«آقای رئیسجمهور حتما باید در مورد مشاورههایی که در حیطه اقتصادی میگیرند تجدید نظر کنند چرا که معلوم میشود ایشان از یکسو شخصا هیچ تخصصی در این حوزه ندارند و از سوی دیگر کسانی که به ایشان مشورت میدهند لابد به ایشان گوشزد نکردهاند که بهایی که جامعه برای کاهش تورم در حال پرداخت است بهایی بسیار سنگین است.»
فرشاد مومنی استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی در مصاحبه با فرارو خاطرنشان کرد: کاهش تورم نه ناشی از سیاستهای اقتصادی اصولی، بلکه از طریق افزایش هزینههای تولید و افزایش فشارهای معیشتی بر مردم به دست آمده و از یک طرف کمر تولیدکنندگان را شکسته و از سوی دیگر به گسترش فقر و فلاکت انجامیده و بحران تقاضای موثر را ایجاد کرده است.
این استاد دانشگاه گفت: «چقدر خوب بود آقای رئیسجمهور حداقل به گزارشهای مرکز آمار توجه میکردند که نشان میدهد رکود سال 93 در بهار امسال نیز به طرز نگرانکنندهای تداوم داشته است به صورتی که تولید شرکتهای صنعتی فهرست شده در بورس در بهار امسال بیش از 8 درصد و فروش آنها بیش از 12 درصد نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش داشته است.»
وی ادامه داد: «آقای رئیسجمهور باید به وضعیت خطرناک و دشوار بنگاههای تولیدی متوسط و کوچک و وضعیت معیشتی بسیار نگرانکننده مردم توجه کنند که با هر منطقی به آن نگاه کنیم نسبت به متغیرهای اسمی اولویت دارد و چقدر غمانگیز است در حالی که کشور یکی از بحرانیترین شرایط خود را تجربه میکند، آقای رئیسجمهور به این شرایط بحرانی اشاره نمیکنند.»
وی خاطرنشان کرد: «آقای رئیسجمهور و تیم همکار ایشان باید به این بلوغ فکری برسند که راه نجات اقتصاد ایران بازگشت اصولی به روحیه توسعه خواهی است و توسعه خواهی نیز فقط از طریق تولید محوری امکان پذیر است.»
مومنی درباره سیاستهای دولت در حوزه بانکها گفت: «آقای رئیسجمهور بر اساس مشاورههایی که به ایشان داده شده است آگاهی بسیار ناچیزی راجع به طرز عمل واقعی سیستم بانکی دارند.»
وی ادامه داد: «بانک مرکزی به صورت کاملا غیرمسئولانه از وظایف نظارتی خود به نفع بانکهای خصوصی و تجاری طفره میرود و لذا هیچ تضمینی وجود ندارد بعد از اینکه این امتیازات به بانکها داده شد به تعبیر آقای رئیسجمهور بهداشتی عمل کنند و مصالح مردم و تولیدکنندگان را نسبت به مصالح واردکنندگان و دلالها اولویت دهند.»
وی تصریح کرد: «لذا با این طرز بینش وضعیت اقتصاد ایران بهبود پیدا نخواهد کرد و در این مسیر فشارها بر عامه مردم و تولیدکنندگان افزایش خواهد یافت و متاسفانه باید گفت اگر این بینش بخواهد برای برنامه میان مدت کشور نیز قاعده گذاری کند چشمانداز میان مدت اقتصاد ایران نیز چندان امیدوارکننده نخواهد بود.»
مومنی خاطرنشان کرد: «اما باید امیدوار بود از آنجا که آقای رئیسجمهور در دورهای مسئولیت یک مرکز پژوهشی را بر عهده داشتند به زودی این واقعیت را درک کنند که طرز نگرشی که ایشان برای مدیریت اقتصاد کشور انتخاب کردند تنها میتواند بحرانهای کشور را تشدید کند؛ چرا که نشان داده به هیچ وجه قادر نیست به صورت عالمانه و اصولی هم صورت مسائل کشور را درک کند و هم با فهم اولویتها و قاعده گذاری متناسب برای پرداختن به آن اولویتها کار کشور را به سامان کند.»