پس از آنکه اسحاق جهانگیری معاون اول دولت یازدهم عملکرد دولت دهم را به باد انتقاد گرفت و بیان داشت که در دوره قبل بیشترین فسادها و بزرگترین فسادها رویداده، درحالیکه شعارهای زیادی این دولت داده است، محمود احمدینژاد از معاون اول روحانی شکایت کرد.
در همین رابطه، سید عادل حیدری وکیل احمدینژاد دلیل این شکایت را اتهامات بی اساس علیه دولت قبل خواند که باهدف تخریب باورهای مردم و تشویش در اذهان عمومی صورت گرفته است.
حیدری تصریح کرد: آقای احمدینژاد تاکنون سکوت کردهاند? اما برای پیشگیری از تداوم رفتار ناهنجار برخی مقامها در دولت کنونی تصمیم گرفتند علیه کسانی که اتهام به دولت قبل وارد میکنند? طرح شکایت کنند. [1]
این موضوع بلافاصله با واکنش دفتر اسحاق جهانگیری و استقبال وی روبرو شد و دفتر وی اعلام کرد: «از طرح شکایت آقای احمدینژاد در دستگاه قضایی استقبال نموده و مستندات تخلفات و سوء مدیریتهای آقای احمدینژاد را به مرجع قضایی تسلیم خواهیم کرد.»[2]
در ادامه حجتالاسلام محسنی اژهای سخنگوی قوه قضائیه در هشتاد و دومین نشست خبری خود از قرار گرفتن پرونده شکایت احمدینژاد از جهانگیری در نوبت رسیدگی در مرحله بازپرسی خبر داد.
همین موضوع دوباره مورد واکنش اسحاق جهانگیری قرار گرفت و وی با کنایه نسبت به شکایت محمود احمدینژاد گفت: «فساد منابع کشور را به باد داد و شاید بیشترین ضربهای که خوردیم از همین محل بود، یکزمانی طرف امضاء کرد تا 2 میلیارد و 700 میلیون دلار نفت کشور در اختیار فلان آقا قرار گیرد و اکنون بهجای عذرخواهی از ملت تازه طلبکار هم هست که این مسئله در تاریخ ایران بیسابقه است. در دوران تحریم تصمیماتی گرفته شد که عدهای سودجو دستبهکار شدهاند و هنوز برخی از این پولها دست این افراد است، این سینه پردرد است و هنوز بسیاری از حرفها را نگفتهام.»[3]
میراث بگمبگمهای سیاسی که مبدع آن محمود احمدینژاد بوده است، در فاز جدید توسط معاون روحانی و با کمک رسانههای اصلاحطلب، علیه احمدینژاد آغاز شده است. چالشی که سبب شده محمود احمدینژاد که تا چندی پیش دستکم بهطور ظاهری از فضای سیاسی کشور دور مانده بود، دوباره به بهانه همین مساله به صحنه سیاست برگردد و عملا احمدینژاد با گاز زذن طعمه دولت یازدهم، در دام شکست سکوت دو ساله خود افتاد و نشان داد برای آینده سیاسی خود در انتخابات، نگران است.
مداومت دولتیها در تخریب دولت گذشته و به راه انداختن جنگ روانی علیه محمود احمدینژاد سببساز کشیدن وی به فضای سیاسی و ایجاد چالش دوطرفه و در ادامه دوقطبی کاذبی در فضای سیاسی کشور میشود که بنابر شواهد موجود اصلاحطلبان نیز به دنبال ساختن چنین فضایی برای وارد شدن به رقابت انتخابات مجلس شورای اسلامی هستند.
از سوی دیگر، برخی از سیاسیون حتی از قرارداد نانوشته هاشمی و محمود احمدینژاد سخن گفتهاند که برای برهم زدن بازی سیاسی به ضرر رقیب طراحیشده است.
امیرحسین قاضیزاده عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس شورای اسلامی در همین باب میگوید: «میترسم که تبلیغات رسانههای اصلاحطلب بر ضد احمدینژاد باعث شود که آقای احمدینژاد مجدداً به سرکار برگردد یعنی همان چیزی که اصلاحطلبان از آن وحشت دارند. به نظر میرسد پیمان نانوشتهای میان آقای احمدینژاد و اصلاحطلبان و آقای هاشمی وجود دارد که هر دورهای بهگونهای عمل کند که در دوره بعد رقیب روی کار بیاید.»[4]
در اینجا نقش سهگانه و رو در روی اسحاق جهانگیری در مقابل محمود احمدینژاد نیز جالبتوجه است. اسحاق جهانگیری بهعنوان معاون حسن روحانی در دولت، به عنوان یک عضو کارگزاران که نزدیک به هاشمی است و همچنین بهعنوان یک اصلاحطلب نقش جالبی برای سهگانه هاشمی – احمدینژاد، روحانی – احمدینژاد و اصلاحات – احمدینژاد ایفای میکند و خود را بهعنوان نفر مقابل احمدینژاد در رسانهها جا انداخته و شکایت احمدینژاد از وی نیز این تقابل تاکتیکی را تقویت کرده است.
اعتراضات مسئولان دولت یازدهم از عملکرد دولتهای نهم و دهم و زنده نگاهداشتن هلوکاست احمدینژاد درحالی است که دولت در مقابل مسائلی از این دست با مسامحه عمل میکند.
به عنوان مثال، رئیس جمهور در مصاحبه زنده تلویزیونی از منتقدین ورود فابیوس به ایران انتقاد کرد و با بیان اینکه چرا مسئله 20 سال پیش را زنده کردهاند، اعلام نمود «گذشتهها گذشته است». حال با طرح چنین مسالهای چرا در مورد دولت دهم گذشتهها نگذشته و هر روز رسانههای اصلاحطلب با خوراکی که مسئولان دولتی به آنها میدهند فضای سیاسی کشور را علیه احمدینژاد مخدوش کرده و زمینه حضور دوباره وی در این فضا را فراهم میکنند. مساله بگم بگمهای سیاسی علیه احمدینژاد و سکوت مسامحه آمیز در مقابل غرب و بویژه عملکرد فرانسه و لوران فابیوس در قبال کشورمان شائبه عملکرد روانی دولت علیه دولت گذشته را قوت میبخشد.