سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر

 

کمال رستمعلی

11 بهمن 94، فرصتی دست داد تا ساعاتی پای صحبت دکتر احمدی نژاد بنشینیم؛ از انقلاب، از انسان، از انسان جهانی، از جهان انسانی، از تغییر و تکامل رو به تعالی.
و او هر بار سخنی می شنید که از جنس روزمرگی و مصادیق بود، بلافاصله دست مان را می گرفت و به سطحی بالاتر می برد.
و او هر لحظه که حس می کرد هنوز دربند اتفاقات گذران و بی قیمت هستیم، افقی بلند را پیش روی مان تصویر می کرد.
هنوز کامم از این همه جهانی دیدن و جهانی گفتن شیرین بود که در میان خبرها چشمم خورد به سخنان یکی از وزرای دولت نهم که فرمود برخی وزرا که متخصص بودند و برای خودشان کسی بودند و به دولت نهم اعتبار بخشیدند، در ابتدای دولت دهم کم کم دیگر با ایشان مشورت نمی شد و افراد دیگری طرف مشورت شدند.
دوباره به یاد آوردم که ساعاتی پیش از دکتر احمدی نژاد چه شنیدم، به یاد آوردم چگونه انقلاب را و آفرینش را و انسان را در آیینه ی ازل تبیین کرد، به یاد آوردم چگونه هر بار که قله ای را در ذهن تصور کردیم، او قله ی رفیع تری را در برابرمان ترسیم کرد.
بنابراین از سخنان وزیر محترم عبور کردم، کاش می شد کسی دست او را بگیرد و او را از بند این همه روزمرگی تهی و بی وزن رها کند.
کاش می شد امثال او را به این باور رساند، که آن ها نبودند به دولت نهم اعتبار بخشیدند، بلکه این مردم بودند که او و دوستانش را از گم نامی و بی اثری، به جایگاه خدمت رساندند و به ایشان اعتبار بخشیدند.
ساعاتی پیش ما بار دیگر دریافتیم، بر نوک قله که بنشینی، اساسا خیلی از حوادث خرد و حقیر، آن جا ته دره ی عمیق، اصلا دیده نمی شود.
کسی که بر قله نشسته است، تنها به فتح قله ای بزرگ تر می اندیشد.