دولت یازدهم اجازه اقامه دعوی علیه آمریکا را نمیدهد?/متأسفانه دولت خیلی منفعل عمل میکند
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی:"مجید کاکاوند" متولد سال 1351 در تهران، مهندس ایرانی است که چند سال پیش به اتهام دور زدن تحریمهای شورای امنیت از سوی آمریکا، به دست نیروهای امنیتی فرانسوی در فرودگاه پاریس بازداشت شد. دولت آمریکا با دعاوی سنگین تلاش داشت دولت فرانسه را تحت فشار بگذارد تا کاکاوند را به واشنگتن تحویل دهد اما وی توانست پس از طی شدن مراحل قضایی بی گناهی خود را اثبات و ادعاهای بی اساس طرف آمریکایی را اثبات کند. کاکاوند و دیگر افرادی که شرایطی مشابه وی دارند، تلاش میکنند تا حقوق ازدست رفته خود را به دست بیاورند. این مهندس ایرانی درگفتگو با «نسیم»، از رنجهایش برای اثبات بی گناهی خود و کم لطفی مسئولین سخن گفت.
لطفا در خصوص دستگیریتان در کشور فرانسه توضیح بدهید.
نوروز 88، طی یک سفر توریستی به کشور فرانسه در بدو ورود به خاک آن کشور دستگیر شدم. علت دستگیری من درخواست دولت آمریکا از فرانسه برای دستگیری و استرداد من به ایالات متحده بود. در کیفرخواست ارسالی آمریکا برای پاریس، جرائمی که برای من در نظر گرفته بودند انتقال فناوری و تجهیزات به تأسیسات نظامی، هستهای و موشکی ایران، کمک به توسعه این سیستمها از لحاظ تکنولوژیک و پولشویی بود. جرایم قید شده در کیفرخواست خیلی بزرگ بود، چیزی که اصلاً من فکرش را نمیکردم.
چرا پای آمریکاییها به موضوع تجارت شما باز شد؟
زمینه این اقدام آمریکاییها برمیگشت به شرکتی که من در مالزی داشتم. من از طریق شرکتم در مالزی، در زمینه بازرگانی قطعات الکترونیک و ابزار دقیق فعالیت میکردم. کالاهایمان را هم به اکثر کشورها از جمله سنگاپور و البته به ایران میفروختیم.
ما چون یک شرکت مالزیایی بودیم این آزادی عمل را داشتیم که بتوانیم از همه جای دنیا خرید کنیم و به همه جای دنیا هم بفروشیم. طبیعتا ما هم از آمریکا و کشورهای اروپایی خرید داشتیم و فروشمان هم به کشورهای مختلف از جمله ایران بود. چون ایرانی بودیم شاید حجم زیادی از تجارتمان با کشور خودمان بود. به این دلیل که هم بازار ایران را بهتر میشناختیم و هم ارتباطاتی داشتیم.
آمریکا با دستگیری من میخواست قدرتنمایی کند
در خلال این مبادلات، به خاطر کالاهایی که از آمریکا خریداری کرده و به شرکتهای ایرانی فروخته بودیم، به نوعی تحریمهای آمریکا بر علیه ایران نقض شده بود. از نظر ما این قضیه به هیچ وجه مهم نبود، چون شرکت مالزیایی بودیم و اصلاً ملزم نبودیم که قواعد آمریکا را رعایت کنیم. آمریکاییها به خاطر اینکه در آن زمان میخواستند به نوعی اعمال قدرت کنند و به نوعی به تمام دنیا بقبولانند که قوانین آنها باید رعایت شود سلسله اقداماتی برای دستگیری افراد داشتند تا قدرت نمایی کنند. اشخاص مختلف را در کشورهای مختلف را تحت پیگرد قرار میدادند و اگر امکانش بود دستگیر میکردند. من جزء اولین افرادی بودم که قربانی این توطئه آمریکاییها شدم.
آمریکاییها نمیتوانستند قید کنند که علت دستگیری من فقط دور زدن تحریمهای آمریکا بر علیه ایران است، بنابراین باید من را یک مجرم بینالمللی نشان میدادند. به همین خاطر در کیفرخواستشان ارسال تجهیزات و ادوات تکنولوژیک به صنایع نظامی هستهای و موشکی را قید کردند که یک جرم بینالمللی است و از این طریق میشود افراد را در کشورهای مختلف تحت پیگرد قانونی قرار داد. دلیل آن هم این است چون بود تحریمهای آمریکا علیه ایران یک جانبه بود و در مناطق دیگر دنیا به آنها بهایی داده نمیشد. ولی اگر تحریم از جانب شورای امنیت سازمان ملل باشد و کسی آن را نقض کند، در هر جای دنیا میتواند قابل پیگرد باشد و تحت تعقیب قرار بگیرد. آمریکاییها از این حربه استفاده کردند و جرائمی که برای من در کیفرخواستشان به دولت فرانسه قید کرده بودند جرائمی از این دست بود.
نحوه بازداشتتان چطور بود؟
زمانی که به همراه همسرم به فرودگاه "شارل دوگل" رسیدیم و از هواپیما پیاده شدیم، دیدم که پلیس فرانسه یک گیت بازرسی پایین پلهها مستقر کرده است و افراد را چک میکنند. برای من خیلی عجیب بود که چرا در همان خروج هوایی این کار را انجام میدهند. موقعی که نوبت به من رسید یک سری سوالاتی پرسیدند و بعد از من خواستند که با آنها به ایستگاه پلیس بروم. در آنجا متوجه شدم که هدفشان از این گیت دستگیری من بود. من به همراه همسرم بودم و شرایط خیلی سخت و ناهنجار بود. نوروز 88 بود، یک مسافرت توریستی برنامهریزی کرده بودیم و میخواستیم سال تحویل را جشن بگیریم و یک دفعه دیدیم که کلاً قضایا 180 درجه برعکس شد و با یک مشکل خیلی بزرگ روبرو شدیم.
وقتی در ایستگاه پلیس کیفرخواست را خواندند گفتم این شخصی که شما دنبال آن هستید من نیستم چون جرائمی که اینجا قید شده مربوط به من نمیشود. ولی آنها گفتند شما طبق مشخصات قید شده در پاسپورت و مشخصات فیزیکی همان شخصی هستید که آمریکا خواسته است. دیگر هیچ کاری نمیشد کرد و عملاً به یک دردسر خیلی بزرگی افتاده بودیم. گفتم که الآن چکار باید بکنیم؟ آنها گفتند که از طریق سیستم قضایی مشکل شما حل میشود و تنها کاری که ما میکنیم این است که شما را تحویل سیستم قضایی فرانسه میدهیم و آنها در مورد شما تصمیمگیری میکنند.
برخورد آنها با شما چطور بود؟ همسرتان در چه وضعیتی قرار داشت؟
با شرایط خیلی بدی من را منتقل کردند. این موضوع را در مصاحبههای مختلف گفتم و کتابی در خصوص ان شرایط نوشتهام که به زودی چاپ میشود. آنها حتی اجازه ندادند همسرم را ببینم تا سفارشاتی که لازم بود را بدهم. دست آخر، اجازه دادند در حد یک دقیقه فقط به زبان انگلیسی صحبت کنیم. تمام پول سفر پیش من بود و حتی این اجازه را ندادند که من یک مبلغی به همسرم بدهم. بالاخره این زن در یک کشور غریب چکار کند؟ من گفتم اینکه دم از حقوق بشر میزنید همین هست؟ عصبانی شدند و گفتند که اینجا نه ایران است و نه آمریکا؛ اینجا فرانسه است و قوانین خاص خودش را دارد و شما هر کاری که ما میگوییم انجام بدهید. بالاخره با یک شرایط سختی ما را جدا کردند و من از همسرم خواستم سفارت را در جریان بگذارد و به ایران برگردد.. همسرم هم برای پیگیری کارها و گرفتن وکیل و کارهایی از این دست از من جدا شد.
سه ماه انفرادی بودم
من را هم همان روز منتقل و تفهیم اتهام کردند. شش ماه زندان بودم و نیمی از آن را در انفرادی گذراندم. سه ماه دیگر را در یک سلول سه نفره با افرادی دیگری که جرائمشان اغلب جرائم معمولی از قبیل قاچاق مواد مخدر و سرقت بود، هم سلول بودم. بعد از شش ماه تقاضای آزادی موقت کردم و مقام قضایی با قید وثیقه با آزادیام موافقت کرد. هشت ماه بعد از زندان را نیز در در پاریس بودم و اجازه خروج نداشتم تا مراحل دادگاهی من طی شود.
مراحل قضایی به چه صورت بود؟ چرا فرانسویها از استرداد شما به ایالات متحده خوددداری کردند؟
مراحل دادگاهی به این شکل بود که دولت فرانسه داشت بررسی میکرد آیا در قالب قانون استردادی که بین دو کشور وجود دارد میتواند من را به دولت آمریکا تحویل دهد یا خیر و اصلاً به جرائم و آن مواردی که آمریکا قید کرده بود کار زیادی نداشتند. خوشبختانه نتوانستند طبق قراردادشان من را به آمریکا تحویل دهند؛ به این خاطر که طبق قوانین بینالمللی و قوانین استرداد، افراد و مجرمینی که بخواهند مسترد کنند باید مرتکب جرمی شده باشند که در هر دو کشور جرم محسوب شود. آمریکاییها نتوانستند اتهامات خود را ثابت کنند و به طرف فرانسوی بقبولانند که من قوانین شورای امنیت را نقض کردهام. در فعالیتهای بازرگانی من، فقط قوانین داخلی آمریکا نقض شده بود به همین خاطر نتوانستند از دولت فرانسه بخواهند که من را تحویل بدهد.
کاکاوند در جمع خبرنگاران حین فرایند دادرسی
پس آزادی شما، رسانهها از معاوضه شما و خانم "کلوتید ریس" صحبت کردند. این موضوع چقدر حقیقت دارد؟
پرونده من به دلیل همزمانی با حوادث سال 88 جنبه سیاسی خیلی زیادی پیدا کرده بود. آن موقع یک خانم فرانسوی به جرم جاسوسی در ایران دستگیر شده بود و مطبوعات فرانسه خیلی این دو قضیه را همدیگر ارتباط میدادند. میگفتند ایران این کار را کرده که بتواند نفر خود را آزاد کند. ولی واقعیت قضیه اینطور نبود؛ در اصل من از طریق سیستم قضایی خود فرانسه توانستم تبرئه شوم. البته تبرئه نه به طور کامل چون که هنوز پرونده من در آمریکا باز است اما در هر صورت نتوانستند من را به ایالات متحده تحویل دهند و در اردیبهشت 89 به ایران بازگشتم.
بعد از اینکه به ایران برگشتید دنبال پیگیر شکایت از فرانسه و آمریکا در دادگاههای بینالمللی شدید؟
بعد از اینکه سیستم قضایی فرانسه رأی آزادی من را صادر کرد، سخنگوی دادگستری آمریکا دقیقاً گفت ما از تصمیم پاریس بسیار ناراحت هستیم ولی همچنان به پیگیری خودمان ادامه میدهیم که ایشان را دستگیر و در داخل خاک آمریکا محاکمه کنیم. یعنی پرونده من هنوز در آمریکا باز هست و آنها هم هنوز از جرائم و کیفرخواستشان کوتاه نیامدهاند و کیفرخواست هنوز وجود دارد. به محض اینکه به ایران برگشتم پیگیری حقوقی این قضیه را شروع کردم. با وکلای خودم در فرانسه و آمریکا صحبت کردم که به چه طریق میشود این قضیه را پاک کرد. یکی از بحثهایمان این بود که از دولت فرانسه شکایت کنیم که قابل انجام نبود. وکیل من در فرانسه گفت نمیشود این کار را کرد؛ به خاطر اینکه دولت فرانسه شما را بر اساس قرارداد استرداد بین دو کشور دستگیر کرده و وظیفه داشته که این کار را انجام دهد. همیشه این معاهدات بینالمللی بالاتر از قانون اساسی کشورها هستند به من گفت شما باید از آمریکا شکایت بکنید. به خاطر اینکه درخواست آمریکا مبنی بر استرداد من از همان ابتدا غیر قانونی بوده و آنها در کیفرخواستشان جرائمی را قید کرده بودند که حقیقت نداشت.
من از آمریکا کالا خریداری کردم و به ایران هم فرستادم. قوانین داخلی و تحریمهای آمریکا علیه ایران نقض شده بود ولی قوانین شورای امنیت را نقض نکردم. من اگر آمریکایی بودم مجرم محسوب میشدم. چون آمریکاییها میدانستند با این حربه نمیتوانند دولت فرانسه را مجاب به استرداد من کنند این مسئله را به تجهیزات نظامی ربط دادند و بزرگنمایی کردند. اگر من چنین قوانینی را نقظ کرده بودم برای تعطیلات نوروز به پاریس میرفتم؟ در حالی که خوب میدانستم چنبن افرادی میتوانند همه جا تحت پیگرد باشند.
آمریکاییها آن موقع میخواستند تمام تجاری که با ایران کار میکنند را تحت فشار بگذارند و جو رعب و وحشتی ایجاد کنند. وقتی که یک نفر مثل نفر دستگیر میشود خود به خود 50 نفر دیگر از کار کردن با ایران عقب میکشند که البته همین اتفاق هم افتاد. من آن زمان دیدم خیلی از کسانی که داشتند کار میکردند، تجارت با ایران را کات کردند و گفتند دیگر خطرناک شده. آمریکاییها هدفدار این کارها را انجام میدادند. میخواستند انزوای ایران را بیشتر کنند. البته خیلی در این زمینه موفق هم بودند چون خیلی از شرکتها کار کردن با ایران را کنار گذاشتند و خیلی از تجار دیگر نتوانستند ادامه بدهند. شرکت من در مالزی تعطیل، دفاتر و حسابهایم مسدود و اموالم در آمریکا بلوکه شد. حدود یک میلیون و صد هزار دلار کالاهای من آن زمان بلوکه شد.
بعد از بازگشتتان به ایران، مساله را از چه نهادهایی پیگیری کردید؟
من بعد از اینکه وارد ایران شدم قضیه را به معاونت حقوقی نهاد ریاست جمهوری بردم که البته خودشان از ابتدای قضیه درگیر این مسئله بودند. چون ابعاد رسانهای پرونده من خیلی گسترده بود و اخبار مربوط به آن در رسانهها وجود داشت. البته دولت هم در آن زمان حمایتهای سیاسی لازم را اعمال میکرد چون به هر حال در یک مقطع، منافع من و منافع دولت در یک راستا قرار گرفته بود و آن هم آمریکا ستیزی بود. در آن مقطع چون منافع ما در یک راستا بود دولت حمایتهای سیاسی خود را داشت و وزارت خارجه کارها را پیگیری میکرد و به دولت فرانسه فشار میآورد که البته این فشارها بسیار موفقیت آمیز بود چون از همان اول که من را دستگیر کرده بودند سارکوزی به آمریکاییها گفته بود که ما این را تحویل شما خواهیم داد. آنها گذاشتند سیر طبیعی مراحل قضایی طی شود. البته سیستم قضایی آنها خیلی مستقل عمل میکند و میشود گفت بالاخره تمام قوانین خوب قضایی را فرانسویها دارند و خیلی از جاهای دنیا از آنجا اقتباس کردند این بود که ما به هر حال در آن سیستم قضایی ما موفق شدیم و توانستیم آمریکا را در آن دادگاه شکست بدهیم و به نظر من این مسئله یک پیروزی خیلی بزرگی بود. همه اینها همه با هزینه مادی و معنوی شخصی خودم بود. اینکه الآن پرونده من هنوز باز است و از آن موقع من نمیتوانم به هیچ کشوری بروم، تمام فعالیتهای تجاری من عملاً مسدود و متوقف شده است.
بعد از اینکه آمدم افراد مختلفی را رفتم دیدم. توانستم با مسئولین دولت قبل ملاقاتهایی داشته باشم. همه اینها به نوعی آن موقع اذعان داشتند که شما به گردن این نظام حق دارید و دست شما هم درد نکند. شما مکاتبه کنید و ما سعی میکنیم که این حقوق شما به نوعی استیفاء شود اما هیچ حرکتی در این چهار پنج ساله و کوچکترین حرکتی از طرف دولت متأسفانه انجام نشده است.