یک بام و دو هوا در انتشار سخنان میلیاردر نفتی/
فارس: جوان مو خرمایی پشت پشت تریبون دادگاه نطقش بازتر از روزهایی که آزاد بود شده است؛ میلیاردی که تقریبا همه ثروتش بوی نفت می دهد با سررسیدن زمان دفاعیاتش انگشت اتهام به سمت خیلی ها گرفته.
بابک زنجانی این روزها با یک کوله بار از پرونده به دادگاه می رود و هرباری هم که پشت تریبون قرار می گیرد از رابطه هایش با این جناح و آن جناح می گوید.
در این میان یک جریان خاص سعی دارد از همان روزهای ابتدای دستگیری زنجانی سعی داشت او را در چهارچوب یک دولت و جناح تعریف کند و هزینه همه اتهامات زنجانی را به گردن رقیبان سیاسی خود بیندازد.
این روزها کافی است تا بابک زنجانی نام یکی از مسئولان دولت قبل یا جناح رقیب را در اعترافاتش به زبان بیاورد، و فردای همان روز تیتر یک روزنامه های اصلاح طلب می شود.
پرونده هزاران صفحه ای بابک زنجانی ابعاد پیدا و پنهان زیادی دارد؛ اینکه چه افراد و دولت هایی در بالا رفتن بابک زنجانی از پله های اقتصاد و پیشرفت هایش نقش داشته اند شاید یکی از مهم ترین سوال هایی باشد که این روزها مردم از یکدیگر می پرسند.
آنها می خواهند بدانند واقعیت پرونده و رابطه های بابک زنجانی همان چیزی است که در روزهای بعد از دادگاه، تیتر یک روزنامه های اصلاح طلب می شود یا حقیقت در لابهلای پرونده قطور این میلیارد نفتی پنهان است.
بابک از کجا شروع کرد؟/ آیا فقط یک جریان سیاسی زنجانی را میلیارد کرد؟
خودش می گوید که از سال 78 تا 92 میلیاردها تومان معاملات تجاری داشته و ال سی باز کرده است؛ ولی رد پای فعالیت های اقتصادی اش را در دولت سازندگی هم می توان پیدا کرد.
شاید روزی که هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس جمهور به ستاد مشترک یک نهاد نظامی رفته و در جریان همان بازدید درخواست کرده بود که تعدادی سرباز به نهاد ریاست جمهوری و دولت برای بکارگیری در برخی نهادها و سازمان ها بدهند، پیش بینی نمی کرد که روزی همان جوان مو خرمایی، در قامت یک تاجر موفق از دستانش لوح تقدیر بگیرد و روزی دیگر با لباس زندان در دادگاه حاضر شود.
بابک زنجانی روایت جالبی از شیوه پولدار شدن خودش دارد؛ روایتی که هیچگاه از سوی مقامات دولت های قبلی تکذیب نشد تا احتمال صحیح بودن آن بیشتر در جامعه قابل قبول باشد.
زنجانی از رفتنش به بانک مرکزی با عنوان سرباز گفت و ماجرای ورودش به دنیای میلیارد ها را اینگونه روایت کرد: «ابتدا سرباز بانک مرکزی بودم و آقای دکتر نوربخش راننده دیگری داشتند،بعد از او من راننده آقای نوربخش شدم. آخر خدمت سربازی ام بود حدود 5 ماه مانده بود»
ولی ظاهرا گره خوردن سرنوشت زنجانی با مرحوم نوربخش، برای وی خوش یمن بوده و او را وارد دلالی دلار کرده است! «وقتی خدمت سربازی ام تمام شد آقای نوربخش 5-4 جا را انتخاب کرده بود و برای کنترل بازار به آنها دلار می داد تا در بازار پخش کنند... آقای نوربخش به من گفت شما هم بیا در این مجموعه هایی که دارند کار می کنند (دلار تزریق می کنند) و 4 یا 5 نفر بودند کار کن. آقای نوربخش به من اعتماد پیدا کرده بود.»
بابک زنجانی از همان سال ها وارد فعالیت اقتصادی می شود و به قول شدش میلیاردها تومان معامله تجاری انجام داده و ال سی باز می کند؛ زنجانی با شروع از دلار فروشی، به یک میلیاردر غیر قابل مهار تبدیل می شود.
دهه 80 نیز دوران شکوفایی بابک زنجانی بود؛ دورانی که او چندین شرکت در کیش و سپس خارج از ایران تاسیس و حتی تاسیس بانک بین المللی در یکی از کشورهای همسایه را هم وارد کارنامه اقتصادی اش می کند.
زنجانی اما خوب می داند که سود تجارت نفتی آنهم در دورانی که تحریم فروش نفت ایران را سخت کرده، بهترین راه برای افزایش سرمایه اش خواهد بود.
همکاری زنجانی با دولت قبل برای فروش نفت آغاز می شود؛ معاملات دولت قبل و مشخصا وزارت نفت با میلیاردر جوان مشکوک بنظر می رسد و برخی نهادهای ناظر نیز در این مورد تذکرهایی را داده اند، اما برخی مسئولان وقت معتقدند که در آن زمان و برای فروش نفت چاره ای جز اعتماد کردن به امثال بابک زنجانی وجود نداشت.
روند فروش نفت برای ایران از سوی بابک زنجانی اوج گرفته بود و به رقمی میلیارد دلاری رسیده بود؛ اما تحریم بابک زنجانی کار را پیچیده کرد؛ او مدعی بود که به دلیل اعمال تحریم ها نمی تواند پول فروش نفت را بازگرداند.
همین حاشیه ها بابک زنجانی را در مدار توجه ها قرار داد، و بالاخره همین حاشیه ها کار دستش داد و بالاخره 9 دی ماه سال 92 پای بابک 43 را به بازداشتگاه باز کرد و از همان روزهای اول بازداشت مشخص شد که معاملات زنجانی چندان هم پاک و بدون مشکل نبوده است.
حالا همه منتظر بودند تا ببینند، زمان دادگاه میلیاردر نفتی کی فرا می رسد، تا بالاخره مشخص شود آیا او واقعا یک مفسد بزرگ اقتصادی است یا به ادعای خودش به کشور خدمت هم کرده است.
اما برخی رسانه ها به پرونده زنجانی جور دیگری نگاه می کنند؛ بابک زنجانی شاید برای برخی جریان های سیاسی فقط یک پرونده فساد نفتی و اقتصادی نباشد.
میلیاردر جوان پای چه کسانی را به پرونده اش باز کرد/ وقتی حرف های زنجانی فقط علیه رقیبان مستند است!
روند پیگیری تکمیل پرونده بابک زنجانی حدود یک سال و نیم به طول انجامید و بالاخره در 11 مهرماه سال جاری متهم در دادگاهی به ریاست قاضی صلواتی حاضر شد؛ اما نقطه اوج دادگاه از جلسه چهارم و شروع دفاعیات متهم نفتی بود.
از همان زمان شروع دادگاه معلوم بود، زنجانی پای اسم های زیادی را به پرونده اش باز خواهد کرد، اسم هایی که نه تنها محدود به دولت قبل نمی شود، بلکه برخی مسئولان دولت فعلی را نیز درگیر خواهد کرد.
پیش بینی ها درست از آب درآمد؛ زنجانی اولین انگشت اتهام را به سمت بیژن نامدار زنگنه نشانه رفت و او را متهم به سیاسی کاری در پیرامون پروندهاش کرد: «با عوض شدن دولت، وزیر نفت جدید بخاطر اینکه دستوری مدیریت شده برای اقدامات سیاسی و برخورد با منتقدان خود داشت اعلام میدارد تحریمها به وزارت نفت ارتباطی ندارد و با سر و صدای ایجاد سیاهنمایی از قوه قضاییه کمک میخواهد.»
وی در بخش دیگری از دفاعیاتش زنگنه را به اغماض در وصول طلب وزارت نفت از یک فرد غیرمتخصص و البته نزدیک به وزیر فعلی متهم کرد و گفت:« اگر موضوع فقط وصول پولهای نفت است، پس آقای وزیر برود آن 5 میلیارد یورو که از فردی غیرمتخصص برای فروش نفت طلبکارند را دریافت کند.»
وزیر نفت هم ترجیح داد مثل همیشه جواب زنجانی را در سخنرانی ها و مصاحبه هایش بدهد.
زنجانی اما آخرین جلسه دادگاه خود پای محمود احمدی نژاد و رئیس جمهور سابق و سعید مرتضوی رئیس سابق سازمان تامین اجتماعی را نیز به میان کشید؛ او از 4 میلیارد یورویی گفت که پیش از تحریم شدن برای کمک به سازمان تامین اجتماعی در زمان ریاست مرتضوی داده است.
وی تصریح کرد: «قبل از تحریم من 4 میلیارد یورو برای کمک به تأمین اجتماعی دادم و قرار شد در عوض این کمک یک شرکت بگیرم، زمانی که من تحریم شدم درست 10 روز بعد از دادن پول به تامین اجتماعی بود.»
زنجانی در ادامه گفت که به 2 میلیارد یورو از آن 4 میلیارد نیاز شدید داشته ولی مرتضوی به دلیل بودن در بازداشت موقت از دسترس او خارج شده است: «در نهایت وزیر نفت با رئیس جمهور وقت (احمدی نژاد) صحبت کرد و مرتضوی را پیدا کردند، در یک جلسه مرتضوی گفت که چکها را بدهید تا من کارها را انجام دهم، وزیر نفت گفت که چک را به ما بدهید و ما نامه میزنیم به تامین اجتماعی و این کار انجام میشود.»
البته برخی معتقدند که همین رابطه های مالی میان تامین اجتماعی و زنجانی خود می تواند به گونه ای رانت محسوب شود؛ موضوعی که قطعا در پایان دادگاه زنجانی باید مشخص شود.
نکته قابل توجه اما برخورد برخی رسانه های جریان اصلاح طلب با این دو اظهارنظر بابک زنجانی درباره وزیر نفت فعلی و مسئولان دولت گذشته است.
این رسانه ها اتهام بابک زنجانی به بیژن زنگنه را در چهارمین جلسه دادگاه به حاشیه رانده و به هیچ وجهه آنرا پررنگ نکردند اما در مقابل تنها طرح شدن نام احمدی نژاد و مرتضوی در دفاعیات زنجانی کافی بود تا تیترهای جهت داری در روزنامه های اصلاح طلب شکل بگیرد.
روزنامه شرق روز دوشنبه 11 آبان با تیتر «روایت زنجانی از رد و بدل کردن چک با مرتضوی/ کار با هماهنگی احمدی نژاد انجام شد» به پوشش پنجمین جلسه دادگاه بابک زنجانی پرداخت؛ تیتری که به عقیده برخی تلاش می کرد تا قبل از مشخص شدن کامل زوایای پرونده، پیش فرض مخاطب را «مساله دار بودن این رد و بدل شدن پول» قرار دهد.
این روزنامه ها اما در پوشش چهارمین جلسه دادگاه زنجانی که با وارد شدن اتهامات جدی از سوی زنجانی به زنگنه جنجالی شده بود، روند دیگری را دنبال کردند؛ این رسانه ها از پوشش اتهامات جنجالی میلیاردر جوان به بیژن زنگنه در تیتر خودداری کردند.
برخی این برخورد رسانه های اصلاح طلب در پوشش اخبار دادگاه زنجانی را نوعی سواستفاده از دادگاه برای حمله به جریان رقیب می دانند و معتقد بودند که اگر اظهارات زنجانی درباره رد و بدل کردن چک با مرتضوی صددرصد قابل استناد است، پس اظهارات وی درباره بیژن نامدار زنگنه نیز می تواند مستند باشد.
رسانه های اصلاح طلب اما از ابتدای جنجالی شدن پرونده بابک زنجانی سعی داشتند وی را به یک جناح منتسب کنند؛ موضوعی که می تواند روند بررسی و رسیدگی به پرونده این میلیاردر نفتی را تحت شعاع قرار دهد.
احتمالا و در روزهای آینده نیز نام افراد و چهره های دیگری از سوی رنجانی در دادگاه مطرح شود؛ باید دید برخی رسانه های خاص دوباره از عنوان شدن همین اسامی از سوی زنجانی برای تخریب دیگران استفاده می کنند یا خیر؟