سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر
روزنامه «جوان» نیز مانند بسیاری از رسانه‌های اصلی کشور در نمایشگاه مطبوعات امسال شرکت نکرد.
روزنامه «جوان» نیز مانند بسیاری از رسانه‌های اصلی کشور در نمایشگاه مطبوعات امسال شرکت نکرد. برخلاف قضاوت‌های امثال زیباکلام و بی‌بی‌سی و برخی دولتیان، روزنامه جوان نه با هیئت نظارت بر مطبوعات چالش دارد و نه اینکه وزارت ارشاد با آن برخورد حقوقی و قضایی داشته است.
در حوزه نقد نیز حداقل دو وزارتخانه دولت یعنی وزارت اقتصاد و وزارت خارجه  درملاقات‌های حضوری مسئولان ارشد وزارتخانه‌ها از روزنامه جوان به خاطر انصاف در نقد، تشکر کرده‌اند. سلسله مشکلات بین روزنامه جوان و دولت نیز فراتر از معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد است و از قضا شخص جناب انتظامی را از نیروهای انقلابی و محترم می‌دانیم و می‌شماریم، اما بر این باوریم که سیاست‌های اعمالی دولت در خصوص مطبوعات از یک سو و نبود هرگونه تعامل و گفت‌وگو از سوی دیگر مرجعیت وزارت ارشاد را نسبت به رسانه‌ها از بین برده است و اکنون به غیر از ابلاغیات سلبی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی تقریباً هیچ ارتباط و تعاملی بین ما و وزارت ارشاد وجود ندارد.
لازمه اعمال مرجعیت حفظ شأن جایگاه و پاسخگویی نسبت به وظایف و ایجاد یک کانال دوطرفه و کارآمدی است که اکنون وجود ندارد. دولت و وزارت ارشاد از بدو استقرار، اقدامات ذیل را در خصوص روزنامه جوان به انجام رسانده است که جلسه حضوری با معاون مطبوعاتی و اعتراض‌های کتبی و تلفنی نیز نتیجه‌ای در بر نداشت و از دولتی که سخن از آزادی، اعتدال و تدبیر می‌گوید این تناقضات به دور از انتظار بود. دولت پیشین که متهم به سختگیری است در مقابل نقدهای بی‌رحمانه این روزنامه به جریان انحرافی و حتی شخص رئیس دولت، هیچ اقدام سلبی علیه روزنامه جوان نداشت.
لذا قیاس دو دولت نشان می‌دهد که تحمل آنان بیشتر بود و شاید آن دولت احساس از دست رفتن پایگاه اجتماعی با نقد چند روزنامه را نداشت. اقدامات خصمانه دولت علیه روزنامه جوان را که می‌توان علنی بیان نمود به شرح ذیل است.

1- قطع صددرصد یارانه روزنامه از اول سال 1393 بدون هیچ بررسی اولیه، توضیح پیرامون چرایی آن و مبتنی بر تصورات قالبی و پیشداوری. در اینجا اعلام می‌نماییم تا امثال جناب آشنا هم بدانند روزنامه جوان یک ریال از بودجه عمومی کشور استفاده نمی‌کند و اگر خلاف این اثبات شود، حتماً عذرخواهی خواهیم کرد. لذا چنین روزنامه‌ای از یارانه محروم و روزنامه‌هایی که سرمایه‌داران، بانکداران و برج‌سازان از آنان حمایت می‌کنند و در ترویج و تبیین سیاست‌های کلی نظام قدمی برنمی‌دارند، در اولویتند؛ همان‌هایی که در قبال مسئله نفوذ سکوت، اما «بازی نفوذ» را برجسته کردند.
قطب‌بندی دوگانه‌ای که دولت بر اساس آن یارانه را واگذار یا قطع نمود، صرفاً از زاویه حقوقی قابل فهم نیست که از زاویه محتوای جهت‌گیری و نسبت با نظام جمهوری اسلامی نیز قابل ارزیابی است، چراکه مقام معظم رهبری با صراحت خواستند که جناح مؤمن تقویت شود اما دولت عکس آن را انجام داد تا بتواند جامعه مدنی دولت خاتمی را اجرا کند و دو قطبی حوزه عمومی - دولتی را به نمایش بگذارد. بر این باوریم این اولین اقدامی بود که نه تنها باعث گردید مرجعیت وزارت ارشاد از دست برود، بلکه موجب به سخره گرفتن این مرجعیت شد.

2- از تیرماه 1392 آگهی‌های دولتی روزنامه جوان به یک‌ششم تقلیل یافت و مسئولان مربوط ابایی نداشتند که دلایل سیاسی را علت آن بدانند و به رغم مکاتبه و صحبت چند باره با معاون محترم مطبوعات وزارتخانه نتیجه‌ای حاصل نشد. گویی ایشان در این تصمیم دخل و تصرفی نداشت و ندارد.

3- تا 18 ماه پس از استقرار دولت، خبرنگار روزنامه اجازه ورود به نهاد ریاست جمهوری را نداشت و اکنون که این موضوع حل شده است تاکنون اجازه سوال از رئیس‌جمهور در مصاحبه‌های مطبوعاتی را نیافته‌ است.
4- چند نسخه از روزنامه جوان به صورت طبیعی در دولت قبل به ریاست جمهوری ارسال می‌شد اما با استقرار این دولت طی تماس رسمی خواستار قطع ارسال شدند!
5- وزارت نفت و برخی از رده‌های دولت به زیرمجموعه‌ها در خصوص قطع ارسال آگهی به روزنامه جوان توصیه اکید داشته‌اند که تاکنون سابقه نداشته است و ...

اما چون روزنامه جوان خود را در تراز انقلاب و فراتر از جریانات سیاسی می‌داند، بر این باور است که دولت مجزا از نظام نیست بنابراین در حوزه اجتماعی و اقتصادی علاوه بر نقد منصفانه کوچک‌ترین اقدام مثبت دولت برای مردم، برجسته می‌شود و این راهبرد با نوع مواجهه دولت با روزنامه تغییر نخواهد کرد.

یادآوری می‌کنیم که شخص وزیر ارشاد و اکثر معاونان وی در تحمل نقد و صبوری قابل تقدیر هستند و می‌توانند نمونه‌ای برای بخش‌‌های دیگر دولت باشند. اما با آنچه توصیف شد و تصمیمات و سیاست‌هایی که اتخاذ شده است و در فضای بی‌تعاملی موجود، وزارت ارشاد در حوزه رسانه‌ها مرجعیت خود را کمرنگ کرده است و نوعی احساس بی‌نیازی و خدشه به فلسفه وجودی آن به ذهن متبادر می‌شود که امید است با رفع نیازهای رسانه، سرکشی‌ها و برافراشتن چتر عام در حمایت‌ها، این مرجعیت مجدداً احیا شود.