تبرئه قاتل جوان سیاهپوست اهل فرگوسن در آمریکا، سرکوب وحشیانه معترضین به نژادپرستی در ایالت میسوری و فراری دادن قاتل مسلمانان در حادثه چپل هیل همگی نشان از حاشیه امن برای جانایت کاران نژادی و قومی بهطور عام و قاتلان مسلمانان بهطور خاص در امریکا دارد.
به گزارش سرویس سیاسی صبح توس، “تنها 20 روز از زمان ورود الجمیلی، مهاجر عراقی به آمریکا میگذشت که هدف گلوله قرار گرفت. ” هر فردی با شنیدن این خبر گمان میکند یک تروریست یا بمبگذار یا حداقل یک سارق و جانی توسط نیروی پلیس یا شبیه آن در حین فرار به سزای عمل خود رسیده باشد اما حقیقت چیز دیگری است.
یک مسلمان عراقی الاصل در یک روز زمستانی جلوی چشمان همسر و برادرش به رگبار بسته شد و به شهادت رسید. گویا سناریوی جدید صهیونیسم رسانهای بر پایه عادیسازی کشتار مسلمانان در جهان شکلگرفته و از آمریکا شروعشده است. رسانه های غربی با احمق فرض کردن مخاطبان خود اعلام این خبر را به شیوهی مرور اخبار هواشناسی یا وضعیت ترافیک شهری در دستور کار قرار دادهاند تا هم دعوت به کشتار مسلمانان کرده باشند و هم اذهان حقیقتطلب و استکبارستیز را متوجه این جنایات نکرده باشند.
روی دیگر سکه اینجاست که رسانههای غربی که تلاش کردند حادثه چاپل هیل را تنها نتیجه یک نزاع بین دو همسایه بر سر جای پارک اتومبیل نشان دهند و ردپای اسلامستیزی در این حادثه را حذف کنند؛ در شیپور حادثه شارلی ابدو چنان دمیدند که اقدام وحشیانه چند تروریست را حاصل عقاید اسلامی عنوان کردند و یک و نیم میلیارد مسلمان را متهم به مخالفت با آزادی بیان و انجام عملیات تروریستی کردند.
ناگفته نماند شورای روابط اسلامی-آمریکایی و سازمان آزادیهای مدنی مسلمانان طی اقدامی بینتیجه از پلیس خواستند تا انگیزههای ممکن در پس این جنایت را بهدقت موردبررسی قرار دهد. این درخواست ازاینرو بینتیجه است که چندی پیش تبرئه شدن پلیس سفیدپوستی که در مردادماه یک نوجوان سیاهپوست را در شهر فرگوسن کشته بود، بار دیگر این شهر را صحنه تظاهرات اعتراضآمیز کرد.از این رو باوجود سیستم قضایی فاسد و پلیس نژادپرست آمریکا هرگز خدشهای به جنایتکاران نژادی و قاتلین مسلمانان وارد نمیشود.
سؤال اینجاست که درازای هزینهای که آمریکا بابت این سیاست دوگانهاش پرداخت میکند چه به دست میآورد؟ در پاسخ باید گفت بهطورکلی اسلام هراسی پدیدهای چندوجهی و شامل ابعاد اعتقادی، فرهنگی، سیاسی و استراتژیک است و ترس از اسلام و جوامع اسلامی و مسلماننشین در کنار وجوه مختلف استراتژیک و امنیتی حائز اهمیت است. ماهیت استراتژیک این بحث اثر سرنوشت سازی برای آینده مناسبات جهانی در روابط بین کشورهای غربی، مجموعه کشورهای مسلماننشین و همچنین چگونگی زندگی جوامع مسلمان مهاجر در سرزمینهای اروپایی، آمریکایی، استرالیا و اقیانوسیه دارد.
امروزه احساسات ضد مهاجران در بسیاری از کشورهای اروپایی و بهخصوص آمریکا که بهنوعی با مسائل و مباحث همگرایی فرهنگی و تنوع جمعیتی مواجه هستند، وجود دارد. این مسئله توانسته کشورهای اروپایی و آمریکا را به سمتوسوی اسلام هراسی سوق دهد چراکه در سالهای اخیر بیشتر شعارهای احزاب راست، مسلمانان مهاجر را مورد هدف قرار داده است. در آمریکا هماکنون بیگانهستیزی با اسلامستیزی کاملاً درآمیخته است. جمهوری خواهان افراطی پایبند به مجموعهای از اندیشههای مشترک از قبیل مخالفت با حضور خارجیان و مهاجران هستند. نژادپرستی این دسته از حاکمان آمریکا نیز عامل اصلی مجاز دانستن حذف مسلمانان از طریق ارعاب و وحشت و زندانی کردن آنها به بهانه رابطه با تروریست و نهایتاً قتل آنهاست.
از سوی دیگر نفوذ صهیونیستها در ساختار قدرت در آمریکا، بههیچعنوان حضور مسلمانان در آمریکا را تحمل نمیکند. دیگر وقت آن رسیده که اذهان به خوابرفته جامعه جهانی این سیاست کثیف و ریاکارانه آزادی بیان، حقوق بشر، مبارزه با تروریسم و امثالهم را کنار زده و چهره نفاق آلود آمریکا را نظاره کند.
انتهای پیام/