سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر

اُمُّل بودن جسارت میخواد...
اینکه وسط یه عده بی نماز،نماز بخونی!!
اینکه وسط یه عده بی حجاب تو گرمای تابستون حجاب داشته باشی!!
اینکه حد و حدود محرم و نامحرم و رعایت کنی!!
اینکه تو فاطمیه مشکى بپوشى و مردم عروسى بگیرن!!
اینکه به جاى آهنگ و ترانه ،قرآن گوش کنى!!
ناراحت نباش خواهر و برادرم، دوره آخر الزمان است،
به خودت افتخار کن،
تو خاصی..
تو فرزند زهرایى..
تو شیعه على هستى..
تو منتظر فرجى..
تو گریه کن حسینى..
نه اُمُّل
÷÷÷÷
برسد به دست تمام برادران و خواهران محجبه وباایمان:
...
بگذار تمام دنیا بد وبیراهه بگویند!
به خودت...
به محاسنت..
به چادرت...
به عزاداریت...
به سیاه بودنش...
می ارزد به یک لبخند رضایت مهدی فاطمه.
گذشت آن زمان که نفت را طلای سیاه میگفتند.
این روزها طلا تویی
سیاه هم چادر و پیرهنت...
طعنه ها دلسردت نکند.
باافتخار قدم بزن خواهر!~~~
با افتخار قدم بزن برادر.
اُمُّل بودن جسارت میخواد...
اینکه وسط یه عده بی نماز،نماز بخونی!!
اینکه وسط یه عده بی حجاب تو گرمای تابستون حجاب داشته باشی!!
اینکه حد و حدود محرم و نامحرم و رعایت کنی!!
اینکه تو فاطمیه مشکى بپوشى و مردم عروسى بگیرن!!
اینکه به جاى آهنگ و ترانه ،قرآن گوش کنى!!
ناراحت نباش خواهر و برادرم، دوره آخر الزمان است،
به خودت افتخار کن،
تو خاصی..
تو فرزند زهرایى..
تو شیعه على هستى..
تو منتظر فرجى..
تو گریه کن حسینى..
نه اُمُّل
÷÷÷÷
برسد به دست تمام برادران و خواهران محجبه وباایمان:
...
بگذار تمام دنیا بد وبیراهه بگویند!
به خودت...
به محاسنت..
به چادرت...
به عزاداریت...
به سیاه بودنش...
می ارزد به یک لبخند رضایت مهدی فاطمه.
گذشت آن زمان که نفت را طلای سیاه میگفتند.
این روزها طلا تویی
سیاه هم چادر و پیرهنت...
طعنه ها دلسردت نکند.
باافتخار قدم بزن خواهر!~~~
با افتخار قدم بزن برادر.


نظر

با سلام 
 به این نکته خوب توجه کنید 

 شهر حلب برای سوریه و جبهه مقاومت و همچنین ایران از اهمیت استراتژیک برخوردار است

 دشمنان ملت سوریه بر این مطلب بخوبی واقف  شده اند 
لذا  ماههاست برنامه های زیادی برای در هم شکستن محاصره حلب پی ریزی کرده اند

و تا آنجا که توانسته اند  تروریستها را مسلح نموده اند

  ائتلاف سوریه . ایران . مقاومت و روسیه  نقش مهمی در خنثی سازی این توطئه داشته اند

 دو روز است تروریسستها حملات سنگینی از جندین محور بر این شهر مهم داشته اند

   و متاسفانه بر تصرف قسمتهایی نیز موفق بوده اند که در صورت تثبیت  کار رزمندگان ما بسیار سخت خواهد ش 

 حال وظیفه من و تو چیست؟ 

   دعای خالصانه و ختم صلوات جهت پیروزی رزمندگان اسلام 

   این کمترین کاری است که از عهده من و شما بر می آید 

                                                یا علی  

 
https://telegram.me/joinchat/CN7hOD-TuoFjKQPXiwI73g
گروه حامیان رهبر


نظر

 

این روزها طرفداران اینستاگرام خیلی زیاد شدند ، چرا؟؟!!

 اینستاگرام برنامه ای است که در آن عکس و فیلم گذاشته میشه و دیگران میان نگاه می کنند و لایک می زنند. حالا هر عکسی لایک بیشتری بخوره یعنی قشنگ تر هست.

 متاسفانه همین برنامه باعث ترویج بی حیایی و بی غیرتی زنان و مردان جامعه اسلامی ما شده.

 متاسفانه مشاهده می کنیم که دامادهای جوان ما ، در شب عروسی عکس نیمه برهنه عروس خانم یا همان همسرشون را در اینستاگرام می گذارند ، تا لایک بخوره !!!!

 متاسفانه این یک مسابقه شده بین برخی زوج های جوان ، تا ببینند زن کی خوشکل تر هست و لایک بیشتری میخوره ????

 این بی غیرتی مدرن هست !!!

 متاسفانه می بینیم دختران جوان و نوجوانی را که عکس برهنه خودشون را در اینستاگرام می گذارند تا خاطر خواه پیدا کنند، تا لایک بیشتری بخوره و احساس کنند ، طرفدار زیادی دارند.!!

 متاسفانه عکس هنرمندان و بازیگران زن سینما هم که پوشش زننده و بی حجابی دارند ، فراوان هست .

میدونید شعار اینستاگرام چیه ؟؟

 شعارش اینه :  رضاخان نتوانست ....... اما اینستاگرام توانست. !!!!

 یعنی رضاخان با زور سر نیزه نتوانست حجاب را از سر زنان و دختران مسلمان ایران برداره ......اما برنامه اینستاگرام توانست ،  بی حجابی ، بی حیایی و  بی غیرتی را در بین جوانان  ما رواج بده !!!!

 عاجزانه خواهش میکنم ، کمی تفکر کنیم.

??واقعا ما مسلمان هستیم.؟؟!!!??


نظر

 

اینجانب کوروش هخامنشی فرزند کمبوج?ه ?کم اول?ن پادشاه خاندان هخامنشیان هستم و اکنون سال ها? سال است که با اجازه شما دوستان فوت کردهام. گرچه م?دانم از ا?ن قض?ه ناراحت هست?د و صد البته اگر دویست سال هم عمر م?کردم شما عز?زان را نم?د?دم!

ا?نکه شما عز?زان بنده را مورد لطف و عنا?ت قرار م?ده?د برا? بنده بس?ار ارزشمند است، منتها در راستا? مورد لطف قرار دادن بنده چند نکته را ?زم م?دانم که مورد توجه قرار ده?د:

نکته اول:
تنها سند? که از صحبتهای من برا? شما عز?زان باق? مانده است ?ک استوانه گلی به طول بیست و دو و نیم سانت?متر است که بس?ار? از قسمتها? آن ن?ز مخدوش شده است.
حا? چطور عده‌ا? ا?نقدر از حکومت ما اط?ع دق?ق دارند، معما??ست عج?ب. ضمناً دوستان تصور نکنند که زبان نوشته شده رو? منشور ف?نگل?ش ?ا فارس? است! آن زمان ما خط? م?خ? داشت?م و شکلک هم می‌کشیدیم.

نکته دوم:
دوستان لطف داشتهاند مطالب ز?اد? را از قول بنده منتشر کردهاند که بنده به بطور قاطع تکذ?ب م?کنم.

تاکنون جم?ت ز?اد? از امامان، پ?غمبران، آلبرت ا?نشت?ن، مارت?ن لوتر ک?نگ، باب مارل?، رجب ط?ب اردوغان، حامد کرزا?، سر آلکس فرگوسن، هاد? عامل، جواد خ?ابان? و… را به بنده منتسب دانستهاند که ه?چ کدام سند?ت نداشته است.

اساسا در آن زمان من فرصت نداشتم ا?نقدر حرف بزنم! این حرف های به این قشنگی! گاهی می خوانم لذت می برم.
صد البته بنده از دوستداران جناب شر?عت? هستم منتها با?تر?ن آمار تلف?ق نام بنده با جم?ت قصار از آن ا?شان بوده است.

نکته سوم:
اگر کم? دقت کن?د بس?ار? از دوستان، از هم?ن صد سال پ?ش خودتان درست و حساب? آگاه? ندار?د! نم?دانم چطور م?شود ?کهو در این چند سال از زمان ما ا?نقدر با جزئ?ات ماجراها را نقل کن?د!
?کجور? دم از ما می‌زنند آدم فکر می‌کند ا?نها آن زمان در کنار ما بودند!!!

اگر م?خواه?د رجوع تار?خ? ب?اور?د، از زمان? ب?اور?د که کم? به شما نزد?کتر است و اط?عات کاف? دار?د!!

با خواندن تار?خ الکی و من درآوردی منتسب به سه هزار سال پ?شتر نمی‌شود برا? خودتون نسخه درمان پ?چ?د.
شما از ?کسال پ?ش خود آگاه باش?د کاف?ست!
اص? من خودم آنقدر که شما م?گو??د ?ادم ن?ست چه م?کردم آن زمان ها!

.
نکته چهارم:
عدها? از شما دوستان افسوس ا?ن را م?خور?د که در زمان بنده نبود?د. شا?د خ?ل? تصور? از زمان ما ندار?د.
ا?نکه برق، آب، گاز، تلفن و از همه مهمتر اینترنت! نبود چطور م?خواست?د زندگ? کن?د؟
ف?سبوک و اینستاگرامتان را چه م?کرد?د؟
تلگرام نداشت?د ها!
با?د اسب چاپار م? گرفت?د و در نامه تان ?ک شب بخ?ر م?نوشت?د و م?فرستاد?د برا? مخاطب خاصتان!
اونوقت چطور م?خواست?د بدون تگ، رو? مخ هم راه برو?د؟
تازه از سِلفی مِلفی و همین الان یهوئی هم خبری نبود!
نکته پنجم:
ا?نطور نبود که بنده نشسته باشم و صبح تا شب به افق نگاه کنم و لبخند بزنم و بعدش همه چ?ز روبه راه باشد. ما هم لشکرکش? م?کرد?م و م?جنگ?د?م.
لشکرکش?مان هم واقع? بود، مجاز? نبود. مث? ا?نطور نبود که چند تا فحش بنو?س?م بار اسب کن?م چاپار را بفرست?م و بعدش طرف که آمد در برو?م.
نکته ششم:
جان ما و فرزندان ما، اگر می‌خواهید حرفها? ب? سر و ته و ب? ر?شه خود را به کرس? بنشان?د، از ا?نجانب ما?ه نگذار?د تا شأن و مقام ما زائل نگردد!!
باور کن?د برا? اثبات ا?نکه روشنفکر هست?د ن?از به بزرگنما?? و تحر?ف تار?خ ا?نجانب ن?ست، ضمناً ا?نها روشنفکر? ن?ست، کج‌فکریست ‏(ما بهش م?گ?م کژ اندیشگان).
لازم به توض?ح است هر صفحه ف?سبوک ?ا توئ?تر? منتسب به ا?نجانب دروغ?ن بوده و با ادم?نش از طر?ق گارد جاو?دان برخورد قانون? خواهد شد.
مواظب خودتان باش?د
قربان شما کوروش کبیر

راستی یادم رفت بگویم؛ اگر من در زمان شما حکومت داشتم بیشتر این جماعت غرب زده را همان روز اول حکومتم به جرم خیانت به میهن و کمک و همدلی با روم دشمن، بصورت گله ای به دریا می ریختم تا کشور عزیزم ایران از شرشون راحت شود.

این متن در تأیید یا رد کوروش و اقدامات مثبت یا منفی اش نمی باشد.

 


نظر

با علی در بدر بودن شرط نیست                                                ای برادر، نهروان در پیش روست

داستان زبیر بسیار تکان دهنده و عبرت‌آموز است، یک عمر در رکاب علی(ع) بود، در آن شورای شش نفره برای تعیین خلیفه، محکم‌تر از زبیر کسی از خلافت امیرالمؤمنین دفاع نکرد،

بعد از خلافت دومین نفری بود که با حضرت بیعت کرد، ولی دلبستگی به فرزند ناخلفش او را مقابل امامش قرار داد؛

نفاقِ فرزندانش و انحرافشان به سمت اشرافیگری و دنیا طلبی و علاقه‌ی شدید زبیر به ایشان، همگیشان را نگون‌بخت و مصداق این آیه از قرآن قرارداد:

«أُولئِکَ الَّذینَ اشْتَرَوُا الْحَیاةَ الدُّنْیا بِالْآخِرَةِ فَلا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْصَرُونَ[بقره/86] اینان همان کسانند که (متاع دو روزه) دنیا را خریده و ملک ابدى آخرت را فروختند، پس (در آخرت) عذاب آنها تخفیف نیابد و هیچ یاورى نخواهند داشت‏.»...

 چقدر شبیه داستان زبیر است، سرگذشت برخی از بزرگان این انقلاب! وقتی پدرِ فرزندان و سران فتنه، که روزگاری از ستونهای خیمه‌ی انقلاب بود، دم از دست دوستی با شجره‌ی ملعونه‌ی آل سعود و یا دم از اعتماد و گفتگو با شیطان بزرگ و برچیدنِ قوایِ نظامی و موشکی در این شرایط حساس می‌زند؛

می‌شود گوشه‌ای از خطرِ فتنه‌یِ حبّ دنیا و فرزندان را، که کتاب انقلاب گوشزد کرده درک کرد؛ «إِنَّما أَمْوالُکُمْ وَ أَوْلادُکُمْ فِتْنَةٌ...[تغابن/15] به حقیقت، اموال و فرزندان شما اسباب فتنه و امتحان شما هستند (چندان به آنها دل نبندید)...»

با خمینی در جنگ بودن شرط نیست                                       ای برادر، فتنه‌ها در پیش روست

 

 


نظر

/ واژه سازی برای دور زدن قانون
پس از اینکه دو نفر از اعضای سفارت بریتانیا و فرانسه به صورت غیر قانونی در مناطق مرزی استان کردستان دستگیر شدند، تلاش ها برای تطهیر این اتباع بیگانه از سر گرفته شده است.

مقامات سفارت فرانسه و انگلستان که در حال عکس و فیلمبرداری از مراکز حساس امنیتی بازداشت شدند، بارها از طرف دادستانی و نماینده دادستان "مجرم" خوانده شدند.


این درحالی است که برخی مقامات دولتی هفته گذشته در جلسات رسیدگی به موضوع مقرر کردند به جای واژه "مجرم" از ترکیب "تخلف سهوی" و "تخلف ناآگاهانه" برای اشاره به اقدام شبه جاسوسی و ضد امنیتی اعضاء سفارتخانه های غربی استفاده شود.

بعد از این تصمیم برخی مقامات دولتی در تشریح روند رسیدگی به ماجرای حضور غیرقانونی اتباع بیگانه سفارت های اروپایی در مناطق حساس مرزی از واژه "تخلف" استفاده کرده اند نه جرم.


علت واژه سازی دولتی ها برای این جرم بزرگ، فشارهای دول مذکور به دولت برای بهم خوردن روابط عنوان شده است.
"صاحب نیوز"


نظر

 

«امام(ره) به ما مذاکره با جهان را آموخت». روزنامه ایران این اظهارات رئیس‌جمهور در خمین را تیتر اول خود کرده است.

آقای روحانی گفته است: امام نه تنها توانست استقلال واقعی را به ایران برگردانده و عزت و عظمت را برای مردم به ارمغان آورد، بلکه توانست حکومت مردمی، اسلامی و مردم‌سالاری دینی و حکومتی را که قرن‌ها مورد نظر مردم بود در سرزمینی که عشق پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) قلوب مردم را تسخیر کرده، مستقر سازد.

وی می‌افزاید: امام این دو جمله را به ما آموخت که چگونه با 6 قدرت جهانی پای میز مذاکره نشسته و حقوق ملت را بستانیم.

انتساب مشی توأم با اشتباه دولت در مذاکرات به امام و رهبری در حالی است که برخی دولتمردان برخلاف سیره حضرت امام و جانشین شایسته ایشان، آمریکا را از جایگاه دشمنی و «شیطان بزرگ» خارج کرده و با حسن ظن به دشمن نگریستند یا این خوش‌گمانی را ترویج کردند. امام و رهبری هرگاه درباره سران رژیم آمریکا و عملکرد آنها سخن گفتند، بدعهدی و خیانت و جنایت‌های مداوم آنان را به رخ کشیدند اما آقای روحانی به واسطه 15 دقیقه گفت‌وگوی تلفنی با اوباما مدعی شد «او را بسیار مودب یافتم.»

امام و رهبری به اعتبار هویت استکبار، با بی‌اعتمادی به وی می‌نگریستند اما برخی دولتمردان اصرار داشتند باب شراکت در برجام‌های 1و 2 و 3 و 4 را با شیطان بزرگ باز کنند و آن قدر در این زمینه عجله داشتند که فراموش کردند باید تضمین‌های کافی در توافق بگیرند؛ به همین دلیل هم از یک‌سو به مردم برخلاف واقعیت وعده دادند 180 میلیارد دارایی درآمد بلوکه شده ایران به واسطه توافق آزاد شود و با اجرای برجام روزانه 170 میلیون دلار عاید کشورمان شود، اما پس از اجرای برجام می‌گویند سال‌ها طول می‌کشد تا سیب و گلابی برجام برسد.

از سوی دیگر سران آمریکا و جبهه استکبار بارها می‌گویند به واسطه مدعیان اصلاح‌طلبی و اعتدال باید محتوای حکومت دینی را تغییر دهند و حربه اقتدار انقلابیگری را به واسطه میانه‌رو(!؟)ها از جمهوری اسلامی بگیرند...
روزنامه کیهان

 


نظر


اقدام دولت برای معرفی احمدی دانش آشتیانی (یکی از فعالان فتنه) به عنوان وزیر پیشنهادی  آموزش و پرورش نشان می‌دهد که این جماعت اصلا اعتقادی به وقوع فتنه‌ای بزرگ و مهلک که کشور را تا لبه پرتگاه برده، ندارند و به دنبال انجام سلسله اقداماتی برای عادی سازی ورود فتنه گران به مناصب مدیریتی کشور و پاک کردن لکه ننگ خیانت بزرگ از پیشانی آنها می‌باشند!

بر همین اساس است که پس از ورود فعالان رسانه‌ای کودتای 88 به روزنامه ایران که سابقه بازداشت در ایام فتنه را هم دارند، چندی استآرشیو این روزنامه در سال 88 به طور کامل از روی وبسایت آن حذف شده است زیرا به دلیل حضور نیروهای متعهد و انقلابی در آن زمان در روزنامه ایران، این روزنامه به عنوان یکی از پیشگامان مقباله با فتنه انگیزی پیاده نظام دشمن در کشور بود و اکنون فتنه‌گران کوشیده‌اند با این اقدام مستندات خیانت هم‌قطاران خود به ملت را از آرشیو تاریخ حذف نمایند!

اما حتی اگر وزیر فعال در فتنه رای بیاورد و یا آرشیو روزنامه ایران حذف گردد، باز هم خاطرات جنایت‌های فتنه‌گران که در نهایت منتهی به حرمت شکنی عزای حسینی حسینی شد از
اذهان مردم پاک شدنی نیست!

 


نظر

 


1- «تناسب»، رکن اعتدال و عدالت است. براین مبنا می‌توان پرسید نسبت دولت یازدهم باعدالت و اعتدال چیست؟

به نظر می‌رسد تناسب از جهات مختلف در دولت یازدهم رعایت نمی‌شود. عدالت را قرار گرفتن هر چیز سر جای خود دانسته‌اند و اعتدال، نسبت درست با ارزشها به دور از افراط و تفریط است.

به این معنا نسبت‌های صحیح در چیدمان دولت و چرخه کار آن برقرار نشده و بنابراین کمتر می‌توان از عدالت و اعتدال سراغ گرفت؛ دقیقاً از همین جاست که ارزیابی بخش معتنابهی از مردم و صاحب نظران درباره دولت، با رئیس جمهور و برخی هم‌نشینان نزدیک او تفاوت می‌کند.

حلقه خاص دولتی‌ها مدام به خویش مرحبا و احسنت می‌گویند و شاکی‌اند که چرا نسبت به آنان شکرگزاری نمی‌شود؛ اما در مقابل با نقدهای جدی نه فقط از سوی منتقدان بلکه حتی حامیان روبرو هستند. اتفاقاً برخی حامیان نیز بر سر به هم ریختگی «تناسب» و «عقلانیت» در دولت، دلواپسی‌های جدی دارند.

 

بسته به اینکه چه قدر این نقدها درست و اساسی باشد، ضرورت «ترمیم تیم کابینه» یا «تغییر مربی و مدیر آن» اهمیت پیدا می‌کند. آن‌گاه از مسیر همین بحث می‌توان به ترسیم صورت‌بندی متناسب برای «دولت دوازدهم» و رئیس آن رسید.


2- آقای فرشاد مؤمنی اقتصاددان اصلاح‌طلب و منتقد دولت سابق است که در انتخابات 88 در ستاد میرحسین موسوی بود و از دولت یازدهم حمایت کرده است. او چند بار به تفصیل گفت که «لیبرال‌های ناتوان و مغرور، تصمیم‌گیران اصلی اقتصادی دولت هستند، همچنان بر مدار سیاست شکست خورده تعدیل اقتصادی (دولت سازندگی) و تحمیل افزایش قیمت‌ها بر گرده طبقات ضعیف تصمیم‌سازی می‌کنند و یک کارشناس اقتصادی کاربلد در اطراف رئیس‌جمهور نیست».

 

وی اما پریروز با اشاره به تصمیم جدید دولت برای جدایی سازمان برنامه‌ریزی و امور استخدامی، دست روی ضعف راهبردی‌تر در دولت گذاشت و در روزنامه اعتماد نوشت «بزرگ‌ترین کانون اشتباهات راهبردی در دولت فعلی، برخورد سهل‌انگارانه با مسئله هدفگذاری است. وقتی که تکلیف هدف یا اهداف مشخص نشده باشد، دستکاری اجرایی و شیوه سازماندهی دولت، جز به هم ریختگی و آشفتگی و ایجاد هزینه‌های جدید، دستاوردی نخواهد داشت».

 

آیا می‌توان این حامی دلواپس دولت را هم به سیاق ادبیات آقای روحانی «بی‌سواد، بی‌شناسنامه، مزدور، کاسب تحریم، کودک صفت، حسود، بزدل، ترسو، جیب‌بر، بی‌قانون، مستضعف فکری، بیکار، متوهم، غوطه‌ور در فساد، سوء استفاده‌گر، خرابکار، عقب‌مانده، تازه به دوران عصر رسیده، عصر حجری، هوچی‌باز، منفی‌باف، یأس‌آفرین، ناشکر و...» لقب داد؟


3- یک بار دیگر تحلیل دقیق این اقتصاددان را مرور کنید؛ برخورد سهل‌انگارانه با هدفگذاری به عنوان کانون اشتباهات راهبردی در دولت، مشخص نبودن هدف و تولید آشفتگی به خاطر همین برخورد سهل‌انگارانه.

خروجی این اشتباه راهبردی، فرافکنی‌های 8-9 ماهه گذشته در تغییر و تحریف هدف اصلی مذاکرات هسته‌ای است. دولتمردی سهل‌انگار، 17 خرداد 94 می‌گفت «وقتی می‌گوییم باید تحریم‌های ظالمانه رفع شود، بعضی‌ها چشمانشان زیاد نچرخد.

 

تحریم باید از بین برود تا سرمایه بیاید و مشکل محیط زیست، اشتغال، صنعت و آب خوردن مردم حل شود، منابع آبی زیاد شود و بانک‌ها احیا شوند» و «همه تحریم‌های بانکی و مالی، بالمره (یکباره) در روز اجرای توافق برداشته خواهد شد» اما اکنون با تقلیل همه آن انتظارات خودساخته و تحریف مواضع منتقدان ادعا می‌کند «اگر هواپیما بخریم، می‌گویند لوکس است و اگر نخریم، می‌گویند نتیجه برجام چه شد؟»

 

 یا اینکه «غاصب را بیرون کردیم و درب باغ به روی مردم باز شده، یک عده کودک به درب باغ آمده‌اند و می‌گویند سیب و گلابی کجاست که ما میل کنیم. ما باغ را از دست غاصبان درآوردیم و درخت را کاشته‌ایم و باغ آماده باروری است. آیا صبر برای باروری باغ لازم نیست؟» خب! پس چرا وعده گشایش 100 روزه اقتصادی به مردم دادید؟

اگر مردمی به جای 100 روز، تا به امروز قریب 1200 روز صبر کردند و شنیدند که «4 سال دیگر صبر کنید»، چه تضمینی هست که مهر 1399 به آنها گفته نشود «یک 4 سال دیگر زمان لازم است تا برجام به ثمر بنشیند»؟!

آیا به اعتبار همین سهل‌اندیشی‌ها و سهل‌انگاری‌ها نبود که دولتمردان ظرف 3 سال گذشته همه رؤیاها و آرزوهای خود را در سبد وزارت خارجه (توافق) چیدند و دست روی دست گذاشتند که این تخم‌ها کی جوجه می‌شود.

 اکنون که آخرین پاییز دولت یازدهم رسیده و از جوجه‌ها خبری نیست، تازه رئیس جمهور محترم به صرافت افتاده، کابینه را ترمیم کند؛ آن هم نه از وزارتخانه‌هایی مانند صنعت، راه و شهرسازی (مسکن)، رفاه و کار، نفت، اقتصاد، جهاد کشاورزی و... که برخی از آنها را - به اعتبار نقش و سهم‌شان در کابینه ائتلافی - گویا توپ هم نمی‌تواند تکان بدهد، بلکه از وزارت ورزش و ارشاد.


4
- آقای مؤمنی تنها حامی دلواپس دولت نیست. پیش از وی، غلامحسین کرباسچی- که دیدگاه اقتصادی حزب متبوع او، مورد اعتراض امثال فرشاد مؤمنی است اما در ائتلاف اعتدال! با هم جمع شده‌اند- برای دولت اظهارنگرانی کرد.

 دبیرکل کارگزاران اردیبهشت 94 به روزنامه شرق گفت «آیا دلمان نباید شور بزند. نمی‌شود معاون و وزیر باشیم اما استدلال ما این باشد که اگر بودجه دادند کار می‌کنیم و اگر ندادند، کار نمی‌کنیم! خطاب به وزیر راه گفتم بعد از چند سال بازنشسته خواهید شد و با خانواده به سفر خواهید رفت. اما اگر در همین ترافیک متوقف شوید، آیا نوه‌های شما نخواهند گفت در دوره وزارت خود چه کاری انجام دادید؟ باید دلمان بیشتر از این چیزی که هست، شور بزند. البته مثال وزارت راه را زدم اما بقیه وزارتخانه‌ها مثل وزارت کار و دیگران هم همین گونه است.

دولت باید ابتکار به خرج دهد و فکری در این باره بکند... اینکه تعدادی آدم خسته و سالخورده بنشینیم و بلند شویم که نمی‌شود! فرض کنید مناقشه هسته‌ای هم حل شد، بعد از آن چه؟ این بی‌تحرکی‌ها، آدم را برای دولت نگران می‌کند. چشم بر هم گذاشتیم و نصف مهلت دولت گذشت».

این هم یک بی‌سواد مسئله‌دار و معلوم‌الحال دیگر(!) که البته چون به فصل انتخابات رسیده‌ایم، فتیله نگرانی‌ها را پایین کشیده است؛ بی‌آن که ذره‌ای تغییر در گردش کار دولت نسبت به اردیبهشت 94 پدید آمده باشد.


5- گواهی و شهادت بعدی را باید از سخنگوی دولت اصلاحات گرفت. عبداله رمضان‌زاده تیر ماه 95، یک چالش راهبردی‌تر را درباره ناکارآمدی شماری از وزرا پیش کشید و به روزنامه وقایع اتفاقیه گفت «مشکل عمده‌ای که آقای روحانی در این 3 سال با آن دست به گریبان بود، نداشتن سابقه در کارهای اجرایی است و به همین خاطر از نیروهای اجرایی و با تجربه کشور شناخت کمتری داشت و به خاطر همین نقطه ضعفش، برخی برنامه‌های او به نتیجه نرسیده است». یک بار دیگر با دقت بخوانید! این قضاوت طیفی است که دست کم 2 بار علناً گفته‌اند دولت را «رحم اجاره‌ای» خود می‌دانند و بنابراین از روحانی در انتخابات اردیبهشت 96 حمایت می‌کنند.

 

رئیس دولتی که «سابقه کار اجرایی ندارد- ندارد نه اینکه سابقه کمی دارد- مناسب هر کار دیگری باشد، تناسبی با ریاست و مدیریت دولت ندارد چرا که طبق قانون اساسی اصالتاً باید مدیر و مدبر باشد.

نام این نقیصه را صرفاً نمی‌توان «نقطه ضعف» گذاشت، بلکه چنین مدیری ذاتاً «اشتباهی» است و با جایگاه مدیریتی مذکور تناسب ندارد. از بطن همین عدم تناسب است که سهل‌اندیشی در هدفگذاری و وعده دادن، چینش برخی وزیران خسته و ناکارآمد، به هم ریختگی اجرایی، هزینه تراشی‌های جدید، غفلت از گذران شتابان مهلت‌ها، والنهایه اضطراب ناشی از بیداری ناگهانی و رگبار اتهام و اهانت به منتقدان، پدیدار می‌شود.


6- ترمیم کابینه از جنسی که در روزهای اخیر مشاهده می‌شود، نوعی ضعیف‌کشی و فرافکنی مسئولیت است. صرف نظر از کارنامه وزرای «مستعفا»! حقیقت مطلب درباره دولت همان است که شاعر گفته است «خانه از پای بست ویران است- خواجه در بند نقش ایوان است»؛ یا به قول دیگری «گر حکم شود که مست گیرند-در شهر هر آنچه هست گیرند».

 

کاش دولت شجاعت داشته باشد و از مثلاً 10 هزار شهروند نظرسنجی کند که؛ اولاً چه قدر این ترمیم را جدی یا سرگرمی می‌دانید؟

ثانیاً اولویت تغییر از نگاه شما این 3 وزیر بودند یا مثلاً وزرای صنعت، راه و شهرسازی، رفاه و کار و نفت؟ ثالثاً به نظر شما با این ترمیم، رشد و رونق اقتصادی پدید می‌آید، اشتغال و مسکن درست می‌شود و یا مشکل محیط زیست و آب خوردن و بد عملی بانک‌ها برطرف می‌گردد؟ اگر دولت را به چشم یک تیم ببینیم، واقعیت این است که ترمیم آن، گاه به جابه‌جایی چند «بازیکن» است و گاه به تغییر «مدیر» و «مربی» و «برنامه» آن. در صورت تکرار مطلق ناکامی‌ها، بی‌انصافی است که مدیر و مربی، تقصیرها را پای حلقه ضعیف‌تر- بازیکنان- بنویسند و از خود رفع مسئولیت کنند؛ آن هم در حالی که آقای مربی 39 ماه فرصت تغییر و ترمیم داشت اما هیچ کاری برای تیم آشفته و در حال گل خوردن مدام نکرد؛ صرفاً به این امید که یک «فوروارد» (وزارت خارجه) می‌تواند جور تیم بیست و چند نفره را بکشد!


7- وقتی مربی نامناسب، هیچ هدف و برنامه و تقسیم کار درستی را برای تیم تعریف نمی‌کند یا اصرار دارد بازیکنان خسته و سالخورده را به خدمت بگیرد و اساساً با اسلوب بازی ناآشنا باشد، طبیعتاً به سمت «اتلاف فرصت‌»ها کشیده می‌شود و می‌کوشد با حاشیه‌سازی و جنجال و دامن زدن به دو قطبی‌های کاذب یا تحریف نقدهای منتقدان زمان باقی مانده را «وقت‌کشی» کند.

اعلام توافق برجام در 23 تیر ماه 94 و اجرای آن در دی ماه همان سال، پایان عرضه همه آن چیزی بود که دولت و رئیس جمهور در چنته داشت. سیمای دلفریبی که ظرف 2 سال و نیم از توافق با شیطان بزرگ ترسیم شده بود، اشتیاقی را پدید می‌آورد که تنها در مرحله حرمان و هجران دوام داشت؛ وصال و کنار زدن نقاب از چهره واقعی آمریکا همان و احساس انزجار و تنفر همان! با تأسف تمام باید گفت وضعیت برخی دولتمردان پس از برجام، حکایت از اینجا مانده و از آنجا رانده است.

 یعنی به امید جلب ترحم آمریکا، اغلب کارهای شدنی برای بهبود وضعیت را معطل گذاشتند و فرصت‌سوزی کردند. در چنین شرایطی، هر روز از 7 ماه باقی مانده تا انتخابات برای این دولتمردان به سختی می‌گذرد.
محمد ایمانی

 


نظر


سعدالله زارعی

 پیروزی حزب‌الله لبنان در جنگ «تابستان 1385» (تموز 2006) سبب شد بسیاری از مردم در مصر، اردن، فلسطین، الجزایر، سودان و... تصاویر سیدحسن نصرالله را در منازل خود نصب و به سید به عنوان «رهبر عربی» نگاه می‌کردند...

...حدود 12 سال پیش از شکست اسرائیل در جنگ با حزب‌الله، ساموئل‌ هانتینگتون در مورد بازخیزی اسلام‌ سیاسی در منطقه غرب آسیا هشدار داده بود او با اشاره به قدرت گرفتن سه امپراتوری عثمانی - در حد فاصل 1299 تا 1922م - گورکانیان- در حد فاصل 1369 تا 1505 م- و صفوی - 1501 تا 1722م - گفته بود منطقه غرب آسیا بطور جدی مستعد بازخیزی اسلامی است...

 

شیعه و سنی بسیار به یکدیگر نزدیک شده بودند و بیم آن می‌رفت که انقلاب اسلامی جبهه گسترده‌ای از غرب آسیا تا شمال آفریقا حول یک محور هماهنگ کرده و به میدان آورد از این رو آمریکا، رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی هرگونه وقت‌گذرانی را کنار گذاشتند و به سرعت یک طرح عملیاتی آماده نمودند...

...از آنجا که برای به اجرا گذاشتن طرح‌، به جغرافیایی نزدیک به منطقه احتیاج داشتند، محدوده‌ای را در بیابانهای عربستان - واقع در منطقه مرکزی نجد- در نظر گرفته و شروع به آماده‌سازی آن کردند... آنچه در آموزش‌ها و آماده‌سازی‌ها در پادگان‌های نجد و بئرالسبع به مسلمانان تحت آموزش گفته می‌شد، جانفشانی برای احیای خلافت اسلامی بود چرا که از قبل این جمعبندی وجود داشت که انقلاب معنوی ایران را تنها در یک مواجهه معنوی و مذهبی می‌توان به انفعال کشاند....وهابی‌ها در این آموزش‌ها براساس قاعده تکفیر هر غیر معتقد یا غیر ملتزمی به احیای خلافت را شایسته مرگ معرفی کردند.

 

وقوع انقلاب‌های عربی در سال 2011 ...فرصتی را در اختیار آمریکا قرار داد تا طرح خود را به اجرا بگذارد که متضمن فرو بردن جهان اسلام در شرایط هرج و مرج به گونه‌ای که نهال اسلام سیاسی در آن‌ها پا نگیرد و...نتیجه آن تبدیل خوشنامی ایران به بدنامی باشد، بود...


براساس این طراحی ابتدا دو گروه قدرتمند تروریستی که ظاهراً شاخه‌های القاعده بودند سربرآوردند و به سرعت بر بخش‌های وسیعی از شمال، مرکز و جنوب سوریه مسلط گردیدند... هنگامی که یک جبهه توانمند در سوریه برای دفع این جریان مهیا شد توجهات مثلث شوم آمریکا، رژیم صهیونیستی و رژیم سعودی برای حفظ پروژه به عراق جلب شد و تروریست های شکست خورده ...بعد از هماهنگی داخلی در عراق- پنج استان عراق را به تصرف درآوردند اما بعد از مدتی ...اوضاع به گونه‌ای پیش رفت که آمریکا در حالی که در دو ماه اول حرکت داعش را «نهضتی عدالت‌طلبانه» و در پاسخ به تبعیض‌های ناروای دولت بغداد علیه اهل سنت این کشور می‌خواند، از شهریور ماه 93 به بعد داعش را یک گروه تروریستی و در نقطه مقابل اهداف منطقه‌ای خود معرفی کرد که البته در عمل اینگونه نبود...

...عملیات موصل و آزادسازی این منطقه دو طرح را توأمان باطل کرد یک طرح آن که اصطلاحاً آن را به اعتبار محوریت آمریکا بین‌المللی می‌دانیم ایجاد دیواره‌ای از آتش میان  مسلمانان و مانع شدن از تجمیع قدرت آنان- متناسب با توصیه هانتینگتون بود که باطل شد ...و ضرورت وحدت جوامع اسلامی را به دلیل وجود مخاطرات بزرگ امنیتی یادآور گردید.

 طرح دیگر، طرح ایجاد خلافت انحرافی بود که گروه‌هایی بدون آنکه بدانند پای چه طرحی خطر می‌کنند به خدمت آمریکا درآمده بودند که با آزادی موصل که قلب طرح خلافت بود، عملاً باطل گردید... آنان با عنوان خلافت صرفاً درصدد جمع کردن عده‌ای با بنیان‌های اعتقادی انحرافی به منظور برهم زدن وحدت امت اسلامی و به خاک سپردن ایده سیاسی حکومت اسلامی در میان اهل سنت بودند...

به هر حال این دست توانای انقلاب اسلامی بود که در دوره‌ای کوتاه و بدون توسل به دشمنان نه تنها دیواره آتش فتنه را خاموش کرد بلکه موج جدیدی از اسلام‌گرایان را پدید آورد و آنان را در قالب مجموعه‌های توانمندی نظیر «حشد شعبی» و «انصارالله» سازمان داد. والله غالب علی امره.
http://kayhan.ir/fa/news/88359
@sarbazvelay