سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر
امروز این فیلم رو دیدم سرنوشت سه دختر بچه یازده سیزده و پانزده ساله کرد زبان سوری،سولاف،هیلن و روکن .نمونه ای از هزاران دختری که سیاه پوشان داعش برایشان آینده ای تلخ رقم زدند...

گروه فضای مجازی مشرق - امین زندگانی بازیگر سینما و تلویزیون در آخرین پست اینستاگرام خود نوشت: امروز این فیلم رو دیدم سرنوشت سه دختر بچه یازده سیزده و پانزده ساله کرد زبان سوری،سولاف،هیلن و روکن .نمونه ای از هزاران دختری که سیاه پوشان داعش برایشان آینده ای تلخ رقم زدند،آنها نه فقط به خاکشان وجسمشان که به آینده و آرزوهایشان تجاوز کردند وحالا آنهاوتنهایی و فرزندی در راه.میدانم خواهید گفت مگر در ایران در جنگ خودمان و ...نداشتیم یا میگویید مگر در لیبی و افغانستان و یمن و یا در تمامی زندانهای جهان مگر از این حوادث اتفاق نمیافتد ؟؟؟  میافتد ولی این بار کسانی توانسته اند آن را به تصویر بکشند، تا سمبولی باشند برای مبارزه با فاجعه جنگ و تجاوز و تعصب کورکورانه.جنگ تمام میشود، ولی چیزی که پایان نمیپذیرد فجایع و یاد آوری لحظات تلخ جنایاتی این چنین است.سه دختری که شیرین ترین لحظه زنانه وجودشان ،مادر شدن را ،به تلخ ترین شکل ممکن تجربه کردند و حالا آینده و بچه هایی از پدری نفرت انگیز،واقعا تکلیفشان چیست.اگه میخواهید شاکر امنیتی که هست باشین حتما به دیدن این فیلم برید انشالله که طاقت دیدنشو هم داشته باشین.

توصیه بازیگر معروف برای مشاهده روایت تکان دهنده دختران سوری+عکس


نظر

بمناسبت سالروز شهادت صحابی گرانقدر رسول خدا(ص) جناب عمار یاسر


مقبره عمار یاسر

رهبر معظم انقلاب به خصوص در فتنه 88 در برخی سخنرانی ها جمله معروف «أینَ عمار» را با ذکر برخی نکات برای مردم بیان کردند ولی آیا تا به حال از خود سؤال نموده ایم که عمّار چه خصوصیتی داشت که مقام معظم رهبری ایشان را به عنوان فردی شاخص معرفی کردند؟

به گزارش خبرگزاری تسنیم، نهم صفر المظفر مصادف است با سالروز شهادت صحابی گرانقدر رسول خدا(ص) جناب عمار یاسر که در سال 37 ق در جنگ صفّین به شهادت نایل آمد. چند سالی است که رهبر معظم انقلاب و به خصوص در فتنه 88 در برخی سخنرانی ها جمله معروف «أینَ عمار» را با ذکر برخی نکات برای مردم بیان کردند ولی آیا تا به حال از خود سؤال نموده ایم که عمّار چه خصوصیتی داشت که مقام معظم رهبری ایشان را به عنوان فردی شاخص معرفی  کردند؟ ***

 

*  عمار کیست؟
عماربن یاسر مکنی به أبی یقظان از صحابه نزدیک رسول خدا(ص) و از یاران با وفای امیر مؤمنان(ع) بود. وی پیش از هجرت در مکه معظمه دیده به جهان گشود. هنگامی که پیامبر اکرم(ص) به رسالت برانگیخته شد، عمار از نخستین افرادی بود که به آن حضرت ایمان آورد. وی در تمامی جنگ های پیامبر(ص) حضور یافت و در رکاب آن حضرت، با دشمنان اسلام با تمام توان مبارزه کرد. پیامبر(ص) به وی علاقه ویژه ای داشت و او را یکی از خواص خود می دانست.
عمار، پس از رحلت پیامبر(ص) از معتقدان به ولایت و خلافت حضرت امام علی بن  ابی طالب(ع) بود و در این راه به مانند سایر اصحاب با وفای آن حضرت، تلاش زیادی به عمل آورد. وی پیوسته در کنار امیر مؤمنان(ع) و از علاقه مندان به آن حضرت بود و مقام و حق آن حضرت را به نیکی می شناخت. به همین جهت هیچ گاه از او فاصله نگرفت و او را در عرصه های مهم سیاسی و اجتماعی تنها نگذاشت.
حضرت علی(ع) پس از انتخاب شدن به خلافت، با این که بسیاری از یاران وفادار و شایسته خویش را برای حکمرانی به شهرها اعزام کرده بود، ولی عمار را به عنوان یک مشاور و همراز دیرین در نزد خود نگه داشت و در تمامی امور سیاسی، اجتماعی و نظامی با او مشورت می کرد و احترامش را به نیکی نگه می داشت. عمار نیز با این که در حدود 90 سال از عمرش گذشته بود، همچون یک سرباز فداکار و پا در رکاب در خدمت امام علی بن ابی طالب(ع) قرار داشت و تمام مأموریت ها و دستورات آن حضرت را به مانند مأموریت ها و دستورات پیامبر(ص) به خوبی و نیکی انجام می داد.
در نهایت امر، عمار یاسر در سال 37 ق در جنگ صفّین به شهادت نایل آمد. حضرت علی(ع) در غم از دست دادن عمار، بسیار ناراحت بود و می فرمود: هر کس از وفات عمار دلتنگ نشود، او را از مسلمانی نصیبی نباشد.

*  ویژگی های برجسته عمار
دعای پیامبر برای عمار
در ابتدای رسالت پیامبر(ص)، کافران مکه که از شکنجه بی امان عمار یاسر و از صبوری و استقامت او به ستوه آمده بودند و دیگر هیچ امیدی به برگشت او از اسلام برایشان نمانده بود، او را در حالی که همچنان فریاد توحیدش بلند بود، در آتش افکندند.
رسول گرامی اسلام(ص) با دلی دردمند از این همه شکنجه یارانش، برای عمار دعا کرد و فرمود: «ای آتش! سرد و سالم باش برای عمار، چنان که برای ابراهیم، سرد و سلامت گشتی.»
به دعای رسول خدا(ص)، عمار از آتش آسیبی ندید. او باقی ماند تا وفاداری اش را تا آخرین لحظه عمر خویش به اسلام و پیامبر اسلام ثابت کند و در مقاطعی حساس، اسلام واقعی را بنمایاند و فریاد کند.
عمار ملاک حقانیّت
نه فقط یاران امام علی(ع) که همه مسلمانان، عمار یاسر را به خوبی می شناختند و همه از وفاداری اش به رسول خدا(ص) و از محبوبیت او نزد ایشان خبر داشتند. به دلیل روایت هایی که از پیامبر اکرم(ص) درباره عمار یاسر در یادها مانده بود، عمار برای بسیاری از مردم ملاک حقانیت بود. ابن ابی الحدید، از بزرگان علمای اهل سنت و شارح نهج البلاغه، آن گاه که از جنگ صفین یاد می کند، حضور عمار را در یک جبهه، ملاک بر حق بودن آن جبهه و باطل بودن جبهه مخالف در نگاه مردم می شمارد و آن گاه خود از این نکته تعجب می کند که مردم، عمار یاسر را ملاک حق می دانستند، ولی از امام علی(ع) غافل بودند. این ها دردهایی بود که سینه کسانی چون عمار را به سختی می گداخت؛ گویی مردم نه در پی حقیقت، که در پی فتنه و هیاهو و خواهش های  نفسانی خویش بودند و خوشا سعادت آنان که در پایداری بر حق، سعادت واقعی را جستند.
حضوری فعال در کنار پیامبر
عمار از آن دسته کسانی بود که در جنگ بدر در کنار پیامبر خدا قرار داشت و در آن خوش درخشید و در جنگ خندق نیز حضوری فعال داشت و در آن نیز خوش درخشید و در همه صحنه های دیگر نیز با رسول خدا بود. در جنگ با اهل رده نیز حضوری فعال داشت و با منطق ایمانی خود، مسلمانان را به جنگ تشویق می کرد و از آنان می خواست برای  رسیدن به بهشت، از خود پایمردی و استقامت نشان دهند.
نهیب زنی به خواص بی بصیرت و ساکتین
عمار در زمان مشکلات، می رفت سراغ خواص از محکم ها تا متزلزل ها و حتی متهمین به نفاق! حتی گیر داده بود به مغیره، او هم جواب داده بود مدتی مهلت می خواهم تا این افق تیره و تار روشن شود و ماه طلوع کند، آن گاه با بصیرت گام بردارم. به او جواب داد: «پناه بر خدا ای مغیره! با این که چشم بصیرتت روشن شده است، می خواهی کور بمانی؟ و مانند کوران در گوشه ای بنشینی؟ فکری به حال خودت بردار! و ببین به چه می نگری و چه می کنی؟ اما من کسی هستم که جز در صف مقدم گامی برنخواهم داشت .»
عمار از قطبهای اصلی جنگ
در جنگ صفین عمار از قطبهای اصلی جنگ به حساب می آمد. او علاوه بر حملاتی که خود انجام می داد، قهرمانان را به جنگ و پیش بردن پرچم تشویق می کرد. نصربن مزاحم بعضی از موقعیتهای هولناک عمار را به خوبی توصیف کرده است: «اسبها برای نبرد بیرون شدند و در برابر همدیگر صف آرایی کردند و مردم به سوی همدیگر پیشروی می کردند. عمار زره ای سفید به دست داشت و می گفت: ای مردم! جانها به سوی بهشت می روند. پس با اینان به گونه ای  بجنگید که گوشها نشنیده باشند و کشتگان آن قدر زیاد شدند تا جایی که مردان طناب خیمه را به  دست و پای  کشتگان  بستند و می کشیدند.»
عمار و خلفا
در رابطه با خلافت، موضع عمار متأثر از مواضع امام علی(ع) بود و هیچ کاری را بدون مشورت و نصیحت آن حضرت انجام نمی داد و دستاویز او در موضع گیری دو امر اساسی بود. یکی وصیت پیامبر(ص) به خلافت امام علی(ع) بود که در حدیث موالات و احادیث دیگر بیان شده بود و دیگر این که پیامبر اسلام به عمار درباره امام علی(ع) فرموده بود: «ای عمار! علی تو را از هدایت برنمی گرداند و به سوی اوهام و خیالات راهنمایی نمی نماید. ای عمار! اطاعت از علی اطاعت از من است و اطاعت از من اطاعت از خداوند عزوجل است.»
مخالفت عمار با جانشینی خلفا پس از رحلت رسول اکرم(ص) از حساس ترین نقاط زندگی عمار است؛ اما هرگاه مصلحت اسلام اقتضا می کرد، با توجه به رضایت علی(ع) مسؤولیت هایی را می پذیرفت .
عمار در جنگ جمل
در روز جنگ جمل عمار بسیار کوشید که این نزاع را با روش های مسالمت آمیز خاموش نماید. از این رو بین دو صف ایستاد و گفت: «ای مردم! چقدر در باره پیامبر خود بی انصاف هستید که زنان خود را در پرده نگه داشته اید و زن پیامبر را به مصاف شمشیرها آورده اید.» او با سخنان خود هدفهای اصلی مخالفان را برملا ساخت. از این رو او را آماج تیرها قرار دادند. در این جا بود که عمار دید راهی برای متوقف کردن نبرد نیست. بنابراین به سوی جنگ دعوت کرد.
وقتی عمار به عایشه نزدیک شد، عایشه در کجاوه ای روی شتر قرار داشت. عمار به او گفت: «چه می خواهی؟ گفت: خون عثمان. گفت: خداوند در این روز، طغیانگر و خواهان ناحق را بکشد. سپس گفت: ای مردم شما به خوبی می دانید که کدام یک از ما در کشتن عثمان دست داشتیم.»
*  عمار و تشخیص حق و باطل
مقام معظم رهبری حفظه الله با اشاره به این نکته که آنچه در عبادت و معنویت تأثیرگذار می باشد، روح عبادت است و اگر در کسانی که به تقدس، زهد و عبادت شهرت یافته اند، روح عبادت نباشد، جبهة حق را از باطل تشخیص نداده و غالباً گمراه می شوند، همانند برخی از خوارج که آنچنان به عبادت شهرت یافته بودند که اصحاب امیرالمؤمنین(ع) را تحت تأثیر قرار می دادند؛ اما در جنگ جمل در صف دشمنان حضرت قرار گرفتند. ایشان به شخصیت عمار یاسر اشاره کرده و می فرمایند: «عظمت امثال عمار یاسر به همین است. عظمت آن اصحاب خاص امیرالمؤمنین(ع) در همین است که در هیچ شرایطی دچار اشتباه نشدند و جبهه را گم نکردند. من در موارد متعددی در جنگ صفین این عظمت را دیده ام؛ البته مخصوص جنگ صفین هم نیست. در بسیاری از آنجاهایی که برای جمعی از مؤمنین، نکته ای مورد اشتباه قرار می گرفت، آن کسی که می آمد و با بصیرت نافذ و با بیان روشنگر خود، شبهه را از ذهن آن ها برطرف می کرد، عمار یاسر بود. انسان در قضایای متعدد امیرالمؤمنین(ع) ازجمله در صفین نشان وجود این مردِ روشنگرِ عظیم القدر را می بیند.»
*  بصیرت زایی عمار
حضرت آیت الله خامنه ای حفظه الله در مورد روشنگری و بصیرت زایی عمار می فرمایند: «یکی از کارهای مهم نخبگان و خواص، تبیین است؛ حقائق را بدون تعصب روشن کنند؛ بدون حاکمیت تعلقات جناحی و گروهی. در جنگ صفین یکی از کارهای مهم جناب عمار یاسر تبیین حقیقت بود؛ چون آن جناح مقابل که جناح معاویه بود، تبلیغات گوناگونی داشتند. همینی که حالا امروز به آن جنگ روانی می گویند.
یکجا می دید اختلاف پیدا شده، یک عده ای دچار تردید شدند، بگومگو توی آن هاست، خودش را به سرعت آنجا می رساند و برایشان حرف می زد، صحبت می کرد، تبیین می کرد؛ این گره ها را باز می کرد. نقش نخبگان و خواص هم این است که این بصیرت را نه فقط در خودشان، در دیگران به وجود بیاورند. خدای متعال، این مرد را از زمان پیامبر(ص) برای زمان امیر(ع) ذخیره کرد، تا در این مدت به روشنگری و بیان حقایق بپردازد.»
*  وظیفه شناسی عمار
گاهی برخی افراد با وجود آگاهی و بصیرتی که نسبت به مسائل وجود دارد، سکوت اختیار کرده و به دفاع از حق قیام نمی کنند و چه بسا افراد بسیاری باشند که با کلام و سخن ایشان به یاری حق به پا خیزند؛ اما متأسفانه خود سنگ بی طرفی را به سینه زده و اعلام موضع نمی کنند. خطر این گونه افراد به مراتب از افرادی که اصطلاحاً ساز مخالف زده و علناً مخالفت خود را به رخ دیگران می کشند، بیشتر است؛ اما عمار یاسر ازجمله افراد آگاهی بود که آگاهی خود را برای دیگران بازگو و به دفاع از حق قیام می کرد.
*  عمار و تثبیت مفهوم بصیرت
مقام معظم رهبری حفظه الله می فرمایند: «تاریخ جنگ صفین را که انسان می خواند، دلش می لرزد. در این صف عظیمی که امیرالمؤمنین(ع) به عنوان لشکریان راه انداخته بود و تا آن منطقة حساس- در شامات - در مقابل معاویه قرار گرفته بود، تزلزل اتفاق می افتاد. بارها این اتفاق افتاد.
یکی از حرفهای او در این سخنرانی این بود که گفت: این پرچمی که شما در جبهة مقابل می بینید، این پرچم را من در روز احد و بدر در مقابل رسول خدا(ص) - پرچم بنی امیه - دیدم. زیر این پرچم، همان کسانی آن روز ایستاده بودند که امروز هم ایستاده اند؛ معاویه و عمرو عاص. در جنگ احد هم معاویه، هم عمرو عاص و دیگر سران بنی امیه در مقابل پیغمبر(ص) قرار داشتند؛ پرچم هم پرچم بنی امیه بود.»
*  عمار هنوز هم ناشناخته است
حضرت آیت الله خامنه ای می فرمایند: «به نظر من، عمار هنوز هم ناشناخته است. من در زندگی امیر المؤمنین(ع) که نگاه می کردم، دیدم هیچ کس مثل عمار یاسر نیست؛ یعنی از صحابة رسول الله(ص)، هیچ کس نقش عمار یاسر را در طول این مدت نداشت. آنان زنده نماندند؛ ولی ایشان حیات با برکتش ادامه پیدا کرد. هر وقت برای امیرالمؤمنین(ع) یک مشکل ذهنی در مورد اصحاب پیش آمد؛ یعنی در یک گوشه شبهه ای پیدا شد، زبان این مرد، مثل سیف قاطع جلو رفت و قضیه را حل کرد. در جنگ صفین ما از آن طرف عمار را داریم که جناب عمار یاسر دائم مشغول سخنرانی است؛ این طرف لشکر، آن طرف لشکر، با گروه های مختلف؛ چون آنجا واقعاً فتنه بود. دو گروه مسلمان در مقابل هم قرار گرفتند. فتنه عظیمی بود. یک عده ای مشتبه بودند. عمار دائم مشغول روشنگری بود. این طرف می رفت، آن طرف می رفت، برای گروه های مختلف سخنرانی می کرد.»
در پایان ذکر این نکته حائز اهمیت است که مقام معظم رهبری با شاخص قرار دادن این شخصیت عظیم، بر آن بودند تا نقش خواص، به ویژه طلاب و دانشجویان بسیجی را که به گفته ایشان افسران جنگ نرم هستند؛ در فتنه ها و جریانات سیاسی، در جاهایی که تشخیص برای همه و عموم مردم ممکن نیست، بیان کنند و اهمیت حضور آن ها در صحنه برای شبهه زدایی و غبارروبی را برای همه مشخص نمایند.

انتهای پیام/


نظر
قاضی صلواتی از تشکیل پرونده برای فردی خبر داد که تحت عنوان مسئول حقوقی وقت وزارت نفت بابت صدور سند قطعی مشتمل بر رهن از زنجانی 2 میلیارد و 500 میلیون تومان دریافت کرده است .
به گزارش مشرق، بابک زنجانی در ادامه دفاعیات خود و درباره نحوه کارشناسی ملک ایران‌زمین اظهار کرد: ملک را به آقایان دادم و رفتند ارزشیابی کردند. گفتند چون پروانه شما در شهرداری مورد تایید نیست، فقط خود زمین را ارزیابی کرده‌ایم. 

متهم اصلی پرونده نفتی افزود: پروانه شهرداری را به آقایان نشان دادم و رفتند از شهرداری تایید آن را دریافت کردند. موضوع به یک هیئت کارشناسی 3 نفره ارجاع شد که یکی از وزرای سابق هم در این هیئت حضور داشت و 2 نفر دیگر از کارشناسان نیز از سوی وزارت نفت معرفی شده بودند. 

زنجانی افزود: این هیئت 3 نفره کارشناسی وقتی ملک را یک هزار و 760 میلیارد تومان ارزیابی کردند،اعتراض کردند و گفتند اشتباه است زیرا 140 هزار متر از این زمین تجاری بود و اگر متری 10 میلیون هم پیش‌فروش می‌کردم از این قیمت‌ها بیشتر می‌شد اما مسئولان نفت قبول نکردند و در نهایت به همین مبلغ موافقت شد. 

قاضی صلواتی از زنجانی پرسید که برای نقل و انتقال ملک به کدام دفترخانه رفتید؟ زنجانی پاسخ داد: به دفترخانه‌ای در میدان هفت تیر مراجعه کرده‌ایم که کارهای وزارت نفت در همین دفترخانه انجام می‌شد. 

رئیس دادگاه خطاب به بابک زنجانی گفت: در سندی که موجود است، قیمت ملک ایران‌زمین 703 میلیارد تومان قید شده است که زنجانی پاسخ داد، خیر چنین چیزی امکان ندارد اما قاضی صلواتی گفت سند این کار موجود است.

قاضی صلواتی در سوال دیگری از زنجانی پرسید که چرا همان روز دوباره سند به نام شما زده می‌شود؟ زنجانی پاسخ داد: 15 اردیبهشت‌ماه سال 92 به دستور وزیر نفت یک جلسه‌ای گذاشتیم، در این جلسه قرار شد 2 میلیارد طلب شرکت نفت را که به دلیل تحریم قابل انتقال از بانک مالزی نبود را طی مدت یک سال انتقال بدهیم و ضمانت این کار نیز به عهده من قرار گرفت و قرار شد یک فقره چک به تاریخ 15 اردیبهشت سال 93 به وزارت نفت تحویل دهم.

زنجانی افزود: یک فقره چک از بانک اقتصاد نوین برای وزارت نفت صادر کردم اما وزیر نفت از من خواست که به نسبت مبلغ این چک یعنی 2 میلیارد و 66 میلیون یورو یک وثیقه هم قرار دهم. 

متهم اصلی پرونده نفتی ادامه داد: از مبلغ 2 میلیارد و 66 میلیون یورو، یک میلیارد و 200 میلیون یورو پول نفت و 800 میلیارد نیز پول خودشان بود و بابت این 800 میلیارد ضمانت می‌خواستند. 

در این هنگام قاضی صلواتی خطاب به بابک زنجانی گفت که در سندی که موجود است قیمت ملک 703 میلیارد تومان عنوان شده است و وزارت نفت نیز آن را امضا کرده است. 

زنجانی پاسخ داد: در دفترخانه مسئولان وزارت نفت به من گفتند که ملک نمی‌خواهند و فقط به خاطر ضمانت چک، ملک را قبول کرده‌ام. 

وی افزود: آقایان وزارت نفت گفتند این ملک را از شما می‌خریم و دوباره به شما می‌فروشیم و اگر چک را پاس کردید آن را برمی‌گردانیم و در سندی که در دفترخانه تنظیم شد ملک را به قیمت 8 هزار میلیارد تومان به من فروختند. 

قاضی صلواتی در پاسخ به اظهارات زنجانی گفت: همان روز برای شما سند قطعی مشتمل بر رهن صادر می‌شود، فقط به خاطر اینکه بدهی تسویه شود. در حالی که قیمت ملک 73 میلیارد تومان بود و به 8 هزار میلیارد تومان به شما فروخته شود تا به صورت صوری بدهی وزارت نفت تسویه شود. 

صلواتی ادامه داد: در دفترخانه مسئول وقت حقوقی شرکت نفت بابت سند قطعی مشتمل بر رهن 2 میلیارد و 500 میلیون تومان پول می‌گیرد که پرونده این فرد در دادسرا مفتوح است و برای بررسی به دادگاه خواهد آمد. 

در این هنگام بابک زنجانی نام این فرد را م- ن اعلام کرد و وکیل وزارت نفت نیز در پاسخ به اظهارات قاضی صلواتی گفت: این فرد مسئول حقوقی وزارت نفت نیست و هیچ سمتی در وزارت نفت نداشته و فقط مشاوره حقوقی می‌داده است. 

نماینده دادستان نیز در همین ارتباط به قاضی صلواتی گفت: این فرد هیچ قراردادی با وزارت نفت ندارد و معلوم نیست چگونه با این وزارتخانه کار می‌کرده است.

منبع: تسنیم

نظر
فعال حقوق بشر آفریقا در گفتگو با مشرق:
شرکت‌های داروسازی غربی، با شیوع بیماری‌های مختلف در آفریقا تلاش می‌کنند فروش محصولات خود را افزایش دهند. آفریقایی‌ها را موش آزمایشگاهی خود کرده‌اند چون می‌دانند کشورهای این قاره، آسیب‌پذیرتر هستند و هم‌چنین نظارت در کشورهای این قاره ضعیف است.

گروه بین‌الملل مشرق- روز شنبه (16 آبان) دقیقاً 530 روز بعد از فوت اولین فرد مبتلا به ابولا در سیرالئون، سازمان بهداشت جهانی اعلام کرد که ویروس ابولا رسماً از این کشور غرب آفریقا رخت بربسته است.

منشأ واقعی ابولا در سیرالئون کجا بود/ نشانه‌های دست‌ساز بودن ابولای جدید در آفریقا/ دلیل شیوع اپیدمی‌ها در آفریقا چیست/ گروکشی غربی‌ها از سازمان‌های مردم‌نهاد با آزمایش روی آفریقایی‌ها/ مردم آفریقا هنوز هم برده هستند/ خانه‌ای که با ابولا تخلیه شد/ هدف دولت سیرالئون از ادامه بحران ابولا در این کشور/ ابولا سلاح غرب در جنگ علیه ملت‌های فقیر آفریقاست/ ایرانی‌ها قهرمانان مبارزه با امپریالیسم جهانی/ دوستی ایران با آمریکا ملت‌های مظلوم را ناامید خواهد کرد
"خداحافظ ابولا" - خوشحالی مردم سیرالئون
از اعلام خبر پایان اپیدمی ابولا در این کشور

 

سیرالئون بعد از نزدیک به 18 ماه مبارزه با ابولا، تقریباً 4000 مورد مرگ و بیش از 8700 مورد ابتلا به این ویروس، اکنون بیش از 42 روز متوالی است که شاهد مورد جدیدی از ابتلا به ابولا در داخل مرزهای خود نبوده است. ابولا دارای دوره پنهان 21 روزه است و از نظر سازمان بهداشت جهانی، در صورتی که دو دوره پنهان کامل از یک بیماری بگذرد و مورد جدیدی از ابتلا به آن اعلام نشود، گسترش آن اپیدمی متوقف شده است.

 

انتقال این ویروس دسامبر 2013 در گینه آغاز شد و اعتقاد غالب این است که پسربچه‌ای دو ساله برای اولین بار، این بیماری را از یک خفاش گرفته است. سازمان بهداشت جهانی گسترش اپیدمی ابولا را ماه مارس سال 2014 رسماً اعلام کرد و این ویروس به سرعت وارد کشورهای همسایه گینه از جمله لیبریا و سیرالئون شد. ابولا از آن زمان تا کنون بیش از 28 هزار نفر را در این سه کشور آلوده کرده و جان بیش از 11 هزار نفر را نیز گرفته است.

منشأ واقعی ابولا در سیرالئون کجا بود/ نشانه‌های دست‌ساز بودن ابولای جدید در آفریقا/ دلیل شیوع اپیدمی‌ها در آفریقا چیست/ گروکشی غربی‌ها از سازمان‌های مردم‌نهاد با آزمایش روی آفریقایی‌ها/ مردم آفریقا هنوز هم برده هستند/ خانه‌ای که با ابولا تخلیه شد/ هدف دولت سیرالئون از ادامه بحران ابولا در این کشور/ ابولا سلاح غرب در جنگ علیه ملت‌های فقیر آفریقاست/ ایرانی‌ها قهرمانان مبارزه با امپریالیسم جهانی/ دوستی ایران با آمریکا ملت‌های مظلوم را ناامید خواهد کرد
"محمد لامرنا جالوه" فعال حقوق بشری اهل سیرالئون

 

"محمد لامرنا جالوه" فعال حقوق بشری اهل سیرالئون در این خصوص به خبرنگار بین‌الملل مشرق می‌گوید: "زمانی که ویروس ابولا وارد سیرالئون شد، متأسفانه دولت ما، آمادگی لازم برای مقابله با چنین بحرانی را در کوتاه‌مدت نداشت. هم‌چنین بسیاری معتقدند که ابولا یک ویروس ساخته دست انسان‌هاست، بنابراین تشخیص آن کار آسانی نبود. من از شش ماه پیش تا کنون در این زمینه تحقیقات زیادی انجام داده‌ام. به خانه‌های مردم رفتم و به جای آن‌که از وزیر و رئیس‌جمهور و مقامات دولتی سؤال کنم که ماجرا چیست، به سراغ مردم عادی رفتم که با این بیماری درگیر هستند. پس از تحقیقات، به این نتیجه رسیده‌ام که منشأ این ویروس، در آزمایشگاهی در یکی از روستاهای استان شرقی "کالاهون" بوده است. البته آزمایش‌ها روی این ویروس سال‌ها پیش از شیوع اپیدمی شروع شده بود. بعد از مدتی، این ویروس به خارج از آزمایشگاه سرایت می‌کند و از همان روستا، شیوع ابولا در سیرالئون آغاز می‌شود. دولت می‌گوید زنی در گینه به ابولا آلوده شده، سپس به سیرالئون آمده و آن‌جا فوت کرده، و هنگامی که جسد او را غسل می‌داده‌اند، ویروس به دیگران منتقل شده است. به نظر من این ادعاهای دولت، مزخرف است. ویروس ابولا ساخته انسان‌ها بوده و تعمداً در سیرالئون شیوع داده شده است."

 

"آندرس نوردستروم" نماینده سازمان بهداشت جهانی در سیرالئون، طی مراسم رسمی جشن پایان اپیدمی ابولا اعلام کرد: "سازمان بهداشت جهانی، دولت سیرالئون و مردم سیرالئون را به خاطر این دستاورد قابل‌توجه و پایان دادن به ابولا در کشورشان، می‌ستاید." نوردستروم ضمن تشریح اقداماتی که به پایان اپیدمی ابولا در غرب آفریقا کمک کرد، اشاره داشت که این اپیدمی، بزرگ‌ترین اپیدمی ابولا تا کنون بوده است.

 

سیرالئون در حالی این نقطه عطف در تاریخ خود را با حضور مقامات دولتی از جمله "ارنست کوروما" رئیس‌جمهور این کشور و مقاماتی از سازمان بهداشت جهانی، جشن گرفت که قرار نیست جز این جشن، مراسم بزرگ دیگری درباره پایان اپیدمی ابولا در سیرالئون برگزار شود، چرا که به گفته "تونس یحیی" سخن‌گوی مرکز ملی مقابله با ابولا در سیرالئون، این کشور هنوز بر اثر بحران ابولا، وضعیتی وخیم دارد.

منشأ واقعی ابولا در سیرالئون کجا بود/ نشانه‌های دست‌ساز بودن ابولای جدید در آفریقا/ دلیل شیوع اپیدمی‌ها در آفریقا چیست/ گروکشی غربی‌ها از سازمان‌های مردم‌نهاد با آزمایش روی آفریقایی‌ها/ مردم آفریقا هنوز هم برده هستند/ خانه‌ای که با ابولا تخلیه شد/ هدف دولت سیرالئون از ادامه بحران ابولا در این کشور/ ابولا سلاح غرب در جنگ علیه ملت‌های فقیر آفریقاست/ ایرانی‌ها قهرمانان مبارزه با امپریالیسم جهانی/ دوستی ایران با آمریکا ملت‌های مظلوم را ناامید خواهد کرد
گفته می‌شود در اولین مورد، ویروس ابولا از یک خفاش
به پسربچه‌ای دو ساله منتقل شده است

 

جالوه " در ادامه به خبرنگار بین‌الملل مشرق توضیح می‌دهد: "تفاوت این ویروس ابولا با ویروس قبلی که در سایر نقاط آفریقا شایع شد، این است که ابولای جدید، 21 روز طول می‌کشد تا اولین نشانه‌های خود را بروز دهد و بعد، به فاصله یک یا دو روز، فرد می‌میرد. همین تفاوت با ابولای طبیعی، نشان می‌دهد ابولای جدید توسط افراد متخصصی ساخته شده است که می‌خواسته‌اند بیماری‌شان تا حدود یک ماه، پنهان بماند و در بدن فرد پیش‌رفت کند. این در حالی است که ابولای طبیعی به محض ورود به بدن شخص، نشانه‌های بارز خود را نشان می‌دهد، از جمله خون‌ریزی از نقاطی مانند گوش، بینی و دهان."

 

یحیی توضیح می‌دهد: "ابولا، هویت ما را به عنوان شهروندان سیرالئونی تغییر داد؛ شیوه زندگی ما را عوض کرد؛ عادت‌های ما را دچار تحول و ما را مجبور کرد طبیعت گرم و محبت‌آمیز خودمان را کنار بگذاریم. بنابراین برای ما لحظه غرورآفرینی است وقتی توانسته‌ایم به عنوان یک ملت، با هم متحد شویم و مقابل ابولا بایستیم."

 

همان‌گونه که یحیی می‌گوید، شیوع بیماری ابولا، مردم سیرالئون را مجبور کرده بود سنت‌های قدیمی خود مانند دست دادن با یک‌دیگر، شیوه‌های سنتی دفن که شامل لمس کردن و شستن اجساد می‌شد، و به طور کلی تماس نزدیک با دیگران را ترک کنند. ابولا علائمی مانند تب، استفراغ، و در نهایت خون‌ریزی دارد و از طریق تماس مستقیم با مایعات بدن افراد مبتلا، منتقل می‌شود.

 

دولت‌های آفریقایی تلاش برای مهار ابولا را از همان ماه‌های اولیه شیوع بیماری آغاز و بسیاری از آن‌ها جامعه بین‌المللی را به خاطر تعلل در عکس‌العمل، سرزنش کرده‌اند. اگرچه سازمان بهداشت جهانی، شیوع ابولا را رسماً ماه مارس 2014 اعلام کرد، اما تا ماه آگوست همان سال آن را تهدیدی فوری برای بهداشت عمومی در سطح جهانی تلقی نکرد و مبارزه با این اپیدمی توسط کشورهای دیگر عملاً تا ماه سپتامبر و حتی اکتبر، آغاز نشد. در اوج شیوع اپیدمی، یعنی ماه‌ها آگوست و سپتامبر سال 2014، کشورهای درگیر با این بیماری، هر هفته صدها مورد ابتلا به ابولا را ثبت می‌کردند. مراکز پزشکی این کشورها آن‌قدر مملو از بیماران مبتلا به ابولا شده بود که مجبور بودند بیماران لاعلاج را راهی خیابان‌ها بکنند.

 

"محمد لامرنا جالوه " با رد این تصور که شیوع بیماری‌های مختلف در آفریقا به خاطر عدم رعایت بهداشت توسط مردم این قاره است، می‌گوید این‌ها جز پروپاگاندا چیزی نیست. وی در عین حال، درباره منشأ انسانی ویروس جدید ابولا مانند بسیاری دیگر از اپیدمی‌ها در آفریقا، شیوع این بیماری‌ها به دست دولت‌های خاص غربی را رد می‌کند، اما توضیح می‌دهد: "شرکت‌های داروسازی غربی، با شیوع بیماری‌های مختلف در آفریقا تلاش می‌کنند فروش محصولات خود را افزایش دهند. آفریقایی‌ها را موش آزمایشگاهی خود کرده‌اند، چون می‌دانند کشورهای این قاره، آسیب‌پذیرتر هستند و هم‌چنین نظارت در کشورهای این قاره ضعیف است، بنابراین می‌توانند به راحتی آزمایشگاه‌های خود را در آفریقا تأسیس کنند بدون آن‌که کسی متوجه شود در این آزمایشگاه‌ها چه کار می‌کنند. شاید بپرسید آفریقا از کجا می‌تواند هزینه خرید این داروها را بپردازد. وقتی یک اپیدمی در آفریقا شیوع پیدا می‌کند، سازمان‌های بزرگ و گاهاً مردم‌نهاد از کشورهای دیگر به کمک آفریقایی‌ها می‌آیند و مجبور می‌شوند هزینه‌های سنگینی را بپردازند تا داروها را از شرکت‌های غربی بخرند و به آفریقایی‌ها بدهند."

 

منشأ واقعی ابولا در سیرالئون کجا بود/ نشانه‌های دست‌ساز بودن ابولای جدید در آفریقا/ دلیل شیوع اپیدمی‌ها در آفریقا چیست/ گروکشی غربی‌ها از سازمان‌های مردم‌نهاد با آزمایش روی آفریقایی‌ها/ مردم آفریقا هنوز هم برده هستند/ خانه‌ای که با ابولا تخلیه شد/ هدف دولت سیرالئون از ادامه بحران ابولا در این کشور/ ابولا سلاح غرب در جنگ علیه ملت‌های فقیر آفریقاست/ ایرانی‌ها قهرمانان مبارزه با امپریالیسم جهانی/ دوستی ایران با آمریکا ملت‌های مظلوم را ناامید خواهد کرد
سودجویی شرکت‌های داروسازی غربی را برخی سازمان‌ها
باید با هزینه‌های مردمی جبران کنند

وی ادامه می‌دهد: "می‌گویند برده‌داری 400 سال پیش ملغی شده است، اما به عقیده من هنوز هم ادامه دارد. آفریقایی‌ها هنوز هم برده هستند. ما تحت استعمار هستیم. دولت‌های ما هر کاری که می‌خواهند انجام بدهند، باز هم باید از اربابان استعمارگر خود اجازه بگیرند. در غیر این صورت، چه دلیلی می‌تواند داشته باشد که نشست اتحادیه آفریقا را در آمریکا برگزار کنند؟ چرا نشست را در اتیوپی یا نیجریه یا آفریقای جنوبی نگذاشتند؟"

 

هزاران نفر از افراد مبتلا به ابولا در سیرالئون، هم‌چنان به مراقبت‌های پزشکی خاص نیازمند هستند، به خصوص برای درمان تأثیرات تب هموراژیک در بیماران، که پزشکان به تازگی درباره آن اطلاعاتی کسب کرده‌اند. تا کنون در میان افراد بی‌شماری که دچار ابولا می‌شدند، تنها تعداد انگشت‌شماری جان سالم به در می‌بردند و بنابراین کسی از عوارض این بیماری مانند درد مفاصل، مشکلات بینایی، و اثرات روانی نظیر مرور خاطرات گذشته و افسردگی، خبر نداشت. سیرالئون نیز اکنون مانند لیبریا و گینه، کلینیک‌هایی را برای درمان و مراقبت از نجات‌یافتگان ابولا تأسیس کرده است.

 

با این وجود، "لامرنا جالوه " با انتقاد از بهره‌برداری دولت سیرالئون از بخشی از کمک‌های مالی خارجی برای تأمین منافع خود به جای مقابله با ویروس ابولا و درمان افراد مبتلا به این اپیدمی، به موردی اشاره می‌کند که در تحقیقات خود به آن برخورد کرده است: "یکی از افراد مبتلا به ابولا، زن پیری بود که با دو نوه‌اش در یک محله فقیرنشین زندگی می‌کرد. همسایه‌های او پس از اطلاع از ابتلایش به ابولا با مقاماتی تماس می‌گیرند که مسئول رسیدگی به موارد ابتلا به ابولا هستند. دو روز تمام این پیرزن نشانه‌های ابولا را دارد و همسایه‌هایش مرتباً با مسئولین تماس می‌گیرند، بدون آن‌که پاسخی دریافت کنند. نهایتاً این پیرزن با همان وضعیت، جان خود را از دست داد. مسئولین فقط زمانی به خانه این پیرزن رفتند که می‌خواستند جسد او را با خود ببرند. چند روز بعد، مشخص شد که یکی از نوه‌های آن پیرزن هم به ابولا دچار شده است. اما تماس‌های همسایه‌ها باز هم نتیجه‌ای نداشت و نوه پیرزن هم فوت کرد. باز هم مسئولین صرفاً برای بردن جسد، به خانه آن پیرزن رفتند. این‌بار هم به جای آن‌که نوه دیگر را با خود به کلینیکی ببرند و تحت مراقبت قرار دهند، گذاشتند همان‌جا بماند و او هم دو روز بعد، علائم ابولا را از خود بروز داد و جلوی چشم خود من فوت کرد."

 

تحقیق مشترک "آدام کوچارسکی" کارشناس بیماری‌های واگیردار و دانشکده بهداشت و پزشکی گرمسیری لندن نشان داد که اگرچه دولت انگلیس حدود 2700 تخت بیمارستانی را به سیرالئون تحویل و جان حدود 40 هزار نفر را در این کشور نجات داد، اما اگر این اقدام، یک ماه زودتر انجام می‌شد، تعداد موارد ابتلا به ابولا در سیرالئون در طول 18 ماه گذشته، به نصف میزان کنونی یعنی فقط 7500 مورد، کاهش پیدا می‌کرد. کوچارسکی می‌گوید: "نتایج تحقیق ما، اهمیت واکنش سریع و جامع در آغاز شیوع یک اپیدمی را نشان داد. به علاوه، اگر تخت‌ها زودتر به دست دولت سیرالئون رسیده بود، منابع کافی در این کشور برای مقابله با بحران نیز فراهم می‌شد."

 

از سوی دیگر، به نظر می‌رسد داروهایی هم که شرکت‌های غربی در اختیار مردم آفریقا قرار می‌دهند، خالی از عارضه نیستند. "جالوه" در این‌باره توضیح می‌دهد: "بعضی از افرادی که این داروها را مصرف می‌کنند، از ابولا نجات پیدا می‌کنند، اما ممکن است به خاطر دوز بالایی که باید از داروها مصرف شود، نابینا، ناشنوا، یا فلج شوند. حتی واکسن‌هایی هم برای ابولا ساخته‌اند، اما همه این‌ها می‌تواند عوارض داشته باشد و بستگی به قدرت سیستم ایمنی بدن هر شخص دارد."

 

منشأ واقعی ابولا در سیرالئون کجا بود/ نشانه‌های دست‌ساز بودن ابولای جدید در آفریقا/ دلیل شیوع اپیدمی‌ها در آفریقا چیست/ گروکشی غربی‌ها از سازمان‌های مردم‌نهاد با آزمایش روی آفریقایی‌ها/ مردم آفریقا هنوز هم برده هستند/ خانه‌ای که با ابولا تخلیه شد/ هدف دولت سیرالئون از ادامه بحران ابولا در این کشور/ ابولا سلاح غرب در جنگ علیه ملت‌های فقیر آفریقاست/ ایرانی‌ها قهرمانان مبارزه با امپریالیسم جهانی/ دوستی ایران با آمریکا ملت‌های مظلوم را ناامید خواهد کرد
ویروس ابولا تا کنون جان هزاران آفریقایی را گرفته است

وی از این‌که نام "نسل‌کشی" را روی شیوع عمدی ابولا در آفریقا بگذارد، اجتناب می‌کند، اما می‌گوید: "شیوع اپیدمی‌ها، جنگی علیه ملت‌های فقیر در آفریقا بوده است، چون مردم عادی هستند که بیش‌ترین آسیب را از این بیماری‌ها می‌بینند. ابولا هم صرفاً یکی از سلاح‌های غرب در این جنگ بوده است. این ویروس هیچ حد و مرزی ندارد. من روستاهایی را دیده‌ام که بر اثر شیوع ابولا، به طور کامل از بین رفته‌اند."

 

دولت سیرالئون و سازمان‌های بین‌المللی، به اقدامات تشدیدشده کنترلی در مرزهای این کشور ادامه خواهند داد، چون گینه نو هم‌چنان تعداد کمی از موارد جدید ابتلا به ابولا را مشاهده می‌کند؛ از جمله ابتلای یک نوزاد که کم‌تر از دو هفته پیش گزارش شد. تونس یحیی می‌گوید شیوه‌های امن دفن همه اموات که در دوره شیوع بیماری وضع شده بود، پایان خواهد یافت، اما در موارد مشکوک، هم‌چنان از این روش‌ها استفاده خواهد شد.

 

تونس یحیی می‌گوید دنیا باید بداند که سیرالئون در حال حاضر، از ابولا رها شده، و مسافران و توریست‌ها دیگر در معرض خطر ابتلا به این بیماری نیستند. اقتصاد این کشور به خاطر شیوع اپیدمی، ضربه سختی خورد، به خصوص که به خاطر ترس از ابتلا به ابولا، خطوط هوایی، پروازهای خود به سیرالئون را لغو و سازمان‌ها، فعالیت‌های اقتصادی خود را متوقف کرده بودند.

 

"جالوه" با اشاره به این‌که نتایج تحقیقات خود را به رسانه‌های مختلف و شبکه‌های تلویزیونی داده تا آن‌ها را به اطلاع مردم برسانند، در توضیح این‌که آیا این اقدام می‌تواند مؤثر باشد یا نه، می‌گوید: "قطعاً این اقدامات می‌تواند تأثیرگذار باشد. برخی عادت‌ها و رویکردها در کشور من باید تغییر کند و یکی از روش‌های ایجاد این تغییرات، اطلاع دادن به مردم است. زمانی که ابولا به سیرالئون آمد، همه انکار می‌کردند که چنین اتفاقی افتاده است. اتفاقاً همین باعث شد تا این ویروس بیش‌تر در میان مردم، رواج پیدا کند. حتی خود من هم ابتدا شیوع این اپیدمی را انکار می‌کردم، تا زمانی که خودم به روستاهای مختلف رفتم و دیدم مردم واقعاً دارند می‌میرند. از آن‌جا بود که خود من هم به نقاط مختلف کشور سفر کردم و به مردم گفتم، ابولا یک بیماری واقعی است و در کشور شایع شده است. مردم تصور می‌کردند، مسئله یا جادوگری است و یا یک بیماری قدیمی. ما تلاش کردیم به مردم بگوییم که باید از تماس فیزیکی و یا شستن مرده‌هایشان خودداری کنند و غیره."

این فعال سیرالئونی تأکید می‌کند که یکی از نتایج تحقیقات وی و سازمانش "گرین باکت" این بوده که بعد از پایان بحران ابولا و برای مقابله با تلاش‌های بعدی غرب با هدف شیوع بیماری‌های جدید در آفریقا، باید نهادهای نگهبانی و نظارتی در سراسر این قاره مستقر شود تا هرگونه فعالیت غیرمجاز در آزمایشگاه‌ها را بلافاصله تشخیص دهند و جلوی آن‌ها را بگیرند. وی ادامه می‌دهد: "اگر چنین نهادهایی در سیرالئون وجود داشت، بحران کنونی در این کشور رخ نمی‌داد. الآن هر کس پول داشته باشد به سیرالئون می‌آید، یک آزمایشگاه تأسیس می‌کند و هر کاری که دوست داشته باشد، در آن انجام دهد. چند ماه بعد هم یک اپیدمی در کل سیرالئون پخش می‌شود و مردم جان خود را از دست می‌دهند."

منشأ واقعی ابولا در سیرالئون کجا بود/ نشانه‌های دست‌ساز بودن ابولای جدید در آفریقا/ دلیل شیوع اپیدمی‌ها در آفریقا چیست/ گروکشی غربی‌ها از سازمان‌های مردم‌نهاد با آزمایش روی آفریقایی‌ها/ مردم آفریقا هنوز هم برده هستند/ خانه‌ای که با ابولا تخلیه شد/ هدف دولت سیرالئون از ادامه بحران ابولا در این کشور/ ابولا سلاح غرب در جنگ علیه ملت‌های فقیر آفریقاست/ ایرانی‌ها قهرمانان مبارزه با امپریالیسم جهانی/ دوستی ایران با آمریکا ملت‌های مظلوم را ناامید خواهد کرد
عدم نظارت‌های کافی در بسیاری از کشورهای آفریقایی
فرصتی به سودجویان می‌دهد تا مردم را قربانی کنند

"محمد لامرنا جالوه" با اعتراف به این‌که انتشار نتایج تحقیقاتش در قاره‌ای به بزرگی آفریقا، کار دشواری خواهد بود، هدف خود از روی آوردن به رسانه‌های ایرانی را این‌گونه توضیح می‌دهد: "من می‌دانستم که ایرانی‌ها به این موضوع اهمیت خواهند داد و نتایج تحقیقات من را منتشر می‌کنند. وقتی ایران این کار را انجام بدهد، قطعاً چین هم می‌خواهد بداند، داستان از چه قرار است. و به همین ترتیب، کشورهای دیگر هم علاقه‌مند می‌شوند تا این مسئله را پوشش بدهند."

وی ضمن تأکید بر نقش برجسته ایران در دفاع از کشورها و ملت‌های مظلوم و مقابله با قدرت‌های امپریالیستی می‌گوید: "شما نقشتان را به خوبی دارید ایفا می‌کنید. شاید برای عده‌ای عجیب باشد که من به عنوان یک فعال سیاه‌پوست، برای حضور در کنفرانسی با موضوع حمایت از حقوق سیاه‌پوستان، به ایران آمده‌ام. ممکن است بپرسند چرا ایران؟ دلیلش این است که ایران و آمریکا مانند کارد و پنیر هستند. اگر بخواهم به زبان ساده بگویم: شما از نظر قهرمان‌هایی هستید که مقابل امپریالیسم جهانی ایستاده‌اید."

"جالوه" در انتها به احتمال عادی شدن روابط میان ایران و کشورهای امپریالیستی می‌پردازد و اشاره می‌کند: "اگر یک روز روابط آمریکا با ایران عادی شود، این یعنی ایران از آن‌چه که آن را "ایران" می‌کند، فاصله گرفته است. از نظر من، ایران یعنی کشوری که نمی‌تواند ببیند ملتی تحت ظلم است و به دست کشور دیگری استعمار شده است. دولت ایران نباید این تصور را داشته باشد که فقط ملت ایران هستند که تحت تأثیر اقدامات و روابط جمهوری اسلامی با کشورهای دیگر هستند. من هم به عنوان یک فعال آفریقایی اگر ببینم ایران و آمریکا با هم دوست شده‌اند، قطعاً در مبارزه خودم ناامید و بی‌انگیزه خواهم شد. این دوستی، همه ملت‌های مظلوم را ناامید خواهد کرد."



نظر
برخی از نهادهای روسی اعلام کرده‌اند که سازمان جاسوسی آمریکا (سیا) در حادثه سقوط هواپیمای مسافربری در مصر دست داشته است.
به گزارش تسنیم به نقل از روزنامه «الاخبار» لبنان، یکی از مشکلات میان آمریکا و روسیه مربوط به حادثه سقوط هواپیمای مسافربری روسیه در مصر است. بسیاری از نهادهای روسی بر این باورند که سازمان سیا در سرنگونی این هواپیما دست داشته است.

الاخبار افزود: «مقامات امنیتی روسیه اخیرا برای کسانی که از عوامل سقوط هواپیمای روسی اطلاعاتی بدهند 50 میلیون دلار پاداش تعیین کرد.»
سرویس امنیتی فدرال روسیه اعلام کرده، انفجار بمب در ایرباس ای- 321 عامل سقوط این هواپیما در مصر (در روز 9 مهر ماه) بوده است که طی آن 224 سرنشین آن کشته شدند.
وزن بمب دست ساز جاسازی شده در هواپیمای ایرباس روسیه یک کیلوگرم اعلام شده است

این هواپیما از فرودگاه شرم‌الشیخ مصر پرواز کرده بود و 23 دقیقه بعد برفراز صحرای سینا با انفجار بمب سقوط کرد.
همه سرنشینان این هواپیما روسی و گردشگر بودند.
مقامات رسمی روسیه اعلام کرده‌‌اند که یکی از کارکنان فرودگاه شرم‌الشیخ این بمب را در هواپیما جاسازی کرده بود که در پی این اقدام مقامات مصری دو نفر از کارکنان این فرودگاه را به ظن همدستی با عاملان بمب‌گذاری در این هواپیما دستگیر کردند.
این حادثه پس از ورود روسیه به جنگ سوریه به نفع بشار اسد رخ داد. مسئله‌ای که خشم غرب و کشورهای مرتجع عرب را برانگیخت.




نظر


3 ماه مانده به انتخابات مجلس، ائتلاف موسوم به «جبهه متحد مستقلین ایران» اعلام موجودیت کرد. این گروه که مدعی است 51 حزب و تشکل عضو آن هستند، علی مطهری را به عنوان سرلیست خود معرفی کرده است.
جلسه ائتلاف یاد شده در دفتر قدرت‌علی حشمتیان از نمایندگان اسبق و اصلاح‌طلب مجلس برگزار شد و این گروه از بین 152 کاندیدای مطرح در تهران، 36 نفر را به عنوان فهرست اولیه خود برای تهران مشخص کرد.


جالب اینکه در این گروه موسوم به مستقل، غیر از نام علی مطهری و کاظم جلالی، اسامی اصلاح‌طلبانی چون اشرفی‌اصفهانی، فاطمه هاشمی، دعایی، جلودارزاده، کواکبیان، محجوب، حضرتی، اطاعت، موسوی لاری، منتجب‌نیا، مهر علیزاده، مرتضی حاجی، احسان شریفی، سرحدی‌زاده، کلانتری، جعفر توفیقی، الویری، عبدالعلی‌زاده، سیدافضل موسوی، حسین کمالی، یدالله طاهرنژاد و علی‌محمد نمازی (کارگزاران)! دیده می‌شود.


نظر


یک روزنامه زنجیره‌ای نوشت حضور علی مطهری‌ها در مجلس دهم ضرورت دارد.
روزنامه بهار در تحلیلی نوشت چهره‌هایی مانند مطهری با وجود سوابق اصولگرایی باید در بهارستان بمانند. این روزنامه همچنین از قول زیباکلام تصریح کرد: علی مطهری از هر اصلاح‌طلبی اصلاح‌طلب‌تر است. همچنین افراطیونی نظیر محمد کیانوش راد (عضو فراکسیون مشارکت در مجلس ششم) و مرتضی حاجی گفته‌اند «نمایندگان مجربی مانند مطهری باید در مجلس باشند» و «من به مطهری رأی می‌دهم».


اشتیاق این روزنامه زنجیره‌ای به امثال علی مطهری از آن جهت جالب توجه است که روزنامه مذکور پیش از این چندبار به خاطر ارتکاب جرایم مختلف توقیف شده که آخرین نوبت آن به علت زیرسؤال بردن ولایت امیرمومنان علی علیه‌السلام بوده است.


اولین بار شبکه دولتی انگلیس (بی‌بی‌سی) با اشاره به برخی معارضه‌طلبی‌های مطهری با برخی نهادهای عالی نظیر شورای نگهبان، به وی لقب «اصلاح‌طلب جدید» را داد.
برخی افراطیون بارها تصریح کردند اضافه شدن «شبه اصولگرایان بریده از اصولگرایی» به اصلاح‌طلبان چیزی به این طیف اضافه نمی‌کند بلکه آنها باید در همان جبهه خود بمانند و نقش خود را به درستی ایفا کنند!


علی مطهری اخیراً نیز در ماجرای اعتراض مطبوعات به سرکوب سیاسی و مضیقه مالی علیه منتقدان، به سمت دولت غش کرد و حاضر به حمایت از منتقدانی که از سوی دولت با انواع ناسزاها و تهمت‌ها  نواخته می‌شوند، نشد. گفته می‌شد مدعیان فراکسیون دولتی اعتدال در مجلس مذاکراتی را با وی برای ایجاد فراکسیون حامیان دولت انجام داده‌اند اما خود دولت صلاح ندانسته، که به این ترتیب حامیان دولت در مجلس انگشت‌نما شده و وکیل‌الدوله لقب بگیرند. مطهری در دوره دولت قبل مدعی شعار «صدای ملت، منتقد دولت» بود.



نظر



معیارهای دوگانه روزنامه‌های اصلاح‌طلب در برجسته کردن عملیات تروریستی پاریس و به حاشیه انداختن عملیات مشابه در لبنان،‌ با اظهار  تعجب و نگرانی یک تحلیلگر اروپایی روبرو شد.
به گزارش شرق جوسف کالب (دانشجوی دکترا در دانشگاه آکسفورد که یک سال برای روزنامه فاینسیل تریبون کارکرد و تزش را درباره سیاست‌های اقتصادی در ایران می‌نویسد) در این زمینه خاطرنشان کرد: یکی از عواملی که مرا به سمت ایران جذب کرد جایگاه استثنایی این کشور در سیستم روابط بین‌المللی است... رسانه‌های ایران مجبورند از اطلاعات آسوشیتدپرس و رویترز استفاده کنند.

رسانه‌های ایران همیشه تلاش داشته‌اند که به اخبار جهان منصفانه بپردازند. وقتی که روزنامه‌های غرب درباره اتفاقی که مثلا در زیمبابوه می‌افتد، حتی یک جمله هم نمی‌نویسند، احتمال دارد که روزنامه‌های ایران به آن اشاره کنند.


وی می‌افزاید: به این دلیل که نسبت به روزنامه‌های ایرانی امید بسیاری داشتم، یکسال در روزنامه ایرانی «فاینسیل تریبون» کار کردم. به عنوان یک هلندی، انگلیسی من بد نیست و فرصت داشتم آنجا مقالاتی از زبان فارسی ترجمه کنم. بنابراین تأسف‌بار بود که روزنامه‌های اصلاح‌طلب که به نظر اینجانب اغلب نظرات متعادل‌تری از روزنامه‌های محافظه‌کار ارائه می‌کنند، فقط به طور جزئی حمله تروریستی‌ای را که چند روزپیش در بیروت انجام شد، پوشش دادند.

نه «شرق» و نه اعتماد که هر دو از معروف‌ترین و پرفروش‌ترین روزنامه‌های اصلاح‌طلب هستند، این خبر را در صفحه اول چاپ نکرده بودند. روزنامه ایران فقط در حاشیه صفحه اول و بسیار کوتاه به این رخداد هولناک اشاره کرد. اما وقتی از آن طرف یک سری حملات تروریستی باعث کشته‌شدن بیش از 120 نفر در شهر پاریس می‌شود، هر دو این روزنامه‌ها این خبر را با حروف بزرگ  و همراه یک عکس روی  صفحه اول زدند.

به نظر می‌آید که در این موقع شبیه رسانه‌های غربی عمل کرده‌اند. این به آن معنا نیست که خبر پاریس اهمیت نداشته باشد. برعکس؛ هر دو این اتفاق‌ها به همان اندازه مهم هستند و باید پوشش داده شوند. حتی مهم‌تر از این، تحلیل تطبیقی از این دو اتفاق است. ما باید بدانیم رابطه این دو با هم چیست و این رابطه برای آینده چه عواقبی خواهد داشت؟ امیدوار هستم که روزنامه‌های اصلاح طلب ایران در آینده از این نوع نابرابری‌ها جلوگیری کنند.


وی به روزنامه‌های اصلاح‌طلب گوشزد کرده که مستقل باشند و «لازم نیست از روزنامه‌های غربی پیروی کنند.»
روزنامه شرق ذیل این عکس نوشت: شرق خبر حادثه لبنان را در صفحه جهان ]داخلی[ به طور مفصل پوشش داده بود(!)
یادآور می‌شود آقای روحانی رئیس‌جمهور بلافاصله به انفجار تروریستی فرانسه واکنش نشان داد و به رئیس‌جمهور فرانسه در این باره تسلیت گفت. این امر با اعتراض برخی رسانه‌ها مواجه شد و چند ساعت بعد آقای روحانی به دولت و ملت لبنان به خاطر فاجعه تروریستی 2 روز قبل تسلیت گفتند!


نظر

از نخستین روزهای رقابت انتخاباتی سال 92، حرف مهم و محوری رئیس‌جمهور محترم، تاکید بر بی‌برنامه بودن دولت قبل بود و اصرار بر  این نکته که ایشان از حمایت نخبگان و فرهیختگان برخوردار است وبرنامه‌های متعددی برای پیشبرد شعارهایش در دست دارد. از برنامه صد روزه تا شش ماهه و... آن روز‌ها اینگونه وانمود می‌شد که هرچه نخبه و دانشمند است و هرچه برنامه منسجم و منظم است، منتظرند که دولت جدید زمام امور را به دست بگیرد و بعد با به‌کارگیری این توان ارزشمند، همه امور به سامان شود.

با آنکه این نوید خوش‌آیند می‌نمود اما حقیقت چیز دیگری بود. گذر ماه‌های نخست عمر دولت یازدهم کافی بود تا میزان راستی و درستی آن سخنان و ادعا‌ها معلوم شود و جامعه به این باور برسد که جز شماتت و سرزنش دیگران، داشتن طرح  و برنامه و انجام کار هم لازم است! اما آن روزها برخی - به درستی - معتقد بودند که دولت هنوز در آغاز راه است و باید به دولتمردان فرصت بیشتری داده شود. این سخن درست سبب شد که دست دولتمردان در هرکاری کاملا باز باشد و هیچ مانعی بر سر راهشان برای برنامه‌ریزی و بهبود امور وجود نداشته باشد و مردم نیز به همین دلیل، منتظر مشاهده آثار و برکات اقدامات و تصمیمات دولتمردان در زندگیشان نشستند.


امروز 838 روز از عمر دولت سپری شده و تنها 622 روز از عمر 1460 روزی دولت یازدهم باقی مانده است، بیش از نیمی از زمان خدمت گذشته و باقیمانده نیز به همین سرعت سپری خواهد شد. اما آنچه واقعیت دارد این است که علی‌رغم همراهی و همکاری کم‌سابقه  و بسیار مغتنم دستگاه‌های مسئولی همچون مجلس شورای اسلامی و مجمع تشخیص مصلحت نظام، کمترین بخش از وعده‌های دولت محترم تحقق نیافت و به‌جای آن ،هنوز عده‌ای به خاطره گویی از دولت پیشین و دعواهای سیاسی مشغولند!


از سوی دیگر در اسفند ماه امسال، رویداد بزرگ انتخابات در پیش است و در این بین، مروری کوتاه بر تیتر‌ها و گزارش‌های روزنامه‌های حامی دولت به روشنی یک خط کلی را نشان می‌دهد و آن، این که حامیان دولت با همه توان به فکر انتخابات  و نشاندن یاران و دوستانشان بر صندلی‌های سبز بهارستانند! رویکردی که ظاهرا در دولت نیز رسوخ کرده و برخی صاحبنظران، تغییرات استانداران و حتی یارکشی و زنانه مردانه کردن ترکیب مجلس را در این جهت ارزیابی می‌کنند.

در این بین، از سویی عده‌ای  کماکان هر نوع نقد بر عملکرد را سیاه‌نمایی می‌بینند و عده‌ای دیگر با بستن چشم بر حقایق بدیهی، ضعف مفرط دولت در استفاده از توان بومی و به‌کار گیری نخبگان پرشمار و پرتوان ملی را نادیده می‌گیرند! در پاسخ به ادعای هر یک از این دو گروه ده‌ها نمونه ومصداق قابل استناد و اعتنا می‌توان ارائه کرد که هریک به تلخی از دست رفتن فرصت‌های تکرار ناشدنی دوسال گذشته را حکایت می‌کند اما مروری گذرا بر آخرین نمونه این تجربیات تلخ و فراموش نشدنی، عبرت‌آموز و هشداردهنده خواهد بود.


1- در سال 1393دولتمردان از بسته‌ای با بیش از یکصد و هفتاد بند و بخش رو‌نمایی کردند که به ظاهر قرار بود کلید حل همه مشکلات اقتصادی و پل رسیدن جامعه از وضع موجود به وضع مطلوب باشد. بخش‌های مهمی از این بسته، بیش از آنکه برای تحقق نوشته شده باشد، آرزوهایی بود که در قالب بسته اقتصاد نوشته شده بود و البته از این حیث، نباید ایرادی به تدوین کنند‌گان آن گرفت چون همیشه نشان دادن نقطه مطلوب  و آرمانی، معمول ورایج است اما مهم، حرکت به آن سو است ،حتی با سرعتی ملایم و کند.

ازمهمترین نکات مهم و قابل توجه در آن بسته، چند پاره بودن متن تدوینی، فقدان مدل گفتمانی برای اقتصاد و فقد مسئول متولی اجرایی آن بود. و البته  ادعاهای واهی و غیرواقعی پس از آن هم در جای خود مهم و قابل توجه بود! مثلا در همان محل ادعای «عبور از رکود» و آغاز دوران رشد به صورت قطعی و جازم مطرح شده بود! ادعایی که بعدها از سوی رئیس‌جمهور محترم هم تکرار شد اما مرکز  آمار ایران، حاضر نشد نرخ رشد اقتصادی سال 93 را اعلام کند!


2- یکسال بعد، دولت بدون آنکه به این سوال کارشناسان و مردم پاسخ دهد که فرجام و ثمر بسته پیشین چه شد، چند درصد آن اجرا شده و چند درصد آن باقی مانده؟ باز هم از بسته جدیدی رونمایی کرد! بسته‌ای که افزایش  و تحریک تقاضا، برای ایجاد تحرک در صنایع داخلی و شکستن رکود کم سابقه حاکم برجامعه اقتصادی، به عنوان مهمترین هدف آن اعلام شده بود.

پس از انتشار متن بسته جدید، کارشناسان، مشفقانه هشدار دادند که این بسته، کمترین تاثیری در گشایش اقتصاد نداشته و صرفا برای دادن تنفس مصنوعی به برخی صنایع است، اما بازهم گوش شنوایی در کار نبود. نکته مهم اینکه انتشار این بسته، تقریبا همزمان شد با انتشار و علنی شدن نامه چهار وزیر دولت و هشدار آنها نسبت به استمرار رکود و پدید آمدن وضعیت بحرانی در اثر عدم توجه به رکود، که خود گواهی بود بر از هم گسیختگی نهاد تصمیم‌گیر در دولت بود.


3-اما بسته‌ای که قرار بود به گشایش اقتصاد بیانجامد، با فروش خودروهای فروش نرفته در پارکینگ خودرو‌سازها، به ناگهان آب رفت و از شش ماه به شش روز رسید!  بخش عمده منابعی که قرار بود به رونق اقتصادی منجر شود، به فروش خودرو تخصیص یافت و طبیعی است مبالغ ناچیز پیش‌بینی شده برای خرید محصولات داخلی، کمترین تاثیر را در ایجاد رونق خواهد داشت.

این اقدام دولت، در جامعه و نخبگان بازخورد بسیار منفی و نامناسبی داشت و درباره چرایی این اقدام، مقایسه اولویت آن با دیگر  وام‌های مورد نیاز و ضروری جامعه همچون وام مسکن یا وام ازدواج و... پرسش‌های متعددی شکل گرفت که البته مانند همیشه، بی‌پاسخ ماند! واگر هم کسی پیدا شد که به این پرسش‌ها پاسخی بدهد، از جنس سخنان سخنگوی دولت و رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی بود که وام ازدواج را وامی رفاهی دانسته و وام خودرو را وامی ضروری و مشوق تولید!

این مسئول دولتی و دیگر دست‌اندرکاران موضوع، به این پرسش پاسخ ندادند که با چه دلیل عقلی و حتی مجوز قانونی، منابع گران بهای بانکی را  - که ناشی از سپرده‌های مردم و با هدف توسعه و عمران کشور است -  به احیاء خودرو‌سازانی تخصیص دادند که حاضر نیستند برای ارتقاء کیفیت محصولات خود کمترین تلاشی بکند!

با کدام دلیل، برای ورود ناگهانی بیش از یکصد هزار خودرو در کوتاه زمانی به سامانه ناقص و ناتوان ترافیکی کشور مجوز صادر کردند؟ در شرایطی که بیش از نیمی از این خودروها در تهران ثبت‌نام شده و قرار است به ترافیک قفل کنونی تهران افزوده شود، میزان کارشناسی موضوع حتی در همین حوزه پیش چشم و آشکار، چقدر بوده و در برابر معضلات ترافیکی و زیست محیطی این اقدام کارشناسی نشده، چه برنامه‌ای دارند!؟ پاسخ این پرسش‌ها براساس شیوه تعامل دولت با منتقدان، کاملا معلوم است!


4- اما این همه ماجرا نیست و فارغ ازگروه‌هایی که از سوی ارباب ثروت برای ثبت‌نام‌های شبکه‌ای تشکیل شد، باید این نکته را مورد توجه قرار داد که این رفتار دولت، با نقدینگی به شدت متورم جامعه چه می‌کند؟ کارشناسان معتقدند با محاسبه تاثیر 2500 میلیارد تومانی که دولت به خودرو‌سازان اختصاص داد و لحاظ کردن ضریب فزاینده پولی، شاهد تزریق حداقل 15000 میلیارد تومان نقدینگی در جامعه خواهیم بود! و اگر این میزان را با افزایش دو برابری نقدینگی  کل کشور در دو سال گذشته یعنی از آغاز عمر دولت یازدهم  - که از حدود 400 هزار میلیارد تومان به بیش از 800 هزار میلیارد تومان رسیده است - در نظر بگیریم، به نتایج تلخ و نگران‌کننده‌ای می‌رسیم که بررسی آن مجالی وسیع و مقالی مستقل می‌طلبد.

اما حداقل نتیجه مقدماتی آن است که با تزریق این حجم از نقدینگی، رسیدن به تورم تک‌رقمی، رویایی دست‌نیافتنی خواهد بود. هرچند  اصل موضوع یعنی انتخاب تورم تک‌رقمی  - به فرض امکان تحقق آن در چنین شرایطی- در برابر رکود فراگیر و بیکاری فلج‌کننده محل سوال و ایراد جدی کارشناسان است.


آنچه گفته شد و مرور آخرین نمونه از اقدامات و تصمیمات اقتصادی دولت، نشان می‌دهد که تشتت و حتی تضادی جدی در سیستم اقتصادی دولت حاکم است و به حسب ظاهر، امور بیش از آنکه براساس برنامه‌های بلند‌مدت و مبتنی بر اسناد بالا‌دستی در جریان باشد، به صورت روزمره تنظیم می‌شود و این آفتی بزرگ و جبران‌ناپذیر است. اکنون و در سه ماه پس از نیمه راه دولت، نقدینگی دو برابر شده، رکود عمیق‌تر از همیشه بر اقتصاد چنبره زده  و میزان بدهی دولت به بانک‌ها  -  که قرار بود حسب اظهارات رئیس‌جمهور محترم و دیگر مسئولان، کاهش یابد -  از رقم 29 هزار میلیارد تومان در سال 89 به عدد شگفت‌انگیز 240 هزار میلیارد تومان در سال 93 رسیده است!

پول ملی که وعده شده بود ارزشش در برابر پول‌های خارجی احیا شود، کم‌ارزش‌تر شده و دلار آهنگ حرکت به سوی 4 هزار تومان دارد! در چنین شرایطی، شعار حمایت از تولید ملی با تزریق پول مردم به صنعت خودرو‌سازی - آن هم در اقتصادی که نزدیک به هفتاد درصد آن متمرکز در بخش خدمات است - شعاری بی‌محتوا است و هرکس با هر میزان از دانش و سواد اقتصادی می‌تواند پشت پرده‌های آن را درک کند و بفهمد هدف، حرکت چرخ اقتصاد ملی است یا گره گشودن از کار خودروسازان و...! و صد البته کسی نیست که نداند برای ایجاد تحرک در اقتصاد و دمیدن روح دوباره در صنایع نیمه جان و گرفتار در رکود و بیکاری که در اثر رکود عمیق، بیشتر  و بیشتر می‌شود، راه‌هایی بهتر از پر کردن جیب خودرو‌سازان هم وجود دارد.

راه‌هایی مثل تخصیص منابع بانکی برای به راه انداختن بساط ازدواج جوانان که افزون بر آثار و برکات بی‌شمار اجتماعی، منجر به حرکت چرخ صنایع داخلی برای تهیه جهیزیه نوعروسان می‌شود یا  ایجاد تحرک در صنعت ساختمان که افزون بر تحقق رویای بزرگ مردم برای خانه‌دار شدن، به زنده شدن صدها صنعت و ایجاد هزاران شغل منجر می‌شود. افسوس که در نگاه دولت یازدهم، ازدواج و وام دادن برای  آن با این همه برکت، «موضوعی رفاهی» و ساختمان و مسکن‌سازی برای مردم هم «موضوعی مزخرف» قلمداد می‌شود!


حسین شمسیان


نظر


سلام بر همگی

آیا دقت کرده اید بودجه سال 1394 تقریبا 1.5 برابر سال 93 و تقریبا دو برابر سال92 هست «دولت با وجود کاهش قیمت نفت پولدارتر شده و منابعش بیشتر شده» «قابل سرچ»

آیا دقت کرده اید که دولت محترم ملیاردها دلار برای طرح هایی مثل حمایت از مدیران سایپا و ایران خودرو دارد اما چند ملیارد تومان برای یارانه ها و یا وام ازدواج ندارد

آیا می دانید کسی که دکل نفتی را دزدیده بود همین روزها دستگیر شد، و کسی نبود جز پسر وزیر ارشاد فراری دولت خاتمی اما افراد بی وجدان و پررو «حامیان دزدها» ماه ها به خاطرهمان دکل به افراد بی گناه توهین کردند و با صدای بلند بهتان زدند!؟ «در نهایت پرروئی»

آیا می دانید خاوری همان کسی بود که در بیانیه مشهور چهار نفر از مدیران اقتصادی در انتخابات 84 از هاشمی حمایت کرد «تصویر روزنامه اش هست» و جرم احمدی نژاد این بود که مدیران اینچنینی را که هوادار هاشمی بودنداخراج نکرد؟

آیا می دانید بابک زنجانی در دو مراسم جداگانه از اکبر هاشمی و حسن روحانی لوح تقدیر و نشان افتخار دریافت کرده «عکسهاش هست سرچ کنید »

آیا می دانید بزرگترین فساد مالی شناخته شده ایران «کرسنت» مربوط به این سنگ پاهای پررو «زنگنه و مهدی هاشمی» و ... هست که به دستور وزارت ارشاد روزنامه ها حق صحبت کردن در موردش رو ندارند وگرنه موقتا و در صورت تکرار بطور دائم توقیف میشند
آیا می دانید که جو زده شده اید دوست عزیز و فیلمتان کردند
به بهانه هدیه دو و نیم ملیارد تومانی که رحیمی در سال 82 جابجا کرده که رشوه حساب شده
بله لشگر کرکسها یک کلاغ چهل کلاغ کردند به خاطر جرم ثابت نشده بقایی و وام 16 ملیارد تومانی برای راه اندازی دانشگاه ایرانیان در حالی که فقط مستقلات دانشگاه آزاد رفسنجانی که از جیب ملت و خزانه چند دولت تامین شده دویست هزار ملیارد تومان ارزش دارد

بله احمدی نژاد دزد شد چون زیاد حرف میزد چون از اونایی که باید بترسه «مافیای میم ه و پدرش» نمیترسید و این انتقام ساده ترین تلافی اونها بود
احمدی نژاد تنها رئیس جمهوری که فهرست دارایی هاش رو به قوه قضاییه داد و الان در همون ادرسی که از تلوزیون اعلان کرده در یک خونه سه طبقه معمولی با خانواده های دختر و پسرش زندگی میکنه البته بعد از ساختن خانه ارزان برای میلیونها نفر
کسی که در نانوتکنولوژی و سلولهای بنیادی و هسته ای و هوافضا و ...ایران رو به سطح اول جهان رسوند
فیلم شدید دوست عزیز
خدا عاقبتمونو با این شیاطین ختم به خیر کنه