اظهارات اخیر حجتالاسلام سیدحسن خمینی دائر بر آنکه «برخی کسانی که در دوران مبارزه زخم زبان و طعنه میزدند امروز کاتولیکتر از پاپ شده و جز خودشان کسی را قبول ندارند و عدهای هم که در دوران مبارزه با بیتفاوتی زندگی میکردند، امروز انقلابیتر از دیگران شدهاند» چنین اظهاراتی نه از حیث محتوا بلکه از حیث خطیب نمیتواند مسموع باشد!
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاحطلب ضمن انتشار تحلیل فوق نوشت: اظهارات «سیدحسن» علیرغم همه اتصافات اخلاقی و انتسابات عالیه خانوادگی اگر ناشی از فلتات زبان نباشد میتواند مصداقی از عدم متابعت از قاعده همگونی اقتضائات سنی و الزامات بیانی محسوب گردد.
وی با بیان اینکه خود شما موقع انقلاب کجا بودید ادامه میدهد: نغز ماجرا وقتی است که «سیدحسن» که اساسا سن ایشان کفاف دوران مبارزه را نمیدهد چنین سخنی را بدون «کوتیشن مارک» خطابت میکند که در آن صورت خواسته یا ناخواسته خود را مبدل به مصداق تحیر از جنس روژه گارودی مینمایند.
اما چنانچه اظهارات «سیدحسن» محصول بدآموزی ناشی از همنشینی با «هاشمی رفسنجانی» باشد در آن صورت در عرف سیاسی رفتار و گفتار «سیدحسن» بازی کردن یا بازی خوردن در زمین هاشمی و ناشیانه مبدل شدن به «مهره تحتالامر» برای رقابتهای سیاسی وی با رقیبانش معنا میشود.
بقول ژاپنیها «ماهی از دهان میمیرد» که کنایهای است به محوریت دهان و ضرورت مراقبت از خروجیهای آن که در صورت بیمبالاتی، چنان دهانی میتواند موجبات مهلکه «صاحب دهان» شود.