سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر
بررسی ابعاد مختلف مسئله تحریف اندیشه‌های حضرت امام - بخش دوم

یکی از دغدغه‌هایی که از اول انقلاب اسلامی و خصوصا پس از رحلت جانسوز بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(ره)وجود داشت دغدغه تحریف در دیدگاه و نظرات ایشان بود.
اما در طول این سال‌ها متاسفانه بارها و بارها شاهد این بودیم که افراد و جریان‌های مختلف در قالب خاطره گویی یا به اشکال دیگر دست به تحریف و تغییر در دیدگاه‌های امام راحل می‌زدند و می‌خواستند به نوعی به مخاطب بقبولانند که نظر صریح حضرت امام خمینی همانی است که آنها بیان می‌کنند .این در حالی است که حقیقت غیراز آن چیزی بود که آنان مطرح می‌نمودند.


در شماره گذشته، به بیان تاریخچه اجمالی روند تحریف اندیشه‌های حضرت امام از گذشته تا امروز پرداختیم. در این بخش، به بررسی علل و انگیزه‌های گروه‌های مختلفی که دست به این اقدام می‌‌زنند، می‌‌پردازیم.


تحریف در عمل
موسی حقانی، پژوهشگر تاریخ معاصر در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان با بیان اینکه طرح مباحثی همچون ناکارآمدی نظام دینی برای خدشه‌دار کردن اندیشه‌‌های سیاسی حضرت امام بوده است، تصریح می‌کند: «این گروه‌‌ها تلاش شان را می‌کنند تا نفوذ و گستره نظام دینی را به حداقل برسانند و این حداقل‌‌ها گاهی به حوزه نظری و گاهی به حوزه سیاسی و اجتماعی محدود می‌شود و هدفی که دنبال می‌شود این است که نام نظام، جمهوری اسلامی و نظام دینی باشد اما عملاً دین خیلی دنبال نشود. مثلاً قوه مجریه دنبال اجرای قوانین اسلامی نباشد. این جاست که نوعی سکولاریزم سیاسی و اجتماعی را مشاهده می‌کنیم که یک تحریف عملی بر اندیشه‌‌های حضرت امام است. »


وی می‌‌افزاید: «آن‌هایی که در صددند تا این انحراف و تحریف را در اندیشه‌های حضرت امام وارد کنند شاید در زبان هم اعلام کنند تابع نظام ولایی هستند اما در عمل اتفاق دیگری می‌‌افتد!»


پیروان نظریه ناکارآمدی حکومت دینی
این پژوهشگر درباره چگونگی تحریف تفکرات امام (ره) از سوی معارضین داخلی بیان می‌‌کند: «معارضین داخلی به دنبال آن هستند تا مواضع جدی و اساسی حضرت امام را عملاً یا با گفت‌وگو و مصاحبه، نوشتن و سخنرانی زیر سوال ببرند. این گروه‌ها اساساً به دنبال آن هستند که موضع‌گیری حضرت امام نسبت به جریانات انحرافی را تحریف کنند در حالی که جریاناتی که نظام دینی را برنمی‌تابند و نظریه ناکارآمدی نظام ولایی و دینی را دنبال می‌‌کنند، از هر جنسی که باشند، چه در زمان خود امام و چه پس از ایشان، دچار اعوجاج هستند.»


تحریف برای بازگشت حذف شدگان

موسی حقانی معتقد است بعضی جریانات و چهره‌های سیاسی که به خاطر برخورد با انقلاب و واکنش امام نسبت به آن‌ها، از جریان انقلاب حذف شدند، برای بازگشت به عرصه‌های سیاسی برای تحریف مواضع امام علیه آن‌ها تلاش می‌‌کنند.


وی می‌گوید: «در این زمینه برای تطهیر برخی از شخصیت‌ها و جریانات حتی در حد جعل هم نسبت به فرمایشات حضرت امام تحریف صورت گرفته است. مثلا گفته‌اند فلان حرف فرمایش حضرت امام نبوده و یا حرف یا موضع خاصی را به حضرت امام نسبت داده‌اند در حالی که صحت نداشته است. مثلا تلاش برای تطهیر چهره بازرگان با نسبت دادن جعل نامه از سوی مرحوم سید احمد خمینی و نیز پیگیری ادعای دلجویی سید احمد خمینی از بازرگان که اخیرا در برخی روزنامه‌ها مطرح شده است، مصداقی از این موارد است.


حقانی درباره ادعای دلجویی سید احمد آقا از بازرگان در عیادتش از وی توضیح می‌دهد: «علت دیدار سید احمد آقا با بازرگان و آن‌چه میان آن‌ها گذشته محل بحث و مناقشه است و سند مکتوبی درباره محتوای این دیدار وجود ندارد اما با این وجود بر فرض اینکه چنین ادعایی صحت داشته باشد، هیچ تأثیری در مواضع حضرت امام در برابر نهضت آزادی که قاطعانه و با صراحت مطرح شد، نخواهد داشت. حتی موضع سید احمدآقا نیز در برابر نهضت آزادی و جریان منتظری کاملا روشن و قاطع است. حتی اگر دیدگاه حاج احمد آقا تغییر کرده باشد که چنین ادعایی غیرمستند، غیرمستدل و بی‌اساس است، هیچ تأثیری در موضع قاطع امام و انقلاب در برابر جریان نهضت آزادی و آن چه آنان در گذشته در برابر انقلاب از خود نشان دادند، ندارد.»


ابراز پشیمانی برخی از انقلابی‌های سابق
از برخورد با جریان‌های غیردینی و سکولار

وی با بیان اینکه برخی از افرادی که در زمان حیات امام، همنوا با ایشان با جریانات سیاسی که در برابر انقلاب ایستادند، امروز به نحوی بیان می‌‌کنند ما از برخوردهایمان پشیمانیم، تصریح می‌کند :« پشیمانی این افراد هیچ ربطی به انقلاب و حضرت امام ندارد و نسبت دادن موضع جدید این افراد پشیمان، به حضرت امام، نظام و انقلاب و تأیید موضع او یک فرافکنی و تحریف در اندیشه‌های حضرت امام و مبانی انقلاب است.»


برداشت شخصی از اندیشه‌های امام
حقانی با تأکید بر اینکه ملاک برای ما شخص حضرت امام و بیانات ایشان است، اظهار می‌کند: «افراد دیگر اعم از نزدیک‌ترین افراد به حضرت امام یا محققین و چهره‌های سیاسی می‌‌توانند از زاویه خودشان تعبیر خاصی از امام یا اظهارات او داشته باشند اما نمی‌توانند ادعا کنند برداشت آن‌ها یا آن چه که آن‌ها دیده یا شنیده‌اند، نظر حضرت امام (ره) بوده است.»


حقانی در این باره توضیح می‌‌دهد: «یکی از مواردی که منجر به تحریف آراء و اندیشه‌های شخصیت‌های بزرگ می‌‌شود این است که افراد برداشت خودشان یا مناسباتی را که در ملاقات یا هم صحبتی با ایشان داشتند ملاک ارزیابی اندیشه‌های آن شخص قرار می‌‌دهند در حالی که حضرت امام با توجه به شرایط و موقعیت افراد با آن‌ها صحبت و آن فرد راویِ خاطره، واقعه را از منظر خود تعریف می‌‌کند. در این جا به چند نکته باید توجه کرد: اول؛ آدم‌ها در تشخیص قوت و ضعف دارند. دوم؛ در ماجرایی سه نفر بودند ولی وقتی هر کدام بیرون می‌‌آیند ماجرا را از منظر خود به گونه‌ای که می‌‌پندارند مطرح می‌‌کنند. سوم؛ گذشت زمان حواشی و ظرائف وقایع را از ذهن افراد پاک می‌‌کند و این روایت‌کنندگان ممکن است دچار اشتباه باشند.»


به بیان دیگر باید گفت وظیفه نهادهای حفظ اندیشه‌ها این باشد که بینش توحیدی و ولایی امام (اسلام ناب) در مقابل اسلام آمریکایی به خوبی شرح داده شود.


تکلیف محققین و موسسات صیانت از اندیشه‌های امام با خاطره گویی‌ها
وی می‌‌افزاید: «این‌جا کار محققین و نهادهایی که ادعای صیانت از اندیشه‌های حضرت امام را دارند این است که در رابطه با حفظ اندیشه‌های حضرت امام از انحراف این است که این خاطرات را با متن نگاه حضرت امام بسنجند و اعلام نمایند که فلان ادعا مقرون به صحت است و فلان حرف اشتباه است.»


همچنین یعقوب توکلی استاد دانشگاه و پژوهشگر تاریخ معاصر در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان درباره انگیزه تحریف اندیشه‌‌ها و شخصیت انسان‌‌های تاریخ‌ساز همچون امام خمینی(ره) می‌گوید: «در وهله اول، علت این رفتارها ناتوانی افراد است. واقعیت این است که حضرت امام یک قله بسیار بلند در حوزه‌‌های مختلف در جهان اسلام است و بسیاری از افراد نه تنها امکان دستیابی به این قله بلند را ندارند بلکه برخی به دلیل ناتوانی خود سعی دارند او را پایین بکشند و به عبارتی او را با خود تطبیق دهند. بنابراین، یک وجه مسئله تحریف شخصیت افراد متعالی، تلاش برای همسان‌سازی آن‌‌ها با شخصیت خودشان است.»


علوم انسانی غربی

توکلی با بیان اینکه با گذشت زمان بسیاری از افراد دچار فراموشی می‌شوند و منطق حضرت امام در ذهن آن‌‌ها کمرنگ شده است، جریان دیگری را که موجب انحراف از اندیشه‌‌های حضرت امام شده، علوم انسانی می‌داند و تصریح می‌کند: «ما بهترین دانشجویان‌مان را جمع می‌کنیم و به دست بعضی از اساتیدی می‌سپاریم که به هیچ‌یک از مبانی امام و انقلاب اعتقادی ندارند زیرا ذهنیت بسیاری از این‌‌ها در دانشگاه‌‌های اروپا شکل گرفته است و برای آنان به لحاظ نظریه پردازی و پردازش دیدگاه‌‌ها نظر کسانی همچون جان لاک و جان هیک و فلاسفه دیگر غربی یا همان اسلام آمریکایی دارای اهمیت است و آنان مبانی همچون پلورالیسم دینی را پذیرفته‌اند که در مقابل مبانی فکری اسلام است. این دوستان نتوانسته‌اند و نمی‌توانند از آن هسته فکری که در آن تنفس کرده‌اند، خارج شوند.»


این پژوهشگر تاریخ معاصر با بیان اینکه بسیاری از دوستان ما بدون اینکه متوجه باشند، مایل و حامل ادبیات فکری غرب می‌شوند، می‌افزاید: «بر این اساس، از نظر این افراد، دیدگاه‌‌های پذیرش بین الملل یعنی پذیرش جهان همراه با امپریالیسم و استعمار و استبداد که در آن برتری غرب و آمریکا را بپذیریم. طبیعی است این دیدگاه‌ها با دیدگاه حضرت امام که معطوف به تغییر بسیاری از واقعیت‌‌های جهان بوده است، ناهمخوانی پیدا می‌کنند.»


جلب منافع شخصی

وی انگیزه دیگر از تحریف اندیشه‌‌های حضرت امام را جلب منافع شخصی از سوی برخی منفعت طلبان می‌داند و تصریح می‌کند: «کسانی هستند که منافع آن‌‌ها با منافع اسلام، انقلاب و اندیشه‌‌های حضرت امام همخوانی ندارد لذا تلاش می‌کنند تا امام را در اندازه مدنظر خود تعریف کنند و تعریفی را که در ذهن دارند به خورد جوانان بدهند. این منافع می‌تواند مالی، سیاسی یا اجتماعی باشد.»


تحلیل گذشته براساس منافع
جواد منصوری، محقق و پژوهشگر تاریخ معاصر و معاون اطلاع‌رسانی مرکز اسناد انقلاب اسلامی نیز در گفت‌وگو با گزارشگر کیهان درباره علت متفاوت بودن برداشت‌های امروز جریان‌های مختلف از حضرت امام و وقایع گذشته با بیان اینکه «معمولاً افراد در تحولات سیاسی و اجتماعی سعی می‌‌کنند وقایع گذشته را مطابق دیدگاه و منافع خودشان تجزیه، تحلیل و تفسیر کنند»، اظهار می‌‌کند: «ما شاهد برداشت‌های بسیار متفاوتی از یک واقعه خاص هستیم زیرا افراد مختلف برداشت‌های متفاوتی را منتقل کرده‌اند. بنابراین تحقیق در مباحث تاریخی، تخصص پیچیده و ویژه‌ای را می‌‌طلبد که باید با صبر، متانت، تقوای لازم و احساس مسئولیت، نسبت به درک مسئله اقدام شود.»


این پژوهشگر می‌‌افزاید: «براساس رعایت همین ویژگی هاست که ما در مطالعه و تحلیل وقایع تاریخی تلاش می‌‌کنیم یک سند، قرینه یا پدیده‌ای که بتواند ما را به واقعیت نزدیک کند، دسترسی پیدا کنیم و علت اینکه این همه تأکید بر حفظ بناها، آثار و اسناد و حتی لباس و ظروف گذشته می‌‌شود این است که بتوانیم تا حدودی وقایع گذشته را به شکل واقعی تدوین کنیم.»


حسن رحیم پور ازغدی، پژوهشگر و عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی درباره تحریف‌هایی که نسبت به اندیشه‌های حضرت امام روا می‌‌شود، می‌‌گوید: «امام در سخنان خود صریحا می‌‌گوید ما آمده ایم نظم حاکم بر جهان را بر هم بزنیم و به هم می‌‌زنیم... در هیچ یک از سخنرانی‌ها و صحبت‌های امام از 15 خرداد 42 تا 15 خرداد 68، حتی یک بار کلمه تنش زدایی درباره کفر و استکبار و آشتی با این‌ها به این معنی که از حق و حقوق خودمان برای ایجاد آشتی بگذریم دیده نمی‌شود. اگر کسی بیابد ما همه حرف‌های‌مان را پس می‌‌گیریم... این صحبت صریح امام است. امام در 15 خرداد 42 گفتند اول شاه را سرنگون می‌‌کنیم. بعد نوبت تک تک رژیم‌های وابسته است. این‌ها حق ندارند بر امت اسلام حکومت کنند. این‌ها حق ندارند بر بشریت حکومت کنند این‌ها همان نمرود و فرعون هستند.»


وی می‌‌افزاید: «عده‌ای گفتند شما حج را هم سیاسی کردید. حج چه ربطی به مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل دارد؟ کاری کردید که حاجیان ما را کشتند و چند سالی هم حج تعطیل شد اما امام می‌‌فرمایند اصلا حج غیراین چنینی حج ابراهیمی نیست بلکه حج آمریکایی است... گردش به دور خانه خدا یعنی یه غیراز خدا گرد دیگری نگردید. رجم در رقبات رجم همه شیاطین جن و انس است. شما با این رجم با خدای خود عهد کنید تا همه شیاطین را از کشورهای اسلامی برانید و بیرون کنید.»


عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی ادامه می‌‌دهد: «امام صریحا می‌‌فرمایند امروز جهان اسلام به دست آمریکا گرفتار است ... ملتی که کربلا دیده تعداد نیروهای دشمن را نمی‌شمارد و 72 نفر در برابر 30 هزار نفر می‌‌جنگند و ملتی که ماه رمضان دارد از تحریم اقتصادی نمی‌ترسد...خداوند متعال خیلی بیشتر از ما نبرد با استکبار و استعمار را می‌‌خواهد...»


دینداران ترسو و بی‌تحلیل
رحیم پور مقابله با اندیشه‌های دینی و استکبار ستیز ایشان را عامل تقابل علیه اندیشه‌های حضرت امام و اقدام به تحریف آن می‌‌داند و در بخش دیگر صحبت‌های خود بعضی مذهبی‌هایی را که تحلیل ندارند از دیگر افراد منتقد و نافی اندیشه‌های امام می‌‌داند و می‌‌گوید: «آدم‌های متدین، ترسو و بی‌تحلیل پیش از انقلاب و در زمان جنگ می‌‌گفتند برای چه جوان‌های مردم را به کشتن می‌‌دهید... افراد متدینی بودند که وقتی می‌‌دیدند عده‌ای علیه اقدامات شاه جلسه گرفته‌اند می‌‌گفتند چرا نشسته اید و غیبت شاه را می‌‌کنید؟ وقتی اقدامات و جنایات شاه را برای او می‌‌گفتند می‌‌گفت تو خودت این‌ها را با چشم خود دیده ای؟ ... این‌ها افراد بسیار متدینی بودند که درک سیاسی شان پایین بود. این‌ها واقعاً غیبت نمی‌کردند... این یک فرهنگ بود. این افراد می‌‌گفتند چه کسی قرار است جواب خون این همه شهید را در جنگ بدهد. امام فرمودند همان کسی که باید جواب خون شهدای نهروان و جمل را بدهد. ما با کسی خصومت شخصی نداریم.»1
_____________________________
1- برگرفته از سخنرانی حسن رحیم‌پور ازغدی، 21 خرداد 92. منتشر شده در سایت موسسه طرحی برای فردا.