سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر


بازخوانی مواضع شفاف و انتقادی سید احمد آقای خمینی پیرامون سیاست های انحرافی دولت کارگزاران

سید احمد خمینی پس از رحلت امام با حمایت از رهبری آیت‌الله خامنه‌ای در تثبیت نظام کوشید:
«باید همگی پشت سر رهبری قرار بگیریم و از آرمان‌های امام و رهبر عزیز و محبوبمان، حضرت آیت‌الله خامنه‌ای دفاع کنیم.» (3)
«رهبر عزیز … بزرگواری که به دنیا نشان داد که عصر خمینی پایان‌پذیر نیست و باید برای اهداف امام از جان مایه گذاشت.» (4)

«مطمئناً امریکا چشم به کشور شما دوخته است. مطمئناً امریکا برای نابودی شما، تا آخرین نفس علیه شما اقدام خواهد کرد و لحظه‌ای شما را راحت نخواهد گذاشت. لذا شما به احترام خون شهدا و اسرا و به احترام مجروحان و مفقودالاثرهایتان باید کمربندها را محکم ببندید و پشت سر مقام معظم رهبری بایستید و از آرمان‌های امامتان دفاع کنید.» (5)

حرمت رهبری نظام اسلامی، از اصول خدشه‌ناپذیر انقلاب اسلامی ماست

او هنگامی که احساس کرد عده‌ای قصد تضعیف جایگاه ولایت فقیه و رهبری را دارند، با قاطعیت چنین نظر داد:
«شکی نیست آزادی باید در چهارچوب اسلام باشد و شکی نیست که هیچ کس حق شکستن حریم رهبری را ندارد. حرمت رهبری نظام اسلامی، از اصول خدشه‌ناپذیر انقلاب اسلامی ماست.» (6)

«اگر امروز اختلاف موجب شود که به اقتدار ولی فقیه صدمه بخورد، گناه بزرگی مرتکب شده‌ایم.» (7)
«شما نگذاشتید که امام احساس تنهایی کنند، نباید بگذارید آیت‌الله خامنه‌ای مقام معظم رهبری هم احساس تنهایی کنند. بیایید اینجا و در کنار مرقد امام، با امام هم‌پیمان شویم و بگوییم: اماما! حال که تو در بین ما نیستی، ما زنان و مردان انقلابی، پشت سر رهبری و در خط رهبری در مقابل امریکا، در مقابل ابرقدرت‌ها می‌ایستیم و تا آخرین نفس برای پیاده کردن آرمان‌های انقلابی‌مان از انقلاب دفاع می‌کنیم. هر کس منکر این معنا باشد، مطمئن باشید که در خط امام نیست. هر کس بگوید اطاعت از امام غیر از اطاعت از حضرت آیت‌الله خامنه ای است در خط امریکاست.»

 نقد دلسوزانه حاج احمد آقا
سید احمد خمینی در عین این که چنین از رهبری دفاع می‌کند، به تدریج از سال 70 به منتقدی دلسوز در برابر دولت اکبر هاشمی رفسنجانی تبدیل می‌شود. پس از انتخابات ریاست جمهوری 68 با پیروزی شخصیتی شناخته شده چون هاشمی رفسنجانی، قرار بود اقتصاد کشور در مدت 4 و یا نهایتاً 8 سال سامان یابد و ایران به تعبیر خودش «ژاپن اسلامی» شود.

اما این کشور نه تنها ژاپن اسلامی نشد، بلکه سیاست‌های لیبرالیستی دولت سازندگی، رفته‌رفته ایران اسلامی را از آرمان‌هایش نیز دور کرد. این انحراف از مسیر که از ابتدای دولت سازندگی اوج گرفته بود، انتقاد شدید بسیاری از دلسوزان نظام و به ویژه یادگار امام را برانگیخت. تا جایی که سید احمد خمینی که تنها در مواقع ضروری لب به انتقاد می‌گشود، در خصوص یکی از سیاست‌های انحرافی دولت برای جذب سرمایه‌داران به کشور می‌گوید: «ملاقات با سرمایه‌داران فراری زمان شاه، ایران را به ایران زمان شاه، یعنی مورد قبول غرب مبدل می‌کند.»

فرزند امام با توجه به سیاست‌های اقتصادی دولت و برنامه‌ها و شعارهای توسعه، انتقادهای زیادی را نسبت به وضعیت معیشتی محرومان جامعه مطرح می‌کرد:
«ما هرگز اجازه نمی‌دهیم سرمایه‌داران زالوصفت که به خون حزب‌الله عزیز و محرومان و پابرهنگان تشنه‌اند با در اختیار گرفتن مقدرات اقتصادی در بدنه این نظام مقدس و الهی نفوذ کنند … همه باید هوشیار باشیم و بدانیم که اقتصاد از سیاست و فرهنگ جدایی‌ناپذیر است.» 27/6/70

حاج احمد خمینی همچنین با توجه به وضعیت خاص دولت هاشمی و عدم امکان انتقاد سالم مردم از مسئولان، از این وضعیت نیز گلایه می‌کند:
«باید توجه داشت که طرح آزادانه دیدگاه
‌ها و آرای مختلف برای حفظ و بقاء اصول اساس ارکان نظام و انقلاب ضروری است … آزادی لازمه دین است و این‌گونه گمان نکنند که فلانی شخصیت بزرگی است و هیچ‌کس نباید بگوید بالای چشم او ابروست.»

حاج احمد خمینی در ادامه منظور خود را شفاف بیان می‌کند:
«بجز رعایت حریم رهبر معظم انقلاب اسلامی که وظیفه همه است، مسئولیت‌ها هر اندازه بزرگتر باشد مردم باید نسبت به طرح نظرات و انتقادات خود درباره آنها حساس‌تر باشند … یکی از گرفتاری‌هایی که متأسفانه بعضی‌ها به آن دچار شده‌اند این است که نمی‌توانند نظرات مخالف خود را تحمل کنند. این شیوه عمل منجر به دیکتاتوری می‌شود و با فرهنگ انقلاب و اصول بنیادین نظام اسلام ما مغایرت دارد.» 23/8/70

او از جریانی گلایه می‌کند که ادعای انقلابی‌گری دارند، اما تابع رهبری نیستند:
«هر کس هر اندازه انقلابی باشد، اما در خط رهبری حرکت نکند، به آرمان‌های مردم خیانت کرده است.» (9)
اما آنچه اقتصاددانان لیبرال و تکنوکرات دولت هاشمی به دنبال آن بودند، توسعه به هر قیمت بود. روح غالب بر اقتصاد غربزده، تجمل‌پرستی و رفاه‌طلبی است. این روح به آرامی در کالب


د مدیران دولتی ریشه می‌دواند و دیگر ساده‌زیستی برای یک مدیر عار، و تجمل‌گرایی سکه رایج می‌شود؛ سکه‌ای که گویا باورهای رئیس‌جمهوری را هم که در مکتب امام آموزش دیده است، دگرگون می‌کند تا او نیز بگوید: «بسیجی باید مانور اشرافی‌گری بدهد.»

عادی شدن همین امر در بین سیاسیون و دولتمردان، انتقاد سید ‌احمد آقا را که در مکتب بزرگ‌مرد ساده‌زیستی چون امام خمینی ‌آموزش دیده بود‌، برمی‌انگیزد. وی در گفتگویی با روزنامه کیهان در اردیبهشت سال 70، درخصوص افزایش تجمل‌گرایی و رفاه‌زدگی می‌گوید:
«متآسفانه تجمل، زیبایی‌پرستی، رفاه‌زدگی، افراط در میهمانی‌های آنچنانی به حدی است که اگر بخواهیم به سال‌های قبل از فوت امام برسیم، کار بس مشکلی در پیش داریم. شما سری به وزارتخانه‌ها بزنید، گلدان‌های گل‌های زینتی که از مال مردم فقیر تهیه می‌شود را ببینید. میز و صندلی‌ها دیگر میز و صندلی‌های اول انقلاب نیست. سفره‌ها دیگر آن سفره‌ها نیست. ریخت و پاش‌ها به قدری است که دل هر کسی را به درد می‌آورد. اینها همه برای این است که شعارهای انقلاب را جدی نگرفته‌ایم.»

یکی از اصلی‌ترین خطوط انحرافی دولت اکبر هاشمی رفسنجانی کنار گذاشتن برنامه اول توسعه و اجرای سیاست تعدیل اقتصادی بود. دولت گام‌های شتابانی را بدین سو برداشت تا عملاً با سیاست‌های بانک جهانی همسو شود.

تحلیل هاشمی رفسنجانی و تیم اقتصادی‌اش در آن زمان این بود که با اجرای برنامه اول و تسهیلات خاص برای صادرات، وام و بهره وام‌ها از ارز حاصل از صادرات تأمین می‌شود؛ ولی به گفته روغنی زنجانی رئیس وقت سازمان برنامه و بودجه، تحلیل اشتباه در قیمت هر بشکه نفت و کاهش قیمت آن در بازارهای جهانی و همچنین اشتباه در میزان صادرات غیرنفتی، عملاً دست دولت را در پرداخت وام‌های خارجی خالی گذاشت و انبوهی از بدهی‌ها را در سال 70 و 71 ایجاد کرد.

سرانجام، پیامدهای تصمیمات اشتباه دو ساله دولت سازندگی، به سوی سفره‌های مردم سرازیر شد تا حتی یادگار امام خمینی نیز که در سال آغازین کار دولت،
بر این مسأله تأکید دارد که «نباید توقع داشته باشیم همه معضلات فوراً حل شود.» لب به انتقاد از سیاست‌های اقتصادی و همچنین وضع موجود بگشاید.

از سیاست‌های تکنوکرات‌های دولت هاشمی، دعوت از سرمایه‌داران خارج از کشور برای شرکت دادن آنها در بازسازی کشور بود. این اقدام دولت نیز با واکنش تند یادگار امام مواجه شد. سید‌ احمد ‌در دیدار با اعضای ستاد مراسم ارتحال امام با بیان اینکه «نباید بگذاریم تفکر امام، یاد امام و راه امام فراموش شود.» می‌گوید:
«دعوت از سرمایه‌داران فراری رژیم گذشته برای مشارکت در برنامه‌های اقتصادی دوران سازندگی، شدیداً مغایر با آرمان‌های اصیل انقلاب اسلامی و خط امام است. بعضی از آدم‌های مستأصل به این نتیجه رسیده‌اند که برای چاره‌اندیشی مشکلات جاری، سرمایه‌داران فراری بیایند سرمایه‌گذاری کنند. در صورتی که مشکل ما با سرمایه‌گذاری چهار تا سرمایه‌دار خونخوار و فراری و زراندوز حل نمی‌شود … پس این همه مصائب مردم ما در طول سیزده سال انقلاب اسلامی برای چه بود؟ شما به چه عنوانی دست از خط روشن و بی‌ابهام امام می‌کشید و جلسه با لاجوردی‌ها و برخوردارها که همیشه از منفورترین افراد نزد ملت ما هستند، برگزار می‌کنید؟ آن هم در شرایطی که رهبر معظم انقلاب اسلامی به عنوان یکی از شاگردان زنده امام توصیه اکید بر ادامه مبارزه آشتی‌ناپذیر با دشمنان انقلاب و نظام و آمریکای جنایتکار دارند.»

سیاست‌های غلط برای اخذ وام از کشورهای بیگانه و عدم پرداخت آن، فشار گرانی‌ها را روز به روز بر مردم می‌افزاید و تحمل این شرایط برای یادگار امام در حالی سخت و غیرقابل تحمل می‌شود که می‌داند تمام این مصیبت‌ها برگرفته از الگوی غربی و پشت پا زدن به تمامی آرمان‌های امام روح‌الله خمینی است. همین امر نیز باعث می‌شود که در هشتم مرداد سال 70 از فشار شکننده اقتصادی بر مردم بگوید:
«امروز گرانی و کمبود و فشار اقتصادی بر دوش خیل محرومین جامعه به صورت شکننده‌ای درآمده است و باید عاجلاً چاره‌ای برای آن اندیشید.»

دولت سازندگی تا جایی که توانست مسیر اقتصادی کشور را برای تاخت و تاز سرمایه‌داران باز گذاشت. مسیری که به تعبیر دولتی‌ها اگر برای رسیدن به اهداف توسعه 15 درصد مردم هم زیر چرخ‌های اقتصادی له می‌شدند، مانعی نداشت. این در حالی بود که رهبر معظم انقلاب بارها از شیفتگی دولت سازندگی برای استقبال از مرفهان و سرمایه‌داران و غفلت از خدمت به محرومان این گونه هشدار داده بودند:
«ما نمی‌خواهیم سازندگی کنیم که نتیجه این سازندگی یا نتیجه رونق اقتصادی این باشد که عده‌ای از تمکن بیشتری برخوردار شوند و عده‌ای فقیرتر شوند. این به هیچ وجه مورد رضای الهی و رضای اسلام و مورد قبول ما نیست.» 1/1/72

در آن دوران به حدی دست سرمایه‌داران برای وارد آوردن فشار بر طبقه مستضعف باز بود که یادگار امام در چندین سخنرانی


نسبت به تداوم این وضعیت شکایت می‌کند و خواستار برخوردی شدید با سرمایه‌داران می‌شود:
«متأسفانه امروز هم خون مستضعفین را سرمایه‌داران بزرگ و کوچک می‌مکند. بعضی‌ها خیال می‌کنند به بخش خصوصی بها دادن به معنای آزادی عمل سرمایه‌داران به شکلی است که هر اندازه خواستند خون مظلومین را در شیشه بکنند.»

 هر‌چند که امروزه اکبر هاشمی رفسنجانی بدون یادآوری خاطرات دوران زمامداری‌‌اش،‌ انتقادات شدیدی را نسبت به دولت دهم روا می‌دارد، ولی بازخوانی بخش کوچکی از تاریخ نشان از وخیم‌تر بودن اوضاع با الهام‌گیری از تئوری‌های لیبرالیستی -که اصرار زیادی نیز بر اجرای آن وجود داشت- دارد. اوضاعی که در سال 74 به رکورد تاریخی تورم ایران یعنی حدود 50 درصد انجامید.

انتقادات صریح‌تر سید احمد آقا
سال 1373 ماه عسل وام‌های جهانی به پایان می‌رسد و بار مشکلات تورم بیش از 35 درصد بر دوش مردم سنگینی می‌کند. حاج سید احمد خمینی عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام سوم مهر ماه سال 73 در نقدِ سیاست دولت سازندگی مبنی بر بازگشت سرمایه‌داران بزرگ به کشور و در دست گرفتن نبض اقتصادی کشور می‌گوید:
«یک عده سرمایه‌دار زالوصفت به این بهانه که اقتصاد دولتی مضر است، به حال خود رها شده و به جان این ملت افتاده‌اند. کسی منکر این نیست که اقتصاد دولتی مضراتی دارد، اما به این بهانه نباید لجام گسیختگی اقتصاد حاکم شود.»

این فقط نظر حاج احمد آقا نبود. آیت‌الله مشکینی و آیت‌الله جنتی از گرانی‌ها و بی‌عدالتی ابراز نگرانی کرده بودند. در خاطرات علی لاریجانی رئیس وقت صدا و سیما، واکنش دولت به انتقادات حاج احمد آقا این گونه بیان شده است:

«سه‌شنبه 5 مهر 1373
در اخبار داخلی، موضع‌گیری و انتقاد شدیداللحن حجت‌الاسلام آقای حاج سید احمد خمینی خبر مهمی بود.
یکشنبه 10 مهر ماه 1373
عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. موضع‌گیری‌های اخیر علیه سیاست‌های دولت، موجب نگرانی وزرا شده است … سخنان منتشره از حجت‌الاسلام والمسلمین حاج سیداحمدآقا خمینی، واکنش‌هایی در دولت داشت. آنه
ا مسأله را بنویسم و هیچ کاری که برخلاف میل رهبری و دوستان مورد اعتماد رهبری است، انجام ندهم و این مطلب را نوشتم و روزنامه‌ها هم منعکس کردند. همیشه از خداوند خواسته‌ام تا در موضعی که باید باشم، قرارم دهد و هیچ‌گاه ادعایی بیش از آنچه هستم نداشته باشم … خیر شما هم در این است که به اشتباهات خود اعتراف کنید که اعترافات به اشتباه خیلی بهتر از اصرار به گناه است.»

این جملات سید احمد آقا نشان می‌دهد که او چقدر به جایگاه خود و حساسیت تاریخی مردم روی خود اهمیت می‌داد. تا جایی که نخواست کوچکترین لکه‌ای بر این حیثیت بنشیند. آیا افراد منتسب به بیت امام (ره) اکنون هم این‌گونه رفتار می‌کنند؟

مرحوم سید احمد در ادامه رنجنامه خطاب به منتظری می‌نویسد:
«حرف ما این است که چرا هر چه نوشتند، امضاء می‌کنید؟ آیا جواب خون شهدا را می‌توانید بدهید؟ … از این مسائل است که امام فریاد می‌زنند که: «نفوذی‌ها بارها اعلام کرده‌اند که حرف خود را از دهان ساده‌اندیشان موجه می‌زنند.» یادتان هست در ملاقات آخر خود با امام شما نیم ساعت حرف زدید و امام سکوت کردند. وقتی بلند شدید بروید، امام فرمودند: «بیشتر حرف‌های شما درست نبود، خدا ان‌شاءالله مرا ببخشاید و مرگم را برساند.» … شما بلندگوی منافقین و لیبرال‌ها شده‌اید.»

گر چه برخی از نزدیکان آقای منتظری و دفتر وی، بعدها شایعه کردند که حاج احمد آقا از نوشتن رنجنامه پشیمان شده است، اما هیچ اظهار نظری در این مورد مشاهده نشد و اختلافات بین او و آقای منتظری هم حل و فصل نگشت. این چنین بود که آقای منتظری تا آخرین لحظه و دفتر وی هم تا همین الان، از رنجنامه او و خود او کینه به دل داشته و دارند.

2- ناراحتی از شیوه انتقال موضوع پذیرش قطعنامه 598 به حضرت امام:
دکتر محمود بروجردی داماد امام معتقد است:
«چیزی که اوقات حاج احمد آقا را تلخ کرده بود این بود که این اتفاقاتی را که امام‌ (ره) در پذیرش قطعنامه به آنها اشاره کرده بودند، چرا خرد خرد و به مرور زمان خدمت امام ‌(ره) عنوان نشده بود که بعد یک‌مرتبه یک نفر بیاید گزارش بدهد. از این جهت بود که فوق‌العاده ناراحت بودند، چون خیلی شکست ایجاد کرد، یعنی امام‌ (ره) به حقیقت، پیر شد.»

3- موضوع اهانت ملی مذهبی‌ها:
در پی انتشار نامه امام خمینی (ره) به محتشمی پور، وزیر کشور وقت درباره نهضت آزادی و خطر این جریان، نهضت آزادی با تردید و تشکیک در استناد این نامه به امام (ره)، تلاش کرد تا آن را جعلی و دروغین جلوه دهد و ساخته و پرداخته نزدیکان امام قلمداد کند. این جریان، نوک پیکان حملات خود را متوجه مرحوم حاج سید احمد خمینی فرزند و محرم سرّ امام (ره) کرد.

آن هنگام کسانی که سال‌ها بعد خود را سینه‌چاک امام و بیت امام نشان دادند و برای انتقاد به سید حسن خمینی غوغا به راه انداختند، (13) در برابر این تهمت آشکار و توهین


زشت سکوت و ملایمت و صبوری پیشه کردند. یادگار امام (ره) برای دفاع از خود و خط امام در نامه‌ای به آیت‌الله پسندیده عموی خود، با اشاره به درخواست وی برای آزادی یکی از ملی‌گراها، به برخی ویژگی‌های این جریان اشاره کرده و ضمن تأکید بر صحت دست‌خط امام، از آیت‌الله پسندیده می‌خواهد، این موضوع را تأیید کند:
«مسأله ملی‌گراها مسأله‌ای خطرناک است. ملی‌گرایی در مقابل اسلام‌گرایی است و اسلام‌گرایی خط محکم و استوار امام است. ملی‌گراها بهای اول برایشان میهن است و به انقلاب و نظام و اسلام یا اهمیتی نمی‌دهند و یا اهمیت بسیار ناچیزی برایشان دارد. اینها اصل و اساس برایشان ریاست است. اگر به میهن هم علاقه دارند، میهنی است که رئیسش آنان باشند … آنان بعد از انقلاب لحظه‌ای در کنار امام نماندند. متلک و فحش و ناسزا به امام از کارهای رایج این از خدا بی‌خبران بود … مسأله دیگری که نهضت آزادی دنبال می‌کند، این است که اعتماد مردم را نسبت به امام کم کنند، بدین معنا که هرچه از امام باشد، مردم احساس کنند که این از امام نیست بلکه از اطرافیان امام و یا کسی دیگر است و این خط و امضای امام نیست، بلکه خط و امضای امام را جعل کرده‌اند … اینها دل امام راحلمان را خون کرده‌اند و آدم‌های بی‌دینی هستند که در قالب دین به اسلام و مسلمین ضربه می‌زنند.» (14)

پرسش
امروز آن آدم‌ها و آن جریان که روزی مورد نقد و شکایت حاج احمد خمینی بودند، کجا هستند؟ حاج احمد خمینی چه می‌گفت؟ از چه کسانی گلایه می‌کرد؟ از چه شرایطی و از چه وضعیتی گلایه داشت و عاملان و مسببان آن وضعیت چه کسانی بودند؟ کارگزاران و تئوری‌پردازان توسعه و سیاست‌های اقتصادی دولت وقت، امروز پشت سر چه جریانی قرار دارند؟ کسانی مانند اصغر فخریه کاشان که مورد اشاره مستقیم نقد حاج سید احمد بودند، در دولت یازدهم چه می‌کنند؟

از همه مهم‌تر اینکه ببینیم مدعیان دوستی حاج احمد خمینی، امروز مواضعشان به کدام جریان نزدیک است؟
از دروغگویان و منافقان و دشمنان امام انتظاری نیست، آنها باید از این
 آب
گل‌آلود ماهی بگیرند. اما بد نیست مدعیان خط امام و خود آقای سید حسن خمینی لحظه‌ای بنشینند و همه این ماجراها را مرور کنند و ببینند چه کسانی حقیقتاً از یادگار امام خمینی (ره) انتقام گرفته‌اند؟ و دلیل آن انتقام‌ها چه بوده است؟ ببینند آن انتقام‌جویان که در دوران آنان بدترین اهانت‌ها به امام و خط امام شد، امروز کجا قرار دارند و همراه چه کسانی هستند؟ چرا رابطه بیت امام با آنان گرم و صمیمی است؟ آیا سید حسن انتقادهای پدرش را نسبت به دولت هاشمی قبول دارد؟

مهدی ساغری زاده
  
http://www.ourpresident.ir/analysis/article/%D8%A8%D8%A7%D8%B2%D8%AE%D9%88%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D9%85%D9%88%D8%A7%D8%B6%D8%B9-%D8%B4%D9%81%D8%A7%D9%81-%D9%88-%D8%A7%D9%86%D8%AA%D9%82%D8%A7%D8%AF%DB%8C-%D8%B3%DB%8C%D8%AF-%D8%A7%D8%AD%D9%85%D8%AF-%D8%A2%D9%82%D8%A7%DB%8C-%D8%AE%D9%85%DB%8C%D9%86%DB%8C-%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%85%D9%88%D9%86-%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D8%B3%D8%AA-%D9%87%D8%A7%DB%8C-%D8%A7%D9%86%D8%AD%D8%B1%D8%A7%D9%81%DB%8C-%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C