نزدیک بشوند؟»
به همین علت اساسا رهبر انقلاب به مذاکره‌ با آمریکا خوشبین نیستند. البته این عدم خوشبینی، نه دیدگاهی برخاسته از شرایط سال‌های اخیر، بلکه مبتنی بر یک «نگاه معرفتی و گفتمانی» و البته برخاسته از «تجربه تاریخی» ملت ایران است.
24 سال پیش، در نخستین سال‌های رهبری حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، در سال‌هایی که تازه بحث رابطه‌ ایران و آمریکا داغ شده بود، ایشان به همین مسئله اشاره کرده و چنین گفتند: «مرتب از رئیس‌جمهور آمریکا سؤال مى‌کنند که نظر شما راجع به روابط با جمهورى اسلامى چیست؛ او هم مى‌گوید ما جداً اصرار داریم که روابطمان را با ایران حسنه کنیم! این حرف، یک حرف غیرصادقانه است.
بله، با جمهورى اسلامىِ اسمى، با جمهورى اسلامى‌اى که از ارزش‌ها و هدف‌هاى اسلامى صرف‌نظر کند، با جمهورى اسلامى‌اى که دیگر اسمش یک دروغ خواهد بود، آمریکایی‌ها حاضرند آشتى کنند و همکارى نمایند؛ اما با جمهورى اسلامى‌اى که ارزش‌هاى اسلامى را به‌صورت حیاتى‌ترین خواسته‌هاى خود در دست بفشرد و از آن صرف‌نظر نکند، دلشان صاف نیست و نخواهد شد.»
درست در همین سال‌ها بود که بیل کلینتون، میز ریاست جمهوری ایالات متحده را بر عهده داشت و اتفاقا در دوره‌ای که برخی از افراد و جریان‌های سیاسی داخلی، خوش‌باورانه صحبت از سرگیری روابط ایران و آمریکا می‌کردند، تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی و سیاسی جدید بر ایران آغاز شد.
در دوران همین رئیس‌جمهور دموکرات آمریکا بود که سیاست «مهار دوجانبه» به اجرا در آمد. دو سال بعد، کلینتون کلیه شرکت‌های آمریکایی را از مبادله  اقتصادی با ایران منع کرد. بعد از آن نیز قانون «داماتو» و قانون «تحریم ایران و لیبی» به تصویب رسید. هدف  از اجرای همه این قوانین و طرح‌ها، جلوگیری از افزایش قدرت اقتصادی و سیاسی ایران بود، آن‌چنان‌که رهبر انقلاب در دیدار 29 بهمن‌ماه 93 چنین فرمودند:

«از بعد از تمام شدن جنگ، یعنی از سال 67 که هشت سال دفاع مقدّس تمام شد، یک برنامه‌ریزیِ عمومیِ قدرت‌های استکباری وجود داشت برای اینکه نگذارند ایران اسلامی تبدیل بشود به یک قدرت اثرگذار اقتصادی در منطقه؛ سعی کردند، روی این کار کردند.
خب، جنگ که تمام شد، ما شروع کردیم به برنامه‌ریزی برای مسائل اقتصادی و پیشرفت‌ها؛ مشغول برنامه‌ریزی شدیم؛ اینها فهمیدند که اگر جلوی ایران را نگیرند، اگر چنان‌چه اخلالگری نکنند، دخالت نکنند، مزاحمت نکنند، ایران اسلامی با توانایی‌های خود - که آن روز سایه وجود شریف امام بزرگوار هم بر سر ما بود و حیات مبارک ایشان ادامه داشت - با تکیه‌ به اسلام، با تکیه‌ به مردم، تبدیل خواهد شد به یک قطب اقتصادی منطقه‌ای و روی اقتصاد منطقه و اقتصاد بین‌الملل اثر خواهد گذاشت، [لذا] برنامه‌ریزی شد برای اینکه نگذارند.»

دوم. به نظر می‌رسد اصلی‌ترین هدف مقامات آمریکایی از مذاکرات با ایران، «تغییر رفتار» ایران است نه مسئله‌ هسته‌ای. بنابراین پرونده هسته‌ای «فرع» است و تغییر رفتار ایران «اصل». پس آمریکایی‌ها دنبال توافقی هستند که از طریق آن بتوانند رفتار ایران را تغییر دهند. توماس فریدمن، نویسنده معروف «نیویورک تایمز» نیز در مصاحبه‌ای به این موضوع اشاره کرد و گفت: «به نظر من با توافقی که اوباما با ایران بر سر مسئله هسته‌ای انجام می‌دهد امکان این تغییر در داخل ایران فراهم می‌شود. البته من نمی‌خواهم در این خصوص پیشگویی انجام دهم اما دست کم این امکان وجود دارد که با این توافق، مشارکت ایران در مسائل جهانی بیشتر شود و در نتیجه آن تغییراتی در داخل ایران رخ دهد.»

به همین دلیل و مواردی از همین دست است که آمریکا به مذاکرات با ایران نیاز دارد. اولا آنکه اوباما یکی از معدود رؤسای‌جمهوری است که تاکنون از خود «میراث» بر جای نگذاشته است و حال، به سرانجام رساندن توافق هسته‌ای با ایران، می‌تواند بهترین میراث اوباما در سال پایانی دولت وی باشد.
ثانیا اینکه آمریکا گزینه دیگری غیراز «مذاکره» ندارد. حمله  نظامی به‌عنوان آلترناتیو مذاکره، تنها گزینه محتمل دیگر آمریکا است که با توجه به بحران‌های عدیده‌ای که در حال حاضر آمریکا گریبانگیر آنها است، و نیز با توجه به برآوردهای واقع‌بینانه‌ای که آمریکایی‌ها از توان نظامی و دفاعی ایران دارند، کاملا غیرمعقول و هزینه‌زا است.
کمااینکه باراک اوباما سال گذشته، در سخنرانی خود در دانشکده نظامی وست‌پوینت به این نکته اشاره کرد که راهبرد جدید آمریکا، پرهیز از «مداخله‌ مستقیم» (یعنی درگیری نظامی) در سایر کشورها و استفاده از بازیگران نیابتی و منطقه‌ای است.

راهکار جایگزین برای حل مسئله
تا اینجا مشخص شد که گره پرونده هسته‌ای ایران در کجاست، حال باید به این پرسش پاسخ داد که پس چاره کار چیست؟
می‌دانیم که هدف اصلی از مذاکرات، لغو همه‌ تحریم‌ها و به تبع آن گشایش اقتصادی و حل مشکلات معیشتی مردم است.
اما گفته‌اند و درست هم گفته‌اند که در عالم سیاست نباید همه تخم‌مرغ‌ها را در یک سبد چید. سیاستمدار چیره و زبردست آن کسی است که برای حل یک «مسئله»، چندین «راه‌حل» داشته باشند. حال اگر بپذیریم که مهم‌ترین و بزرگ‌ترین مسئله‌ حال کشور، اقتصاد است، به نتیجه رسیدن مذاکرات، صرفا یکی از راه‌حل‌ها (آن هم به اذعای کارشناسان، نه چندان مهم) برای حل این مشکل است.
اما حل مشکلات اقتصادی کشور راه‌حل‌های دیگری هم دارد که اتفاقا در دسترس‌تر و سهل‌الوصول‌تر از به نتیجه رسیدن توافقات و دل بستن به «نقطه‌های خیالی» است. «مقاوم‌سازی اقتصاد» و «ساخت مستحکم درون»، مهم‌ترین راهکارهای مطمئن و کارآمد است که می‌تواند به‌عنوان آلترناتیو توافق هسته‌ای نقش ایفا کند.

چندی پیش، روزنامه «لس آنجلس تایمز» در گزارشی به همین موضوع پرداخت و اشاره کرد: «این درست است که تحریم‌های تحمیلی واشنگتن، اروپا و شورای امنیت سازمان ملل در رساندن ایران به میز مذاکره نقش حیاتی داشته‌اند، اما این به آن معنا نیست که فشار اقتصادی و مالی به اندازه کافی قدرتمند است که تهران را مجبور به یک توافق کند. ایران از کاهش فروش نفت، کاهش ارزش پول، کسری بودجه و محدودیت‌های بانکی و مالی در حال صدمه دیدن است.
اما ظرفیت ایران برای مقاومت در برابر درد اقتصادی و مشارکت در آنچه رهبر عالی ایران آن را «اقتصاد مقاومتی» می‌خواند- مقاومت در برابر تحریم‌ها و فشارهای اقتصادی خارجی-  بسیار بیشتر از آن چیزی است که ما تصور کنیم.»

به نظر می‌رسد یکی از دلایل انتخاب هوشمندانه شعار سال به نام «دولت و ملت، همدلی و هم‌زبانی» از سوی رهبر انقلاب برای پیش‌برد این اهداف باشد. شرایطی که در آن دولت و ملت در کنار هم، بستر لازم برای «قوی شدن» هرچه بیشتر کشور را فراهم کنند.

نظر
مرجع : دیدبان
شدت انتقاد حسن روحانی از محمود احمدی نژاد و عملکرد دولتش این تصور را به ذهن القا می کرد که با انتخاب روحانی دیگر خبری از ضعف های احمدی نژاد نخواهد بود. برای نمونه رئیس دولت یازدهم به گونه‌ای از کرامت مردم و یا مقابله با فساد سخن می‌گفت که احساس می‌شد وی هیچ‌گاه اجازه ورود چنین مسائلی در دولتش را ندهد اما در همین مدت گذشته شاهد رانت‌ها و فسادهای اقتصادی در دولت یازدهم بوده‌ایم.
وقتی روحانی یک احمدی نژاد تمام عیار می شود!
به گزارش افکارنیوز، در جریان تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری یازدهم، یکی از وجوه تبلیغاتی کاندیداهای مختلف انتقاد گسترده از عملکرد دولت وقت بود، که البته این انتقادها در مواردی به قدری شدید می‌شد که دیگر شباهتی با انتقاد نداشت و بیشتر به تخریب می‌ماند، در این کارزار حسن روحانی به شدت گوی سبقت را از رقبا ربوده بود. رئیس جمهور امروز و کاندیدای دو سال قبل انتخابات ریاست‌جمهوری، هیچ اقدامی از دولت قبل نبود که وی آن را مورد انتقاد و تخریب قرار ندهد و روحانی شدیدترین تخریب‌ها و سیاه‌نمایی‌ها را علیه دولت‌های نهم و دهم انجام داد.

القای چهره‌ای سیاه از عملکرد دولت‌های نهم و دهم از سوی روحانی به قدری شدید و پررنگ بود که احساس می‌شد اگر روحانی خود بر مسند ریاست جمهوری قرار بگیرد هیچ کدام از اشتباهات و کوتاهی‌های دولت احمدی نژاد را تکرار نخواهد کرد و حسن روحانی رئیس‌جمهوری کاملا بی‌شباهت با احمدی نژاد در ارتکاب اقدامات نادرست وی خواهد بود، اما بعد از مشخص شدن نتیجه انتخابات و انتخاب روحانی به ریاست‌جمهوری و در حالی که در آستانه پایان دو سالگی دولت یازدهم هستیم، نگاهی به عملکرد روحانی نشان می‌دهد که اقداماتی را که وی به شدت آن‌ها را در جریان تبلیغات انتخاباتی مورد انتقاد قرار می‌داد و به واسطه آن‌ها دولت وقت را تخریب می‌کرد، حالا خود مکرر مرتکب شده است. در ادامه به برخی از اقدامات دولت یازدهم که روحانی در جریان تبلیغات انتخابات آن‌ها را نکوهش کرده بود و خود تکرار کرد، اشاره می‌شود:

عدم صداقت با مردم


یکی از انتقادهایی که حسن روحانی و به طور کلی جریان مطبوع وی در طول سال‌های گذشته مکرر به دولت قبلی وارد می‌کردند ارائه مباحث و آمار غیر واقعی به جامعه بود. رسانه‌های پرتعداد اصلاحات و چهره‌های این جریان به راحتی و صراحت رئیس جمهور وقت را دروغگو خطاب و وی را به بی صداقتی با مردم متهم می‌کردند. حسن روحانی نیز در تبلیغات انتخاباتی سال 92، این صفت را به دولت وقت نسبت داد و از این ویژگی به شدت انتقاد کرد و مدعی شد دولتی که وی تشکیل خواهد داد همواره با مردم صادق خواهد بود و وی حتی دولت خود را دولت راستگویان عنوان کرد: «با تشکیل دولت تدبیر و راستگویان دولت شایسته‌سالاری را در کشور حاکم کرده و اخلاق محمدی(ص) را به کشور بر می‌گردانیم.»(1) اما عملکرد دو ساله دولت یازدهم به وضوح نشان می‌دهد که اقدامات و رفتارهای رئیس‌جمهور و دولت‌مردان با ادعای روحانی هیچ نسبتی ندارد و آن‌ها مکرر به بیان مباحث و ارائه آمارهایی که هیچ نسبتی با واقعیت نداشته اند به مردم پرداخته اند. ارائه آمار غیرواقعی در رابطه با رکود و اشتغال، ارائه آمار غیرواقعی از تورم و گرانی، نوع برخورد با مردم در افزایش قیمت نان و دیگر اقلام، نوع مواجهه با مردم در آزاد کردن قیمت بنزین، شیوه برخورد با مردم در حذف یارانه‌ها و ... همگی نشانه‌هایی است که عدم صداقت دولت با مردم را نشان می‌دهد. به عنوان نمونه در حالی چند هفته قبل قیمت بنزین به یکباره گران شد که مقامات دولتی به صراحت از عدم گرانی بنزین خبر داده بودند: «برنامه‌ای برای گران کردن بنزین در سال 94 نداریم»(2) «قیمت بنزین و حامل های انرژی در سال 94 افزایش نمی یابد»(3)

نوع تعامل با جهان


ادعای تعامل با جهان و برقراری ارتباطات گسترده و احترام متقابل بین کشورمان و کشورهای دیگر، اصلی‌ترین شعار روحانی در زمان تبلیغات انتخاباتی بود. روحانی در جریان تبلیغات انتخاباتی از عملکرد دولت وقت در نوع مواجهه با جهان انتقاد کرد و آن را به شدت زیر سئوال برد و مدعی شد وی احترام به ایران و ایرانی را بازمی‌گرداند و از بازگشت احترام به پاسپورت ایرانی سخن گفت: «اگر می‌خواهید گذرنامه ایرانی به احترام خود برگردد، پای صندوق آراء بشتابید.»(4) وی همچنین در اولین کنفرانس خبری بعد از ریاست‌جمهوری‌اش نیز وعده بازگرداندن احترام به پاسپورت ایرانی داد. اما آنچه در طول دو سال گذشته از دولت یازدهم شاهد بوده‌ایم، نه تنها احترام به پاسپورت ایرانی بازنگشته است که اهانت‌ها به ایرانی‌ها شدیدتر شده است. دولت یازدهم اصلی‌ترین و در واقع تنها پروژه‌ای را که در این مدت پی گرفته است بحث سیاست خارجی و مذاکرات هسته‌ای بوده اما آنچه عاید کشورمان شده، تشدید تحریم‌های ناجوانمردانه از سوی امریکا و غرب بوده به طوری که در طول دوران دولت یازدهم تاکنون ده‌ها بار ایران تحریم شده است. علاوه بر این، تهدید نظامی و انواع اهانت‌ها به ملت ایران در طول این مدت توسط امریکا صورت گرفته است. در اقدامی بی سابقه آمریکا به نماینده معرفی شده از سوی خود دولت روحانی در سازمان ملل ویزا صادر نکرد و اجازه ورود وی به امریکا را نداد. در حالی که روحانی و ظریف و به طور کلی دولت یازدهم بیشترین تلاش‌شان را برای عادی‌سازی رابطه با امریکا و عربستان کردند، اما به وضوح شاهدیم که این دو کشور با هماهنگی یکدیگر قیمت نفت را به نصف رساندند. در واقع برخلاف شعارهای روحانی، وی و دولت یازدهم دیپلماسی فایده را به دیپلماسی هزینه تبدیل کردند و نه تنها موجب افزایش اعتبار ایران در جهان نشدند که موجبات گستاخی بیش از پیش دشمنان ملت ایران را به وجود آورده‌اند.

مسائل اقتصادی و معیشتی مردم


در طول دوران انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری، حجت‌الاسلام حسن روحانی به طور مکرر از وضعیت اقتصادی جامعه انتقاد کرده بود و وضعیت آن زمان را نتیجه عملکرد و سوء‌مدیریت دولت وقت می‌دانست. روحانی و رسانه‌های حامی‌اش حتی به صراحت عنوان کرده بودند که وضعیت نامناسب اقتصادی حاکم بر کشور نتیجه سوء‌مدیریت دولت‌مردان وقت است و تاثیر تحریم‌ها در این مشکلات را 10 تا 20 درصد می‌دانستند. اما حالا رئیس‌جمهور همه مسائل کشور را به مذاکرات هسته‌ای و تحریم‌ها گره زده است و مدعی است حتی آب خوردن مردم هم به این موضوع بسته است. روحانی مکرر اعلام کرده بود که در دولت وی قرار نیست مردم نگرانی برای گرانی‌ها داشته باشند: «در برنامه مدون من علاوه بر راه حل‌های برای رفع این مشکلات؛ راه حل‌های کوتاه مدتی یک ماه و 100 روزه برای حل مشکلات و معضلات اقتصادی، اجتماعی و سیاست داخلی و خارجی پیش‌بینی شده است که ما می‌توانیم در یک فرصت کوتاه شاهد تحول اقتصادی باشیم.»(5) «در صورت انتخاب به سمت ریاست‌جمهوری، دستمزد کارگران را طبق قانون به اندازه‌‌ی تورم افزایش خواهم داد. دستمزد کارگران باید طبق قانون کار به اندازه‌ای که تورم وجود دارد، افزایش پیدا کند. در صورت انتخاب به سمت ریاست‌جمهوری، در دولت آینده حداقل حقوق کارگران مطابق با نرخ تورم افزایش پیدا خواهد کرد.»(6) «ما برای اشتغال یک برنامه جدی خواهیم داشت و من جدی‌ترین برنامه اقتصادی‌ام در ماه‌های اول حل معضل اشتغال است و مخصوصا برای آن‌هایی که تحصیل کرده دانشگاه‌ها هستند و وقتی این مشکل شد خود به خود ما می‌توانیم دانشجویان تحصیلکرده خارج از کشور را هم به داخل کشور جذب کنیم و استفاده بکنیم.»(7) اما شرایطی که در حال حاضر بر کشور در این زمینه حاکم است نیازی به توضیح ندارد.

آزادی بیان


فقط کافی است نگاهی به سخنرانی‌ها و جلسات انتخاباتی روحانی در سال 92 بیندازیم تا متوجه شویم که وی مکرر از لزوم آزادی بیان و ارائه دیدگاه‌های مختلف و انتقادپذیری مسئولین و دولت سخن گفته است. وی دولت‌های نهم و دهم را به شدت در این زمینه تخریب کرد و مدعی شد در دولت وی آزادی بیان در حد بالایی وجود خواهد داشت: «دولت تدبیر آزادی را به دانشگاه‌ها بازخواهد گرداند و باید مسئولان امانت‌دار آرای مردم باشند.» «بی‌تردید آزادی اندیشه و بیان انتقاد، حق همه ما است، من همان راهی را دنبال می‌کنم که هاشمی و خاتمی رفتند.» «به نظر بنده حتی نقد و نظر مخالف نیز نعمت است. وقتی تیمی در کابینه کار می‌کند باید هماهنگی‌هایی داشته باشند. در سال‌های اخیر در هیئت‌وزیران جو غیرآزاد برقرار بود به طوری که با انتقادی کوچک وزیر جابجا می‌شد.» اما آنچه را که امروز و بعد از گذشت نزدیک به دو سال از عمر دولت یازدهم شاهدیم، حسن روحانی نه تنها آزادی در حد بالا را به مردم ارمغان نداد که از کم‌ترین حدود آزادی برای منتقدین هم دریغ کرد. در همین دو سال گذشته شاهد بوده‌ایم که مکرر رسانه‌های منتقد دولت به جرم انتقاد از رئیس‌جمهور و مذاکرات هسته‌ای توقیف شدند، دولت از برگزاری نمایشگاه مطبوعات در آبان ماه سال 92 به خاطر همزمانی با مذاکرات هسته‌ای و بیم انتقاد رسانه‌ها از مذاکرات، در اقدامی بی‌سابقه ممانعت کرد. در حالی که رئیس‌جمهور تلاش کرده ژست همراهی با دانشجویان به خود بگیرد اما هر زمان که در دانشگاه حضور یافته این حضور جنبه تشریفاتی داشته و جلسه به اصطلاح دانشجویی رئیس‌جمهور هیچ رنگ و بوی دانشجویی نداشته و وی مانع حضور و سخنرانی منتقدین دولت شده است. رئیس‌جمهور برای محدود کردن نهادهایی شورایی مانند شورای عالی انقلاب فرهنگی و شورای عالی فضای مجازی ابایی نداشته و به راحتی تلاش کرده از نقش این شوراها بکاهد. البته در این بین برخوردهای تند و زننده و توهین‌آمیز رئیس‌جمهور با منتقدین هم که دیگر برای همگان روشن است.

احترام به مسئولین گذشته و عدم تخریب افراد در غیاب آن‌ها


از جمله انتقادهایی که روحانی به احمدی‌نژاد داشت و آن را در زمان تبلیغات انتخابات نیز طرح کرد، مربوط به انتقادهای احمدی‌نژاد نسبت به دولت‌های قبلی و شخصیت‌های گذشته می‌شد. حسن روحانی از اینکه احمدی نژاد نسبت به عملکرد دولت‌ها و رئیس‌جمهورهای قبل از خود، بدون اینکه آن‌ها حضور داشته باشند از جمله در مناظره معروف سال 88، انتقاد کرده بود، اعتراض داشت و این عملکرد رئیس دولت‌های نهم و دهم را منافی با اخلاق می‌دانست: «به خیلی‌ها ظلم شد در رسانه‌ها حتی در صدا و سیما، ای کاش می‌شد آن‌ها می‌آمدند از خودشان دفاع می‌کردند همان شبی که بهشان تهمت زده شد خوب بود فردا صبح صدا و سیما آن‌ها را صدا می‌زد»(8) «دولت تدبیر از هرگونه تهمت و تخریب پرهیز خواهد کرد. این دولت حتی به آن‌هایی که هشت سال به ماها تهمت زدند، مقابله به مثل نخواهد کرد.»(9) اما دیری نپایید که وقتی خود به مسند ریاست‌جمهوری رسید همین اقدام احمدی‌نژاد را تکرار کرد و در جلسات مختلف دولت قبل از خود را تخریب کرد. سیاه‌نمایی و تخریب دولت قبلی توسط روحانی به قدری شدید بود که همگان می‌گویند دولت روحانی بیش‌تر از اینکه اقدام ایجابی انجام دهد از تخریب دولت قبلی تغذیه می‌کند. سیاه‌نمایی‌های شدید روحانی در گزارش صد روزه تلویزیونی در آذرماه سال 92 موجب شد که احمدی‌نژاد وی را دعوت به مناظره کند.

احترام به مجلس و قانون‌مداری


یکی از انتقادهای تند و گسترده‌ای که حسن روحانی و حامیان وی به دولت احمدی‌نژاد داشتند، عدم توجه وی به مجلس بود. حسن روحانی به کرات این اقدام را مورد انتقاد قرار داده بود و مدعی شده بود که دولت وی همواره به مجلس و تصمیمات مجلس احترام خواهد گذاشت: «رابطه بین مجلس و دولت همیشه مورد تأکید مقام معظم رهبری بوده است که در این دولت متأسفانه رابطه خوبی برقرار نبود و برخی از مصوبات مجلس را دولت بدون هیچ دلیلی اجرا نمی‌کرد.» اما در عمل شاهد حمله‌های وی به مجلس آنجا که تصمیمات مجلس به مزاجش خوش نمی آمد بودیم. از جمله نوع مواجهه روحانی با مجلس در زمان استیضاح وزیر علوم و ارائه کارت زرد به وزیر ارشاد و اهانت مشاوران دولت به مجلس را می‌توان نام برد که همگی بیانگر دیدگاه واقعی دولت یازدهم در قبال مجلس شورای اسلامی است. همچنین روحانی و حامیان وی دولت قبلی را به دلیل عدم توجه به قانون به شدت مورد انتقاد قرار می‌دادند و حسن روحانی مکرر بر رعایت قانون توسط دولت یازدهم تاکید کرده، اما این دولت نیز از سرپیچی از قانون ابایی نداشته است و آخرین نمونه سرپیچی از قانون توسط روحانی مربوط به گران کردن یکباره بنزین می‌شود. در حالی که طبق قانون و مصوبه مجلس دولت فقط حق داشت پنج درصد قیمت بنزین را گران کند، اما بدون توجه به این مصوبه، قیمت بنزین را به یکباره چهل درصد گران کرد.

اقدامات پوپولیستی

حامیان روحانی مکرر احمدی‌نژاد و دولت‌های نهم و دهم را به رفتارهای پوپولیستی متهم می‌کردند و با تمسک به همین موضوع، دولت قبل را مورد تخریب قرار می‌دادند. آن‌ها حتی اقدامات مفید و رفتارهای مردمی احمدی‌نژاد را متهم به پوپولیستی بودن می‌کردند. اما حسن روحانی نیز نشان داد که در این زمینه توانایی‌های خاصی دارد به طوری که اقدامات دولت قبل که وی و حامیانش آن‌ها را پوپولیستی می‌خواندند در دو سال گذشته به کرات توسط روحانی انجام شد. سفرهای استانی، ارائه سبد کالا، شعارهای عوامانه و... از مواردی هستند که قبلا از آن‌ها به عنوان رفتارهای پوپولیستی یاد می‌شد اما حالا توسط روحانی به عنوان اقدامات موثر و مثبت دولت تکرار می‌شود.

فساد اقتصادی و فامیل‌بازی در دولت


فساد اقتصادی از دیگر اتهاماتی بود که روحانی و رسانه‌های حامی‌اش به دولت قبلی نسبت می‌داده و می‌دهند و رئیس دولت یازدهم به گونه‌ای از مقابله با فساد سخن می‌گفت که احساس می‌شد وی هیچ‌گاه اجازه ورود چنین مسائلی در دولتش را ندهد اما در همین مدت گذشته شاهد رانت‌ها و فسادهای اقتصادی در دولت یازدهم بوده‌ایم. از جمله می‌توان به رانت 650 میلیون یورویی و اعطای امتیاز غیرقانونی به یک تاجر بانک مرکزی و وزارت صنعت اشاره کرد. علاوه بر این حسن روحانی همواره مدعی بود دولت وی دولت پسرخاله و پسرعمه نخواهد بود: «با تشکیل دولت تدبیر و راستگویان دولت شایسته‌سالاری را در کشور حاکم کرده و اخلاق محمدی (ص) را به کشور بر می‌گردانیم.»(10) «همه دستگاه‌ها باید فعالیت اقتصادی‌شان را به صورت شفاف بیان کنند. همه مردم باید از آمار، ارقام و طرح‌های اقتصادی در یک لحظه باخبر شوند؛ در اینجا پسرخاله و پسرعمه نداریم.»(11) اما در عمل شاهد حضور فعال اطرافیان رئیس‌جمهور در دولت هستیم. از جمله: حسین فریدون برادر حسن روحانی دستیار ارشد رئیس‌جمهور، عبدالحسین فریدون برادرزاده حسن روحانی مدیرکل وزراتی علوم و آموزش عالی و سرپرست مرکز جذب اعضای هیئت علمی این وزارتخانه، طاهره قیومی که حسن روحانی دایی مادر وی است مسئول روابط عمومی نهاد ریاست‌جمهوری، اسماعیل سماوی خواهرزاده حسن روحانی سرپرست گروه مشاوران جوان، رئیس مرکز ارتباطات مردمی نهاد ریاست‌جمهوری و مشاور رئیس دفتر رئیس‌جمهور، علی‌اصغر پیوندی پسرعمه حسن روحانی سرپرست دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی را می‌توان نام برد.

ادبیات نامناسب


از انتقادهای متدوالی که حامیان روحانی نسبت به احمدی‌نژاد ابراز می‌داشتند، این بود که آن‌ها مدعی بودند وی در صحبت‌های خود ادبیات مناسبی به کار نمی‌برد و از حسن روحانی به عنوان رئیس‌جمهوری که از ادبیات مناسبی برخوردار است یاد می‌کردند. روحانی نیز ادبیات احمدی‌نژاد را اهانت‌آمیز می‌دانست و مدعی بود در دولت وی به کسی اهانت نخواهد شد: «من به سهم خودم اجازه نخواهم داد در دولت آینده به کسی توهین شود یا تهمت زده شود.» اما در طول همین دو سال گذشته از عمر دولت، ادبیات اهانت‌آمیز روحانی در قبال منتقدین و مردم آوازه عام و خاص است. بی‌سواد، بی‌شناسنامه، بزدل سیاسی، کسانی که از جای خاص پول می‌گیرند، تازه به دوران رسیده، بی‌عقل، حوالت دادن به جهنم و ... خطاب‌هایی بوده که روحانی آن‌ها در قبال منتقدین به کار برده است.

کرامت مردم

حجه‌الاسلام حسن روحانی ادعا کرده بود دولت وی به کرامت مردم احترام خواهد گذاشت و ارتش رسانه‌ای حامی روحانی نیز مکرر از عدم احترام به کرامت انسانی مردم توسط دولت احمدی نژاد سخن می‌گفتند روحانی حتی مدعی شد در دولت وی صف‌های تحقیرآمیز وجود ندارد: «در این دولت صف‌های تحقیرکننده نداشتیم»(12) اما همگان دیدند که حماسه ارائه سبد کالا به مردم، چگونه نهایت احترام به کرامت انسانی توسط دولت روحانی را به رخ کشید. علاوه بر این نوع مواجهه دولت با مردم در زمینه یارانه‌ها نوع دیگری از احترام به کرامت انسانی توسط روحانی است. در حالی که روحانی مدعی شده بود: «دولت تدبیر و امید به دنبال این است که آنچنان مردم را از درآمد سرشار کنند که اصلاً به یارانه 45 هزار تومانی نیازی نداشته باشند.»

عدم تغییر گسترده در دولت


روحانی و حامیانش از جابجایی مدیران در دوران ریاست‌ جمهوری احمدی‌نژاد به شدت انتقاد می‌کردند و وی مدعی شده بود در دولت یازدهم هیچ‌گاه چنین اتفاقی نخواهد افتاد. حسن روحانی در اولین نشست خبری بعد از انتخابات در پاسخ به این پرسش که «آیا مجریان و مسئولان دولت نهم و دهم را درو می‌کنید یا از آنها استفاده خواهید کرد؟» گفت: «ما گفتیم کلید داریم، نگفتیم داس داریم. دولت آینده، دولت کارآمدی و شایسته‌سالاری است و از همه عزیزان و مدیرانی که هشت سال کار و تلاش کردند و شایسته هستند استفاده می‌کنیم و در مقابل آنها تواضع می‌کنم.»(13) اما آنچه در عمل اتفاق افتاد، موجب شد روحانی بتواند رکورد جابجایی مدیران در دولت‌های مختلف را به نام خود بزند. تغییرات در دولت یازدهم به قدری شدید بود که در ماه‌های نخست روی کار آمدن دولت به طور متوسط هر هفته 70 نفر در مجموعه دستگاه‌های اجرایی کشور در سطوح مختلف مدیریتی جابجا شدند.

سخن پایانی


متاسفانه باید بگوییم که انتقادهایی که روحانی از دولت قبلی می‌کرد و حالا خود آن را تکرار می‌کند به قدری زیاد است که در این کوتاه نمی‌گنجد و آنچه به آن اشاره شد برخی از مواردی بود که تناقضات آشکار بین وعده‌های انتخاباتی روحانی با اقدامات عملی وی را نشان می‌دهد.  دولت یازدهم با تمسک به ارتش رسانه‌ای که در اختیار دارد تلاش می‌کند واقعیت‌ها را وارونه جلوه دهد و عملکرد خود در عرصه‌های مختلف را مثبت جلوه دهد و همین امر موجب شده تا بسیاری از واقعیت‌های پیرامون دولت در عرصه‌های مختلف نادیده گرفته شود.

پی‌نوشت‌ها:


1-سخنرانی روحانی در جمع مردم گیلان، 19 خرداد 1392

2- وزیر نفت، 29 دی 93

3- نوبخت سخنگوی دولت 5 اسفند 93

4-سخنرانی روحانی در ورزشگاه شیرودی، 18 خرداد 92

5- برنامه تلوزیونی با دوربین، 7 خرداد 1392

6- گفتگو با خبرگزاری ایلنا در رشت، 19 خرداد 1392

7- گفتگو با ایرانیان خارج از کشور در شبکه جام جم؛ 10 خرداد 1392

8- گفت و گوی ویژه خبری، خرداد 1392

9- سخنرانی در جمع مردم بجنورد، 22 خرداد 1392

10- سخنرانی در جمع مردم گیلان، 19 خرداد 1392

11-سخنرانی در نخستین همایش اقتصاد ایران، 14 دی 1393

12- سخنرانی در جمع فرمانداران سراسر کشور، خرداد 1394

13- اولین نشست خبری رئیس جمهور منتخب، 27 خرداد 1392

نظر
نماینده شیخ الازهر مصر با تجلیل از فداکاری‌ها و مجاهدت‌های نیروهای داوطلب مردمی عراق، آنها را پیروز نبرد تمام عیار کنونی با «داعش» خواند.

به گزارش تسنیم، شیخ «حسن الجناینی» گفت: «عزیزترین چیزی که نیروهای داوطلب مردمی تقدیم می‌کنند، خونشان است؛‌ خونی که برای حفظ سرزمین مطهر عراق ]به خاطر مرقدهای امامان معصوم(ع)[ ریخته می‌شود. 

وی خطاب به نیروهای داوطلب مردمی گفت: «شما ای ملت عراق، صبر پیشه کنید و مستحکم باشید و تقوای الهی پیشه کنید و بدانید که پیروزی با صبر به دست می‌آید. شما ای فرزندان حسین(ع) و علی(ع) و مجاهدان ابرار، صداهایتان را بلند کنید و بگویید: «هیهات منا الذله»، این کلامی است که با آب طلا نوشته شده است و ما آن را اعلام می‌کنیم. 

ملت عراق در برابر کسانی قرار دارد که از دین چیزی نمی‌دانند و به خاطر دنیای خود، به کودکان و زنان رحم نمی‌کنند و آب دجله را با خون قهرمانان (و مردم) بی‌گناه و به خاطر دنیا در آمیخته‌اند.

وی از جهان عرب نیز خواست  همچون ملت عراق مقابل داعش، در یک صف واحد قرار گیرند.
الجناینی خطاب به تکفیری‌ها هم تاکید کرد: «ای عناصر داعش، حال که به عراق آمده‌اید، گور خود را بکنید، تا در آن دفن شوید. سال گذشته در پی صدور فتوای مرجعیت، بسیج مردمی پیروزی‌های بزرگی کسب کرد و توانست مناطقی مثل «آمرلی»، «جرف الصخر» و «تکریت» را آزاد کند.

مالکی و فتوای مرجعیت
«نوری مالکی»‌ معاون رئیس‌جمهور عراق نیز دیروز تاکید کرد: «فتوای مرجعیت بزرگترین توطئه تاریخ عراق را خنثی کرد.» وی گفت: «نیروهای داوطلب مردمی با چالش‌هایی مقابله می‌‌کنند که ملت عراق با آنها روبروست.» مالکی از همه مردم عراق خواست به بسیج مردمی بپیوندند و از این طریق، توطئه آنهایی را که مدعی هستند این نیروها به طیف خاصی تعلق دارند، را خنثی کنند.
معاون رئیس‌جمهور عراق گفت:  «نیروهای داوطلب مردمی با وجود هجمه‌های برخی رسانه‌ها، پیروزی‌های پیاپی کسب کرده‌اند.

هلاکت 56 تروریست
به گزارش واحد مرکزی خبر، «سعد معن»‌سخنگوی عملیات مشترک ارتش عراق اعلام کرد، نیروی هوایی این کشور 23 تروریست تکفیری را در منطقه «هیت» به هلاکت رساند. 11 تروریست دیگر نیز در نزدیکی پالایشگاه بغداد به دست نیروهای دولتی کشته شدند.
همچنین، نیروهای امنیتی با یورش به پایگاه تروریست‌‌ها در «بیجی»، هشت تکفیری از جمله پنج تک تیرانداز را کشتند.

در موصل نیز 25 کودک که توسط عناصر داعش برای بمب‌گذاری در خودرو آموزش  می‌دیدند، بر اثر انفجار کشته شدند!
از استان کرکوک نیز خبر می‌رسد، تروریست‌‌های داعش برای عملیات تروریستی و انتحاری، 123 کودک را به خدمت گرفته‌اند.