گروه سیاسی مشرق - کارگزارانیها این روزها تمام فعالیت خود را در حوزه سیاست داخلی به انتخابات معطوف کردهاند. تا جاییکه حسین مرعشی عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگی و از چهرههای شاخص جریان اصلاحات از مراحل تجدید نیروهای سازمان خبر داد و گفت: حزب کارگزاران برای انتخابات مجلس برنامه جدی دارد .
آنها پنجشنبه شلوغ و پرکاری را پشت سر گذاشتند تا مرکز همایشهای رایزن، دریکی از شمالیترین و خوش آب و هواترین نقاط تهران تکنوکراتهای سیاست گرد هم جمع شدند تا عزم خود را برای آزمون «انتخابات مجلس دهم» جزم کنند. 20سال قبل بود که اسحاق جهانگیری، محمدعلی نجفی، غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی، محمد، فائزه و محسن هاشمی به همراه چند کارگزار دیگر دولت هاشمی رفسنجانی تصمیم به راهاندازی حزب «کارگزاران سازندگی» گرفتند.
سنگ بنای حزب کارگزاران در مقطعی گذاشته شد که یک سال از عمر دولت دوم هاشمی رفسنجانی باقیمانده بود، کارگزاران نخستین حزب دولت ساخته توسط هاشمی رفسنجانی بود بهصورت که در لیست اولیه حزب، اسم 16 نفر از اعضای هیئت دولت هاشمی رفسنجانی در آن به چشم میخورد.[1]
* چگونگی تأسیس
در بهمنماه 1374 نیروهای همفکر رئیسجمهور (هاشمی رفسنجانی) و بهاصطلاح جمعی از کارگزاران سازندگی با انتشار نامهای از سوی 16 نفر از وزرا، معاونین رئیسجمهور، رئیس بانک مرکزی و شهردار تهران در تاریخ 30/11/1374 که به مجلس شورای اسلامی نوشتهشده بود، از جناح راست انشعاب کردند و جناح راست مدرن را تشکیل دهد. پایگاه اصلی آنها قشر روشنفکر، صنعتگر و کارگزاران اقتصادی و اجرایی کشور بودند. آنها در این بیانیه اعلام کردند در انتخابات مجلس پنجم حضور فعال خواهند داشت و فهرستی از کاندیداهای موردحمایت خود را معرفی خواهند کرد.
این اقدام با واکنش منفی سیاسیون روبهرو شد و دخالت قوه مجریه در قوه مقننه قلمداد کردند و وزرای امضاکننده این بیانیه را تهدید به استیضاح کردند. حتی طرح بررسی عدمکفایت رئیسجمهور در مجلس شورای اسلامی مطرح شد که درنهایت بافرمان مقام معظم رهبری، مبنی بر حضور نداشتن وزیران در این حزب، اعتراضات فروکش کرد و با حذف 10 وزیر، به یک جمع 6 نفره کاهش یافت که شامل 5 معاون رئیسجمهور و شهردار تهران میشدند که با صدور بیانیهای با عنوان «کارگزاران سازندگی» حضور خود را در عرصه انتخابات اعلام کردند.[2]
بدین ترتیب، حزب کارگزاران سازندگی ایران تأسیس شد. اعضای هیئت مؤسس آن در ابتدای تأسیس عبارت بودند از: محمد هاشمی رفسنجانی (رئیس هیئت مؤسس)، محمدعلی نجفی، غلامحسین کرباسچی (دبیر کل)، سید محسن نوربخش، سید عطاالله مهاجرانی، فائزه هاشمی رفسنجانی، حسین مرعشی، رضا امراللهی، سید مصطفی هاشمیطبا و علی هاشمی.[3]
اعضای شورای مرکزی در سال 1374، علاوه بر اعضای هیئت مؤسس عبارتاند از: محسن هاشمی رفسنجانی، اسحاق جهانگیری، علی مصلحی، سید حسین هاشمی، اسماعیل جبار زاده، عبدالناصر همتی، فاطمه رمضان زاده، یدالله طاهر نژاد، غلامرضا فروزش، رضا ملکزاده، محمد عطریانفر، هدایت الله آقایی.[4]
*تکیهبر جایگاه هاشمی رفسنجانی
هاشمی رفسنجانی در دوران ریاستجمهوریاش با مخالفتهای جدی از دو جناح چپ و راست مواجه شده بود، به همین دلیل، مطمئنتر از کارگزارانیها برای حمایت و اداره دولتش پیدا نکرد. از طرف دیگر همحزب کارگزاران تکیهگاهی مطمئنتر و بهتر از هاشمی رفسنجانی نمیتوانست پیدا کند؛ این پیوند عامل قدرتمند شدن و رشد حزب کارگزاران سازندگی بود.
کارگزاران مانند سایر احزاب دولت ساخته؛ قدرت و ماندگاری خود را مدیون هاشمی رفسنجانی بودند و هستند.
کارگزارانیها در مجلس ششم حدود 40 کرسی را به دست آوردند و مناصبی را هم در دولت خاتمی صاحب شدند، اما با انتخاب شدن محمود احمدینژاد بهشدت افول کردند و کمکم از فعالیتشان کاسته شد.
اگرچه کارگزاران در دوم خرداد، در کنار احزاب اصلاحطلب قرار میگیرد ولی رییس معنوی این حزب (هاشمی رفسنجانی) در هشت سال اصلاحات، هدف سختترین انتقادات و بیحرمتیها قرار گرفت تا جایی که اصلاحات با ابروی هاشمی رفسنجانی در انتخابات مجلس ششم بازی کرد و کار را بهجایی رساند که هاشمی از مجلس استعفا کرد و بر اساس حکم رهبر انقلاب، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام شد.
* انشقاق در انتخابات 88 و افول سیاسی
هرچند غلامحسین کرباسچی دبیر کل حزب کارگزاران سازندگی و عطاالله مهاجرانی از چهرههای مطرح آن در انتخابات ریاست جمهوری ایران (1388) از مهدی کروبی حمایت کردند اما حزب کارگزاران از نامزدی میرحسین موسوی حمایت کرد.
پس از اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم حزب کارگزاران و اعضای آن در اعتراض به نتایج انتخابات، اقدام به نوشتن بیانیههایی کردند.
در قسمتی بیانیه در تیرماه 1388 آمده است: "مایه تأسف و تأثر گردید اینکه در اوج شکوه و عظمت سیاسی ملت ایران، پارهای، بیتدبیریها، خودخواهیها و ناسپاسیها، این نعمت بزرگ را به نقمت، اعتماد عمومی را به بیاعتمادی و فرصتها را به تهدید تبدیل کرد."[5]
شمار زیادی از اعضای حزب کارگزاران سازندگی نظیر هدایت آقایی، محمد عطریانفر، فائزه هاشمی، روشنک سیاسی، آیدا مصباحی، جهانبخش خانجانی، مرتضی الویری و حسین مرعشی پس از اعتراضات به نتایج انتخابات ریاست جمهوری دهم بازداشت شدند تا افول این حزب در سپهر سیاسی کشور هر چه بیشتر نمایان شود.
البته یکی دیگر از علل افول این حزب، دولتی بودن و مردمی نبودن آن بود بلکه از اجتماع نخبگانی تشکیلشده بود که تنها هدف آنها کسب قدرت سیاسی بود. کارگزارانیها تشکیلات استانی فراگیری نداشتند و بیشتر بر توانایی رسانهای و قدرت مالی اعضای حزب تکیه داشتند.
* بازسازی کارگزاران پس از روی کار آمدن دولت یازدهم
با پیروزی حسن روحانی این حزب تولدی دوباره پیدا کرد و دوباره نام "حزب کارگزاران" بر سر زبانها افتاد. کارگزاران نزدیکترین حزب به دولت حسن روحانی محسوب میشود بهطوریکه بعضی از اعضای مؤثر آن در دولت روحانی حضور دارند، شای بتوانیم بگوییم عرصه اجرایی دولت یازدهم در دست کارگزاران سازندگی است و روحانی با پشت کردن به یاران قدیمش، بدنه اجرایی دولت را دودستی تقدیم کارگزاران کر و برای این اقدام، اسحاق جهانگیری را معاون اول خود کرد و بر اساس شنیدهها، این جهانگیری است که دولت و هیئت دولت را مدیریت میکند.
کارگزارانیها که موقعیت را برای افزایش فعالیتهای خود فراهم دیدند، به بازسازی حزب مطبوع خود پرداختند. همانطور که کرباسچی در فروردین 1393 خبر از تجدیدقوای کارگزاران داد و گفت: حزب کارگزاران در سال جدید بازسازی و نوسازی خواهد شد.
کرباسچی در سال گذشته شورای مرکزی حزب را تغییر داد و افرادی جدید به این حزب وارد کرد. کرباسچی در دیدار اعضای حزب با هاشمی رفسنجانی گفت: کارگزاران هاشمی را پدر معنوی خود میداند. البته نیازی به این حرف کرباسچی هم نبود تا مناسبات کارگزاران و هاشمی رفسنجانی آشکار شود.[6]
مرعشی عضو ارشد حزب کارگزاران درباره دیدار شورای مرکزی حزب کارگزاران با هاشمی رفسنجانی گفت: «بهصورت منظم اینگونه دیدارها انجام میشود.» وی همچنین درباره آغاز شناسایی مصادیق برای انتخابات گفت: «هنوز این شناسایی شروع نشده است و همانطور که در جبهه اصلاحات توافق شده، این مسئله به عهده نیروهای اصلاحطلب هر شهرستان گذاشتهشده است.»[7]
این عضو ارشد کارگزاران افزود: «ما به واحدهای استانی خود دستورالعمل دادهایم که در حوزههای انتخابیه کاندیدای حزب را معرفی و حمایت کنند.»
وی همچنین تأکید کرد: «حزب کارگزاران در شورای هماهنگی جبهه اصلاحات و شورای مشورتی آقای خاتمی حضور دارد.»[8]
* نوسازی کارگزاران با فتنهگران
مهمترین اتفاق در تغییر و تحولات حزب کارگزاران در چند سال اخیر مربوط به ورود و جذب شخصیتهای افراطی و تندرو محسوب میشود که موجبات استعفای جنجالی محمد هاشمی رئیس هیئت مؤسس و رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران را فراهم آورد.
کارگزارانیها اعضای جدیدی را به شورای مرکزی خود اضافه کردند. اعضایی که به گفته محمد هاشمی، تفکرات آنها با اعضای قدیمی چندان سازگار نبود. اعضای جدیدالورود کارگزاران عبارتاند از محمدحسین عادلی، سعید لیلاز، محمد قوچانی، علی جمالی، شهربانو امانی، فاطمه مقیمی، اعظم نوری، عباس علیخانی، علیاشرف افخمی، سیدافضل موسوی، غلامرضا پناه، سیدعبدالله حسینی، عباسعلی اللهیاری، فرزانه ترکان، خانم کفایتی، جهانبخش خانجانی، حجتالاسلام ملکی.
از میان این افراد چند نفر سابقه محکومیت در فتنه 88 را دارند. محمد قوچانی بهواسطه تأثیرش در آشوب خیابانی 30 خرداد 88 بازداشت و پس از حدود 4 ماه با وثیقه آزاد شد.
سعید لیلاز نیز به 9 سال زندان محکوم شد که در دادگاه تجدیدنظر به 6 سال کاهش یافت و در تیر 1392 نیز با توقف حکمش، آزاد شد.
جهانبخش خانجانی هم در فتنه 88 به اتهام اجتماع و تبانی بهقصد ارتکاب جرم علیه امنیت کشور و فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی و تشویش اذهان عمومی محاکمه و به 6 سال حبس محکومشده بود.
شهربانو امانی هم در پرونده فتنه 88 بازداشت و با قرار وثیقه آزاد شد[9].
تحلیلگران بر این باور هستند، اگرچه کارگزاران در دوره دولت تدبیر بهنوعی تلاش حزبی از خود نشان داده است ولی بهواسطه تغییرات فکری و تئوریک در بدنه حزب و یارگیری از افراطیون و حامیان فتنه، در مسیر خارج شدن از نظام حرکت میکند و احتمالاً بهمانند احزابی همچون مشارکت و مجاهدین، فعالیتش ممنوع شود.
*اعتراض به عدم دموکراتیک بودن انتخابات شورای مرکزی کارگزاران
انتخاب شورای مرکزی کارگزاران که به گفته دبیر کل این حزب بخشی از نوسازیهای این حزب محسوب میشود با انتقادات زیادی همراه شده است بهطوریکه برخی از اعضای اصلی این حزب استعفا دادند.
روشنک سیاسی عضو مستعفی حزب کارگزاران سازندگی در مورد استعفای خود از حزب کارگزاران سازندگی گفت: «من انتقاد اصلیام به کارگزاران این بود که چینش شورای مرکزی حزب دموکراتیک نبود و مثل یک اداره انتصابات صورت گرفت اما بعدها دوستان به من گفتند در مرامنامه وجود دارد که میشود یک شورای مرکزی تشکیل داد و رئیس شورای مرکزی جدید که الآن آقای جهانگیری است میتواند آقای کرباسچی را دبیر کل اعلام کند تا بعد کنگره تشکیل شود.
وقتی ما شعارمان این است که میخواهیم دموکراتیک باشیم حق هم نداریم انتصابات صورت دهیم و من همیشه نسبت به این مسئله انتقاد داشتم. «[10]
*محمد هاشمی: نمیخواهم عضو حزبی باشم که سرنوشت "مشارکت" را پیدا میکند
پس از تشکیل جلسه حزب کارگزاران و انتخاب اعضای شورای مرکزی این حزب، محمد هاشمی رئیس کمیته سیاسی حزب کارگزاران رسماً اعلام کرد که از این حزب کنارهگیری کرده است.
وی در بیان علت استعفای خود گفته است که " ترکیب جدید شورای مرکزی حزب کارگزاران بسیار شبیه به جبهه شده است؛ من ترجیح دادم با شرایط جدید در شورای مرکزی نباشم چراکه دیدگاهها در حزب کاملاً متفاوت شده بود. افراد دیدگاههای مختلفی را مطرح کردند که ترجیح دادم در شورای مرکزی نباشم."
هاشمی اعضای جدید کارگزاران را لیبرال میداند و معتقد است که اسلام با لیبرالیسم مخالف است. او ورود این اعضا را عاملی برای حاکم شدن تفکر لیبرالی بر حزب میداند و سرنوشتی مانند حزب مشارکت را برای حزب سابقش پیشبینی میکند.
البته لیبرال بودن اعضای جدید راز مگویی نیست؛ آنها بهصراحت در مصاحبهها و یادداشتهایشان به این نکته اشاره میکنند و خود را لیبرال دموکرات مسلمان مینامند. (محمد قوچانی: ما در حزب کارگزاران لیبرالیسم سیاسی را بهعنوان یک برنامه پذیرفتهایم. هفتهنامه مثلث- مناظره با محبیان- پنجشنبه 11 اردیبهشت 93)
محمد هاشمی در گفتوگو با روزنامه شرق، دلایل استعفای خود را شرح داد و نگرانی خود را از آینده کارگزاران بهصراحت اعلام کرد.
هاشمی ضمن «اعلام برائت» از کارگزاران، درباره استعفای خود گفت: «استعفای خود را اوایل شهریور به حزب ارائه کردم و به ترکیب جدید شورای مرکزی حزب اعتراض دارم چراکه با افزایش این تعداد، انسجام حزب کارگزاران دچار خدشه شده است... اشخاصی در شورای مرکزی کارگزاران الآن حضور دارند که در برهههایی منتقد کارگزاران بودهاند...شخصی نگاه انتقادی به تشکیلاتی داشته، حالا این نگاهش تغییر کرده است و گفته میخواهد عضو حزب کارگزاران شود، خب این میشود جبهه و این شروع نمیتواند پایان خوشی داشته باشد.»
محمد هاشمی دلیل علنی کردن استعفای خود را هم اینگونه شرح داد: «بعد از استعفا سه، چهار هفته مرتب پیامک دعوت به جلسات میآمد من هم جواب میدادم که عضو حزب نیستم؛ دعوتنامه نفرستید. بعد پیامک زدم که احتمالاً من باید این موضوع را رسانهای کنم. ازنظر قانونی من مسؤولیتم در حزب بالا بود؛ هم رئیس و هم عضو هیئت مؤسس بودم و این در کمیسیون ماده 10 هم ثبتشده بود و باید به وزارت کشور اطلاع میدادم. بعد از 6 هفته کتباً آن را به وزارت کشور اعلام کردم و رونوشت نامه را خدمت آقای کرباسچی هم فرستادم»
اما مهمترین بخش صحبتهای محمد هاشمی آنجایی است که او درباره تبعات تغییرات جدید در حزب کارگزاران گفت: «حرف من فراتر از کارگزاران است. میگویم باید در آرمانهای حزب، این مسئله وجود داشته باشد. کاری نکنیم در جامعه تشنج ایجاد شود. من نمیخواهم در تشکیلاتی کارکنم که بهعنوانمثال سرنوشت حزب مشارکت را پیدا کند. من سابقه انقلابی داشتم و از 16 سالگی وارد مبارزه شدم. از 117 روزی که امام در پاریس بود من 114 روز با ایشان بودم. با همان هواپیمایی که امام به ایران آمد همراه ایشان شدم. اینجا مسؤولیتهایی داشتم. نظام جمهوری اسلامی برای من نظام مقدسی است. حالا من نمیخواهم شاهد این باشم حزبی که من عضوش هستم سرنوشت حزبی مانند مشارکت را پیدا کند«.
هاشمی همچنین در واکنش به عبارت «ما لیبرال دموکرات مسلمانیم» که از سوی سخنگوی کارگزاران بارها تکرار شده است، میگوید: ما در جامعه اسلامی هستیم و این واژهها باهم نمیخواند. لیبرالیسم امروز در برابر اسلام قد علم کرده است. لیبرالیسم با اسلام قابلجمع نیست. بهعنوان یکلفظ قشنگ است اما محتوای آن با محتوای حزب ما همخوانی نداشت. برخی واژهها مطرح میشد که موضوع ملیگرایی را پررنگ میکرد. ما ملیگرا نیستیم.»
وی همچنین با اشاره به اینکه اعضای کارگزارانلیبرال دموکراتهای مسلمان هستند و من پیرو خط امامی، میگوید: «امام مرجع تقلید من بوده است بنابراین نمیتوانستیم چیزی را که عدول از خط امام باشد بگوییم. حتی چیزی که بهظاهر متفاوت باشد را نمیتوانیم بیان کنیم.»[11]