ماجرای نحوه برخورد دولتها در ایران با مسئله بدحجابی بویژه در ایام صدارت 3 دولت اخیر، تبدیل به یک تراژدی و قصهای پر غصه شده است.
در این زمینه اگر فقط گذری بر سخنان محمود احمدینژاد و البته شیخ حسن روحانی نسبت به مسئله بدحجابی و گشتهای ارشاد ناجا داشته باشیم، به راحتی درمییابیم که از آتش سخنان این دو نفر نه تنها آبی در زمینه مبارزه با بدحجابی گرم نمیشود بلکه بدحجابها با شنیدن مخالفتهای رئیس جمهور سابق با گشتهای ارشاد و دستور وی برای توقف این مسئلهی لازم و نیز با شنیدن سخنان عجیب حسن روحانی بویژه در شهریورماه سال قبل در مشهد مبنی بر اینکه «عفاف و حجاب زنان با ون و پاسبان حل نمیشود، باید راه علمی طی شود»! متنبّه و ترسانده نمیشوند که هیچ، بلکه متجری و بیپرواتر نیز میشوند.
اکنون به نظر میرسد که همهی متدینین بر این نکته اتفاق نظر داشته باشند که راه حل بدحجابی و برخورد با این معضل زشت که یقیناً بلایای آن دامنگیر یکایک افراد جامعه خواهد بود، لااقل فعلاً نه در دست دولت که در دست دیگران است.
غرض این نیست که ماجرا فقط باید با قوه قهریه! حل شود... هرگز کسی نباید درباره مسئله عفاف و حجاب صرفاً به همین راهبرد بیاندیشد.
نکته آنجاست که این جبهه وسیع که صدالبته فعالیتهایی هم درون آن انجام شده است، شعوب گستردهای دارد و مفاهیمی همچون فرهنگسازی، معطوف کردن جامعه به سمت ضرورتهای امر به معروف و نهی از منکر، تلاش برای حل مشکلاتی مثل بحث ازدواج جوانان و نیازهای مختلفه آنها، پرهیز جدی از شیوههای نامناسب در آن به چشم میخورد.
کما اینکه در 21 بند اشاره شده از وظایف ناجا که به تصویب شورایعالی انقلاب فرهنگی رسیده است،بوضوح میتوان کثرت ابعاد وظایف ناجا را دید. وظایفی که صدالبته اگر بخوبی اجرا شوند، میتوانند بر معضل بدحجابی فائق بیایند زیرا اقلاً در حیطه وظایف ناجا، بعنوان اصلیترین بازوی مقابله و مبارزه با بدحجابی، کارایی این مصوبات و قوانین و وظایف، مشهود است.