سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرباز ولایت

نظر

به نام او که شکافنده ی دل هاست...

رضاخان بدان که زنان پاک سرزمینم نجابتی دارند

فراتر از جبر و طغیان تو

حیایی که ریشه اش فاطمی ست

و چادری که نه یک پارچه بلکه فرهنگی اصیل در ایرانی بودن است

یادت رفت که به جنگ با حجابی رفتی که یادگار مادر بود...یک یادگار زهرایی...

تو و همه ی هم اندیشانت بدانید که دعای مادر پشت گره چادر مان است

راه به جایی نمی برید....

بخواب رضاخان

زنان سرزمینم امروز محکم تر می جنگند با ریسمان پوسیده ارزش های تو...

 

.................................

 

یک روز با تاخیر !

17 دیماه 1314 :

بعضی فکر می کنند رضاخان آمد و یک شبه اعلام کشف حجاب کرد و بلوا به پا شد...

هر چند اقدام شوم او ناگهانی بود و زنان نجیب بسیاری را خانه نشین کرد اما همچین یکهویی هم وارد عمل نشد؛ زمینه های فرمان کشف حجاب از سال ها قبل در زمان قاجار و بخصوص ناصرالدین شاه، با آن سفرهای اروپایی اش و الگوگیری از زنان فرنگ ! وجود داشت...

حالا که گفتیم فرنگ خوب است توضیحی اجمالی دهیم من باب این واژه...

فرنگ به معنای یک بیماری انحراف گونه جنسی است...که خب آن زمان در غرب رواج داشت..سال ها پیش که حقیقتا تاریخ دقیق سالش را نمی دانم، به هر که سفری به غرب داشت لقب فرنگی می دادند که یعنی تو هم بله...!

رفته رفته مثل خیلی از واژه های دیگر معنای اصیلش از یاد رفت و فرنگ رفتن شد تجدد و فخر و مباهات...

بگذریم...

رضاخان با تمام پیش زمینه های موجود شاهکاری به خرج داد و در 17 دیماه 1314 برائتش از حجاب و پوشش و مانع بودن ابن امر برای رشد و پیشرفت زنان را ! علنی کرد..

و جالب است که هر چه چشم در تاریخ می اندازیم تا بلکه ذره ای، ردپایی از زشد زنان بعد از کشف حجاب پیدا کنیم حاصلی دست نیامد حالا اگر شما چیزی به گذرتان خورد اعلام کنید !

رضاخان زن را به جامعه کشاند...به بطن جامعه...به نمایش حضور....آن زمانی بود که اعتقادات همان زنان را آبستن فساد و بی حیایی کرده بود

نجابت را که از زن بگیری راحت می توانی در خیابان جولانش دهی تا درست مثل عروسک برایت ادا بیاید !

شاید منظور رضاخان از رشد، طنازی های کاباره بود و ...

بگذریم...

آذر 1314 قانون منع حجاب ثبت شد و اجرایی شدن آن به دیماه موکول شد

شاید کسی توجهی به ارتباط کشف حجاب و  فصل زمستان نداشته باشد

اما کمی دقت، بوی تلخ نیرنگ به مشام می رساند، پهلوی خوب می دانست که نجابت املای بی غلط زن مسلمان ایرانی ست پس خط زدگی آن به این آسانی ها هم امکان نداشت

یعنی نمی شد که زن را به یکباره عریان کرد

پس زمستان و استفاده از سرمای آن بهترین روش برای زمینه سازس حذف حیا و حجاب بود چرا که زن در ابتدای برکناری حجاب، زمانی که هنوز عفت در حیاتش جریان دارد، می تواند با پوشش های ضخیم زمستانه در جامعه جولان دهد تا شش ماه بعد که دیگر شرم کمرنگ شد و بعضا از میان رفت

با بی حیایی بیشتری در تابستانِ گرم عریان شود ..

همه مان پای خاطرات مادربزرگانی که آن سال ها را لمس کرده اند نشسته ایم...

پای حرف هایی که بوی حبس داشت..حبس سالیانه و چه مردان غیرت مندی بودند که آن سال ها حمام کوچک خانگی ساختند تا ناموسشان برای این امر هم پا به خیابانی که رنگ گناه گرفته بود، نگذارد

رضا خان که سخت تحت تاثیر آتاتورک و امان الله خان، پادشاه افغان قرار گرفته بود، فراموش کرده بود شعاع نگاهش را پرواز دهد سمت لطیفه خانمی که در تمام آن سال های برهنگی، با حجاب در کنار پادشاه ترکیه، آتاتورک، حاضر می شد...

صد رحمت به آتاتورک که لااقل غیرت وجودش کمی نبض داشت و نفس می زد چرا که وی در این موضوع همچون رضاخان با خشونت وارد عمل نشد و رنان قدرت انتخاب داشتند

اقدام نظامی و وحشیانه رضا خان باعث شد به محض تبعیدش در سال 1320 حجاب دوباره در حامعه تبلور پیدا کند..در سطح مدارس و دانشگاه ها و ...

شاید بتوان محمدرضا را از پدر زیرک تر خواند و الببته شاید دیگری هم مطرح است....تجربه

محمدرضا شاه اقدام فرهنگی  را خوب یاد گرفت از سرمشق قرار دادن اقدام نظامی پدر و شکستش...

از آن پس ...هر چند منعی برای چادر و پوشش نبود اما آنقدر چادر به ذلت کشانده شد تا زن ایرانی خود از درون به پوچی برسد و نه با زور، بلکه این بار راغبانه به سمت مینی ژوپ کشیده شود..

یکی از این اقدامات اجبار کردن پوشش چادر برای زنان خراب خیابانی بود

این توهین و جسارت به چادر و نشانه قرار داده آن برای زنان پست جامعه, موجب کشش بسیاری از  زنان حتی مومن و محجبه به سمت مانتوهای بلند شد 

و بماند که در این میان چندین نفر آنقدر از ان طرف پرتاب شدند که می شد در صحنه های ناهنجار فیلم های آن زمان پیدایشان کرد

اگر نگاهی گذری به فیلم های زمان محمد رضا شاه داشته باشیم، سخره گرفتن حجاب را به عینه می توانیم حس کنیم..

یک زن.....موهای افشان.....دامن کوتاه.....چادر حریر.....و دستی که مدام کنار می رود و جلوه گری می کند

.

این سکانس روتین فیلم های فاخر !! آن زمان به شدت هدف ذلیل کردن چادر را به تماشا می گذارد...

بعضی امروز خرده می گیرند که اگر رضاشاه  به زور چادر از سر زن مسلمان ایرانی برداشت امروز حکومت اسلامی هم به  زور حجاب سر زن مسلمان ایرانی می کند !

اولا پارادوکس موضوع آنقدر واضح است که نیازی به توضیح ندارد...

بر داشتن چادر از سر زن مسلمان ایرانی

حجاب بر سر زن مسلمان ایرانی ....

!!

حال اگر روی واژه اجبار بخواهیم تمرکز کنیم می توانیم از متن کتاب فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگ غلامعلی حداد عادل استفاده کنیم

آنجا که می گوید شاید ظاهر دو عمل شبیه هم باشد اما باید نیات را دید

همانطور که نمی توان عمل چاقو زدن پزشک به شکم بیمار را به مثابه چاقو زدن یک قاتل جانی به شکم یک انسان دانست

هر چند ظاهر شباهت دارد اما اختلاف نفس عمل ...از زمین است تا آسمان....

هر چند تبعات شوم رضاخانی تا امروز هم کشیده شده اما....

 

رضاخان بدان که زنان پاک سرزمینم نجابتی دارند

فراتر از جبر و طغیان تو

حیایی که ریشه اش فاطمی ست

و چادری که نه یک پارچه بلکه فرهنگی اصیل در ایرانی بودن است

یادت رفت که به جنگ با حجابی رفتی که یادگار مادر بود...یک یادگار زهرایی...

تو و همه ی هم اندیشانت بدانید که دعای مادر پشت گره چادر مان است

راه به جایی نمی برید....

بخواب رضاخان

زنان سرزمینم امروز محکم تر می جنگند با ریسمان پوسیده ارزش های تو...