سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر

 

از برجام #سعدآباد تا برجام #وین

اکنون که مسئولان دولت به خسارت‌های محض برجام اعتراف می‌کنند و آفتاب تابان برجام را لب بام می‌بینند، باید به فهم عمیقی پیرامون روابط جمهوری اسلامی ایران با کشورهای دنیا رسید که ضرورت مقاومت و ایستادگی در برابر زیاده‌ خواهی آنها را تأیید می‌کند.

برجام در اذهان عمومی با چه واژه‌ها و مفاهیمی مترادف است؟

به عبارت دیگر مردم با شنیدن نام برجام به یاد چه چیز هایی می‌افتند ؟؟

پاسخ به این سؤالات چندان هم دشوار نیست.
فقط کافی است افکار عمومی را نسبت به این لغت مورد سؤال قرار داد و از آنها خواست که مانند برخی از برنامه ‌های تلویزیون، آنچه را که بلافاصله پس از شنیدن این واژه به ذهن می ‌آورند را ابراز کنند .

به ‌طبع عمده‌ ی شنوندگان، اولین چیزی را که پس از شنیدن برجام، به طور جدی، به یاد می‌آورند مفاهیمی نظیر

لغو تحریم‌ها
بده و بستان
بازی برد-برد
مذاکرات هسته‌ای
ظریف
جان کری
عراقچی
تخت روانچی

شاید تعبیری مانند «خسارت محض» باشد !!

اگر مخاطبان به شوخی هم بخواهند آنچه به ذهن‌ شان می‌آید را بگویند می‌توان به :

پرتاب خودکار
فشارهای ایمیلی
عکس یادگاری
قسم ‌خوردن ‌های والله بالله تالله صالحی در مجلس
حفظ کردن نام‌های عراقچی و تخت روانچی توسط دانش ‌آموزانی که قرار است زنگ برجام داشته باشند، اشاره کرد .

تقریباً برای افکار عمومی کشور کاملا روشن شده که مفهوم برجام، علاوه بر دستاورد های خوب و بدی که در عرصه‌ ی مذاکرات هسته‌ای داشته، بیشتر از همه حامل این پیام است که طی آن یک سری امتیازاتی که به سختی و با خون دل خوردن به دست آمده، در ازای یک‌ سری امتیازاتی که حق ما بوده اما به ظلم از ما دریغ کرده‌اند، را معامله می‌ کنند .

به تعبیر بهتر کارایی مفهوم «بده و بستان» برای این لغت سیاسی، بیشتر از سایر تعابیر دیده می‌شود.

بنابراین باید بپذیریم که « برجام » رهاورد جدیدی در سیاست خارجی ایران نبوده است، چرا که در همه‌ ی امور سیاسی در دولت‌ های گذشته، « برجام » های متعددی بر روی کاغذ، به امضای ایران و طرف مذاکره‌اش رسیده و در عمل نیز اقداماتی برای تحقق مفاد آنها صورت گرفته است.

با این وجود، می ‌توان همه ‌ی مذاکراتی که در طول انقلاب اسلامی با طرف‌های غربی و شرقی صورت پذیرفت را نوعی «برجام» به حساب آورد که طرف ایرانی و خارجی پشت یک میزنشسته و پیرامون موضوعی مشخص، مذاکره نموده و سپس برای انجام آن تلاش کرده‌اند .

یک نمونه‌اش مذاکرات سعد آباد است که تیم مذاکره ‌کننده‌ ایرانی، سال 82 به ریاست همین آقای حسن روحانی و کمال خرازی در مجموعه سعدآباد تهران با نمایندگانی از سه کشور اروپایی : آلمان، انگلیس و فرانسه دور یک میز نشستند و نهایتا بیانیه‌ موسوم به بیانیه «تهران» را قرائت کردند .

در واقع آن بیانیه نوعی «برجام» بود که در مذاکرات سعدآباد به امضای طرفین رسید و طرفین موظف به انجام وظایف خود طبق مفاد آن شدند.

اما برغم کلیه اقدامات اعتماد ساز، اروپایی‌ها به تعهدات خود عمل نکردند و رهبر انقلاب که در ابتدا از مذاکره ‌کنندگان حمایت کرده بودند و حتی پس از فزونی انتقادات نسبت به آنها در رسانه ‌های عمومی، اعلام کرده بودند که تا کنون کاری بر خلاف مبانی و اصول انجام نشده است ...

اما پس از گذشت نزدیک به 2 سال از برجام سعد آباد و انجام ندادن اروپایی‌ها به تعهدات خود، ایشان دستور دادند تا سیاست‌ های هسته‌ای کشور مانند گذشته پی گرفته شود و بعدها در سیزدهم دی ‌ماه سال 86 نیز در اینباره فرمودند : بنده گفتم که بایستی این روند عقب ‌نشینی متوقف شود و تبدیل بشود به روند پیشروی، و اولین قدمش هم باید در همان دولتی انجام بگیرد که این عقب‌نشینی در آن دولت انجام گرفته بود؛ و همین کار هم شد .

البته برجام سعدآباد هیچ ‌گاه خسارت محض خطاب نشد و به اندازه‌ تذکراتی که رهبر انقلاب به برجام اخیر داده‌اند، مورد انتقاد قرار نگرفت؛ هم‌ چنین معظمٌ‌ له در خصوص فایده‌ای که آن عقب‌ نشینی برای کشور داشت، خاطر نشان کردند : «این فرآیند عقب‌نشینی البته برای ما یک فایده‌ای داشت. بی ‌فایده نبود این عقب‌نشینی‌ها؛ فایده ‌اش اینبود که هم خودمان وعده‌ها و حرفهای رقبای اروپایی و غربی را تجربه کردیم، هم افکار عمومی دنیا تجربه کرد. امروز هرکس به ما می‌گوید آقا تعلیق موقت بکنید، ما میگوییم تعلیق موقت را که یکبار کردیم؛ دو سال !! فایده‌اش چه شد؟

با این وجود، حسن روحانی که یک بار برجام ناموفق سعد آباد را تجربه کرده بود، پس از پیروزی در انتخابات، مجدد? بر روند پیشین خود اصرار ورزید و اینبار در حجمی وسیع‌تر، بخش اعظم صنعت هسته‌ای کشور را طی برجام، به بهای امتیازاتی که هنوز نگرفته‌ایم، با بتن یکسان کرد !!


#کانال_مهرورزان_2

http://telegram.me/joinchat/B2ZCsz3AUNCPCA9gvZn4Uw